|
|
خط ۴۶: |
خط ۴۶: |
|
| |
|
| == عفو عمومی == | | == عفو عمومی == |
| در روز فتح مکه، هزار نفر از سپاهیانِ زرهپوشیده که با پیامبر(ص) حرکت میکردند وارد شهر مکه شدند. همین که [[سعد بن عباده]] با پرچم رسول خدا(ص) از برابر [[ابوسفیان]] گذشت فریاد کشید: ای ابوسفیان! امروز روز خون ریختن است و خدا قریش را خوار و ذلیل میکند. وقتی رسول خدا به ابوسفیان رسید، ابوسفیان گفت: آیا شما دستور دادهاید که خویشاوندانت را بکشند؟ تو را در مورد قوم خودت به خدا سوگند دهم و تو نیکوکارتر و با پیوندترین مردمی. پیامبر(ص) فرمود: امروز روز رحمت و مهربانی است. امروز روزی است که خداوند قریش را با [[ایمان]] عزیز و گرامی خواهد داشت.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۲۲.</ref>
| | پس از آنکه پیامبر(ص) وارد مکه شد، عفو عمومی اعلام کرد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۵.</ref> [[سعد بن عباده]] که پرچم سپاه مسلمانان را در دست داشت با گفتنِ «الْيَوْمُ يَوْمُ الْمَلْحَمَة (یعنی: امروز روز انتقام است)» موجب هراس اهل مکه شد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۲۱.</ref> سخن سعد موجب ناراحتی پیامبر شد؛<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۴.</ref> ازاینرو پیامبر با بیانِ «الْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَة (یعنی: امروز، روز رحمت است)»<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۲۲.</ref> پرچم سپاه را از او گرفت و به [[امام علی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰.</ref> یا فرزند سعد داد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۲۲.</ref> پیامبر(ص) اهل مکه را به اسارت نگرفت و آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (به معنای آزادشدگان) خواند و آزاد کرد.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴.</ref> ازاینرو به ابوسفیان و اهل مکه، طلقاء میگفتند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> به گفته برخی پژوهشگران، تعبیر طلقاء بر نوعی بدنامی دلالت میکرد؛ چرا که مردم مکه با اکراه با پیامبر بیعت کردند.<ref>جوادی، «طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام»، ص۷.</ref> |
| | |
| پس از آن، پیامبر(ص) دستور داد تا حضرت علی(ع) پرچم را از سعد بن عباده بگیرد و خود بردارد.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۵۳</ref>
| |
| | |
| رسول خدا پس از فتح مکه بر سر در کعبه ایستاد و عفو عمومی اعلام کرد. او رو به اشراف قریش کرده، فرمود: حال چه میگویید؟ گفتند: خیر و نیکی، تو برادر و برادرزادۀ ما هستی که اکنون به قدرت رسیدهای. رسول خدا فرمود: اما من همان را میگویم که برادرم [[یوسف پیامبر|یوسف]] به برادرانش گفت: امروز بر شما ملامتی نیست. خدا شما را بیامرزد که ارحم الراحمین است.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۰۱.</ref>
| |
| | |
| {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =سخن [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] به [[ابوسفیان]] در فتح مکه:{{سخ}}
| |
| | |
| درجریان فتح مکه که اباسفیان منحوس حرکت میکرد میگفت: «لَیْتَ شِعْرِی بِأَیّ شَیْءٍ غَلَبْتنِی» همین طور راه میرفت و با خودش حرف میزد که چه طور شد که اینها پیروز شدند؟ ما با شمشیر میجنگیدیم اینها با چوبدستی! ما سوار داشتیم با شتر بودیم با اسب بودیم، اینها پیاده! ...ما مسلّح بودیم، اینها سلاح نداشتند! وجود مبارک پیامبر(ص) از پشت سر رسید دست روی شانه نحس اباسفیان گذاشت فرمود: «بِاَللهِ غَلَبْتُک»، شما قدرتهای الهی را حساب نکردی.| منبع = * <ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-منافقون-جلسه-1-1397/01/29-</ref>*| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}}
| |
| | |
| ===گروه طلقاء===
| |
| {{اصلی|طلقاء}}
| |
| [[ابوسفیان]] و دیگر کسانی که رحمت پیامبر(ص) شامل حالشان شده بود به «طُلَقا» (به معنای آزادشدگان) معروف شدند، این لقب برگفته از فرمایش پیامبر(ص) که فرمود: «گمان میکنید چه با شما خواهم کرد؟ گفتند: نیکی. برادری کریم هستی و پسرِ برادری کریم. پیامبر فرمود: بروید که شما آزادشدگان (طُلَقا) هستید».<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴؛ مقریزی، إمتاع الأسماع، ج۱، ص۳۹۱.</ref> مردم به این لقب به عنوان ضعف نگاه میکردند و آن را نوعی بدنامی میدانستند.<ref>ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۳۰۱.</ref>
| |
|
| |
|
| ===استثناشدگان از عفو عمومی=== | | ===استثناشدگان از عفو عمومی=== |