۵٬۳۴۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Baste tajrobe nabavi.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:Baste tajrobe nabavi.jpg|بندانگشتی|331x331px|کتاب بسط تجربه نبوی نوشته عبدالکریم سروش|پیوند=Special:FilePath/Baste_tajrobe_nabavi.jpg]] | ||
'''بَسْط تجربه نبوی''' نظریهای که بر اساس آن، [[وحی]] مختص به پیامبر(ص) نیست و تجربههای پیامبرانه پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز در افراد مختلف ادامه مییابد. [[عبدالکریم سروش]] نظریهپرداز بسط تجربه نبوی به دنبال نشان دادن رویهٔ بشری، تاریخی و زمینیِ وحی و دیانت است. این نظریه، دین را خلاصه و عصاره تجربههای پیامبر دانسته که با ادامه تجربههای نبوی پس از پیامبر، از سوی دیگر مسلمانان، بر غِنا و فربهی [[دین]] افزوده میشود. به باور سروش، مشکلاتی مانند تعارض [[آیه|آیات]] با نظریههای علمی جدید و منافات [[احکام شرعی|احکام فقهی]] با [[عدالت]] و [[کرامت انسان|کرامت آدمی]]، با این نظریه قابل حل است. | '''بَسْط تجربه نبوی''' نظریهای که بر اساس آن، [[وحی]] مختص به پیامبر(ص) نیست و تجربههای پیامبرانه پس از [[پیامبر اسلام(ص)]] نیز در افراد مختلف ادامه مییابد. [[عبدالکریم سروش]] نظریهپرداز بسط تجربه نبوی به دنبال نشان دادن رویهٔ بشری، تاریخی و زمینیِ وحی و دیانت است. این نظریه، دین را خلاصه و عصاره تجربههای پیامبر دانسته که با ادامه تجربههای نبوی پس از پیامبر، از سوی دیگر مسلمانان، بر غِنا و فربهی [[دین]] افزوده میشود. به باور سروش، مشکلاتی مانند تعارض [[آیه|آیات]] با نظریههای علمی جدید و منافات [[احکام شرعی|احکام فقهی]] با [[عدالت]] و [[کرامت انسان|کرامت آدمی]]، با این نظریه قابل حل است. | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
همچنین برخی منتقدان معتقدند سروش که در نگاه خود، برای حفظ خاتمیت و انحصار حجیت در قول پیامبر، به نقد امامت پرداخته، اما خود این انحصار را شکسته و نابود کرده است. او براساس دین حداقلی و حداکثری، گفتار پیامبر را همواره ناظر به حداقل لازم در هر چیز میداند. و در آن حداقل نیز ذات و جوهر پیام هرگز جدای از عرضیات نمی شود، عرضیاتی که هرگز اصالت جهانی و تاریخی ندارند. از طرف دیگر دین نیز با تجربه های تازه عارفان و دینداران همواره در حال نو شدن و فربه شدن است و گاه با تعبیر نو شدن دین از آن یاد شده است.<ref name=":15" /> | همچنین برخی منتقدان معتقدند سروش که در نگاه خود، برای حفظ خاتمیت و انحصار حجیت در قول پیامبر، به نقد امامت پرداخته، اما خود این انحصار را شکسته و نابود کرده است. او براساس دین حداقلی و حداکثری، گفتار پیامبر را همواره ناظر به حداقل لازم در هر چیز میداند. و در آن حداقل نیز ذات و جوهر پیام هرگز جدای از عرضیات نمی شود، عرضیاتی که هرگز اصالت جهانی و تاریخی ندارند. از طرف دیگر دین نیز با تجربه های تازه عارفان و دینداران همواره در حال نو شدن و فربه شدن است و گاه با تعبیر نو شدن دین از آن یاد شده است.<ref name=":15" /> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||