حسن جوری: تفاوت میان نسخهها
←اختلاف نظر میان وجیهالدین و حسن جوری
(اضافه کردن پیوند به بیرون) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ جعبه اطلاعات زندگینامه | {{جعبه اطلاعات زندگینامه | ||
| عنوان = حسن جوری | | عنوان = حسن جوری | ||
| تصویر = | | تصویر = | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
شیخ حسن در جنگ با سپاهیان [[آل کرتِ]] [[هرات]] به قتل رسید. | شیخ حسن در جنگ با سپاهیان [[آل کرتِ]] [[هرات]] به قتل رسید. | ||
== تولد و تحصیل علوم == | ==تولد و تحصیل علوم== | ||
{{سربداران}} | {{سربداران}} | ||
از تاریخ تولد و آغاز زندگانی وی اطلاعی در دست نیست. برخی دانستهها درباره وی، مربوط به نامهای است که خودش به [[امیرمحمدبیک جانی قربانی]]، حاکم وقت [[طوس]] و [[مشهد]]، نوشته است.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۵-۸۹؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۹-۶۱۳؛ مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص۱۶۶-۱۷۰</ref> | از تاریخ تولد و آغاز زندگانی وی اطلاعی در دست نیست. برخی دانستهها درباره وی، مربوط به نامهای است که خودش به [[امیرمحمدبیک جانی قربانی]]، حاکم وقت [[طوس]] و [[مشهد]]، نوشته است.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۵-۸۹؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۹-۶۱۳؛ مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص۱۶۶-۱۷۰</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
وی هفت تا هشت سال در مدارس زادگاه خویش به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی برای آگاهی از حقیقت، آموزههای ائمه فِرَق را فراگرفت و از اختلاف نظرها و اعتقادات آنان آگاه شد و به مقام استادی رسید.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۷۹، ۸۵؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۵</ref> | وی هفت تا هشت سال در مدارس زادگاه خویش به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی برای آگاهی از حقیقت، آموزههای ائمه فِرَق را فراگرفت و از اختلاف نظرها و اعتقادات آنان آگاه شد و به مقام استادی رسید.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۷۹، ۸۵؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۵</ref> | ||
== حسن جوری و شیخ خلیفه == | ==حسن جوری و شیخ خلیفه== | ||
===شاگردی شیخ خلیفه === | ===شاگردی شیخ خلیفه=== | ||
حسن جوری، برای دیدار [[شیخ خلیفه]] به [[سبزوار]] رفت و سخنان وی را شنید و مرید او شد<ref> رجوع کنید به حافظ ابرو، ج۱، ص۸۶</ref> در این زمان، مریدان شیخ خلیفه در حال افزایش بودند. برخی از فقها، شیخ را مرتد شناختند و مردم را از شنیدن صحبتهای وی منع نمودند. سرانجام در [[۲۲ ربیعالاول]] [[سال ۷۳۶ هجری قمری|سال ۷۳۶ق]]، شیخ خلیفه را در مسجد [[سبزوار]] حلقآویز یافتند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۷۹؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۱۴۵؛ قس خوافی، ج۳، ص۴۶</ref> | حسن جوری، برای دیدار [[شیخ خلیفه]] به [[سبزوار]] رفت و سخنان وی را شنید و مرید او شد<ref> رجوع کنید به حافظ ابرو، ج۱، ص۸۶</ref> در این زمان، مریدان شیخ خلیفه در حال افزایش بودند. برخی از فقها، شیخ را مرتد شناختند و مردم را از شنیدن صحبتهای وی منع نمودند. سرانجام در [[۲۲ ربیعالاول]] [[سال ۷۳۶ هجری قمری|سال ۷۳۶ق]]، شیخ خلیفه را در مسجد [[سبزوار]] حلقآویز یافتند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۷۹؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۱۴۵؛ قس خوافی، ج۳، ص۴۶</ref> | ||
=== جانشینی شیخ خلیفه === | ===جانشینی شیخ خلیفه=== | ||
پس از کشته شدن شیخ خلیفه، مریدان وی به حسن جوری پیوستند و او جانشین شیخخلیفه شد، اما در سبزوار نماند و به قصد تبلیغ تعالیم شیخخلیفه و گردآوری مریدان بیشتر به سفرهای تبلیغی رفت. | پس از کشته شدن شیخ خلیفه، مریدان وی به حسن جوری پیوستند و او جانشین شیخخلیفه شد، اما در سبزوار نماند و به قصد تبلیغ تعالیم شیخخلیفه و گردآوری مریدان بیشتر به سفرهای تبلیغی رفت. | ||
== سفرها== | ==سفرها== | ||
وی پس از اینکه جانشین شیخ خلیفه شد سفرهای تبلیغی خود را آغاز کرد، در [[۲۳ ربیع الاول]] سال [[سال ۷۳۶ هجری قمری|۷۳۶ق]] به [[نیشابور]] رفت و در آن شهر در اختفا بود تا اینکه مردم از جای او آگاهی یافتند. به همین سبب، به [[مشهد]] و از آنجا به [[ابیورد]] و [[خبوشان]] رفت. | وی پس از اینکه جانشین شیخ خلیفه شد سفرهای تبلیغی خود را آغاز کرد، در [[۲۳ ربیع الاول]] سال [[سال ۷۳۶ هجری قمری|۷۳۶ق]] به [[نیشابور]] رفت و در آن شهر در اختفا بود تا اینکه مردم از جای او آگاهی یافتند. به همین سبب، به [[مشهد]] و از آنجا به [[ابیورد]] و [[خبوشان]] رفت. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
انگیزه حسن جوری از این سفرها، علاوه بر تبلیغ و اشاعه تعالیم شیخخلیفه، فرار از توطئه و ستم دشمنان بود. | انگیزه حسن جوری از این سفرها، علاوه بر تبلیغ و اشاعه تعالیم شیخخلیفه، فرار از توطئه و ستم دشمنان بود. | ||
== طریقت حسن جوری == | ==طریقت حسن جوری== | ||
تبلیغات حسن جوری و دعوت وی برای قیام مردم، در پوشش تصوف صورت میگرفت و به اینترتیب، طریقتی صوفیانه به وجود آمد که بعدها طریقت شیخخلیفه و حسن جوری خوانده شد.<ref> پطروشفسکی، ص۳۸</ref> | تبلیغات حسن جوری و دعوت وی برای قیام مردم، در پوشش تصوف صورت میگرفت و به اینترتیب، طریقتی صوفیانه به وجود آمد که بعدها طریقت شیخخلیفه و حسن جوری خوانده شد.<ref> پطروشفسکی، ص۳۸</ref> | ||
حسن جوری نام مریدانش را در دفتری ثبت میکرد و میگفت: «حالا وقت اختفاست». وی به آنان میگفت که هرگاه وقت ظهور برسد، آنان باید آماده نبرد شوند، ولی تا آن زمان باید منتظر بمانند و به حرفه خود مشغول باشند. بیشتر مریدانِ وی از صاحبان حِرَف بودند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۰؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۵-۶۰۶</ref> | حسن جوری نام مریدانش را در دفتری ثبت میکرد و میگفت: «حالا وقت اختفاست». وی به آنان میگفت که هرگاه وقت ظهور برسد، آنان باید آماده نبرد شوند، ولی تا آن زمان باید منتظر بمانند و به حرفه خود مشغول باشند. بیشتر مریدانِ وی از صاحبان حِرَف بودند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۰؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۵-۶۰۶</ref> | ||
== هراس دشمنان از حسن جوری== | ==هراس دشمنان از حسن جوری== | ||
با افزایش مریدان حسن جوری، بر نگرانی و وحشت فقهای [[سنی|سنّی]] مذهب افزوده شد. به همین سبب، دشمنان او کوشیدند تا امیر [[ارغونشاه]] را برضد وی برانگیزند.<ref> حافظابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۶-۸۷؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۶</ref> | با افزایش مریدان حسن جوری، بر نگرانی و وحشت فقهای [[سنی|سنّی]] مذهب افزوده شد. به همین سبب، دشمنان او کوشیدند تا امیر [[ارغونشاه]] را برضد وی برانگیزند.<ref> حافظابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۶-۸۷؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۶</ref> | ||
ارغونشاه، [[امیرمحمد باسق]] را نزد حسن جوری فرستاد تا درباره او و یارانش تحقیق کند. امیرمحمد باسق با حسن جوری مذاکره کرد و او و یارانش را مردمانی نیک معاش دانست و به وساطت او، ارغونشاه از دستگیری حسن جوری منصرف شد. اندکی بعد، حسن جوری از قهستان به سوی عراق عجم حرکت کرد و به [[دستجردان]] رفت، اما به سبب سختی راه و جمع کثیری که همراه وی بودند، این سفر ناتمام ماند و او به مشهد بازگشت.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۷؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۶.</ref> | ارغونشاه، [[امیرمحمد باسق]] را نزد حسن جوری فرستاد تا درباره او و یارانش تحقیق کند. امیرمحمد باسق با حسن جوری مذاکره کرد و او و یارانش را مردمانی نیک معاش دانست و به وساطت او، ارغونشاه از دستگیری حسن جوری منصرف شد. اندکی بعد، حسن جوری از قهستان به سوی عراق عجم حرکت کرد و به [[دستجردان]] رفت، اما به سبب سختی راه و جمع کثیری که همراه وی بودند، این سفر ناتمام ماند و او به مشهد بازگشت.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۷؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۶.</ref> | ||
== دستگیری حسن جوری == | ==دستگیری حسن جوری== | ||
بار دیگر، مشایخ و فقهای سنی مذهب به حکام نامه نوشتند و آنان را برضد حسن جوری برانگیختند. ارغونشاه به [[مشهد]] ایلچی فرستاد. [[ایلچی]] نیز پس از صحبت با حسن جوری قانع شد و بازگشت. پس از دو ماه، حسن جوری با گروهی از درویشان، به قصد عزیمت به [[حجاز]]، به قهستان رفت، اما ارغونشاه ممانعت کرد و از وی عذرخواهی نمود.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۷؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۶.</ref> | بار دیگر، مشایخ و فقهای سنی مذهب به حکام نامه نوشتند و آنان را برضد حسن جوری برانگیختند. ارغونشاه به [[مشهد]] ایلچی فرستاد. [[ایلچی]] نیز پس از صحبت با حسن جوری قانع شد و بازگشت. پس از دو ماه، حسن جوری با گروهی از درویشان، به قصد عزیمت به [[حجاز]]، به قهستان رفت، اما ارغونشاه ممانعت کرد و از وی عذرخواهی نمود.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۷؛ میرخواند، ج۵، ص۶۰۶.</ref> | ||
سرانجام ارغونشاه دست از حمایت حسن جوری برداشت و در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹]] او را دستگیر و در [[قلعه طاق]]/ طاک/ تاک در [[یازر]] زندانی کرد.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۰، ۸۷؛ عبدالرزاق سمرقندی، ج۱، ص۱۴۶. </ref> | سرانجام ارغونشاه دست از حمایت حسن جوری برداشت و در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹]] او را دستگیر و در [[قلعه طاق]]/ طاک/ تاک در [[یازر]] زندانی کرد.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۰، ۸۷؛ عبدالرزاق سمرقندی، ج۱، ص۱۴۶. </ref> | ||
== آزادی از زندان == | ==آزادی از زندان== | ||
چندی بعد، [[وجیهالدین مسعود]]، از امرای [[سربداران]]، به یازر حمله کرد و حسن جوری را آزاد ساخت که همراه او به [[سبزوار]] رفت.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۳؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۱۴۸</ref> | چندی بعد، [[وجیهالدین مسعود]]، از امرای [[سربداران]]، به یازر حمله کرد و حسن جوری را آزاد ساخت که همراه او به [[سبزوار]] رفت.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۳؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ج۱، ص۱۴۸</ref> | ||
== پیوستن به گروه سربداران == | ==پیوستن به گروه سربداران== | ||
حسن جوری دو ماه در [[سبزوار]] اقامت گزید. درویشانی که تا آن زمان در اختفا بودند، نزد وی رفتند. مردم ولایات خراسان از وضع پریشان خود و قتل و غارت و ستم حکام نزد وی شکایت کردند و ابراز داشتند که دیگر جایز نیست در مقابل ظلم و ستم سکوت کنند و باید فتنه [[مغولان]] را فرونشانند. | حسن جوری دو ماه در [[سبزوار]] اقامت گزید. درویشانی که تا آن زمان در اختفا بودند، نزد وی رفتند. مردم ولایات خراسان از وضع پریشان خود و قتل و غارت و ستم حکام نزد وی شکایت کردند و ابراز داشتند که دیگر جایز نیست در مقابل ظلم و ستم سکوت کنند و باید فتنه [[مغولان]] را فرونشانند. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
در این زمان، امیر ارغونشاه در ملازمت [[تغاتیمور]] به [[عراق]] رفته بود و پسرش، [[امیر محمدبیک جانی قربانی]]، بر امور خراسان رسیدگی میکرد. امیرمحمد در نامهای به حسن جوری، او را از همراهی با وجیهالدین برحذر داشت. حسن جوری نیز در پاسخ، خبر داد که به [[سربداران]] پیوسته است.<ref> میرخواند، ج۵، ص۶۰۹</ref> | در این زمان، امیر ارغونشاه در ملازمت [[تغاتیمور]] به [[عراق]] رفته بود و پسرش، [[امیر محمدبیک جانی قربانی]]، بر امور خراسان رسیدگی میکرد. امیرمحمد در نامهای به حسن جوری، او را از همراهی با وجیهالدین برحذر داشت. حسن جوری نیز در پاسخ، خبر داد که به [[سربداران]] پیوسته است.<ref> میرخواند، ج۵، ص۶۰۹</ref> | ||
== خلافت حسن جوری == | ==خلافت حسن جوری== | ||
حافظ ابرو<ref> زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۳</ref> مریدان حسن جوری را شیخیان و درویشان خوانده و ابن بطوطه<ref> رحلة ابنبطوطة، ج۱، ص۳۸۹</ref> به صراحت حسن جوری را [[رافضی]] شمرده است. سربداران حسن جوری را به خلافت خود برداشتند و وی آنان را به عدل و داد فرا خواند. از آن پس، قدرت معنوی و سازمانیافته درویشانِ پیرو حسن جوری با قدرت نظامی وجیهالدین مسعود پیوند خورد. | حافظ ابرو<ref> زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۳</ref> مریدان حسن جوری را شیخیان و درویشان خوانده و ابن بطوطه<ref> رحلة ابنبطوطة، ج۱، ص۳۸۹</ref> به صراحت حسن جوری را [[رافضی]] شمرده است. سربداران حسن جوری را به خلافت خود برداشتند و وی آنان را به عدل و داد فرا خواند. از آن پس، قدرت معنوی و سازمانیافته درویشانِ پیرو حسن جوری با قدرت نظامی وجیهالدین مسعود پیوند خورد. | ||
== تصرف ولایات == | ==تصرف ولایات== | ||
وجیهالدین و حسن جوری در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹ هجری]]، [[نیشابور]] و [[سبزوار]] را تصرف کردند و بر توابع این ولایات نیز مسلط شدند و ملازمان امیر ارغونشاه را از آنجا بیرون راندند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۹-۹۰؛ میرخواند، ج۵، ص۶۱۳</ref> | وجیهالدین و حسن جوری در [[سال ۷۳۹ هجری قمری|۷۳۹ هجری]]، [[نیشابور]] و [[سبزوار]] را تصرف کردند و بر توابع این ولایات نیز مسلط شدند و ملازمان امیر ارغونشاه را از آنجا بیرون راندند.<ref> حافظ ابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۸۹-۹۰؛ میرخواند، ج۵، ص۶۱۳</ref> | ||
== رویارویی سربداران با تغاتیمور == | ==رویارویی سربداران با تغاتیمور== | ||
در این اثنا، تغاتیمور در نامهای به حسن جوری او را به فرمانبرداری از خود دعوت کرد. حسن جوری نیز به وی پیغام داد که پادشاه و ما باید از خدا اطاعت کنیم و هرکس خلاف دستورهای [[قرآن]] عمل کند، عصیانگر است و بر دیگران واجب است تا برای دفع او قیام کنند.<ref> میرخواند، ج۵، ص۶۱۳</ref> | در این اثنا، تغاتیمور در نامهای به حسن جوری او را به فرمانبرداری از خود دعوت کرد. حسن جوری نیز به وی پیغام داد که پادشاه و ما باید از خدا اطاعت کنیم و هرکس خلاف دستورهای [[قرآن]] عمل کند، عصیانگر است و بر دیگران واجب است تا برای دفع او قیام کنند.<ref> میرخواند، ج۵، ص۶۱۳</ref> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
پس از این شکست، امیر ارغونشاه و امرای دیگر به اطراف گریختند و غنیمت بسیاری نصیب سربداران شد. وجیهالدین مسعود به سبزوار بازگشت و بزرگان و اشراف خراسان به اطاعت او درآمدند<ref> حافظ ابرو، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰؛ میرخواند، ج۵، ص۶۱۴</ref> به نوشته خوافی<ref> مجمل فصیحی، ج۳، ص ۵۸:۵۹ [[سال ۷۴۰ هجری قمری|سال ۷۴۰ق]].</ref>، پس از این جنگ، وجیهالدین [[اسفراین]]، [[جاجرم]]، [[بی ارجمند]]، [[بسطام]]، [[دامغان]] و [[سمنان]] را نیز تصرف کرد. | پس از این شکست، امیر ارغونشاه و امرای دیگر به اطراف گریختند و غنیمت بسیاری نصیب سربداران شد. وجیهالدین مسعود به سبزوار بازگشت و بزرگان و اشراف خراسان به اطاعت او درآمدند<ref> حافظ ابرو، ج۱، ص۱۱۹-۱۲۰؛ میرخواند، ج۵، ص۶۱۴</ref> به نوشته خوافی<ref> مجمل فصیحی، ج۳، ص ۵۸:۵۹ [[سال ۷۴۰ هجری قمری|سال ۷۴۰ق]].</ref>، پس از این جنگ، وجیهالدین [[اسفراین]]، [[جاجرم]]، [[بی ارجمند]]، [[بسطام]]، [[دامغان]] و [[سمنان]] را نیز تصرف کرد. | ||
==اختلاف نظر میان وجیهالدین و حسن جوری == | ==اختلاف نظر میان وجیهالدین و حسن جوری== | ||
===ایجاد اختلاف نظر === | ===ایجاد اختلاف نظر=== | ||
در آغاز امر، وجیهالدین مسعود و حسن جوری متفق بودند، اما خیلی زود اختلافنظر پیدا کردند<ref> پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ص۶۰</ref> وجیهالدین و یارانش به دنبال حکومتی مقتدر و توسعهطلب بودند و ازاینرو نمیتوانستند برای مدت طولانی، مواعظ تند حسن جوری را که پیوسته مردم را به برابری، برادری و تعدیل ثروت دعوت میکرد، تحمل کنند. از سویی، اهالی نواحی متصرفه سربداران [[شیعه]] مذهب نبودند. | به گزارش [[پطروشفسکی]]، در آغاز امر، وجیهالدین مسعود و حسن جوری متفق بودند، اما خیلی زود اختلافنظر پیدا کردند<ref> پطروشفسکی، نهضت سربداران خراسان، ص۶۰</ref> وجیهالدین و یارانش به دنبال حکومتی مقتدر و توسعهطلب بودند و ازاینرو نمیتوانستند برای مدت طولانی، مواعظ تند حسن جوری را که پیوسته مردم را به برابری، برادری و تعدیل ثروت دعوت میکرد، تحمل کنند. از سویی، اهالی نواحی متصرفه سربداران [[شیعه]] مذهب نبودند. | ||
=== علت اختلاف نظر === | ===علت اختلاف نظر=== | ||
احتمالاً، حسن جوری میخواست مذهب [[تشیع]] را در همه شهرهای تحت تابعیت سربداران برقرار سازد، اما مسعود خواهان این روش نبود. دیدگاه کاملاً مذهبی حسن جوری کار را بر [[وجیهالدین مسعود]] مشکل میساخت.<ref> بیانی،دین و دولت در ایران عهد مغول، ج ۲، ص ۷۸۲. </ref> | احتمالاً، حسن جوری میخواست مذهب [[تشیع]] را در همه شهرهای تحت تابعیت سربداران برقرار سازد، اما مسعود خواهان این روش نبود. دیدگاه کاملاً مذهبی حسن جوری کار را بر [[وجیهالدین مسعود]] مشکل میساخت.<ref> بیانی،دین و دولت در ایران عهد مغول، ج ۲، ص ۷۸۲. </ref> | ||
== نبرد با آل کرت == | ==نبرد با آل کرت== | ||
=== علت وقوع جنگ === | ===علت وقوع جنگ=== | ||
با گسترش محدوده حکومتی سربداران، آنان با [[آلکرت]] (حکومت: [[سال ۶۴۳ هجری قمری|۶۴۳]]-[[سال ۷۸۳ هجری قمری|۷۸۳]]) در [[هرات]] همسایه شدند. آلکرت [[اهل سنت|سنّی]] مذهب و از مخالفان سربداران بودند. اختلاف میان جناح وجیهالدین مسعود و سایر سربداران، در جنگِ آنان و آلکرت نمایان شد. این جنگ، که به نبرد [[زاوه]] مشهور است، در [[سال ۷۴۳ هجری قمری|سال ۷۴۳ق]]. میان وجیهالدین مسعود و حسن جوری از یک سو، و [[معزالدین حسین کرت]] از سوی دیگر، رخ داد.<ref> حافظابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۱۴۴؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱؛ قس فریومدی، ص ۳۴۸: سال ۷۴۲</ref> | با گسترش محدوده حکومتی سربداران، آنان با [[آلکرت]] (حکومت: [[سال ۶۴۳ هجری قمری|۶۴۳]]-[[سال ۷۸۳ هجری قمری|۷۸۳]]) در [[هرات]] همسایه شدند. آلکرت [[اهل سنت|سنّی]] مذهب و از مخالفان سربداران بودند. اختلاف میان جناح وجیهالدین مسعود و سایر سربداران، در جنگِ آنان و آلکرت نمایان شد. این جنگ، که به نبرد [[زاوه]] مشهور است، در [[سال ۷۴۳ هجری قمری|سال ۷۴۳ق]]. میان وجیهالدین مسعود و حسن جوری از یک سو، و [[معزالدین حسین کرت]] از سوی دیگر، رخ داد.<ref> حافظابرو، زبدةالتواریخ، ج۱، ص۱۴۴؛ دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱؛ قس فریومدی، ص ۳۴۸: سال ۷۴۲</ref> | ||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
حسن جوری، دو نفر را به نمایندگی خود نزد معزالدین حسین کرت فرستاد تا به او پیغام دهند که دست از افعال ناشایست خود بردارد و در غیر این صورت، آماده نبرد باشد. معزالدین حسین کرت نمایندگان حسن جوری را به قتل رساند.<ref> میرخواند، ج ۴، ص ۶۸۱</ref> | حسن جوری، دو نفر را به نمایندگی خود نزد معزالدین حسین کرت فرستاد تا به او پیغام دهند که دست از افعال ناشایست خود بردارد و در غیر این صورت، آماده نبرد باشد. معزالدین حسین کرت نمایندگان حسن جوری را به قتل رساند.<ref> میرخواند، ج ۴، ص ۶۸۱</ref> | ||
=== شرح ماجرای جنگ === | ===شرح ماجرای جنگ=== | ||
پس از آن، سپاهیان دو طرف در ولایت [[خواف]]، در حدود زاوه، با یکدیگر روبهرو شدند. سپاهیان سربداران پنج هزار تن و سپاهیان معزالدین حسین کرت سی هزار تن بودند. در ابتدای امر، لشکر وجیهالدین مسعود و سربداران پیروز بودند و بسیاری از لشکریان هرات را کشتند، اما در میان جنگ، حسن جوری مجروح و کشته شد. با مرگ وی صفوف سربداران درهم ریخت. | پس از آن، سپاهیان دو طرف در ولایت [[خواف]]، در حدود زاوه، با یکدیگر روبهرو شدند. سپاهیان سربداران پنج هزار تن و سپاهیان معزالدین حسین کرت سی هزار تن بودند. در ابتدای امر، لشکر وجیهالدین مسعود و سربداران پیروز بودند و بسیاری از لشکریان هرات را کشتند، اما در میان جنگ، حسن جوری مجروح و کشته شد. با مرگ وی صفوف سربداران درهم ریخت. | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
[[پرونده:جوری.jpg|بندانگشتی|مقبره حسن جوری]] | [[پرونده:جوری.jpg|بندانگشتی|مقبره حسن جوری]] | ||
== مدفن حسن جوری == | ==مدفن حسن جوری== | ||
پیکر حسن جوری را به [[سبزوار]] بردند و در جوار مزار [[شیخ خلیفه]] به خاک سپردند<ref> میرخواند، ج ۴، ص ۶۸۲</ref> وجیهالدینمسعود نیز به سبزوار بازگشت<ref> دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱</ref> و [[امیر عزالدین سوغندی]] جانشین حسن جوری شد.<ref> فریومدی، ذیل مجمع الانساب شبانکارهای، ص ۳۴۸</ref> | پیکر حسن جوری را به [[سبزوار]] بردند و در جوار مزار [[شیخ خلیفه]] به خاک سپردند<ref> میرخواند، ج ۴، ص ۶۸۲</ref> وجیهالدینمسعود نیز به سبزوار بازگشت<ref> دولتشاه سمرقندی، تذکرةالشعراء، ص۲۸۱</ref> و [[امیر عزالدین سوغندی]] جانشین حسن جوری شد.<ref> فریومدی، ذیل مجمع الانساب شبانکارهای، ص ۳۴۸</ref> | ||
خط ۱۳۲: | خط ۱۳۲: | ||
*[[سربداران]] | *[[سربداران]] | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، بیروت، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷. | * ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، بیروت، چاپ محمد عبدالمنعم عریان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷. | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون == | ==پیوند به بیرون== | ||
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details?id=12165&&searchText دانشنامه جهان اسلام] | *منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details?id=12165&&searchText دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/223880/%D8%AC%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%AD%D8%B3%D9%86 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/223880/%D8%AC%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%AE-%D8%AD%D8%B3%D9%86 دایرةالمعارف بزرگ اسلامی] | ||
{{حکومتهای شیعی}} | {{حکومتهای شیعی}} | ||
خط ۱۷۲: | خط ۱۷۲: | ||
| توضیحات = | | توضیحات = | ||
}}</onlyinclude> | }}</onlyinclude> | ||
[[Category:سربداران]] | [[Category:سربداران]] |