۵٬۸۹۹
ویرایش
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
چه داری جواب محمد بمحشر\\چو پیش آیدت هان و هین محمد؟<ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> | چه داری جواب محمد بمحشر\\چو پیش آیدت هان و هین محمد؟<ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref> | ||
}} | }} | ||
{{سخ}} | |||
{{شعر جدید | |||
| عنوان = چرا گویم که بهتر بود در عالم کسی زان کس | |||
|چرا گویم که بهتر بود در عالم کسی زان کس\\که بر اعدا سراسر تیغ محنت بود پایانش | |||
از آن سید که از فرمان ربالعرش [[پیامبر(ص)|پیغمبر]]\\وصی کردش در آن منزل که منبر بود پالانش | |||
از آن مشهور شیر نر کهاندر [[جنگ بدر|بدر]] و در [[جنگ خیبر|خیبر]]\\هوا از چشم<ref>نسخه بدل: هوا از ابر.</ref> خون بارید در صمصام خندانش | |||
همی حیران و بیسامان و پژمانحال گردیدی<ref>نسخه بدل: بیسامان کردی نردم گردن را.</ref>\\اگر دیدی بصفّ دشمنان سام نریمانش | |||
کسی کو دیگران را برگزیند بر چنین میری<ref>نسخه بدل: بر چنین حری.</ref>\\بپرسد روز حشر ایزد از آن تن بروی ببهتانش<ref>نسخه بدل: بیروی بهتانش.</ref><ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۲۱۸.</ref> | |||
}} | |||
{{سخ}} | |||
{{شعر جدید | |||
| عنوان = این همه رمز و مثلها را کلید | |||
|...این همه رمز و مثلها را کلید\\جملهاندر خانهٔ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیغمبر]] است | |||
[[حدیث مدینه علم گر به خانه در ز راه در شوند]]\\این مبارک خانه را در [[حیدر]] است | |||
هر که بر تنزیل بیتأویل رفت\\او بچشم راست در دین اعور است | |||
مشک باشد لفظ و معنی بوی او\\مشک بیبوای پسر خاکستر است | |||
{{ | مر نهفته دختر تنزیل را\\معنی و تأویل حیدر زیور است | ||
مشکل تنزیل بیتأویل او\\بر گلوی دشمن دین خنجر است | |||
ای گشایندهٔ در [[جنگ خیبر|خیبر]] قران\\بی گشایشهای خوبت خیبر است | |||
دوستی تو و فرزندان تو\\مر مرا نور دل و سایهٔ سر است | |||
از دل آنرا ما رهی و چاکریم\\کو ترا از دل رهی و چاکر است | |||
خاطر ما زر مدحتهات را\\در [[خراسان]] بیخیانت زرگر است<ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۴۹-۵۰.</ref> | |||
}} | |||
{{سخ}} | |||
=== غدیر === | === غدیر === | ||
{{شعر جدید | |||
| عنوان = بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت | |||
|بنگر که خلق را به که داد و چگونه گفت\\روزی که خطبه کرد نبی بر سر [[واقعه غدیر|غدیر]] | |||
دست علی گرفت و بدو داد جای خویش\\گر دست او گرفت تو جز دست او مگیر | |||
ای [[ناصبی]] اگر تو مقری بدین خویش\\حیدر امام تست [[امام حسن مجتبی|شبر]] آنگهی [[شبیر]] | |||
ور منکری وصیت او را به جهل خویش\\پس خود پس از رسول بباید همی سفیر | |||
علم علی نه قال و مقال است عن فلان\\بل علم او چو در [[یتیم]] است بینظیر | |||
اقرار کن بدو و بیاموز علم او\\تا پشت دین قوی کنی و چشم دل قریر | |||
آب حیات زیر سخنهای خوب اوست\\آب حیات را بخور و جاودان ممیر | |||
پندیت داد حجت و کردت اشارتی\\ای پور، بس مبارک پند پدر پذیر<ref>دیوان اشعار ناصر خسرو، ص۱۵۸.</ref> | |||
}} | |||
==در اشعار سنائی غزنوی== | ==در اشعار سنائی غزنوی== |