پرش به محتوا

حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳
جز
خط ۹۵: خط ۹۵:
== جعل حدیث ==
== جعل حدیث ==
{{اصلی|جعل حدیث}}
{{اصلی|جعل حدیث}}
جعل حدیث، به‌معنای آن است که حدیثی را بسازیم و آن را به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا امام معصوم نسبت دهیم.<ref>نگه کنید به مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البداية فی علم الدراية، بی‎تا، ج۱، ص۱۵۵</ref> حدیثی را که به این شکل ساخته می‌شود «حدیث موضوع» نیز می‌خوانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مامقانی، مقباس‌الهدایة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البدایة فی علم الدرایة، بی‎تا، ج۱، ص۱۵۵.</ref> می‌گویند جعل حدیث بیشتر در موضوعات اعتقادی، اخلاقی، تاریخی، پزشکی، فضایل و ادعیه، روی می‌داده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۳.</ref>
جعل حدیث، به‌معنای آن است که حدیثی را بسازیم و آن را به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا امام معصوم نسبت دهیم.<ref>نگه کنید به مامقانی، مقباس الهداية، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البداية فی علم الدراية، بی‎تا، ج۱، ص۱۵۵</ref> حدیثی را که به این شکل ساخته می‌شود «حدیث موضوع» نیز می‌خوانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مامقانی، مقباس‌الهدایة، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۲۹۲؛ شهید ثانی، شرح البدایة فی علم الدرایة، بی‎تا، ج۱، ص۱۵۵.</ref> می‌گویند جعل حدیث بیشتر در موضوعات [[کلام اسلامی|اعتقادی]]، [[اخلاق|اخلاقی]]، تاریخی، پزشکی، فضایل و [[دعا|ادعیه]]، روی می‌داده است.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۳.</ref>


جعل حدیث شیوه‌های مختلفی داشته است: گاه حدیثی به‌طور کامل ساخته می‌شد، گاه الفاظی به حدیثی از پیامبر یا امامان افزوده می‌شد و گاهی نیز الفاظ حدیث را تغییر می‌دادند.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۲-۱۶۶.</ref>
جعل حدیث شیوه‌های مختلفی داشته است: گاه حدیثی به‌طور کامل ساخته می‌شد، گاه الفاظی به حدیثی از پیامبر یا امامان افزوده می‌شد و گاهی نیز الفاظ حدیث را تغییر می‌دادند.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۲-۱۶۶.</ref>


یکی از نمونه‌های جعل حدیث، در حدیثی از پیامبر دربارهٔ امام زمان صورت گرفت. در این حدیث آمده بود خداوند مردی از [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیتم]] را برمی‌انگیزد که نامش نام من است؛<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> اما منصور دوانیقی، خلیفه عباسی، عبارت «و نام پدرش، نام پدر من است» را به حدیث اضافه کرد تا پسرش محمد را مصداق حدیث معرفی کند؛ زیرا نام منصور مانند نام پدر پیامبر(ص)، عبدالله بود.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۵؛ شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref>
یکی از نمونه‌های جعل حدیث را دست بردن [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]]، خلیفه عباسی در این حدیث از پیامبر می‌دانند که می‌گوید: «خداوند مردی از [[اهل‌بیت(ع)|اهل‌بیتم]] را برمی‌انگیزد که نامش نام من است.»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۸۲.</ref> منصور دوانیقی، عبارت «و نام پدرش، نام پدر من است» را به حدیث اضافه کرد تا پسرش محمد را مصداق حدیث معرفی کند؛ زیرا نام منصور، مانند نام پدرِ پیامبر(ص)، عبدالله بود.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۱۶۵؛ شوشتری، الأخبار الدخیله، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹.</ref>


به‌باور برخی، پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمی‌گردد<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> و کسانی معتقدند جعل حدیث پس از دوره خلفای راشدین، یعنی بعد از شهادت امام علی(ع) آغاز شده است. در این دوره فرقه‌هایی شکل گرفتند که برای تأیید خود، به حدیث جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref>
به‌باور برخی، پیشینه جعل حدیث به دوران حیات پیامبر اکرم برمی‌گردد.<ref>احمد امین، فجر الاسلام، ۲۰۱۲ق، ص۲۳۱.</ref> کسانی هم معتقدند جعل حدیث پس از دوره [[خلفای راشدین]]، یعنی بعد از شهادت [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] آغاز شده است. در این دوره فرقه‌هایی شکل گرفتند که برای تأیید خود، به حدیث جعل می‌کردند.<ref>معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، ۱۴۰۷ق، ص۹۰-۹۱.</ref>


می‌گویند در زمان [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]]، جعل حدیث گسترش یافت.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> [[ابن‌ابی‌الحدید|ابن‌ابی‌الحدید معتزلی]] شارح [[نهج البلاغه|نهج‌البلاغه]] در قرن هفتم، نوشته است معاویه از راویانی که در فضیلت [[عثمان بن عفان|عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و عیب‌جویی از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] حدیث جعل می‌کردند، حمایت می‌کرد.<ref>نگاه کنید به ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref>
می‌گویند در زمان [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]]، جعل حدیث گسترش یافت.<ref>رفیعی، درسنامه وضع حدیث، ۱۳۸۴ش، ص۶۰.</ref> [[ابن ابی‌الحدید|ابن‌ابی‌الحدید]] شارح [[نهج البلاغه|نهج‌البلاغه]] در قرن هفتم، نوشته است معاویه از راویانی که در فضیلت [[عثمان بن عفان|عثمان]] و دیگر [[صحابه]] و عیب‌جویی از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] حدیث جعل می‌کردند، حمایت می‌کرد.<ref>نگاه کنید به ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۴۵.</ref>


==کتاب‌ها و جوامع حدیثی مهم==
==کتاب‌ها و جوامع حدیثی مهم==
{{اصلی|جامع حدیثی}}
{{اصلی|جامع حدیثی}}
{{مهم‌ترین کتاب‌های حدیثی فریقین}}
{{مهم‌ترین کتاب‌های حدیثی فریقین}}
جوامع حدیثی، در تعریفی، به کتاب‌های حدیثی‌ای می‌گویند که دربردارنده همه موضوعات دینی چون عقاید، احکام، سیره، تفسیر و مناقب باشند.<ref>الغوری، معجم المصطلحات الحدیثیه، ۱۴۲۸ق، ص۲۷۴.</ref> در تعریف دیگر، به کتاب‌هایی گفته می‌شود که شامل همه یا بیشتر مسائل در یک موضوع خاص باشد.<ref>طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۴۵.</ref>
جوامع حدیثی، در تعریفی، به کتاب‌های حدیثی‌ای می‌گویند که دربردارنده همه موضوعات دینی چون [[کلام اسلامی|عقاید]]، [[احکام شرعی|احکام]]، سیره و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] باشند.<ref>الغوری، معجم المصطلحات الحدیثیه، ۱۴۲۸ق، ص۲۷۴.</ref> در تعریف دیگر، به کتاب‌هایی گفته می‌شود که شامل همه یا بیشتر مسائل در یک موضوع خاص باشد.<ref>طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۴۵.</ref>


مهم‌ترین جوامع روایی شیعه امامی، [[الکافی (کتاب)|کافی]]، [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب‌الاحکام]]، [[الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار (کتاب)|اِستِبصار]] و [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|مَن لایَحضُر]] هستند که آن‌ها را [[کتب اربعه]] یا اصول اربعه می‌نامند.<ref name=":1">مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۸۶.</ref> دیگر جوامع حدیثی مشهور شیعه عبارت است از: [[الوافی (کتاب)|الوافی]]، [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]، [[وسائل الشیعة (کتاب)|وسایل‌الشیعه]]،<ref>مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۹.</ref> [[مستدرک الوسائل (کتاب)|مُستَدرَکُ‌الوسایل]]، [[میزان الحکمه (کتاب)|میزان‌الحکمه]]، [[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جامعُ احادیثِ الشیعه]]، [[الحیاة (کتاب)|الحیاة]] و آثارالصّادقین.<ref>مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۸-۱۵۲.</ref>
مهم‌ترین جوامع روایی شیعه امامی، [[الکافی (کتاب)|کافی]]، [[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب‌الاحکام]]، [[الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار (کتاب)|اِستِبصار]] و [[من لایحضره الفقیه (کتاب)|مَن لایَحضُر]] هستند که آن‌ها را [[کتب اربعه]] یا اصول اربعه می‌نامند.<ref name=":1">مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۸۶.</ref> دیگر جوامع حدیثی مشهور شیعه عبارت است از: [[الوافی (کتاب)|الوافی]]، [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]]، [[وسائل الشیعة (کتاب)|وسایل‌الشیعه]]،<ref>مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۹.</ref> [[مستدرک الوسائل (کتاب)|مُستَدرَکُ‌الوسایل]]، [[میزان الحکمه (کتاب)|میزان‌الحکمه]]، [[جامع احادیث الشیعه (کتاب)|جامعُ احادیثِ الشیعه]]، [[الحیاة (کتاب)|الحیاة]] و آثارالصّادقین.<ref>مؤدب، تاریخ حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۸-۱۵۲.</ref>


معتبرترین و مشهورترین جوامع روایی اهل‌سنت هشت کتاب‌اند: مُوَطَّأ مالک، مُسنَد احمد بن حنبل، [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، جامع تِرمِذی. سُنَن ابوداوود، سنن نسائی و سنن اِبن‌ماجه.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۴.</ref> شش کتاب اخیر به [[صحاح سته|صِحاح سته]] (صحیح‌های شش‌گانه) معروف‌ا‌ند.<ref>الغوری، معجم المصطلحات الحدیثیه، ۱۴۲۸ق، ص۴۳۵-۴۳۶</ref>
معتبرترین و مشهورترین جوامع روایی اهل‌سنت را هم این هشت کتاب می‌دانند: مُوَطَّأ مالک، مُسنَد احمد بن حنبل، [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]]، [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]، جامع تِرمِذی. سُنَن ابوداوود، سنن نسائی و سنن اِبن‌ماجه.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۴.</ref> شش کتاب اخیر به [[صحاح سته|صِحاح سته]] (صحیح‌های شش‌گانه) معروف‌ا‌ند.<ref>الغوری، معجم المصطلحات الحدیثیه، ۱۴۲۸ق، ص۴۳۵-۴۳۶</ref>


==علوم حدیث==
==علوم حدیث==
می گویند از همان قرن‌های نخستین قمری، علوم مختلفی درباره حدیث به وجود آمده که در آن‌ها، احادیث را جنبه‌هایی مانند متن و سندشان بررسی می‌کنند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref> برخی از این علوم به شرح زیر است:
گفته‌اند از همان قرن‌های نخستین اسلامی، علوم مختلفی درباره حدیث به وجود آمده که در آن‌ها، احادیث را از جنبه‌هایی مانند متن و سندشان بررسی می‌کنند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۸۴-۱۸۵.</ref> برخی از این علوم به شرح زیر است:
* [[علم رجال|رجال]]:  روایان را معرفی می‌کند و آن دسته از صفاتشان مانند عدالت و ایمان را بررسی می‌کند که در پذیرفتن یا نپذیرفتن روایت از آن‌ها نقش دارد.<ref>نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۱۱.</ref>
* [[علم رجال|رجال]]:  روایان را معرفی می‌کند و آن دسته از صفاتشان مانند [[عدالت (فقه)|عدالت]] و [[ایمان]] را بررسی می‌کند که در پذیرفتن یا نپذیرفتن روایت از آن‌ها نقش دارد.<ref>نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۱۱.</ref>
* [[درایة الحدیث|درایةالحدیث]] یا مُصطَلَحُ‌الحدیث: درباره  اقسام حدیث، اصطلاحات حدیثیِ دربارهٔ سند و متن حدیث، راه‌ها و شرایط [[تحمل حدیث]] (شنیدن و دریافت حدیث) و آداب نقل حدیث است.<ref>نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۸.</ref>
* [[درایة الحدیث|دِرایةالحدیث]] یا مُصطَلَحُ‌الحدیث: درباره  اقسام حدیث، اصطلاحات حدیثیِ دربارهٔ سند و متن حدیث، راه‌ها و شرایط [[تحمل حدیث]] (شنیدن و دریافت حدیث) و آداب نقل حدیث است.<ref>نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۸.</ref>
* مختلف‌الحدیث: احادیث متعارض و راه‌های رفع تعارضشان را بررسی می‌کند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۹۰</ref>
* ناسخ و منسوخ: درباره احادیث متعارضی است که راهی برای حل تعارضشان یافت نشده است. در این صورت، حدیثی را که پیش‌تر صادر شده، منسوخ و حدیث متأخر را ناسخ می‌نامند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۹۱.</ref>
* ناسخ و منسوخ: درباره احادیث متعارضی است که راهی برای حل تعارضشان یافت نشده است. در این صورت، حدیثی را که پیش‌تر صادر شده، منسوخ و حدیث متأخر را ناسخ می‌نامند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۹۱.</ref>
* [[فقه الحدیث|فقه‌الحدیث]]؛ از مبانی و ضوابط فهم متونِ روایات بحث می‌کند.<ref>نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۴.</ref>  
* [[فقه الحدیث|فقه‌الحدیث]]؛ از مبانی و ضوابط فهم متونِ روایات بحث می‌کند.<ref>نصیری، حدیث‌شناسی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۲۱۴.</ref>  
* مختلف‌الحدیث: احادیث متعارض و راه‌های رفع تعارضشان را بررسی می‌کند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۱۹۰</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش