صلح امام حسن(ع): تفاوت میان نسخهها
←از هم پاشیدن لشکر عراق و پذیرش صلح از سوی امام
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←تک نگاری) |
|||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
===از هم پاشیدن لشکر عراق و پذیرش صلح از سوی امام=== | ===از هم پاشیدن لشکر عراق و پذیرش صلح از سوی امام=== | ||
برخی گزارشها [[عبیدالله بن عباس بن عبدالمطلب |عبیدالله بن عباس]] را فرمانده سپاه دوازده هزار نفری [[عراقیان]] در مسکن میدانند. بر اساس این گزارشها در همان روزی که امام در [[مدائن]] مورد حمله قرار گرفت، درگیری مختصری بین عراقیان و [[شامیان]] در مَسکِن(مَسکین) روی داد. شب هنگام معاویه به عبیدالله بن عباس پیغام داد که حسن بن علی در مدائن صلح را پذیرفته و به اطاعت من درآمده و اگر تو نیز اکنون به من بپیوندی یک میلیون درهم به تو میدهم. عبیدالله این پیشنهاد را پذیرفت و نیمه شب به اردوگاه معاویه پیوست. [[قیس بن سعد بن عباده]] رهبری مردم را پس از عبیدالله عهدهدار شد. با رسیدن خبر قطعی پذیرش صلح از سوی امام لشکریان همراه با قیس به سوی کوفه بازگشتند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دارالصادر، ج۲، ص۲۱۴</ref> | |||
منابعی که فرمانده سپاه عراق را نه عبیدالله بن عباس بلکه قیس بن سعد بن عباده دانستهاند، ماجرا را به شکل دیگری گزارش میکنند. بنابر این گزارش، بین سپاه عراق به فرماندهی قیس و سپاه شام درگیریهایی روی داد اما با شنیدن خبر حمله به امام، قیس موقتا جنگ را متوقف کرد تا اخبار درست به دستش برسد اما در این زمان بسیاری از سپاهیان کوفه به سوی لشکر شام فرار کردند. قیس با دیدن این وضع پیغامی به امام فرستاد و حسن(ع) در جمع مردم به سخن ایستاد و از رفتار دوگانه عراقیان با او و پدرش علی(ع) گلایه کرد و در پایان از تصمیم خود برای واگذاری خلافت به معاویه خبر داد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۰</ref> | منابعی که فرمانده سپاه عراق را نه عبیدالله بن عباس بلکه قیس بن سعد بن عباده دانستهاند، ماجرا را به شکل دیگری گزارش میکنند. بنابر این گزارش، بین سپاه عراق به فرماندهی قیس و سپاه شام درگیریهایی روی داد اما با شنیدن خبر حمله به امام، قیس موقتا جنگ را متوقف کرد تا اخبار درست به دستش برسد اما در این زمان بسیاری از سپاهیان کوفه به سوی لشکر شام فرار کردند. قیس با دیدن این وضع پیغامی به امام فرستاد و حسن(ع) در جمع مردم به سخن ایستاد و از رفتار دوگانه عراقیان با او و پدرش علی(ع) گلایه کرد و در پایان از تصمیم خود برای واگذاری خلافت به معاویه خبر داد.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۴، ص۲۹۰</ref> |