Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۳۸
ویرایش
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
#آیاتی مربوط به امکان و ضرورت رستاخیر که به سؤالات و شبهات منکران، پاسخ داده است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۱.</ref> | #آیاتی مربوط به امکان و ضرورت رستاخیر که به سؤالات و شبهات منکران، پاسخ داده است.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۴۱.</ref> | ||
[[مسیحیت|مسیحیان]] با ذکر رستاخیز عیسی(ع) و نمونههای تاریخی از زنده شدن افراد پس از [[مرگ]]، | [[مسیحیت|مسیحیان]] با ذکر رستاخیز عیسی(ع) و نمونههای تاریخی از زنده شدن افراد پس از [[مرگ]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: انجیل یوحنا، باب ۵، ایه ۲۸ و ۲۹؛ انجیل لوقا، باب ۲۰، آیه ۳۴-۳۸؛ انجیل متی، باب ۲۲، آیه ۲۳-۳۳.</ref> معاد را ممکن میدانند و به وقوع آن نیز اعتقاد دارند.<ref>ماری و ری، درآمدی به فلسفه دین، ۱۳۹۸ش، ص۳۹۹ و ۴۰۰.</ref> براساس عهد عتیق<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ایوب، باب ۲۴، آیه ۱۹؛ مزامیر، باب ۹، آیه ۱۷ و باب ۴۹، آیه ۱۴ و ۱۵.</ref> و جدید<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مکاشفه، باب ۹، آیه ۱و ۲ و باب ۲۰، آیه ۱-۳.</ref> همه مردم پس از مرگ به هاویه یا عالم اموات میروند که دو بخش دارد: یک قسمت برای افراد شرور که محل عذاب است و قسمتی دیگر برای عادلان که فردوس (بهشت) نام دارد.<ref>تیسن، الهیات مسیحی، انتشارات حیات ابدی، ص۳۶۲ و ۳۶۳.</ref> در اعتقادنامه رسولان و اعتقادنامه نیقیه نیز که دو اعتقادنامه جهانی و مورد قبول همه مسیحیان است، اعتقاد و ایمان به رستاخیز و حیات جاویدان ذکر شده است.<ref>مکگراث، درسنامه الهیات مسیحی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۵۵-۵۷؛ پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۹.</ref> | ||
==آثار اعتقاد به معاد در زندگی دنیوی== | ==آثار اعتقاد به معاد در زندگی دنیوی== | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
===دلیل فطرت=== | ===دلیل فطرت=== | ||
براساس این دلیل: | براساس این دلیل: | ||
* در فطرت انسان محبت و میل به جهان و حیات همیشگی و تنفر از نیستی و نابودی قرار داده شده است. | *در فطرت انسان محبت و میل به جهان و حیات همیشگی و تنفر از نیستی و نابودی قرار داده شده است. | ||
*هر چه در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده، حق و صحیح است و بیهوده نیست. | *هر چه در نهاد و فطرت انسان قرار داده شده، حق و صحیح است و بیهوده نیست. | ||
*میل و محبت انسان به جاودانگی و بقا، دلیل بر وجود جهانی جاودانه و محفوظ از نابودی است. | *میل و محبت انسان به جاودانگی و بقا، دلیل بر وجود جهانی جاودانه و محفوظ از نابودی است. | ||
*این جهان طبیعی شایستگی و قابلیت بقا و جاودانگی ندارد. | *این جهان طبیعی شایستگی و قابلیت بقا و جاودانگی ندارد. | ||
*پس اگر جهان دیگری که قابلیت بقا دارد، وجود نداشته باشد، جاودانطلبی و میل انسان به جاودانگی که در فطرت انسان قرار داده شده، باطل و بیهوده خواهد بود. | *پس اگر جهان دیگری که قابلیت بقا دارد، وجود نداشته باشد، جاودانطلبی و میل انسان به جاودانگی که در فطرت انسان قرار داده شده، باطل و بیهوده خواهد بود. | ||
* در جهان طبیعت باطل وجود ندارد؛ زیرا مخلوق خدای حکیم است. | *در جهان طبیعت باطل وجود ندارد؛ زیرا مخلوق خدای حکیم است. | ||
:پس جهان و حیات جاودانهای وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۲۴۱؛ جوادی آملی، معاد در قرآن(۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۴۳.</ref> | :پس جهان و حیات جاودانهای وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۲۴۱؛ جوادی آملی، معاد در قرآن(۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۴۳.</ref> | ||
فطرت به معنای آفرینش، سرشت و خمیره و گوهری که هر موجودی در آغاز خلقتش دارد، است.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن(۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۴۳و۱۴۴.</ref> | فطرت به معنای آفرینش، سرشت و خمیره و گوهری که هر موجودی در آغاز خلقتش دارد، است.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن(۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۴۳و۱۴۴.</ref> | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
این برهان صورتبندیهای متفاوتی دارد.<ref>مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۳.</ref> | این برهان صورتبندیهای متفاوتی دارد.<ref>مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
یکی از تقریرها و صورتبندیهای این برهان مبتنی بر هدفمندی خلقت انسان و جهان است. طبق این تقریر: | یکی از تقریرها و صورتبندیهای این برهان مبتنی بر هدفمندی خلقت انسان و جهان است. طبق این تقریر: | ||
* حیات اخروی غایت و هدف از خلقت انسان و جهان است. | *حیات اخروی غایت و هدف از خلقت انسان و جهان است. | ||
*اگر چنین جهانی وجود نداشته باشد، حیات انسان و جهان منحصر در همین زندگانی دنیوی میشود و خلقت انسان عبث و باطل خواهد بود؛ زیرا این جهان و پدیدههای آن نابودشدنی هستند. | *اگر چنین جهانی وجود نداشته باشد، حیات انسان و جهان منحصر در همین زندگانی دنیوی میشود و خلقت انسان عبث و باطل خواهد بود؛ زیرا این جهان و پدیدههای آن نابودشدنی هستند. | ||
*خداوند حکیم و منزه از آن است کار عبث و بیهوده انجام دهد. | *خداوند حکیم و منزه از آن است کار عبث و بیهوده انجام دهد. | ||
*پس باید جهان دیگری پس از این جهان مادی باشد تا هدف این زندگانی دنیوی و خلقت انسان باشد.<ref>نگاه کنید به: سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶۸؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۹۲؛ مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۳.</ref> | *پس باید جهان دیگری پس از این جهان مادی باشد تا هدف این زندگانی دنیوی و خلقت انسان باشد.<ref>نگاه کنید به: سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶۸؛ مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۱۹۲؛ مصباح یزدی، انسانشناسی در قرآن، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
خط ۱۵۸: | خط ۱۵۸: | ||
===دلیل عدالت=== | ===دلیل عدالت=== | ||
این که بر عدل الهی مبتنی است، از این قرار است: | این که بر عدل الهی مبتنی است، از این قرار است: | ||
* یکی از صفات خداوند، [[عدل (کلام)|عدالت]] است و این جهان برپایه عدالت نهاده شده است؛ | *یکی از صفات خداوند، [[عدل (کلام)|عدالت]] است و این جهان برپایه عدالت نهاده شده است؛ | ||
* انسان در این دنیا در انتخاب و انجام کارهای خوب و بد آزاد و مختار است؛ | *انسان در این دنیا در انتخاب و انجام کارهای خوب و بد آزاد و مختار است؛ | ||
* در اثر اختیار، دستهای از انسانها تواناهایی خود را در راه خدا و خیر و گروهی تمام توانایی خود را در راه ارضای شهوات و [[گناه]] به کار میبرند؛ | *در اثر اختیار، دستهای از انسانها تواناهایی خود را در راه خدا و خیر و گروهی تمام توانایی خود را در راه ارضای شهوات و [[گناه]] به کار میبرند؛ | ||
* این دنیا ظرفیت ندارد تا انسانها نتیجه اعمال خود را بهصورت کامل ببینند؛ نه پاداش کامل صالحان، ممکن است و نه مجازات و کیفر کامل بدکاران، میسر است؛ | *این دنیا ظرفیت ندارد تا انسانها نتیجه اعمال خود را بهصورت کامل ببینند؛ نه پاداش کامل صالحان، ممکن است و نه مجازات و کیفر کامل بدکاران، میسر است؛ | ||
:: بنابراین، عدالت خداوند حکم میکند که جهان عادلانهٔ دیگری پس از این جهان مادی وجود داشته باشد تا در آن عدالت اجرا و حساب همگان به صورت کامل تسویه شود.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۵ و ۱۶۶؛ مصباح یزدی، انسانشناسی، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۷.</ref> | ::بنابراین، عدالت خداوند حکم میکند که جهان عادلانهٔ دیگری پس از این جهان مادی وجود داشته باشد تا در آن عدالت اجرا و حساب همگان به صورت کامل تسویه شود.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۵ و ۱۶۶؛ مصباح یزدی، انسانشناسی، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۷.</ref> | ||
آیه «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ؛ ﴿یا [مگر] کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مانند مفسدان در زمین قرار میدهیم یا پرهیزگاران را با تبهکاران یکسان قرار میدهیم؟»<ref>سوره ص، آیه ۲۸</ref> و آیه ۲۱ و ۲۲ سوره جاثیه، [[آیه ۵۸ سوره مؤمن]]، آیه ۳۵ و ۳۶ سوره قلم از جمله آیات دلالت کننده بر این برهان شمردهاند.<ref>نگاه کنید به: جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۷؛ مصباح یزدی، انسانشناسی، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۵ و ۲۲۶.</ref> | آیه «أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ؛ ﴿یا [مگر] کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند مانند مفسدان در زمین قرار میدهیم یا پرهیزگاران را با تبهکاران یکسان قرار میدهیم؟»<ref>سوره ص، آیه ۲۸</ref> و آیه ۲۱ و ۲۲ سوره جاثیه، [[آیه ۵۸ سوره مؤمن]]، آیه ۳۵ و ۳۶ سوره قلم از جمله آیات دلالت کننده بر این برهان شمردهاند.<ref>نگاه کنید به: جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۶۷؛ مصباح یزدی، انسانشناسی، ۱۴۰۱ش، ص۲۲۵ و ۲۲۶.</ref> | ||
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۰: | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
* [[تجرد نفس]] | *[[تجرد نفس]] | ||
* [[تناسخ]] | *[[تناسخ]] | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* | * | ||
*[https://ketaab.iec-md.org/ketaabkhaaneh_ma-aad.html «کتابهایی درباره معاد، قیامت و برزخ».] | *[https://ketaab.iec-md.org/ketaabkhaaneh_ma-aad.html «کتابهایی درباره معاد، قیامت و برزخ».] | ||
{{عالم غیب}} | {{عالم غیب}} |