Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۰۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۹: | خط ۹: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
توسل بدین معنا است که فردی، شخص یا چیزی که نزد خداوند جایگاه ویژهای دارد را واسطه یا وسیله اجابت دعای خود قرار دهد.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۱۶.</ref> مثلا وقتی کسی اسماء و صفات الهی را ذکر میکند و سپس دعا میکند، اسماء و صفات الهی را برای استجابت دعای خود و رسیدن به مطلوبش، وسیله قرار میدهد.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۱۸.</ref> توسل از لغت «وَسل» برگرفته شده و از لحاظ لغوی با «وسیله» همریشه است.<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «وسل».</ref> «وسیله» هر آنچیزی است که برای نزدیک شدن به چیز دیگری از آن استفاده میشود.<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «وسل».</ref> توسل و [[استغاثه]] از سوی برخی به یک معنا تلقی شده است.<ref>سبکی، شفاء | توسل بدین معنا است که فردی، شخص یا چیزی که نزد خداوند جایگاه ویژهای دارد را واسطه یا وسیله اجابت دعای خود قرار دهد.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۱۶.</ref> مثلا وقتی کسی اسماء و صفات الهی را ذکر میکند و سپس دعا میکند، اسماء و صفات الهی را برای استجابت دعای خود و رسیدن به مطلوبش، وسیله قرار میدهد.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۱۸.</ref> توسل از لغت «وَسل» برگرفته شده و از لحاظ لغوی با «وسیله» همریشه است.<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «وسل».</ref> «وسیله» هر آنچیزی است که برای نزدیک شدن به چیز دیگری از آن استفاده میشود.<ref>جوهری، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیة، ذیل واژه «وسل».</ref> توسل و [[استغاثه]] از سوی برخی به یک معنا تلقی شده است.<ref>سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۴.</ref> برخی نیز آنها را متفاوت دانستهاند، بدین بیان که استغاثه فقط در موقعیت و حالت شدت و سختی و توسل هم در سختی است و هم در آسایش.<ref>عبدالرحمن عبدالمنعم، معجم المصطلحات والألفاظ الفقهیة، دار الفضیلة، ص۱۵۰.</ref> | ||
===جایگاه و اهمیت=== | ===جایگاه و اهمیت=== | ||
توسل از باورهای مشترک مسلمانان است.<ref>سبکی، شفاء السقام، ص۲۹۳.</ref> [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] مشروعیت اصل آن را مورد اتفاق همه مسلمانان دانسته است.<ref>ابنتیمیه، قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة، ۱۴۲۲ق، ص۱۶.</ref> تقیالدین سُبکی ( | توسل از باورهای مشترک مسلمانان است.<ref>سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۳.</ref> [[ابنتیمیه حرانی|ابنتیمیه]] مشروعیت اصل آن را مورد اتفاق همه مسلمانان دانسته است.<ref>ابنتیمیه، قاعدة جلیلة فی التوسل والوسیلة، ۱۴۲۲ق، ص۱۶.</ref> تقیالدین سُبکی (درگذشت: ۷۵۶ق)، عالم شافی اهل مصر، در کتاب [[شفاء السقام فی زیارة خیر الانام (کتاب)|شِفاء السَّقام]]، مجادله و نزاع درباره آن را مجادله در ضروریات دانسته است.<ref>سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۳۱۸.</ref> [[جعفر سبحانی]] نیز اصل توسل به اسباب در حیات بشری را امری فطری دانسته است.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۱۸.</ref> گفته میشود آموزه توسل در میان فِرَق و اصناف اسلامی، بهویژه در میان [[امامیه]] و تا اندازهای صوفیه امری رایج بوده است و از قرن هفتم و هشتم قمری برخی عالمان [[سلفی]]، بهویژه ابنتیمیه، نسبت به برخی انواع توسل انتقاداتی وارد کردند و همین امر سبب گردید تا میان شیعه و برخی گروههای معتدل اهل سنت با سلفیه منازعاتی در باب مشروعیت توسل در شرع اسلام ایجاد شد و آثاری در ردّ دیدگاه آنان تألیف گردید.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۸؛ پاکتچی، «توسل»، ص۳۶۲.</ref> از جمله این آثار کتاب شفاء السقام نوشته تقیالدین سُبْکی بود که در ردّ آراء عالمان سلفی، بهویژه در باب توسل، نگاشته شد.<ref>سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۵۹-۶۱.</ref> | ||
امروزه (قرن پانزدهم هجری) [[وهابیون]] نیز به پیروی از سلفیه در مشروعیت برخی انواع توسل تشکیک کردهاند و از همین رو بحث از توسل بار دیگر مورد توجه عالمان شیعه و اهل سنت قرار گرفت و در نقد و بررسی دیدگاه وهابیون و تألیفاتی نگاشته شد.<ref>معموری، «نقد توسل از سوی سلفیه»، ص۳۶۷-۳۶۸.</ref> | امروزه (قرن پانزدهم هجری) [[وهابیون]] نیز به پیروی از سلفیه در مشروعیت برخی انواع توسل تشکیک کردهاند و از همین رو بحث از توسل بار دیگر مورد توجه عالمان شیعه و اهل سنت قرار گرفت و در نقد و بررسی دیدگاه وهابیون و تألیفاتی نگاشته شد.<ref>معموری، «نقد توسل از سوی سلفیه»، ص۳۶۷-۳۶۸.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
==ادله مشروعیت== | ==ادله مشروعیت== | ||
برای مشروعیت و جواز شرعی توسل به ادله زیر استناد کردهاند: | برای مشروعیت و جواز شرعی توسل به ادله زیر استناد کردهاند: | ||
*'''قرآن:''' با توجه به آیه [[آیه ۳۵ سوره مائده|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ]]،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> صریحاً به مؤمنان دستور داده است که برای تقرب به خداوند وسیلهای بجویند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۲۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۹.</ref> همچنین در [[آیه ۶۴ سوره نساء]] به گنهکاران توصیه شده که نزد پیامبر(ص) بروند و از او درخواست کنند که درباره آنها از خداوند طلب مغفرت کند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ج۷، ص۴۱۲؛ سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> از جمله آیاتی که بر مشروعیت توسل دلالت میکند، [[آیه ۹۷ سوره یوسف]] است<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۱.</ref> که براساس آن فرزندان [[حضرت یعقوب]] از پدرشان درخواست کردند که برای آنها طلب مغفرت کند.<ref>سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> | *'''قرآن:''' با توجه به آیه [[آیه ۳۵ سوره مائده|یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ]]،<ref>سوره مائده، آیه ۳۵.</ref> صریحاً به مؤمنان دستور داده است که برای تقرب به خداوند وسیلهای بجویند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۳۲۸؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۴۹.</ref> همچنین در [[آیه ۶۴ سوره نساء]] به گنهکاران توصیه شده که نزد پیامبر(ص) بروند و از او درخواست کنند که درباره آنها از خداوند طلب مغفرت کند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۷، ص۴۱۲؛ سوره نساء، آیه ۶۴.</ref> از جمله آیاتی که بر مشروعیت توسل دلالت میکند، [[آیه ۹۷ سوره یوسف]] است<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۱.</ref> که براساس آن فرزندان [[حضرت یعقوب]] از پدرشان درخواست کردند که برای آنها طلب مغفرت کند.<ref>سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> | ||
*'''روایات:''' روایات فراوانی از منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۳۶، ص۱۵-۲۱.</ref> که بر مشروعیت و جواز توسل در شرع اسلام دلالت میکنند.<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۳.</ref> | *'''روایات:''' روایات فراوانی از منابع روایی شیعه و اهل سنت نقل شده است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفی، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶؛ ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۱۵-۲۱.</ref> که بر مشروعیت و جواز توسل در شرع اسلام دلالت میکنند.<ref>مکارم شیرازی، آیات الولایة فی القرآن، ۱۴۲۵ق، ص۲۰۳.</ref> | ||
*'''سیره مسلمانان:''' سیره مسلمانان صدر اسلام و [[صحابه پیامبر]] نشان میدهد که توسل به پیامبر(ص) امری مقبول و پسندیده بوده است.<ref>سبحانی، التوسل، ص۱۰۷.</ref> برای نمونه در کتاب صحیح بخاری بخشی با عنوان «ابواب الاستسقاء» تدوین شده و ذیل آن روایات مختلفی از متوسل شدن صحابه به پیامبر(ص) جهت دعا برای طلب باران نقل شده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۶-۳۲.</ref> | *'''سیره مسلمانان:''' سیره مسلمانان صدر اسلام و [[صحابه پیامبر]] نشان میدهد که توسل به پیامبر(ص) امری مقبول و پسندیده بوده است.<ref>سبحانی، التوسل، ص۱۰۷.</ref> برای نمونه در کتاب صحیح بخاری بخشی با عنوان «ابواب الاستسقاء» تدوین شده و ذیل آن روایات مختلفی از متوسل شدن صحابه به پیامبر(ص) جهت دعا برای طلب باران نقل شده است.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۶-۳۲.</ref> | ||
*'''دلیل عقلی:''' توسل یا وسیله قرار دادن، موجب تقرب بندگان به خداوند است و تقرب به خداوند، مقصود و مطلوب نهایی انسانها در اعمال عبادیشان است؛ چرا که بدون تقرب به خداوند، سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت نصیب انسان نمیشود؛ از طرفی این تقرب نیز بدون وسیله حاصل نمیشود، بنا بر این سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت، متوقف بر وسیله و توسل است.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ص۷۶.</ref> | *'''دلیل عقلی:''' توسل یا وسیله قرار دادن، موجب تقرب بندگان به خداوند است و تقرب به خداوند، مقصود و مطلوب نهایی انسانها در اعمال عبادیشان است؛ چرا که بدون تقرب به خداوند، سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت نصیب انسان نمیشود؛ از طرفی این تقرب نیز بدون وسیله حاصل نمیشود، بنا بر این سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت، متوقف بر وسیله و توسل است.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۷۶.</ref> | ||
==توسل به پیامبر(ص) و اولیای الهی== | ==توسل به پیامبر(ص) و اولیای الهی== | ||
این نوع توسل بدین صورت است که مثلاً توسلکننده میگوید: «اللهمَّ انّی أتوسلُ إلیک بنبیکَ محمد(ص) أن تقضی حاجتی؛ خدایا به واسطه پیامبرت محمد(ص) به تو توسل میجویم که حاجتم را برآورده ساز».<ref>سبحانی، التوسل، ص۶۹.</ref> | این نوع توسل بدین صورت است که مثلاً توسلکننده میگوید: «اللهمَّ انّی أتوسلُ إلیک بنبیکَ محمد(ص) أن تقضی حاجتی؛ خدایا به واسطه پیامبرت محمد(ص) به تو توسل میجویم که حاجتم را برآورده ساز».<ref>سبحانی، التوسل، ص۶۹.</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}} | }} | ||
به گفته عیسی بن عبدالله حمیری، عالم و محقق مالکی اهل امارات، این قسم توسل از قرن هفتم هجری مورد مخالفت گروهی از علمای سلفی قرار گرفت و در همان دوران با ایستادگی عالمان مسلمان و پاسخ قاطع به منکران این نوع توسل، نزاع از میان رفت؛ ولی بعدها دوباره این نزاع از سوی [[وهابیت|وهابیون]] مطرح شد و این نوع توسل، باطل شمرده شد.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ص۴۸.</ref> برای نمونه محمدنسیب رفاعی ( | به گفته عیسی بن عبدالله حمیری، عالم و محقق مالکی اهل امارات، این قسم توسل از قرن هفتم هجری مورد مخالفت گروهی از علمای سلفی قرار گرفت و در همان دوران با ایستادگی عالمان مسلمان و پاسخ قاطع به منکران این نوع توسل، نزاع از میان رفت؛ ولی بعدها دوباره این نزاع از سوی [[وهابیت|وهابیون]] مطرح شد و این نوع توسل، باطل شمرده شد.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۸.</ref> برای نمونه محمدنسیب رفاعی (درگذشت: ۱۴۱۲ق)، عالم وهابی اهل حلب سوریه، تقرب به خداوند از طریق انبیاء و اولیای الهی (مخلوقین) را باطل اعلام کرده و این عمل را [[کفر]] و [[بدعت]] پنداشته است.<ref>رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۵.</ref> رفاعی برای بیان بدعتآمیز بودن این نوع توسل گفته است که هیچ دلیلی از [[قرآن]] و [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] بر مشروعیت آن وجود ندارد.<ref>رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۶.</ref> این در حالی است که تقیالدین سُبکی، عالم شافعی در قرن هشتم قمری، در کتابش با عنوان [[شفاء السقام فی زیارة خیر الانام (کتاب)|شفاء السقام]] گفته است روایات [[تواتر|متواتر]] و فراوانی وجود دارد که بر مشروعیت توسل و استغاثه جستن به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و انسانهای صالح دلالت دارند.<ref>سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۳۰۵.</ref> علی بن عبدالله سمهودی (۸۴۴-۹۱۱ق)، عالم شافعی اهل مصر، در کتاب «وفاء الوفاء» بر مشروعیت توسل به پیامبر(ص) و انسانهای صالح، ادعای اجماع کرده است.<ref>سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶.</ref> آنان به روایاتی استناد کردهاند که در برخی متون روایی معتبر نزد اهل سنت، نقل شده است.<ref>سبکی، شفاء السقام، ص۳۰۵؛ سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۶.</ref> از جمله برپایه روایتی که در [[صحیح بخاری]] نقل شده [[عمر بن خطاب]] برای طلب باران به [[عباس بن عبدالمطلب]] (عموی پیامبر) توسل میجست.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۲۷.</ref> | ||
روایات زیادی نیز از [[امامان شیعه]] در مشروعیت توسل به پیامبر و اولیای الهی نقل شده است. در برخی از این روایات خود [[اهلبیت(ع)]] به عنوان وسیله برای تقرب به خداوند معرفی شدهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۶۸؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۲۹۲.</ref> برای نمونه [[دعای توسل]] از دعاهایی است که در آن برای طلب حاجت از خداوند به [[چهارده معصوم]] توسل میشود.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۲، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref> | روایات زیادی نیز از [[امامان شیعه]] در مشروعیت توسل به پیامبر و اولیای الهی نقل شده است. در برخی از این روایات خود [[اهلبیت(ع)]] به عنوان وسیله برای تقرب به خداوند معرفی شدهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۶۸؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۹۲.</ref> برای نمونه [[دعای توسل]] از دعاهایی است که در آن برای طلب حاجت از خداوند به [[چهارده معصوم]] توسل میشود.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰۲، ص۲۴۷-۲۴۹.</ref> | ||
===توسل به پیامبر و اولیای الهی پس از رحلت آنان=== | ===توسل به پیامبر و اولیای الهی پس از رحلت آنان=== | ||
{{اصلی|توسل به مردگان}} | {{اصلی|توسل به مردگان}} | ||
[[ابنتیمیه]] توسل به انبیاء و اولیای الهی پس از وفاتشان را عملی غیر مشروع و بدعت دانسته و معتقد است از صحابه و فقیهان گذشته کسی چنین عملی انجام نداده و دلیلی بر مشروعیت و جواز آن نیست.<ref>ابنتیمیه، مجموعة الرسائل | [[ابنتیمیه]] توسل به انبیاء و اولیای الهی پس از وفاتشان را عملی غیر مشروع و بدعت دانسته و معتقد است از صحابه و فقیهان گذشته کسی چنین عملی انجام نداده و دلیلی بر مشروعیت و جواز آن نیست.<ref>ابنتیمیه، مجموعة الرسائل و المسائل، لجنة التراث العربی، ج۱، ص۲۲-۲۳.</ref> [[محمد بن عبدالوهاب]]، پایهگذار فرقه [[وهابیت]]<ref>عبدالوهاب، کشف الشبهات، ۱۴۱۸ق، ص۵۱-۵۲.</ref> و به پیروی از او عالمان وهابی نیز توسل به انبیاء و اولیای الهی پس از وفاتشان را شرک و بدعت پنداشتهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابنباز، التوسل المشروع و توسل الممنوع، ۱۴۲۸ق، ص۳۵-۳۶.</ref> این دیدگاه نیز از سوی عالمان شیعه و اهل سنت مورد اعتراض و نقد واقع شده است. محمد بن علی شوکانی، عالم زیدی که گرایشهای وهابی داشته، در «الدر النضید» برای مشروعیت توسل به پیامبر(ص) هم در زمان حیات و هم پس از وفات وی، به اجماع صحابه استناد کرده و گفته است هیچیک از [[صحابه|صحابه پیامبر]] مشروعیت این نوع توسل را انکار نکردهاند.<ref>شوکانی، الدر النضید، دار ابن حزیمه، ص۲۰.</ref> | ||
احمد بن محمد قسطلانی ( | احمد بن محمد قسطلانی (درگذشت: ۹۲۳ق)، مورخ و محدث شافعی اهل مصر، در کتابش با عنوان «المواهب اللدنیة» گفته است اخبار و آثار توسل به پیامبر(ص) پس از حیات وی، قابل شمارش نیست.<ref>قسطلانی، المواهب اللدنیة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۶۰۶.</ref> بهگفته سمهودی در توسل به پیامبر(ص)، فرقی نیست بین این که در زمان حیات وی باشد یا پس از آن.<ref>سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۵.</ref> او به روایاتی از منابع حدیثی اهل سنت اشاره کرده است که در آن صحابه پس از وفات پیامبر(ص) برای امور مختلف به وی متوسل میشدند.<ref>سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref> جعفر سبحانی نیز گفته است: سیره مسلمانان بر این بوده است که همانطور که در زمان حیات پیامبر(ص) به وی توسل میجستند، پس از وفات نیز به او متوسل میشدند.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۵۲.</ref> محمد بن زاهد کوثری (درگذشت: ۱۳۷۱ق)، عالم حنفی اهل ترکیه، گفته است منکرِ توسل به پیامبران و صالحان پس از وفاتشان، به فنای ارواح پس از مرگ اعتقاد دارد و منکر معاد و حیات اخروی است.<ref>کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۴.</ref> او منحصر دانستن روایات مشروعیت توسل به زمان حیات توسلشدگان را تحریف این روایات و تأویل بدون دلیل دانسته است.<ref>کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۵.</ref> | ||
==توسل به مقام و منزلت پیامبر و اولیای الهی== | ==توسل به مقام و منزلت پیامبر و اولیای الهی== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
| عرض = 25% | | عرض = 25% | ||
}} | }} | ||
توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص) به این صورت است که متوسلگننده بگوید: «اللهمَّ إنّی أتوسل إلیک بجاه محمدٍ(ص) و حُرمته أن تقضی حاجتی؛ خدایا من مقام و احترامی که پیامبر(ص) نزد تو دارد را وسیله قرار میدهم که حاجتم را برآورده فرمایی».<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ص۱۴۶.</ref> محمدنسیب رفاعی، از عالمان وهابی، تقرب به خداوند به وسیله مقام و احترامی که پیامبر(ص) و اولیای الهی نزد خداوند دارند را عملی غیر مشروع دانسته و بر این نظر است که دلیل شرعی بر مشروعیت آن نیست و از صحابه پیامبر کسی چنین توسلی نکرده است.<ref>رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> عبدالعزیز ابن باز ( | توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص) به این صورت است که متوسلگننده بگوید: «اللهمَّ إنّی أتوسل إلیک بجاه محمدٍ(ص) و حُرمته أن تقضی حاجتی؛ خدایا من مقام و احترامی که پیامبر(ص) نزد تو دارد را وسیله قرار میدهم که حاجتم را برآورده فرمایی».<ref>سبحانی، آیین وهابیت، ۱۳۷۵ش، ص۱۴۶.</ref> محمدنسیب رفاعی، از عالمان وهابی، تقرب به خداوند به وسیله مقام و احترامی که پیامبر(ص) و اولیای الهی نزد خداوند دارند را عملی غیر مشروع دانسته و بر این نظر است که دلیل شرعی بر مشروعیت آن نیست و از صحابه پیامبر کسی چنین توسلی نکرده است.<ref>رفاعی، التوصل الی حقیقة التوسل، ۱۳۹۹ق، ص۱۸۸-۱۸۹.</ref> عبدالعزیز ابن باز (درگذشت: ۱۴۲۰ق)، مفتی وهابی اهل عربستان، نیز این نوع توسل را بدعت و شرکآمیز دانسته و به حرمت آن فتوا داده است.<ref>ابنباز، مجموع فتاوی ابنباز، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۲۲.</ref> این دیدگاه نیز از سوی عالمان شیعه و اهل سنت مورد نقد واقع شده است. | ||
از نظر سمهودی توسل به مقام پیامبر(ص) و برکت وجود وی نزد خداوند، سیره پیامبران و سلف صالح بوده و در هر زمانی؛ چه پیش از خلقت و چه در زمان حیات و پس از وفات وی بوده است.<ref>سمهودی، وفاء الوفاء، ج۴، ص۱۹۳.</ref> شهاب الدین آلوسی ( | از نظر سمهودی توسل به مقام پیامبر(ص) و برکت وجود وی نزد خداوند، سیره پیامبران و سلف صالح بوده و در هر زمانی؛ چه پیش از خلقت و چه در زمان حیات و پس از وفات وی بوده است.<ref>سمهودی، وفاء الوفاء، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۳.</ref> شهاب الدین آلوسی (درگذشت: ۱۲۷۰ق)، مفسر و فقیه شافعی، در تفسیرش با عنوان «روح المعانی»، توسل به جایگاه و منزلت پیامبر(ص) و افراد صالحی که نزد خداوند دارای منزلت باشند را عملی مشروع دانسته است.<ref>آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۱۲۸.</ref> | ||
جعفر سبحانی میگوید توسل به حق و منزلت انبیاء و بندگان صالح بدین معنا نیست که برای آنان یک حق ذاتی بر خداوند لازم است تا شرک به شمار آید؛ بلکه همه حق متعلق به خداوند است و او از روی فضل و کرامتش به برخی بندگان و در جهت تکریم آنان، مقام و منزلتی اعطا میکند.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۸۲.</ref> | جعفر سبحانی میگوید توسل به حق و منزلت انبیاء و بندگان صالح بدین معنا نیست که برای آنان یک حق ذاتی بر خداوند لازم است تا شرک به شمار آید؛ بلکه همه حق متعلق به خداوند است و او از روی فضل و کرامتش به برخی بندگان و در جهت تکریم آنان، مقام و منزلتی اعطا میکند.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۸۲.</ref> | ||
دار الإفتاء مصر، در پاسخ به حکم توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص)، با استناد به [[آیه ۳۵ سوره مائده]] و [[آیه ۵۷ سوره اسراء]] و برخی روایات، چنین فتوا داده است که فرقی بین توسل به منزلت پیامبر(ص) و توسل به خود وی نیست و توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص) و سایر انبیاء، از امور مشروعی است که مشروعیت آن در قرآن و سنت پیامبر اثبات شده است.<ref>[https://www.dar-alifta.org/ar/fatawa/14393/%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%A1-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%8A%D8%A7%D8%A1-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%8A%D9%86-%D9%88%D8% «حکم التوسل بالأنبیاء والأولیاء والصالحین وطلب المدد منهم»، سایت دار الإفتاء المصریة.]</ref> | دار الإفتاء مصر، در پاسخ به حکم توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص)، با استناد به [[آیه ۳۵ سوره مائده]] و [[آیه ۵۷ سوره اسراء]] و برخی روایات، چنین فتوا داده است که فرقی بین توسل به منزلت پیامبر(ص) و توسل به خود وی نیست و توسل به مقام و منزلت پیامبر(ص) و سایر انبیاء، از امور مشروعی است که مشروعیت آن در قرآن و سنت پیامبر اثبات شده است.<ref>[https://www.dar-alifta.org/ar/fatawa/14393/%D8%A7%D9%84%D8%AA%D9%88%D8%B3%D9%84-%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%A8%D9%8A%D8%A7%D8%A1-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%88%D9%84%D9%8A%D8%A7%D8%A1-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%B5%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%8A%D9%86-%D9%88%D8% «حکم التوسل بالأنبیاء والأولیاء والصالحین وطلب المدد منهم»، سایت دار الإفتاء المصریة.]</ref> | ||
==توسل به اسماء و صفات الهی== | ==توسل به اسماء و صفات الهی== | ||
توسل به اسماء و صفات الهی به این صورت است که مثلاً توسلکننده بگوید: «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِاسْمِک یا اللّهُ، یا رَحْمنُ، یا رَحِیمُ...خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ؛ خدایا از تو می خواهم به نامت، ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان...ما را از آتش رهایی بخش ای پروردگار من».<ref>کفعمی، المصباح، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ص۴۴.</ref> گفته میشود بین مسلمانان هیچ اختلافی در مشروعیت این قسم توسل وجود ندارد.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۲۴؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.</ref> | توسل به اسماء و صفات الهی به این صورت است که مثلاً توسلکننده بگوید: «اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِاسْمِک یا اللّهُ، یا رَحْمنُ، یا رَحِیمُ...خَلِّصْنا مِنَ النَّارِ یا رَبِّ؛ خدایا از تو می خواهم به نامت، ای خدا، ای بخشنده، ای مهربان...ما را از آتش رهایی بخش ای پروردگار من».<ref>کفعمی، المصباح، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.</ref> گفته میشود بین مسلمانان هیچ اختلافی در مشروعیت این قسم توسل وجود ندارد.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۴؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.</ref> | ||
با توجه به [[آیه ۸۰ سوره اعراف]] خود خداوند دستور داده است که با اسماء حسنایش خوانده شود.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۲۲؛ البانی، التوسل، انواعه و احکامه، ۱۴۲۱ق، ص۳۰.</ref> همچنین گفته میشود روایات زیادی از پیامبر(ص) و [[امامان معصوم(ع)]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.</ref> بر مشروعیت این نوع توسل دلالت دارند.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۲۲؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.</ref> [[دعای جوشن کبیر]] مشتمل بر صد بند است و در آن به ۱۰۰۱ اسم و صفت از اوصاف الهی توسل میشود.<ref>کفعمی، المصباح، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷.</ref> همچنین در روایاتی به خواندن این دعا در [[شب قدر|شبهای قدر]] توصیه شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، زاد المعاد، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.</ref> | با توجه به [[آیه ۸۰ سوره اعراف]] خود خداوند دستور داده است که با اسماء حسنایش خوانده شود.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۲؛ البانی، التوسل، انواعه و احکامه، ۱۴۲۱ق، ص۳۰.</ref> همچنین گفته میشود روایات زیادی از پیامبر(ص) و [[امامان معصوم(ع)]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به ترمذی، سنن ترمذی، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۵۳۹؛ شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷.</ref> بر مشروعیت این نوع توسل دلالت دارند.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۲؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۴.</ref> [[دعای جوشن کبیر]] مشتمل بر صد بند است و در آن به ۱۰۰۱ اسم و صفت از اوصاف الهی توسل میشود.<ref>کفعمی، المصباح، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۷.</ref> همچنین در روایاتی به خواندن این دعا در [[شب قدر|شبهای قدر]] توصیه شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، زاد المعاد، ۱۴۲۳ق، ص۲۷.</ref> | ||
==توسل به قرآن== | ==توسل به قرآن== | ||
توسل به قرآن به این صورت است که مثلاً توسلکننده بگوید: «اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَأَسْماؤُکَ الْحُسْنیٰ...أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا از تو میخواهم به حق کتاب نازل شدهات (قرآن) و آنچه در آن است و در آن است نام بزرگترت و نامهای نیکوترت...اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهی».<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ج۱، ص۳۴۶.</ref> در برخی روایاتی که در منابع روایی اهل سنت و شیعه وارد شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به | توسل به قرآن به این صورت است که مثلاً توسلکننده بگوید: «اللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَأَسْماؤُکَ الْحُسْنیٰ...أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛ خدایا از تو میخواهم به حق کتاب نازل شدهات (قرآن) و آنچه در آن است و در آن است نام بزرگترت و نامهای نیکوترت...اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهی».<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref> در برخی روایاتی که در منابع روایی اهل سنت و شیعه وارد شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به بن حنبل، مسند احمد، ۱۴۲۱ق، ج۳۳، ص۱۴۶؛ سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۳۴۶.</ref> متوسل شدن به قرآن برای تقرب به خداوند یا خواستن چیزی از او، عملی مشروع دانسته شده است.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۵-۲۶.</ref> در برخی روایات از امامان معصوم، به واسطه قرار دادن قرآن، ضمن مراسم [[قرآن به سر گرفتن]] در [[شبهای قدر]]، توصیه شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۰.</ref> | ||
توسل به اعمال صالح را یکی از اقسام توسل دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۲۷-۳۲ و ۳۹؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ص۴۵-۴۸.</ref> در روایتی به نقل از [[امام علی(ع)]] اعمالی همچون ایمان به خدا و پیامبر(ص)، [[جهاد|جهاد در راه خدا]]، به پا داشتن نماز و پرداختن زکات، روزه گرفتن، حج گذاردن، [[صله رحم|صِله رَحِم]] و صدقه دادن از بهترین وسیلههای تقرب به خداوند معرفی شدهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، ۱۳۷۴ش، خطبه ۱۱۰، ص۱۶۳.</ref> درخواست دعا از فردی که به برکت وجودش، امید استجابت دعا از وی وجود دارد را از دیگر اقسام توسل بر شمردهاند که عالمان مسلمان با توجه به برخی آیات قرآن و روایات، به مشروعیت آن نظر دادهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۲۷-۳۲ و ۳۹؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ص۴۵-۴۸.</ref> | توسل به اعمال صالح را یکی از اقسام توسل دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۷-۳۲ و ۳۹؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۵-۴۸.</ref> در روایتی به نقل از [[امام علی(ع)]] اعمالی همچون ایمان به خدا و پیامبر(ص)، [[جهاد|جهاد در راه خدا]]، به پا داشتن نماز و پرداختن زکات، روزه گرفتن، حج گذاردن، [[صله رحم|صِله رَحِم]] و صدقه دادن از بهترین وسیلههای تقرب به خداوند معرفی شدهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، ۱۳۷۴ش، خطبه ۱۱۰، ص۱۶۳.</ref> درخواست دعا از فردی که به برکت وجودش، امید استجابت دعا از وی وجود دارد را از دیگر اقسام توسل بر شمردهاند که عالمان مسلمان با توجه به برخی آیات قرآن و روایات، به مشروعیت آن نظر دادهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۲۷-۳۲ و ۳۹؛ حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۴۵-۴۸.</ref> | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
آثار فراوانی درباره مسئله توسل از سوی عالمان مسلمان نگارش یافته که برخی از آنها به شرح زیر است: | آثار فراوانی درباره مسئله توسل از سوی عالمان مسلمان نگارش یافته که برخی از آنها به شرح زیر است: | ||
*التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء: نوشته جعفر سبحانی. نویسنده در این کتاب پس از تعریف لغوی و اصطلاحی «توسل» و ذکر اقسام آن، ادلهای از قرآن و روایات در مشروعیت هر یک از آنها ذکر کرده و به نقد و بررسی دیدگاه مخالفان پرداخته است.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ص۱۱۷.</ref> | *التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء: نوشته جعفر سبحانی. نویسنده در این کتاب پس از تعریف لغوی و اصطلاحی «توسل» و ذکر اقسام آن، ادلهای از قرآن و روایات در مشروعیت هر یک از آنها ذکر کرده و به نقد و بررسی دیدگاه مخالفان پرداخته است.<ref>سبحانی، التوسل مفهومه وأقسامه وحکمه فی الشریعة الإسلامیة الغرّاء، ۱۳۷۴ش، ص۱۱۷.</ref> | ||
*التأمل فی حقیقة التوسل: نوشته عیسی بن عبدالله حمیری. این کتاب مشتمل بر دو باب است است. نویسنده در باب اول که دارای پنج فصل است، معنای لغوی و اصطلاحی توسل، انواع آن و حکم هر یک را بیان کرده است و سپس در باب دوم که مشتمل بر سه فصل است، به بررسی و نقد ادله مخالفان توسل و بیان مشروعیت آن با توجه به قرآن و روایاتی از متون روایی اهل سنت و همچنین دیدگاه عالمان پرداخته است.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ص۸-۱۱.</ref> این کتاب توسط سیدمرتضی حسینی فاضل به فارسی ترجمه شده و با عنوان «درنگی در حقیقت توسل»، از سوی نشر مشعر چاپ گردیده است.<ref>حمیری، درنگی در حقیقت توسل، ۱۳۹۲ش، ص۱۳.</ref> | *التأمل فی حقیقة التوسل: نوشته عیسی بن عبدالله حمیری. این کتاب مشتمل بر دو باب است است. نویسنده در باب اول که دارای پنج فصل است، معنای لغوی و اصطلاحی توسل، انواع آن و حکم هر یک را بیان کرده است و سپس در باب دوم که مشتمل بر سه فصل است، به بررسی و نقد ادله مخالفان توسل و بیان مشروعیت آن با توجه به قرآن و روایاتی از متون روایی اهل سنت و همچنین دیدگاه عالمان پرداخته است.<ref>حمیری، التأمل فی حقیقة التوسل، ۱۴۲۸ق، ص۸-۱۱.</ref> این کتاب توسط سیدمرتضی حسینی فاضل به فارسی ترجمه شده و با عنوان «درنگی در حقیقت توسل»، از سوی نشر مشعر چاپ گردیده است.<ref>حمیری، درنگی در حقیقت توسل، ۱۳۹۲ش، ص۱۳.</ref> | ||
*محق التقول فی مسألة التوسل: نوشته محمدزاهد کوثری (درگذشت: ۱۳۷۱ق)، عالم حنفی و از منتقدان و مخالفان ابنتیمیه و اندیشههای سَلَفی. نویسنده در این کتاب در ۲۲ صفحه به اثبات مشروعیت توسل و استغاثه با استناد به قرآن و سنت پیامبر(ص) و صحابه پرداخته است.<ref>کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۴-۱۱.</ref> | *محق التقول فی مسألة التوسل: نوشته محمدزاهد کوثری (درگذشت: ۱۳۷۱ق)، عالم حنفی و از منتقدان و مخالفان ابنتیمیه و اندیشههای سَلَفی. نویسنده در این کتاب در ۲۲ صفحه به اثبات مشروعیت توسل و استغاثه با استناد به قرآن و سنت پیامبر(ص) و صحابه پرداخته است.<ref>کوثری، محق التقول فی مسألة التوسل، المکتبة الازهریة للتراث، ص۴-۱۱.</ref> | ||