پرش به محتوا

آیه سحر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:
| آیات مرتبط= آیه ۶۶ سوره طه، آیه ۱۱۶ و ۱۱۷ سوره اعراف.
| آیات مرتبط= آیه ۶۶ سوره طه، آیه ۱۱۶ و ۱۱۷ سوره اعراف.
}}
}}
'''آیه سِحْر''' صد و دومین آیه [[سوره بقره]]. این آیه با اشاره به رواج [[سحر|جادوگری]] در میان [[یهودیان]]، به اتهام ساحر بودن [[حضرت سلیمان]] و دو [[فرشته]] به نام [[هاروت و ماروت]] در شهر بابِل پاسخ داده است.
'''آیه سِحْر''' صد و دومین آیه [[سوره بقره]]. این [[آیه]] با اشاره به رواج [[سحر|جادوگری]] در میان [[یهودیان]]، به اتهام ساحر بودن [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان]] و دو [[فرشته]] به نام [[هاروت و ماروت]] در شهر بابِل پاسخ داده است.


[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته که مفسران در تفسیر این آیه اختلاف عجیبی دارند که در کمتر آیه‌ای چنین اختلافی یافت می‌شود. اما با تمام این احتمالات، شگفتی موجود در نظم قرآن و شیوایی سیاق آیه و فصاحت و بلاغت در آن مشهود است.
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته که مفسران در تفسیر این آیه اختلاف عجیبی دارند که در کمتر آیه‌ای چنین اختلافی یافت می‌شود. اما با تمام این احتمالات، شگفتی موجود در نظم قرآن و شیوایی سیاق آیه و فصاحت و بلاغت در آن مشهود است.
خط ۲۶: خط ۲۶:


==محتوای آیه==
==محتوای آیه==
این آیه به رواج [[سحر]] در بین یهودیان پرداخته است. آن طور که در احادیث آمده است ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ [[حضرت سلیمان]] ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺳﺤﺮ ﻭ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﻯ مشغول بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،  ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۷۰.</ref>
این آیه به رواج [[سحر]] در بین یهودیان پرداخته است. آن طور که در [[حدیث|احادیث]] آمده است ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان]] ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺳﺤﺮ ﻭ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﻯ مشغول بودند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،  ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۷۰.</ref>


آنان دانش خود در زمینه سحر را از طرق مختلفی کسب کرده بودند از جمله این که خداوند دو فرشته را به نام [[هاروت و ماروت]] به صورت انسان در شهر «بابل» در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثی سازی سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا برای این کار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. بنابراین ابتدا به شاگردان خود طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را می‌آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط می‌کردند که از آن سوء استفاده نکنند و می‌گفتند: این کار مایۀ فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر خلاف بکار گیرید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده، از آن برای مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّی برای جدایی میان مرد و همسرش بکار گرفتند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱ ،ص۳۷۲-۳۷۳.</ref>
آنان دانش خود در زمینه سحر را از طرق مختلفی کسب کرده بودند از جمله این که [[خدا|خداوند]] دو [[فرشته]] را به نام [[هاروت و ماروت]] به صورت انسان در شهر «بابل» در میان مردم قرار داد که روش ابطال و خنثی سازی سحر و جادو را به آنان بیاموزند. امّا برای این کار لازم بود ابتدا آنان را با سحر آشنا سازند. بنابراین ابتدا به شاگردان خود طریق سحر و سپس طریقه ابطال آن را می‌آموختند و قبل از آموزش با شاگردان خود شرط می‌کردند که از آن سوء استفاده نکنند و می‌گفتند: این کار مایۀ فتنه و آزمایش است، مبادا در مسیر خلاف بکار گیرید. امّا یهود از آن آموزش سوء استفاده نموده، از آن برای مقاصد ناشایست بهره بردند و حتّی برای جدایی میان مرد و همسرش بکار گرفتند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱ ،ص۳۷۲-۳۷۳.</ref>


[[حضرت سلیمان]] وقتی به قدرت رسید ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﻤﺎم ﻧﻮﺷﺘﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﻤﻊ‌ﺁﻭﺭﻯ و ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻣﺨﺼﻮﺻﻰ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭﻯ شوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۶۲ش، ج ۱،ص۴۲۶.</ref> (ﺍﻳﻦ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻯ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻣﻔﻴﺪﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻓﻊ ﺳﺤﺮ ﺳﺎﺣﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ) ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ [[سلیمان (پیامبر)| حضرت سلیمان]] ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩه، ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﻭ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﺳﺤﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩه ﻛﺮﺩه، ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﺻﻠﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻧﺒﻮﺩ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ کمک ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺤﺮ ﻭ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮی‌ها ﺑﺮ ﻛﺸﻮﺭﺵ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﺎﺭﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩه ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ‌ﺩﺍﺩ!»<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا،۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۴۱.</ref>{{یاد|اتبعوا ما تتلو كفرة الشياطين من السحر والنيرنجات على ملك سليمان الذين يزعمون ان سليمان به ملك... وقالوا: كان سليمان كافراً ساحراً ماهراً بسحره ملك ما ملك وقدر ما قدر. [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبارالرضا]]، ج۲، ۱۴۰۴ق، ص۲۴۱. فرازی از روایت امام عسکری(ع) از پدرانش از امام صادق(ع)}} ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ [[بنی‌اسرائیل]] ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺒﻌﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﻯ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ [[تورات]]، ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۱.</ref>  
[[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان]] وقتی به قدرت رسید ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺗﻤﺎم ﻧﻮﺷﺘﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﺍﻭﺭﺍﻕ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﻤﻊ‌ﺁﻭﺭﻯ و ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻣﺨﺼﻮﺻﻰ ﻧﮕﻪﺩﺍﺭﻯ شوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۶۲ش، ج ۱،ص۴۲۶.</ref> (ﺍﻳﻦ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﻯ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻣﻔﻴﺪﻯ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﻓﻊ ﺳﺤﺮ ﺳﺎﺣﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ) ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﻓﺎﺕ[[سلیمان (پیامبر)| حضرت سلیمان]] ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻭﺭﺩه، ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺍﺷﺎﻋﻪ ﻭ ﺗﻌﻠﻴﻢ ﺳﺤﺮ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴﺖ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩه ﻛﺮﺩه، ﮔﻔﺘﻨﺪ: «ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﺻﻠﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻧﺒﻮﺩ؛ ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ کمک ﻫﻤﻴﻦ ﺳﺤﺮ ﻭ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮی‌ها ﺑﺮ ﻛﺸﻮﺭﺵ ﻣﺴﻠﻂ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﺎﺭﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩه ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ‌ﺩﺍﺩ!»<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا،۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۴۱.</ref>{{یاد|اتبعوا ما تتلو كفرة الشياطين من السحر والنيرنجات على ملك سليمان الذين يزعمون ان سليمان به ملك... وقالوا: كان سليمان كافراً ساحراً ماهراً بسحره ملك ما ملك وقدر ما قدر. [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبارالرضا]]، ج۲، ۱۴۰۴ق، ص۲۴۱. فرازی از روایت امام عسکری(ع) از پدرانش از امام صادق(ع)}} ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ [[بنی‌اسرائیل]] ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﺒﻌﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺨﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﻯ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ [[تورات]]، ﻧﻴﺰ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻨﺪ.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۱.</ref>  


ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر (ص)]] ﻇﻬﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺿﻤﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﻗﺮﺁﻥ ﺍﻋﻠﺎم ﻧﻤﻮﺩ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ [[احبار]]  ﻭ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﻳﻬﻮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻰ‌ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻰ‌ﮔﻮﻳﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺳﺎﺣﺮ ﺑﻮﺩه است؟ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻳﻬﻮﺩ ﻋﻠﺎﻭه ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻬﻤﺖ ﻭ ﺍﻓﺘﺮﺍﻯ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻟﻬﻰ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻰ‌ﺷﺪ ﻟﺎﺯمه‌اﺵ ﺗﻜﻔﻴﺮ [[حضرت سلیمان]] ﺑﻮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺳﺎﺣﺮﻯ ﺑﻮﺩه ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ[[نبوت| ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ]] ﺧﻮﺍﻧﺪه است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،  ۱۳۷۴ش، ج۱ ،ص۳۷۱.</ref>
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله |پیامبر(ص)]] ﻇﻬﻮﺭ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺿﻤﻦ ﺁﻳﺎﺕ [[قرآن|ﻗﺮﺁﻥ]] ﺍﻋﻠﺎم ﻧﻤﻮﺩ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ [[احبار]]  ﻭ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﻳﻬﻮﺩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﺗﻌﺠﺐ ﻧﻤﻰ‌ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻰ‌ﮔﻮﻳﺪ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺳﺎﺣﺮ ﺑﻮﺩه است؟ ﺍﻳﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻳﻬﻮﺩ ﻋﻠﺎﻭه ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻬﻤﺖ ﻭ ﺍﻓﺘﺮﺍﻯ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﻟﻬﻰ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﻰ‌ﺷﺪ ﻟﺎﺯمه‌اﺵ ﺗﻜﻔﻴﺮ [[سلیمان (پیامبر)|حضرت سلیمان]] ﺑﻮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻃﺒﻖ ﮔﻔﺘﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺳﺎﺣﺮﻯ ﺑﻮﺩه ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻍ[[نبوت| ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ]] ﺧﻮﺍﻧﺪه است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،  ۱۳۷۴ش، ج۱ ،ص۳۷۱.</ref>


این آیه حقیقت ماجرای حضرت سلیمان را بیان می‌کند و ایشان را از این اتهام تبرئه می‌نماید.
این آیه حقیقت ماجرای حضرت سلیمان را بیان می‌کند و ایشان را از این اتهام تبرئه می‌نماید.


== ویژگی اختصاصی آیه==
==ویژگی اختصاصی آیه==


[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته که مفسران در تفسیر این آیه اختلاف عجیبی دارند که در کمتر آیه‌ای چنین اختلافی یافت می‌شود ...اختلافاتی در داستان سحر زمانِ سلیمان(حوادث خارج از داستان و در متن داستان) و در ذیل همین آیه که با محاسبه احتمالات تفسیری به عدد تقریبی ۱/۲۶۰/۰۰۰ می رسد.{{یاد| ارتقی الاحتمالات الی کمیّة عجیبة وهی ما یقرب من الف الف و مأتین و ستین الف احتمال المیزان، ج۱، ص ۲۳۴}} اما با تمام این احتمالات محیّر العقول، شگفتی موجود در نظم قرآن و شیوایی سیاق آیه و فصاحت و بلاغت در آن مشهود است. <ref>طباطبایی،المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۳۴. </ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] گفته که مفسران در تفسیر این آیه اختلاف عجیبی دارند که در کمتر آیه‌ای چنین اختلافی یافت می‌شود ...اختلافاتی در داستان سحر زمانِ سلیمان(حوادث خارج از داستان و در متن داستان) و در ذیل همین آیه که با محاسبه احتمالات تفسیری به عدد تقریبی ۱/۲۶۰/۰۰۰ می رسد.{{یاد| ارتقی الاحتمالات الی کمیّة عجیبة وهی ما یقرب من الف الف و مأتین و ستین الف احتمال المیزان، ج۱، ص ۲۳۴}} اما با تمام این احتمالات محیّر العقول، شگفتی موجود در نظم قرآن و شیوایی سیاق آیه و فصاحت و بلاغت در آن مشهود است. <ref>طباطبایی،المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۳۴. </ref>
خط ۴۲: خط ۴۲:


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}
==منابع==
==منابع==
confirmed، protected، templateeditor
۴٬۵۰۹

ویرایش