داستان خضر و موسی: تفاوت میان نسخهها
←کارهای حضرت خضر
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
* [[پیامبران]] مراتب مختلفی دارند. برخی از آنها تنها به ظواهر، علم دارند و در همان محدوده نیز مسئولیت دارند. اما برخی دیگر همچون خضر، علم به باطن داشته و وظایفی در همان محدوده بر عهده آنان است.<ref>طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۳۷۷.</ref> حرمت تصرف در اموال دیگران و یا کشتن بدون دلیل و... بنابر ظواهر است و اگر دلیلی در ظاهر با اینها نباشد، حرمت باقی است. اما اگر در [[نفس الامر]] و باطن، دارای دلیل باشند، هرکه به باطن، علم و مسئولیتی دارد باید در این حیطه وارد شود. بنابراین همانگونه که شخص به جرم قتل ظاهری مستحق اعدام است، به همین ترتیب اگر شخصی در باطن مستحق مرگ باشد، شخص آگاه از باطن، میتواند او را بکشد.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۸۹-۴۹۰.</ref> | * [[پیامبران]] مراتب مختلفی دارند. برخی از آنها تنها به ظواهر، علم دارند و در همان محدوده نیز مسئولیت دارند. اما برخی دیگر همچون خضر، علم به باطن داشته و وظایفی در همان محدوده بر عهده آنان است.<ref>طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۳۷۷.</ref> حرمت تصرف در اموال دیگران و یا کشتن بدون دلیل و... بنابر ظواهر است و اگر دلیلی در ظاهر با اینها نباشد، حرمت باقی است. اما اگر در [[نفس الامر]] و باطن، دارای دلیل باشند، هرکه به باطن، علم و مسئولیتی دارد باید در این حیطه وارد شود. بنابراین همانگونه که شخص به جرم قتل ظاهری مستحق اعدام است، به همین ترتیب اگر شخصی در باطن مستحق مرگ باشد، شخص آگاه از باطن، میتواند او را بکشد.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۱، ص۴۸۹-۴۹۰.</ref> | ||
*عالم براساس دو [[نظام تکوین]] و [[نظام تشریع]] پیریزی شده است. در نظام تکوین، خداوند برای آزمایش بندگان، آنها را مبتلا به ناامنی، نقص اموال و از بین رفتن میکند، اما هیچ فقیه و یا حتی پیامبری نمیتواند به چنین کاری اقدام کند. همانگونه که خداوند میتواند پیامبران و علماء را مأمور در نظام تشریع کند، همانگونه میتواند گروهی از فرشتگان یا بعضی از انسانها (همچون خضر) را مأمور پیاده کردن نظام تکوین قرار دهد. از نظر نظام تکوین الهی هیچ مانعی ندارد که خداوند حتی کودک نابالغی را گرفتار حادثهای کند تا در آن حادثه جان بسپارد چراکه وجودش در آینده ممکن است خطرات بزرگی بهبار آورد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۵۰۷-۵۰۸.</ref> | *عالم براساس دو [[نظام تکوین]] و [[نظام تشریع]] پیریزی شده است. در نظام تکوین، خداوند برای آزمایش بندگان، آنها را مبتلا به ناامنی، نقص اموال و از بین رفتن میکند، اما هیچ فقیه و یا حتی پیامبری نمیتواند به چنین کاری اقدام کند. همانگونه که خداوند میتواند پیامبران و علماء را مأمور در نظام تشریع کند، همانگونه میتواند گروهی از [[فرشته|فرشتگان]] یا بعضی از انسانها (همچون خضر) را مأمور پیاده کردن نظام تکوین قرار دهد. از نظر نظام تکوین الهی هیچ مانعی ندارد که خداوند حتی کودک نابالغی را گرفتار حادثهای کند تا در آن حادثه جان بسپارد چراکه وجودش در آینده ممکن است خطرات بزرگی بهبار آورد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۵۰۷-۵۰۸.</ref> | ||
=== آموزش پیامبر اولوالعزم توسط عالم === | === آموزش پیامبر اولوالعزم توسط عالم === |