پرش به محتوا

سید محمدکاظم طباطبایی یزدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
== خدمات اجتماعی ==
== خدمات اجتماعی ==
[[پرونده:مدرسه یزدی در نجف.jpg|250px|بندانگشتی|نمایی از [[مدرسه سید یزدی]] در [[نجف اشرف]]]]
[[پرونده:مدرسه یزدی در نجف.jpg|250px|بندانگشتی|نمایی از [[مدرسه سید یزدی]] در [[نجف اشرف]]]]
گفته‌اند سیدمحمدکاظم یزدی، به عمران شهرها و روستاها توجه داشته و مساجد، حمام‌ها و کاروانسراهایی را بنا کرده است. او همچنین به ساخت بناهای علمی هم اهتمام داشت. مشهوترین مدرسه علمیه [[نجف]]، که اکنون به نام [[مدرسه علمیه سید یزدی (نجف)|مدرسه سید]] شناخته می‌شود، به همت او ساخته شده است.<ref>بذرافشان، سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref>
گفته‌اند سیدمحمدکاظم یزدی، به عمران شهرها و روستاها توجه داشته و مساجد، حمام‌ها و کاروانسراهایی را بنا کرده است. او همچنین به ساخت بناهای علمی هم اهتمام داشت. مشهوترین مدرسه علمیه [[نجف]]، که اکنون به نام [[مدرسه علمیه سید یزدی (نجف)|مدرسه سید]] شناخته می‌شود، به همت او ساخته شده است.<ref>بذرافشان، سید محمدکاظم یزدی فقیه دوراندیش، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref>


ساخت این مدرسه از سال ۱۳۲۵ق آغاز شد و در سال ۱۳۲۷ق به پایان رسید.<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی…»، ۱۳۹۶ش، ص۲۰۲.</ref> وی همچنین در محله العماره نجف مکانی برای اسکان زائرین تأسیس کرد به نام «خان الزائرین» که در سال ۱۳۸۴ق به مدرسه تبدیل شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۲.</ref>
ساخت این مدرسه از سال ۱۳۲۵ق آغاز شد و در سال ۱۳۲۷ق به پایان رسید.<ref>موسوی درودی، «زندگی‌نامه مختصر و سال‌شمار فعالیت‌های علمی…»، ۱۳۹۶ش، ص۲۰۲.</ref> وی همچنین در محله العماره نجف مکانی برای اسکان زائرین تأسیس کرد به نام «خان الزائرین» که در سال ۱۳۸۴ق به مدرسه تبدیل شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۵۲.</ref>
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
[[پرونده:قبر سید یزدی.jpg|بندانگشتی|250px|مقبره سید محمد طباطبایی یزدی]]  
[[پرونده:قبر سید یزدی.jpg|بندانگشتی|250px|مقبره سید محمد طباطبایی یزدی]]  
سید کاظم یزدی در سال‌های آخر عمرش، درگیر سیاست شد و در زمانی که به صورت جدی احساس خطر می‌کرد، با بیانیه و تلگراف، نظرات خود را بیان می‌نمود که در روند سیاسی [[ایران]] تأثیرگذار بود. با فروکش کردن تب و تاب [[مشروطه]]، او دوباره از فعالیت سیاسی دست کشید.<ref>دولت‌آبادی، ج۴، ص۱۳.</ref> با وجود کناره‌گیری از سیاست، با آغاز جنگ جهانی اول، سید کاظم یزدی فتوای دفاع داد. در این [[جهاد]] بر ضد انگلیسی‌ها، فرزندش سید محمد به شهادت رسید.<ref>بهشتی سرشت، تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم…، ۱۳۸۷ش، ص۴۰۳.</ref>
سید کاظم یزدی در سال‌های آخر عمرش، درگیر سیاست شد و در زمانی که به صورت جدی احساس خطر می‌کرد، با بیانیه و تلگراف، نظرات خود را بیان می‌نمود که در روند سیاسی [[ایران]] تأثیرگذار بود. با فروکش کردن تب و تاب [[مشروطه]]، او دوباره از فعالیت سیاسی دست کشید.<ref>دولت‌آبادی، ج۴، ص۱۳.</ref> با وجود کناره‌گیری از سیاست، با آغاز جنگ جهانی اول، سید کاظم یزدی فتوای دفاع داد. در این [[جهاد]] بر ضد انگلیسی‌ها، فرزندش سید محمد به شهادت رسید.<ref>بهشتی سرشت، تقابل و تعامل آخوند ملا محمد کاظم…، ۱۳۸۷ش، ص۴۰۳.</ref>
برخی از فعالیت‌های سیاسی او به شرح زیر است:


=== حمایت از شرکت اسلامیه ===
=== حمایت از شرکت اسلامیه ===
در سال ۱۳۱۶ق برخی از متدینان برای مبارزه با نفوذ اقتصادی بیگانگان، شرکت اسلامیه را در [[اصفهان]] تأسیس کردند. [[سید جمال الدین واعظ اصفهانی]] برای تقویت این شرکت، در رساله «لباس التقوی»، [[ایران|ایرانیان]] را از مصرف کالاهای خارجی منع نمود و حمایت از شرکت اسلامیه را از وظایف حتمی مسلمانان دانست.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۳۱.</ref>
در سال ۱۳۱۶ق برخی از متدینان برای مبارزه با نفوذ اقتصادی بیگانگان، شرکت اسلامیه را در [[اصفهان]] تأسیس کردند.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۳۱.</ref> سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی همراه با دیگر علما چون [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، [[میرزا حسین نوری]]، [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شریعت اصفهانی]] و [[سید اسماعیل صدر]] با نوشتن تقریظ بر کتاب لباس‌التقوی که در حمایت از این شرکت و تغریب مردم به خرید محصولات داخلی نوشته شده بود، آن را تأیید کردند.»<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۳۱.</ref>{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای سید کاظم یزدی علیه استعمار ایتالیا در لیبی|:”در این ایامی که کشورهای اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده‌اند و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده‌اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده‌اند، بر عموم مسلمانان، از عرب و ایرانی، واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون‌راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روس و انگلیس از ایران هیچ فروگذار نکنند؛ زیرا این کار از مهم‌ترین فرایض اسلامی است؛ تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. سید محمدکاظم طباطبائی …»|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، بنیاد فرهنگی امام رضا علیه‌السلام، ص۱۳۱ به نقل از آیت الله سید هبة الدین شهرستانی، مجله نورالعلم، سال دوم، شماره ۶</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
 
بر این رساله، عالمان برجسته‌ای همچون [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، حاج میرزا حسین حاج میرزا خلیل، فاضل شربیانی، [[میرزا حسین نوری]]، [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شریعت اصفهانی]]، [[سید اسماعیل صدر]] و سیدمحمدکاظم طباطبائی یزدی، تقریظ نوشتند. سیدکاظم در تقریظ خود این‌گونه نوشته است: «بذل جهد و صرف همت با روی گرداندن مَهما امکَن از البسه و اقمشه خارجه لازم است.»<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۳۱.</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای سید کاظم یزدی علیه استعمار ایتالیا در لیبی|:”در این ایامی که کشورهای اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غرب حمله نموده و از طرفی روس‌ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده‌اند و انگلیسی‌ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده‌اند و اسلام را در معرض خطر نابودی قرار داده‌اند، بر عموم مسلمانان، از عرب و ایرانی، واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون‌راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روس و انگلیس از ایران هیچ فروگذار نکنند؛ زیرا این کار از مهم‌ترین فرایض اسلامی است؛ تا به یاری خداوند دو مملکت اسلامی از تهاجم صلیبی‌ها محفوظ بماند. سید محمدکاظم طباطبائی …»|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، بنیاد فرهنگی امام رضا علیه‌السلام، ص۱۳۱ به نقل از آیت الله سید هبة الدین شهرستانی، مجله نورالعلم، سال دوم، شماره ۶</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


=== فتوا علیه استعمار ایتالیا، روس و انگلیس ===
=== فتوا علیه استعمار ایتالیا، روس و انگلیس ===
خط ۱۲۹: خط ۱۲۸:
[[پرونده:روحانیون نجف رویارویی با ارتش انگلیس.png|بندانگشتی|250px|روحانیون نجف در رویارویی با ارتش انگلیس]]
[[پرونده:روحانیون نجف رویارویی با ارتش انگلیس.png|بندانگشتی|250px|روحانیون نجف در رویارویی با ارتش انگلیس]]
[[پرونده:روحانیون نجف در کاظمین رویارویی با ارتش انگلیس.png|بندانگشتی|250px|روحانیون نجف رویارویی با ارتش انگلیس]]
[[پرونده:روحانیون نجف در کاظمین رویارویی با ارتش انگلیس.png|بندانگشتی|250px|روحانیون نجف رویارویی با ارتش انگلیس]]
در جنگ جهانی اول و با اشغال عراق توسط نیروهای انگلیسی، سیدمحمدکاظم یزدی، [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمد تقی شیرازی]] و [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]] علیه انگلیس اعلان جهاد دادند، شماری از علمای ایران به همراه علمای عراق، وارد جنگ شدند و به دفاع از عراق پرداختند.
در جنگ جهانی اول و با اشغال عراق توسط نیروهای انگلیسی، سیدمحمدکاظم یزدی، همراه عالمانی چون [[محمدتقی شیرازی|میرزا محمد تقی شیرازی]] و [[فتح‌الله غروی اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]] علیه انگلیس اعلان جهاد داد.
عده‌ای از علما از جمله [[سیدمحمد طباطبائی]]، سید محمود طباطبایی فرزندان سیدکاظم یزدی، [[سید مصطفی کاشانی]] و فرزندش [[سید ابوالقاسم کاشانی|سیدابوالقاسم کاشانی]] در آن جنگ شرکت نمودند. سیدکاظم یزدی در وجوب [[جهاد]] با کفّار انگلیس، در آن زمان برای نماینده خود در کوفه فتوایی صادر نمود.{{مدرک}}


{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای سیدکاظم یزدی علیه استعمار انگلیس خطاب به نماینده خود در کوفه|: «سید بزرگوار، سیدعلی قزوینی ادام اللّه توفیقک: فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفّار به بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدیدآورده است، بر هر کس لازم است که در عقب‌راندن قوای دشمن و سعی در حفظ ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد، غفلت نورزد. اگر اهل جنگ نباشد یا عذری داشته باشد، وظیفه دارد که عشایر را با نصیحت و موعظه تشویق به جهاد کند. از این رو، بر شما هم واجب است که آنچه را گفتیم به دیگران برسانید؛ زیرا حفظ اسلام بر هر فردی، به هر صورت که امکان دارد، واجب است. النصر من الله تعالی ان شاء اللّه تعالی سیدمحمّدکاظم طباطبائی»|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> متن عربی این فتوا در مجله عربی اضواء چاپ بغداد، سال سوم، ش. ۱۰ آمده است. به نقل از دوانی، پیشین، ص۲۱۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = فتوای سیدکاظم یزدی علیه استعمار انگلیس خطاب به نماینده خود در کوفه|: «سید بزرگوار، سیدعلی قزوینی ادام اللّه توفیقک: فتوای ما مبنی بر دفاع در مقابل هجوم کفّار به بلاد مسلمین در همه جا پخش شده است. از آنجا که دشمن نزدیک شده و کار سخت بالا گرفته و مشکلات زیادی پدیدآورده است، بر هر کس لازم است که در عقب‌راندن قوای دشمن و سعی در حفظ ثغور اسلام، با همه امکاناتی که دارد، غفلت نورزد. اگر اهل جنگ نباشد یا عذری داشته باشد، وظیفه دارد که عشایر را با نصیحت و موعظه تشویق به جهاد کند. از این رو، بر شما هم واجب است که آنچه را گفتیم به دیگران برسانید؛ زیرا حفظ اسلام بر هر فردی، به هر صورت که امکان دارد، واجب است. النصر من الله تعالی ان شاء اللّه تعالی سیدمحمّدکاظم طباطبائی»|تاریخ بایگانی|| منبع = <small> متن عربی این فتوا در مجله عربی اضواء چاپ بغداد، سال سوم، ش. ۱۰ آمده است. به نقل از دوانی، پیشین، ص۲۱۴.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


=== مشروطه ===
=== مشروطه ===
در صدر [[مشروطه]] از امضای بی‌قید و شرط مجلس شورا خودداری کرد و حمایت از مجلس را منوط به انطباق کامل مصوبات آن با موازین شرع شمرد. دیدگاه انتقادیش نسبت به مشروطه، همسو با آراء [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]] بود و وقتی شیخ در [[حرم عبدالعظیم حسنی|حرم حضرت عبدالعظیم]] متحصن شد، مجدانه به حمایت از او برخاست. مشروطه خواهان بر آن بودند که یزدی را در انقلاب درگیر سازند و از پشتیبانی و نفوذ او بهره ببرند. در واقع قصد فریب او را داشتند اما یزدی به وسیله آشنایانش در تهران، اصفهان، تبریز و همدان به تحقیقات سرّی پیرامون اصول مشروطه گری پرداخت و… خواسته‌های مشروطه گران را نادرست یافت.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت، ص۲۰۱، به نقل از اصفهانی، احسن الودیعه، ج۱، ص۵۳۵۴.</ref>
سید یزدی در نهضت [[مشروطه]]، با [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]] همسو بود و حمایت از مجلس را منوط به انطباق کامل مصوبات آن با موازین شرعی می‌شمرد. او وقتی شیخ در [[حرم عبدالعظیم حسنی|حرم حضرت عبدالعظیم]] متحصن شد، به‌شدت از حمایت کرد.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت، ص۲۰۱، به نقل از اصفهانی، احسن الودیعه، ج۱، ص۵۳۵۴.</ref>
 
==== تعامل و تقابل با مرحوم آخوند خراسانی ====
==== تعامل ====
* '''تعامل علیه مسیو نوز بلژیکی''': نخستین ورود جدی این دو مرجع به سیاست، حمایتشان از عزل نوز بلژیکی (شاغل د ر گمرک در عصر مظفرالدین شاه) بود. چون این حرکت، نهضت مشروطه را شدت بخشید، شایعه کردند که علمای نجف از سخن خود در این باره برگشته‌اند. آخوند و سیدکاظم در جمادی الثانی ۱۳۲۳ق، در جواب عریضه تعدادی از تجار، ضمن ظالم‌خواندن نوز، بر موضع قبلی خود تأکید کردند.<ref>شریف کاشانی، واقعات اتفاقیه در روزگار، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵.</ref>
* '''حمایت از شرکت اسلامیه اصفهان''': شرکت اسلامیه اصفهان در ۱۳۱۶ق، با هدف تأمین منسوجات مورد نیاز مردم ایران و مقابله با وابستگی به خارج تأسیس شد. آقانجفی اصفهانی و برادرش [[نورالله نجفی اصفهانی]] از مؤسسان این شرکت بودند. علماء در حمایت از این شرکت و ترغیب مردم به محصولات داخلی، بیانیه‌هایی صادر کردند. هشت تن از مراجع تقلید و علمای بزرگ چون آخوند خراسانی، سیداسماعیل بن سیدصدرالدین عاملی، حاج میرزا حسین نوری، حاج میرزا خلیل، سیدمحمد کاظم یزدی، محمد غروی شربیانی، محمدحسین مامقانی و شیخ الشریعه اصفهانی، با نوشتن تقریظ بر کتاب لباس التقوی که [[سید جمال‌الدین اسدآبادی|سید جمال الدین اسدآبادی]] در حمایت از آن شرکت نگاشته بود، از مردم خواستند تا حد امکان از استعمال البسه بیگانگان خودداری کنند.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۰، ص۱۳۱</ref>
* '''دفع روس و انگلیس از ایران''': در جریان اولتیماتوم روسیه به دولت ایران و ورود نیروهای روسی به آذربایحان و در پی آن ورود نیروهای انگلیسی به جنوب ایران، آخوند تصمیم گرفت به همراه مقلدانش برای بیرون راندن بیگانگان وارد ایران شود. در این جریان علمای عتبات برای همراهی آخوند اعلام آمادگی کردند. وقتی خبر کشتار ثقه الاسلام تبریزی به نجف رسید، سید کاظم یزدی اعلام کرد به صف مخالفان خواهد پیوست. کسانی چون ابوالقاسم شیروانی دیپلمات روس در نجف مانع رفتن وی به ایران شدند، اما او در فتوایی بیرون راندن کفار صلیبی از ایران و عثمانی را مهم‌ترین وظیفه مسلمانان اعلام کرد.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۰، ص۱۶۱</ref>
 
==== تقابل ====
اوج تعارض این دو مرجع، در جریان مشروطه و میان سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹ بود. این تعارض مورد بهره‌برداری [[محمدعلی شاه قاجار|محمدعلی شاه]] قرار گرفت. سیدکاظم یزدی بسیار کمتر از آخوند فعالیت سیاسی داشت و رفتارهای سیاسی او تنها در صدور تعداد محدودی تلگراف و بیانیه خلاصه می‌شد؛ اما به دلیل جایگاهش در مقام یک مرجع برجسته، وزنه سنگینی به شمار می‌آمد.
 
آخوند خراسانی حامی مشروطه بود و تا آخر عمر از آن دست نکشید.<ref>کفایی، مرگی در نور، ۱۳۵۹ش، ص۲۷۸ به بعد.</ref>اما سید کاظم با باب‌شدن مفاهیمی مانند آزادی، پارلمان، دموکراسی و… به مخالفان مشروطه پیوست. او با عدم امضای نظام‌نامه قانون اساسی، علناً نشان داد مخالف رویه مشروطه طلبان است.
 
یزدی در پاسخ به تلگرافی از ملامحمد آملی- از هواداران [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله]]- با اشاره به مشروطه خواهان گفته بود «از تجری مبتدعین و اشاعه کفریات ملحیدن که نتیجه حرمت موهومه است، قرار مسلوب تلگراف مزید تشویش به عون الله متمنیات آنان شدنی نیست. البته دفع کفریات و حفظ عقیده و اجرای قوانین محکمه قرآنیه و شریعت ابدیه محمدیه اهم فرایض ربانیین علماء با ملاحظه جهات موجبات صلاح و صیانت دین و دماء مسلمین منظور اطلاع داده بذل مجهود شود.<ref>لوایح آقا شیخ فضل الله نوری، ۱۳۶۲، ص۴۲.</ref>
 
در زمانی که شیخ فضل الله و هوادارانش در [[حرم عبدالعظیم حسنی]] تحصن کرده بودند تنها عالم بلندپایه‌ای بود که از آنان قاطعانه پشتیبانی کرد. عباراتی که سید در دومین تلگراف خود به ملامحمد آملی به کار گرفته است نشان دهنده نهایت تعارض و تقابل وی با مشروطه طلبان است:
::این جانب در این حوادث واقعه و فتن مستحدثه ناچار سکوت را اصلح می‌دانسته مداخل در این قسم امور را که مستتبع بعض لوازم است بر خود روا نداشتم ولی از تواتر ناملایمات و اصغاء نشر کفر و زندقه و الحاد در سواد اعظم ایران به قدری ملول و متأثر شده که لابد شدم دیگر بر حسب وقت دیگر آنچه تکلیف الهی است ادا نمایم… امید است از اثر اهتمامات عالیه در مقام دفع کفریات شایعه برآمده منشأ آن که حریت موهومه و بعض روزنامه جات ملعونه و مکاتیب خبیثه است به‌طور اصلح و انسب جلوگیری بشود که به تدریج سد ابواب طعن را بر رؤسا ملت نموده عقاید عامه مسلمین محفوظ بماند. الاحقر محمد کاظم الطباطبایی به تاریخ ۲۳ شهر جمادی الاول ۱۳۲۵<ref>ترکمان، رسائل، اعلامیه‌ها، مکتوبات… و روزنامه شیخ شهید فضل الله نوری، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۵۵.</ref>
 
سید کاظم در این تلگراف‌ها و سایر بیانیه‌های خود به صورت کاملاً روشن و آشکار مشروطیت را با «کفر و زندقه و الحاد» برابر دانسته است و منشأ آن را نیز «حرمت موهومه و بعض روزنامه جات ملعونه و مکاتیب خبیثه» اعلام نموده است.
 
اما درست در نقطه مقابل، آخوند خراسانی تقریباً در تمامی تلگراف‌های خود مجاهده در راه استقرار سلطنت مشروطه را برابر با [[جهاد]] در رکاب [[چهارده معصوم|معصوم]] می‌داند.<ref>افشار، ظهیر الدوله، ۱۳۶۷ش، ص۴۰۳؛ قوچانی، سیاحت شرق، ۱۳۷۸ش، ص۴۰؛ کدیور، سیاستنامه خراسانی، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۰.</ref> او حکم به افساد [[شیخ فضل‌الله نوری|شیخ فضل الله نوری]] می‌دهد<ref>روزنامه خورشید، س ۱، ش ۹۰، سوم ذی حجه ۱۳۲۵؛ تفرشی حسینی، ۱۳۵۱؛ ص۶۳.</ref> و چندی بعد خواستار تبعید او از پایتخت شد.<ref>کدیور، سیاست نامه خراسانی، ۱۳۸۵ش، ص۱۸۰.</ref>
 
با به توپ بستن مجلس اول در [[۲۳ جمادی‌الاول|۲۳ جمادی الاول]] [[سال ۱۳۲۶ هجری قمری|۱۳۲۶ق]] دوران استبداد صغیر و دور تازه‌ای از تعارضات علما آغاز شد. آخوند خراسانی برای اعاده مشروطه تلاش فراوانی از فرستادن تلگراف تا تحریم دادن مالیات و اعلان وجوب جهاد با [[محمدعلی شاه]]، کرد.<ref>کلانتر باغمیشه (شرف الدوله)، روزنامه خاطرات، ۱۳۷۷ش، ص۲۲۶؛ شریف کاشانی، واقعات اتفاقیه در روزگار، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۳؛ ملک‌زاده، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۸۳۹؛ حبل المتین کلکته، ص۱۶، ش ۱۷، ۱۴ شوال ۱۳۲۶، ص۱.</ref> در همین حال سید یزدی برای جلوگیری از اعاده مشروطه، فتوای حرمتش را صادر کرد.<ref>حبل المتین کلکته، س ۱۶، ش ۲۰، ۵ ذیقعده ۱۳۲۶، ص۶.</ref>
 
عمده‌ترین حامیان سید کاظم، ایل‌های عرب شیعی اطراف نجف و کربلا بودند که «هر روز به شیوه عرب «هوسه» می‌کردند و شعرهایی در دشنام به مشروطه می‌خواندند»<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۲.</ref>


دو دستگی شیعیان نجف حتی در مقاطعی موجب شد که شخص آخوند و سید کاظم که غالباً در عرصه عمومی با احترام از یکدیگر یاد می‌کردند، به‌طور مستقیم در برابر هم قرار گیرند.<ref>کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، ۱۳۶۱ش، ص۳۱۷.</ref>
پس از به توپ بستن مجلس و زمانی که آخوند خراسانی برای اعاده مشروطه تلاش فراوانی انجام می‌داد،<ref>کلانتر باغمیشه (شرف الدوله)، روزنامه خاطرات، ۱۳۷۷ش، ص۲۲۶؛ شریف کاشانی، واقعات اتفاقیه در روزگار، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۲۲۳؛ ملک‌زاده، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۸۳۹؛ حبل المتین کلکته، ص۱۶، ش ۱۷، ۱۴ شوال ۱۳۲۶، ص۱.</ref> سید یزدی برای جلوگیری از برگشتن مشروطه، فتوای حرمتش را صادر کرد.<ref>حبل المتین کلکته، س ۱۶، ش ۲۰، ۵ ذیقعده ۱۳۲۶، ص۶.</ref>


دو تیره شدن علمای نجف بحث داغ مجالس و محافل تهران بوده است. عین السلطنه از این بحث‌ها گزارش کرده «خواستند سید را خارج کنند، به کوفه هم رفت؛ اما اعراب بدوی آقا را مجدداً به نجف آوردند و حاضر جنگ شدند. شب هم درب خانه آخوند را آتش زدند. صبح گفتند اعراب کرده‌اند، اما اینها منکر شدند که کسان آخوند برای اتهام ما این کار را کردند.<ref>عین السلطنه، روزنامه خاطرات، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۲۳۲۷.</ref>همچنین احتمال داده شده که دست دولت عثمانی نیز در این مخالفت خوانی سید کاظم علیه مشروطه در میان بود چرا که از رسیدن مشروطه ایران به خاک عثمانی بیم داشت.<ref>همان‌جا؛ ملک‌زاده، تاریح مشروطه در ایران، ۱۳۸۳ش، ج۳، ص۵۱۲.</ref>
'''فتوا علیه روس و انگلیس'''


==== هجمه‌های مشروطه‌طلبان به سید یزدی ====
در جریان اولتیماتوم روسیه به دولت ایران و ورود نیروهای روسی به آذربایحان و در پی آن ورود نیروهای انگلیسی به جنوب ایران، سید کاظم یزدی در فتوایی، بیرون راندن کفار صلیبی از ایران و عثمانی را مهم‌ترین وظیفه مسلمانان اعلام کرد.<ref>حائری، تشیع و مشروطیت در ایران، ۱۳۶۰، ص۱۶۱</ref>
به سبب مخالفت سید کاظم یزدی با مشروطیت، برخی بعد از مشروطه از او به بدی یاد کرده‌اند. ملک‌زاده او را «ریاکاری بی‌نظیر» می‌داند که بیش از هر کس نسبت به مشروطه و مشروطه‌طلبان اظهار تنفر می‌کرد. در حالی که از طرف دولت عثمانی حمایت می‌شد، پول زیادی از سوی محمدعلی شاه برای وی ارسال شد.<ref>ملک‌زاده، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۱۲؛ نیز دولت‌آبادی، حیات یحیی، ۱۳۶۱ش، ج۳، ص۳۲.</ref> کسروی نیز معتقد بود یزدی در برابر آخوند خراسانی دشمنی با مشروطه را راهی برای پیش افتادن خود می‌دانست و جز در پی دستگاه «آیت اللهی» نبود و توده و کشور و این گونه چیزها در نزد او ارج نمی‌داشت.<ref>کسروی، تاریخ مشروطه ایران، ۱۳۸۳ش، ص۳۸۱.</ref> آخوند نیز در میان مخالفان مشروطه همین وضعیت را داشت.


== بزرگداشت ==
== بزرگداشت ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۷

ویرایش