۵٬۹۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←شهادت) |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
بنابر نقل مورخان، عصر [[روز عاشورا]]، [[حضرت عباس]] برادران خود (عبدالله، جعفر و عثمان) را ترغیب کرد تا قبل از او به میدان بروند و گفت: به پیش بروید تا من، [[اخلاص]] و خیرخواهی شما در راه [[خدا]] و رسولش را ببینم، چراکه شما فرزند ندارید.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۹</ref> پس جعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز میخواند: | بنابر نقل مورخان، عصر [[روز عاشورا]]، [[حضرت عباس]] برادران خود (عبدالله، جعفر و عثمان) را ترغیب کرد تا قبل از او به میدان بروند و گفت: به پیش بروید تا من، [[اخلاص]] و خیرخواهی شما در راه [[خدا]] و رسولش را ببینم، چراکه شما فرزند ندارید.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۹</ref> پس جعفر به میدان رفت در حالی که چنین رجز میخواند: | ||
{{شعر | {{شعر جدید | ||
|إِنِّی أَنَا جَعْفَرٌ ذُو الْمَعَالِی\\ابْنُ عَلِی الْخَیرِ ذُو النَّوَالِ | |||
ذَاكَ الْوَصِی ذُو السَّنَا وَ الْوَالِی\\حَسْبِی بِعَمِّی جَعْفَرٍ وَ الْخَالِ | |||
\\أَحْمِی حُسَیناً ذَا النَّدَى الْمِفْضَال | |||
|ترجمه = منم جعفر دارای افتخارها و شرفها، فرزند علی نیکوکار و بخشنده.{{سخ}}آن علی که وصی پیامبر و فردی بلند مرتبه و ولیّ است. افتخار به عمویم جعفر و داییام {{یاد| برادر یا برادارانی برای امالبنین که به عنوان دایی جعفر محسوب بشوند گزارش نشده است مگر این که منظور جعفر از دایی در این رجز شخص امام حسین(ع) باشد و جعفر حضرت فاطمه (س) را مادر خودش قلمداد کرده باشد. }}مرا بس است.{{سخ}}من از حسین صاحب کرم و بزرگواری حمایت میکنم.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۰۷.</ref>}} | |||
سرانجام [[خولی بن یزید اصبحی]] تیری به سوی او انداخت که به شقیقه یا چشم او اصابت کرد<ref>ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۱۶.</ref> و به نقلی [[هانی بن ثبیت حضرمی]] او را به [[شهادت]] رساند.<ref>طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۹.</ref> | سرانجام [[خولی بن یزید اصبحی]] تیری به سوی او انداخت که به شقیقه یا چشم او اصابت کرد<ref>ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۱۶.</ref> و به نقلی [[هانی بن ثبیت حضرمی]] او را به [[شهادت]] رساند.<ref>طبری، تاریخ، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۴۹.</ref> |