پرش به محتوا

پشیمانی ابوبکر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''پشیمانی ابوبکر''' ابراز تأسف و پشیمانی [[ابوبکر بن ابی‌قحافه]] از دستورِ [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|هجوم به خانه حضرت زهرا(س)]] و بر عهده گرفتن [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر(ص)|درگذشت پیامبر(ص)]] در حضور  [[عبدالرحمن بن عوف]]. این مطلب در برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] مانند [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، [[تاریخ مدینه دمشق (کتاب)|تاریخ مدینه دمشق]] اثر [[اِبن‌عَساکِر]] و [[اَلمُعْجَمُ الکَبیر (کتاب)|اَلمُعْجَمُ الکَبیر]] تألیف [[سلیمان بن احمد طبرانی|طَبَرانی]] با تفاوت‌هایی در عبارت آنها آمده است. به‌گفته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]([[سال ۱۳۲۰ هجری قمری|۱۳۲۰]]-[[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، پشیمانی ابوبکر، به‌خصوص درباره حمله به [[خانه حضرت فاطمه(س)|خانه حضرت زهرا]] و مسأله خلافت، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به‌دور از شرع و قانون توسط اوست که در نزدیکی مرگ، از آن کارها پشیمان شد.
'''پشیمانی ابوبکر''' ابراز تأسف و پشیمانی [[ابوبکر بن ابی‌قحافه]] از دستورِ [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|هجوم به خانه حضرت زهرا(س)]] و بر عهده گرفتن [[خلافت]] پس از [[رحلت پیامبر(ص)|درگذشت پیامبر(ص)]] در حضور  [[عبدالرحمن بن عوف]]. این مطلب در برخی منابع [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] مانند [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، [[تاریخ مدینه دمشق (کتاب)|تاریخ مدینه دمشق]] اثر [[اِبن‌عَساکِر]] و [[اَلمُعْجَمُ الکَبیر (کتاب)|اَلمُعْجَمُ الکَبیر]] تألیف [[سلیمان بن احمد طبرانی|طَبَرانی]] با تفاوت‌هایی در عبارت آنها آمده است. برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] همچون [[علامه حلی]] تردید و پشیمانی ابوبکر را نشان‌گر عدم صلاحیت او برای خلافت و سزاوار بودن دیگران نسبت به او در این امر دانسته‌اند. به‌گفته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]([[سال ۱۳۲۰ هجری قمری|۱۳۲۰]]-[[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، پشیمانی ابوبکر، به‌خصوص درباره حمله به [[خانه حضرت فاطمه(س)|خانه حضرت زهرا]] و مسأله خلافت، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به‌دور از شرع و قانون توسط اوست که در نزدیکی مرگ، از آن کارها پشیمان شد.


برخی عالمان اهل‌سنت دربارهٔ یکی از راویانِ اظهار پشیمانی ابوبکر به‌نام [[علوان بن داود]] تردید کرده و معتقدند «علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود»؛ اما گفته شده رجالیان اهل‌سنت، همانند این جمله را در ذیل نام راویانی می‌آورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کرده‌اند.
برخی عالمان اهل‌سنت دربارهٔ یکی از راویانِ اظهار پشیمانی ابوبکر به‌نام [[علوان بن داود]] تردید کرده و معتقدند «علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود»؛ اما گفته شده رجالیان اهل‌سنت، همانند این جمله را در ذیل نام راویانی می‌آورند که حدیثی برای کاستن شأن [[صحابه]] نقل کرده‌اند.
خط ۱۵: خط ۱۵:
همچنین پشیمانی او در برخی منابع [[علم رجال|رجالی]]، [[علم تاریخ|تاریخی]] و [[تفسیر قرآن|تفسیری]] اهل‌سنت نیز بیان شده<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> و عالمان شیعه همچون [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]](درگذشت: [[سال ۲۶۰ هجری قمری|۲۶۰ق]]) در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الایضاح]]<ref>ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.</ref> و [[شیخ صدوق]]([[سال ۳۰۵ هجری قمری|۳۰۵]]-[[سال ۳۸۱ هجری قمری|۳۸۱ق]]) در [[الخصال (کتاب)|الخصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال‌، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.</ref> آن‌را از اهل‌سنت نقل کرده‌اند. محمد الله‌اکبری، پژوهشگر دینی شیعه، درمقاله‌ای با عنوان «حدیثِ پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است.<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref>
همچنین پشیمانی او در برخی منابع [[علم رجال|رجالی]]، [[علم تاریخ|تاریخی]] و [[تفسیر قرآن|تفسیری]] اهل‌سنت نیز بیان شده<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref> و عالمان شیعه همچون [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]](درگذشت: [[سال ۲۶۰ هجری قمری|۲۶۰ق]]) در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الایضاح]]<ref>ابن‌شاذان، الایضاح، ۱۴۰۲ق، ص۸۲-۸۳.</ref> و [[شیخ صدوق]]([[سال ۳۰۵ هجری قمری|۳۰۵]]-[[سال ۳۸۱ هجری قمری|۳۸۱ق]]) در [[الخصال (کتاب)|الخصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال‌، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۷۲.</ref> آن‌را از اهل‌سنت نقل کرده‌اند. محمد الله‌اکبری، پژوهشگر دینی شیعه، درمقاله‌ای با عنوان «حدیثِ پشیمانی» به ابعاد مختلف ابراز پشیمانی ابوبکر در پایان عمر پرداخته است.<ref>نگاه کنید به: الله‌اکبری، «حدیث پشیمانی»، ص۱۸۴-۱۹۲.</ref>


به نوشته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]([[سال ۱۳۲۰ هجری قمری|۱۳۲۰]]-[[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]]) در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، پشیمانی ابوبکر، بخصوص درباره [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه حضرت زهرا(س)]] و مسئله [[خلافت]]، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در نزدیکی مرگ، از آنها پشیمان شد.<ref>امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.</ref> همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف می‌کند که شایسته خلافت پس از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] نبوده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ج۴، ص۱۳۸؛ ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۱۶۶.</ref> [[علامه حلی]]([[سال ۶۴۸ هجری قمری|۶۴۸]]-[[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) و برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] در آثار کلامی به مناسبت‌های مختلف به بخش‌هایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشته‌اند که تردید ابوبکر نشان‌گر عدم صلاحیت او برای خلافت و سزاوار بودن دیگران نسبت به او در این امر است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛  مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.</ref>
[[علامه حلی]]([[سال ۶۴۸ هجری قمری|۶۴۸]]-[[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) و برخی از عالمان و [[متکلم|متکلمان شیعه]] در آثار کلامی به مناسبت‌های مختلف به بخش‌هایی از گفته ابوبکر استناد کرده و نوشته‌اند که تردید ابوبکر نشان‌گر عدم صلاحیت او برای خلافت و سزاوار بودن دیگران نسبت به او در این امر است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷؛ علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۲۶۵؛  مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۸، ص۳۸۱-۳۸۳؛ عاملی، وصول الأخیار، ۱۳۶۰ش، ص۶۸؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ص۶۸.</ref> به نوشته [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]]([[سال ۱۳۲۰ هجری قمری|۱۳۲۰]]-[[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]]) در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، پشیمانی ابوبکر، بخصوص درباره [[واقعه هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|حمله به خانه حضرت زهرا(س)]] و مسئله [[خلافت]]، نشان از بی‌تدبیری خلیفه و انجام کاری به دور از شرع و قانون توسط اوست که در نزدیکی مرگ، از آنها پشیمان شد.<ref>امینی، الغدیر، ج۷، ص۱۷۴.</ref> همچنین به نظر برخی دیگر، ابوبکر در خلافت خود تردید کرده و اعتراف می‌کند که شایسته خلافت پس از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] نبوده است.<ref>سید مرتضی، الشافی فی الامامة، آستان قدس رضوی، ج۴، ص۴۷۵؛ ابن‌ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۱۷، ص۱۶۶.</ref>  


==تردید در علوان بن داود==
== تردید در علوان بن داود ==
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر بن یزید طبری]](درگذشت: [[سال ۳۱۰ هجری قمری|۳۱۰ق]]) در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، این حدیث را همراه با سند و راویان آن آورده است؛<ref>نگاه کنید به: طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> اما برخی درباره یکی از راویانِ جریان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام عُلوان بن داود تردید کرده‌اند. [[محمد بن عمرو عقیلی]](درگذشت: [[سال ۳۲۲ هجری قمری|۳۲۲ق]])، از حدیث‌شناسان اهل‌سنت، علوان را مُنْکَر الحدیث{{یاد|به روایاتی که تنها دارای یک اسناد بوده و راوی آن غیر موثق و مخالف روایتی باشد که مشهور علما آن را نقل کرده‌اند، حدیث مُنْکَر می‌گویند. (شهید ثانی، الرعاية في علم الدراية، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵ و ۲۰۹؛ مامقانی، مقباس الهداية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.)}} و نقل او را ضعیف می‌داند. وی معتقد است علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود.<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۱۹.</ref> برخی دیگر از محدثان اهل‌سنت نیز همین عبارت عقیلی را در کتاب‌های خود تکرار کرده‌اند؛<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۰۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۸۸.</ref> اما [[ابن‌حبان]](درگذشت: [[سال ۳۵۴ هجری قمری|۳۵۴ق]]) در [[کتاب الثقات (کتاب)|کتاب الثقات]]، علوان را جزو [[ثقه|راویان ثقه]] آورده است.<ref>ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۲۶.</ref> همچنین [[ابن‌قَیِّم جوزیه]] (درگذشت: [[سال ۷۵۱ هجری قمری|۷۵۱ق]]) در [[عُدَّة الصابرین و ذخیرة الشاکرین (کتاب)|کتاب عُدَّة الصابرین]]، سخن ابوبکر را بدون نقل از علوان آورده است.<ref>ابن‌قیم جوزیه، عدة الصابرین، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref>
[[محمد بن جریر بن یزید طبری|محمد بن جریر بن یزید طبری]](درگذشت: [[سال ۳۱۰ هجری قمری|۳۱۰ق]]) در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]]، این حدیث را همراه با سند و راویان آن آورده است؛<ref>نگاه کنید به: طبری، تاریخ طبری، بیروت، ج۳، ص۴۲۹-۴۳۱.</ref> اما برخی درباره یکی از راویانِ جریان اظهار پشیمانی ابوبکر به نام عُلوان بن داود تردید کرده‌اند. [[محمد بن عمرو عقیلی]](درگذشت: [[سال ۳۲۲ هجری قمری|۳۲۲ق]])، از حدیث‌شناسان اهل‌سنت، علوان را مُنْکَر الحدیث{{یاد|به روایاتی که تنها دارای یک اسناد بوده و راوی آن غیر موثق و مخالف روایتی باشد که مشهور علما آن را نقل کرده‌اند، حدیث مُنْکَر می‌گویند. (شهید ثانی، الرعاية في علم الدراية، ۱۴۰۸ق، ص۱۱۵ و ۲۰۹؛ مامقانی، مقباس الهداية، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۱۹۹-۲۰۰.)}} و نقل او را ضعیف می‌داند. وی معتقد است علوان همین یک روایت را نقل کرده و به آن شناخته می‌شود.<ref>عقیلی، الضعفاء الکبیر، ۱۴۰۴ق ج۳، ص۴۱۹.</ref> برخی دیگر از محدثان اهل‌سنت نیز همین عبارت عقیلی را در کتاب‌های خود تکرار کرده‌اند؛<ref>ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۰۸؛ ابن‌حجر عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۸۸.</ref> اما [[ابن‌حبان]](درگذشت: [[سال ۳۵۴ هجری قمری|۳۵۴ق]]) در [[کتاب الثقات (کتاب)|کتاب الثقات]]، علوان را جزو [[ثقه|راویان ثقه]] آورده است.<ref>ابن‌حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۸، ص۵۲۶.</ref> همچنین [[ابن‌قَیِّم جوزیه]] (درگذشت: [[سال ۷۵۱ هجری قمری|۷۵۱ق]]) در [[عُدَّة الصابرین و ذخیرة الشاکرین (کتاب)|کتاب عُدَّة الصابرین]]، سخن ابوبکر را بدون نقل از علوان آورده است.<ref>ابن‌قیم جوزیه، عدة الصابرین، ۱۴۰۹ق، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref>


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۲۶

ویرایش