پرش به محتوا

حدیث کنز مخفی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''حدیث کَنز مخفی''' [[حدیث قدسی]] مشهوری است که [[خدا]] در پاسخ به پرسش [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]] درباره علت خلق مخلوقات، خود را گنجی پنهان معرفی می‌کند که برای شناخته شدن، مخلوقات را خلق کرد. این حدیث در آثار عارفان و صوفیان کاربرد زیادی دارد. در بررسی‌های سندی و متنی، این حدیث را نامعتبر و [[حدیث مضطرب|مضطرب]] توصیف کرده‌اند که در منابع اولیه حدیثی صحبتی از آن نشده است. نخستین بار در منابع حدیثی، این حدیث را در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] و به نقل برخی در کتاب [[مشارق أنوار الیقین]] دیده‌اند.
'''حدیث کَنز مخفی''' [[حدیث قدسی]] است که [[خدا]] در پاسخ به پرسش [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]] درباره علت خلق مخلوقات، خود را گنجی پنهان معرفی می‌کند که برای شناخته شدن، مخلوقات را خلق کرد. این حدیث در آثار عارفان و صوفیان کاربرد زیادی دارد. در بررسی‌های سندی و متنی، این حدیث را نامعتبر و [[حدیث مضطرب|مضطرب]] توصیف کرده‌اند که در منابع اولیه حدیثی صحبتی از آن نشده است. نخستین بار در منابع حدیثی، این حدیث را در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] و به نقل برخی در [[مشارق انوار الیقین (کتاب)|کتاب مشارق اَنوار الیقین]] دیده‌اند.


بسیاری از عارفان و عالمان مانند [[ابن‌عربی]]، [[مولوی]]، [[سید حیدر آملی|سیدحیدر آملی]]، [[ملاصدرا]]، [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] و [[ملا احمد نراقی]] به حیث کنز مخفی در آثار خود پرداخته‌اند. از این حدیث در موضوع حکمت و غایت آفرینش، تبیین مفهوم [[تجلی]] و شناخت خداوند استفاده شده است. برخی این حدیث را به استناد گفته خود ابن‌عربی، حاصل [[مکاشفه]] او می‌دانند. [[خواجه عبدالله انصاری]]، [[عین‌القضات همدانی]]، [[نجم‌الدین کبری]] را نخستین کسانی می‌دانند که در میان عارفان به حدیث کنز مخفی پرداخته‌اند.
بسیاری از عارفان و عالمان مانند [[ابن‌عربی]]، [[مولوی]]، [[سید حیدر آملی|سید حیدر آملی]]، [[ملاصدرا]]، [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] و [[ملا احمد نراقی]] به حیث کنز مخفی در آثار خود پرداخته‌اند. از این حدیث در موضوع حکمت و غایت آفرینش، تبیین مفهوم [[تجلی]] و شناخت خداوند استفاده شده است. برخی این حدیث را به استناد گفته خود ابن‌عربی، حاصل [[مکاشفه]] او می‌دانند. [[خواجه عبدالله انصاری]]، [[عین‌القضات همدانی]] و [[نجم‌الدین کبری]] را نخستین کسانی می‌دانند که در میان عارفان به حدیث کنز مخفی پرداخته‌اند.


==معرفی==
==معرفی==
حدیث کنز مخفی عنوان [[حدیث قدسی]] مشهوری<ref>سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۳.</ref> است که در بیشتر کتاب‌های عرفانی به آن پرداخته شده است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.</ref> این حدیث را پاسخِ خداوند به پرسش [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]] دانسته‌اند که گفت «یاربّ لِمٰاذا خَلَقْتَ الْخَلْقَ؛ ای پروردگار، برای چه مخلوقات را خلق کرده‌ای؟»<ref>دادبه، «تجلی»، ذیل مدخل.</ref> و خدا در پاسخ چنین گفت:  
حدیث کنز مخفی عنوان [[حدیث قدسی]]<ref>سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۳.</ref> است که در بیشتر کتاب‌های عرفانی به آن پرداخته شده است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.</ref> این حدیث را پاسخِ خداوند به پرسش [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]] دانسته‌اند که گفت «یاربّ لِمٰاذا خَلَقْتَ الْخَلْقَ؛ ای پروردگار، برای چه مخلوقات را خلق کرده‌ای؟»<ref>دادبه، «تجلی»، ذیل مدخل.</ref> و خدا در پاسخ چنین گفت:  


{{عربی|اندازه=۱۳۰%|«<big>کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ؛<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۱۹۹ و ۳۴۴.</ref> من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref></big>}}  
{{عربی|اندازه=۱۳۰%|«<big>کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ؛<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۱۹۹ و ۳۴۴.</ref> من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref></big>}}  


محققان علوم حدیث، متن این حدیث را به چند صورت ذکر کرده‌اند.<ref>خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۶.</ref> آنان معتقدند این حدیث فاقد اعتبار سندی است و تنها آن را یک عبارت عرفانی می‌دانند که منافاتی با ارکان شریعت، [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] ندارد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶ و ۱۸۳؛ خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸.</ref>
متن این حدیث به چند صورت ذکر شده است.<ref>خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۶.</ref> حدیث‌پژوهان شیعه آنان معتقدند این حدیث اعتبار سندی ندارد و تنها آن را عبارتی عرفانی می‌دانند که منافاتی با ارکان شریعت، [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] ندارد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶ و ۱۸۳؛ خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸.</ref>


در تفسیر این حدیث گفته شده که شناخت خداوند برای خلق وسیله تکامل آنها است؛ خداوند دوست داشت که فیض رحمتش همه جا را بگیرد، به همین جهت خلائق را آفرید و برای سیر کمالی آنها، راه و رسم معرفتش را به آنان آموخت، چرا که معرفت و شناخت خداوند رمز تکامل بندگان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref>
در تفسیر این حدیث گفته شده که شناخت خداوند برای خلق وسیله تکامل آنها است؛ خداوند دوست داشت که فیض رحمتش همه جا را بگیرد، به همین جهت خلائق را آفرید و برای سیر کمالی آنها، راه و رسم معرفتش را به آنان آموخت، چرا که معرفت و شناخت خداوند رمز تکامل بندگان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref>


==حدیث کنز در عرفان==
==حدیث کنز در عرفان==
[[عین‌القضات همدانی]] (درگذشته ۵۲۵ق) را نخستین کسی دانسته‌اند که در میان عارفان به حدیث کنز مخفی اشاره کرده است.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۱.</ref> برخی دیگر نیز از [[نجم‌الدین کبری]] (درگذشته ۶۱۸ق)<ref>دانش‌پژوه، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، ص۲۷.</ref> و [[خواجه عبدالله انصاری]] (درگذشته ۴۸۱ق) به عنوان نخستین کسانی نام برده‌اند که از حدیث کنز در آثار خود استفاده کرده‌اند.<ref>خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷.</ref> به اعتقاد عده‌ای نیز قدیمی‌ترین کتاب دربردارنده این حدیث، کتاب [[رسائل اخوان الصفا]] است.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۷.</ref> اوج نشر و گسترش این حدیث را به دوره [[ابن‌عربی]] (درگذشته ۶۳۸ق) مربوط دانسته‌اند.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۷.</ref> ابن‌عربی در چندین اثر خود دربارهٔ این حدیث سخن گفته و آن را تفسیر کرده است.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، ج۴، ص۴۲۸ و ج۳، ص۲۶۷ و ج۲، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۲۲؛ ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶.</ref> عده‌ای نیز حدیث کنز را ساخته عارفانی همچون ابن‌عربی می‌دانند که از راه [[مکاشفه]] بدان راه یافته است.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۳۹۹.</ref> گفته شده بعد از [[ابن‌عربی]]، حدیث کنز، به‌طور گسترده به درون منابع عرفان و فلسفه راه می‌یابد و مورد استناد و شرح قرار می‌گیرد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۸.</ref>
[[عین‌القضات همدانی]] (درگذشته ۵۲۵ق) را نخستین کسی دانسته‌اند که در میان عارفان به حدیث کنز مخفی اشاره کرده است.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۱.</ref> برخی دیگر نیز از [[نجم‌الدین کبری]] (درگذشته ۶۱۸ق)<ref>دانش‌پژوه، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، ص۲۷.</ref> و [[خواجه عبدالله انصاری]] (درگذشته ۴۸۱ق) به عنوان نخستین کسانی نام برده‌اند که از حدیث کنز در آثار خود استفاده کرده‌اند.<ref>خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷.</ref> به اعتقاد عده‌ای نیز قدیمی‌ترین کتاب دربردارنده این حدیث، [[رسائل اخوان الصفا]] است.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۷.</ref> اوج نشر و گسترش این حدیث را به دوره [[ابن‌عربی]] (درگذشته ۶۳۸ق) مربوط دانسته‌اند.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۷.</ref> ابن‌عربی در چندین اثر خود دربارهٔ این حدیث سخن گفته و آن را تفسیر کرده است.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۲؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، ج۴، ص۴۲۸ و ج۳، ص۲۶۷ و ج۲، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۲۲؛ ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶.</ref> عده‌ای نیز حدیث کنز را ساخته عارفانی همچون ابن‌عربی می‌دانند که از راه [[مکاشفه]] بدان راه یافته است.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ج۲، ص۳۹۹.</ref> گفته شده بعد از ابن‌عربی، حدیث کنز، به‌طور گسترده به درون منابع عرفان و فلسفه راه می‌یابد و مورد استناد و شرح قرار می‌گیرد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۸.</ref>


حدیث کنز مخفی را مورد استفاده عالمان و عارفان در آثار خود دانسته‌اند<ref>راستگو، عرفان در غزل فارسی، ۱۳۸۹ش، ص۹۳؛ زمانی، «حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه»، ص۴۷؛ زادهوش، «احادیث نبوی در متون کهن فارسی»، ص۳۹۵؛ آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۲.</ref> که به عنوان حدیثی [[تواتر|متواتر]] و مقبول شناخته می‌شود.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۰۹.</ref> این حدیث در راستای حرکت انسان برای کمال در مطالب عرفانی استفاده شده است.<ref>حسن‌زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۷.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] گفته است به مقتضای این حدیث، در فطرت تمام موجودات حبّ ذاتی و عشق جِبِلّی وجود دارد<ref>خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.</ref> و کمالِ حقیقی انسان معرفت به خداوند است.<ref>خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۳۸۲ش، ص۲۹۷.</ref> بر اساس این روایت، ذات الهی عین محبت به ذات خودش است و وجود مخلوقات ازآن‌رو که آثاری از وجود خداوند، یا به تعبیر دیگر، تجلی اسماء و صفات وی هستند، مورد محبتش قرار می‌گیرند.<ref>مصباح یزدی، سجاده‌های سلوک، قم، ج۲، ص۲۶.</ref>
حدیث کنز مخفی را مورد استفاده عالمان و عارفان در آثار خود دانسته‌اند<ref>راستگو، عرفان در غزل فارسی، ۱۳۸۹ش، ص۹۳؛ زمانی، «حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه»، ص۴۷؛ زادهوش، «احادیث نبوی در متون کهن فارسی»، ص۳۹۵؛ آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۲.</ref> که به عنوان حدیثی [[تواتر|متواتر]] و مقبول شناخته می‌شود.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۰۹.</ref> این حدیث در راستای حرکت انسان برای کمال در مطالب عرفانی استفاده شده است.<ref>حسن‌زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۷.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] گفته است به مقتضای این حدیث، در فطرت تمام موجودات حبّ ذاتی و عشق جِبِلّی وجود دارد<ref>خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.</ref> و کمالِ حقیقی انسان معرفت به خداوند است.<ref>خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۱۳۸۲ش، ص۲۹۷.</ref> بر اساس این روایت، ذات الهی عین محبت به ذات خودش است و وجود مخلوقات ازآن‌رو که آثاری از وجود خداوند، یا به تعبیر دیگر، تجلی اسماء و صفات وی هستند، مورد محبتش قرار می‌گیرند.<ref>مصباح یزدی، سجاده‌های سلوک، قم، ج۲، ص۲۶.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۹:
از حدیث کنز مخفی در تبیین مفهوم [[تجلی]] در دو معنای سلوکی و متافیزیکی (وجودشناختی) در عرفان استفاده شده است.<ref>عباسی، «تجلی»، ص۵۸۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۳۸۹؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۹ش، ج۱، ص۵۴۰.</ref> با تکیه بر این حدیث میل خالق به شناخته‌شدن را مقصود از آفرینش پنداشته‌اند.<ref>پاکتچی، «خَلق»، ذیل مدخل.</ref> علت و حکمت خلقت عالم را نیز به همین حدیث استناد داده‌اند.<ref>خلجی، اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)، قم، ج۱، ص۴۳۹.</ref> برخی نیز غایت آفرینش بر اساس جمال و حب جمال را با استناد به این حدیث توجیه کرده‌اند.<ref>ابراهیمی، «جلال و جمال»، ذیل مدخل.</ref> [[ملاصدرا]] از کسانی دانسته شده که با تکیه بر این حدیث، نگاهی نقادانه در باب غرض و غایت آفرینش در [[کلام اسلامی]] دارد.<ref>زمانی، «حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه»، ص۴۸.</ref>  
از حدیث کنز مخفی در تبیین مفهوم [[تجلی]] در دو معنای سلوکی و متافیزیکی (وجودشناختی) در عرفان استفاده شده است.<ref>عباسی، «تجلی»، ص۵۸۸؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۲۳، ص۳۸۹؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۹ش، ج۱، ص۵۴۰.</ref> با تکیه بر این حدیث میل خالق به شناخته‌شدن را مقصود از آفرینش پنداشته‌اند.<ref>پاکتچی، «خَلق»، ذیل مدخل.</ref> علت و حکمت خلقت عالم را نیز به همین حدیث استناد داده‌اند.<ref>خلجی، اسرار خاموشان (شرح صحیفه سجادیه)، قم، ج۱، ص۴۳۹.</ref> برخی نیز غایت آفرینش بر اساس جمال و حب جمال را با استناد به این حدیث توجیه کرده‌اند.<ref>ابراهیمی، «جلال و جمال»، ذیل مدخل.</ref> [[ملاصدرا]] از کسانی دانسته شده که با تکیه بر این حدیث، نگاهی نقادانه در باب غرض و غایت آفرینش در [[کلام اسلامی]] دارد.<ref>زمانی، «حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه»، ص۴۸.</ref>  


خواجه عبدالله انصاری (درگذشته ۴۸۱ق)،<ref>انصاری، طبقات الصوفیة، ۱۳۶۲ش، ص۶۴۵.</ref> [[روزبهان بقلی شیرازی|روزبهان بَقْلی شیرازی]] (درگذشته ۶۰۶ق)،<ref>روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۶.</ref> ابن‌عربی (درگذشته ۶۳۸ق)،<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، ج۴، ص۴۲۸ و ج۳، ص۲۶۷ و ج۲، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۲۲.</ref> [[شمس تبریزی]] (درگذشته ۶۴۵ق)،<ref>تبریزی، مقالات شمس تبریزی، ۱۳۴۹ش. ص۱۷۰.</ref> مولوی (درگذشته ۶۷۲ق)،<ref>فروزانفر،  احادیث و قصص مثنوی، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۳.</ref> [[صدرالدین قونوی]] (درگذشته ۶۷۳ق)،<ref>صدرالدین قونوی، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، ۱۳۸۱ش. ص۲۵۸.</ref> [[سید حیدر آملی|سیدحیدر آملی]] (زنده تا ۷۸۷ق)،<ref>آملی، جامع الأسرار و منبع الأنوار، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۴.</ref> ملاصدرا (درگذشته ۱۰۵۰ق)،<ref>صدرالدین شیرازی، کسر الاصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (درگذشته ۱۰۹۱ق)،<ref>فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۷۹.</ref> [[ملا احمد نراقی]] (درگذشته ۱۲۴۵ق)،<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۳.</ref> [[سلطان محمد گنابادی]] (درگذشته ۱۳۲۷ق)،<ref>سلطان علی‌شاه، بیان السعادة فی مقامات العبادة، ۱۴۰۸ش، ج۴، ص۱۱۶.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] (درگذشته ۱۳۶۸ش)<ref>خمینی، آداب الصلاة، تهران، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸؛ خمینی، مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، ۱۳۷۶ش، ص۱۵ و ۱۶.</ref> و [[حسن حسن‌زاده آملی|حسن‌زاده آملی]] (درگذشته ۱۴۰۰ش)،<ref>حسن‌زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۷.</ref> از جمله کسانی هستند که از حدیث کنز مخفی در آثار خود بهره بردند. شرح حدیث «کنت کنزاً مخفیّاً»، منسوب به [[نجم‌الدین رازی]] (درگذشته ۶۵۴ق)،<ref>دانش‌پژوه، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، ص۲۷.</ref> شرح حدیث «کنت کنزاً مخفیّاً»، تألیف بالی اَفَندی (درگذشته ۹۶۰ق)<ref>گروهی از نویسندگان، «بالی‌افندی»، ذیل مدخل.</ref> از جمله شروح و توضیح حدیث کنز به‌شمار می‌رود.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۲.</ref>
خواجه عبدالله انصاری (درگذشته ۴۸۱ق)،<ref>انصاری، طبقات الصوفیة، ۱۳۶۲ش، ص۶۴۵.</ref> [[روزبهان بقلی شیرازی|روزبهان بَقْلی شیرازی]] (درگذشته ۶۰۶ق)،<ref>روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۶.</ref> ابن‌عربی (درگذشته ۶۳۸ق)،<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیة، بیروت، ج۴، ص۴۲۸ و ج۳، ص۲۶۷ و ج۲، ص۲۳۲ و ج۲، ص۳۲۲.</ref> [[شمس تبریزی]] (درگذشته ۶۴۵ق)،<ref>تبریزی، مقالات شمس تبریزی، ۱۳۴۹ش. ص۱۷۰.</ref> [[مولوی]] (درگذشته ۶۷۲ق)،<ref>فروزانفر،  احادیث و قصص مثنوی، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۳.</ref> [[صدرالدین قونوی]] (درگذشته ۶۷۳ق)،<ref>صدرالدین قونوی، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، ۱۳۸۱ش. ص۲۵۸.</ref> [[سید حیدر آملی|سیدحیدر آملی]] (زنده تا ۷۸۷ق)،<ref>آملی، جامع الأسرار و منبع الأنوار، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۴.</ref> ملاصدرا (درگذشته ۱۰۵۰ق)،<ref>صدرالدین شیرازی، کسر الاصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (درگذشته ۱۰۹۱ق)،<ref>فیض کاشانی، اصول المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۷۹.</ref> [[ملا احمد نراقی]] (درگذشته ۱۲۴۵ق)،<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۷۸ش، ص۱۰۳.</ref> [[سلطان محمد گنابادی]] (درگذشته ۱۳۲۷ق)،<ref>سلطان علی‌شاه، بیان السعادة فی مقامات العبادة، ۱۴۰۸ش، ج۴، ص۱۱۶.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] (درگذشته ۱۳۶۸ش)<ref>خمینی، آداب الصلاة، تهران، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸؛ خمینی، مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، ۱۳۷۶ش، ص۱۵ و ۱۶.</ref> و [[حسن حسن‌زاده آملی|حسن‌زاده آملی]] (درگذشته ۱۴۰۰ش)،<ref>حسن‌زاده آملی، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ۱۳۷۲ش، ص۱۹۷.</ref> از جمله کسانی هستند که از حدیث کنز مخفی در آثار خود استفاده کرده‌اند. شرح حدیث «کنت کنزاً مخفیّاً»، منسوب به [[نجم‌الدین رازی]] (درگذشته ۶۵۴ق)،<ref>دانش‌پژوه، «شرح حدیث کنت کنزاً مخفیاً»، ص۲۷.</ref> شرح حدیث «کنت کنزاً مخفیّاً»، تألیف بالی اَفَندی (درگذشته ۹۶۰ق)<ref>گروهی از نویسندگان، «بالی‌افندی»، ذیل مدخل.</ref> از جمله شروح و توضیح حدیث کنز به‌شمار می‌رود.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۲.</ref>


==بررسی اعتبار حدیث کنز==
==بررسی اعتبار حدیث کنز==
حدیث کنز مخفی را از لحاظ سندی و متنی نامعتبر و مضطرب ذکر کرده‌اند.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸؛ محسنی، افق اعلی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۲۴؛ رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث «کنز مخفی»»، ص۱۱۸ و ۱۱۹.</ref> گفته شده حدیث کنز مخفی در [[کتب اربعه]] و [[صحاح سته]] و منابع حدیثی متقدم{{یاد|مانند: مسند احمد بن حنبل، الموطأ ابن مالک، معجم طبرانی (کبیر و صغیر)، نهج‌البلاغه، الامالی سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید.}} یافت نمی‌شود.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۴.</ref> و در منابع حدیثی متاخر{{یاد|مانند: کتاب‌های الوافی فیض کاشانی و وسائل الشیعه شیخ حر عاملی.}} تنها در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] آمده که هیچ گونه سندی برای آن آورده نشده است.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۵؛ مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۴.</ref> برخی نیز گفته‌اند این حدیث برای نخستین بار در کتاب [[مشارق أنوار الیقین]] آمده است.<ref>سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۴.</ref> [[سید عبدالله شبر]]، حدیث کنز را حدیث قدسی می‌داند.<ref>شبر، مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الأخبار، قم، ج۲، ص۴۰۵.</ref> او را تنها کسی از محدثان شیعی که این حدیث را قدسی دانسته قلمداد کرده‌اند.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۷.</ref> [[محمدتقی مجلسی]] را از کسانی دانسته‌اند که با وجود پذیرش خدشه‌های سندی‌ای که این حدیث دارد پیام و محتوای آن را قبول کرده است.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۹.</ref>
حدیث کنز مخفی را از لحاظ سندی و متنی نامعتبر و [[حدیث مضطرب|مضطرب]] ذکر کرده‌اند.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸؛ محسنی، افق اعلی، ۱۳۹۶ش، ج۱، ص۱۲۴؛ رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث «کنز مخفی»»، ص۱۱۸ و ۱۱۹.</ref> گفته شده حدیث کنز مخفی در [[کتب اربعه]] و [[صحاح سته]] و منابع حدیثی متقدم{{یاد|مانند: مسند احمد بن حنبل، الموطأ ابن مالک، معجم طبرانی (کبیر و صغیر)، نهج‌البلاغه، الامالی سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ مفید.}} یافت نمی‌شود.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۴.</ref> و در منابع حدیثی متأخر{{یاد|مانند: کتاب‌های الوافی فیض کاشانی و وسائل الشیعه شیخ حر عاملی.}} تنها در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] آمده که هیچ گونه سندی برای آن آورده نشده است.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۵؛ مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۴.</ref> برخی نیز گفته‌اند این حدیث برای نخستین بار در [[مشارق انوار الیقین (کتاب)|کتاب مشارق انوار الیقین]] آمده است.<ref>سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۴.</ref> [[سید عبدالله شبر]]، حدیث کنز را حدیث قدسی می‌داند.<ref>شبر، مصابیح الأنوار فی حل مشکلات الأخبار، قم، ج۲، ص۴۰۵.</ref> او را تنها کسی از محدثان شیعی که این حدیث را قدسی دانسته قلمداد کرده‌اند.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۷.</ref> [[محمدتقی مجلسی]] را از کسانی دانسته‌اند که با وجود پذیرش خدشه‌های سندی‌ای که این حدیث دارد پیام و محتوای آن را قبول کرده است.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۹.</ref>


نخستین کسی که در برابر حسن ظن اهل تصوف به این حدیث ایستاد را [[ابن‌تیمیه حرانی|ابن‌تیمیه]] دانسته‌اند<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث «کنز مخفی»، ص۱۱۵.</ref> که این حدیث را نامعتبر دانست.<ref>ابن‌تیمیه، الفتاوی الکبری، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۸۸.</ref> [[جلال‌الدین سیوطی]] (درگذشته ۹۱۱ق)<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۶.</ref> [[سید نورالله حسینی شوشتری|قاضی نورالله شوشتری]] (درگذشته ۱۰۱۹ق)، [[علی نمازی شاهرودی]] (درگذشته ۱۳۶۴ش) [[بدرالدین زرکشی|بدرالدین زَرکَشی]] (درگذشته ۷۹۴ق) [[شمس‌الدین سخاوی]] (درگذشته ۹۰۲ق) [[ابن‌کنانی]] (درگذشته ۹۶۳ق){{یاد|مولف کتاب «تنزیة الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة» که در موضوع احادیث جعلی نگاشته شده است. ابن کنانی حدیث کنز مخفی را در همین کتاب نامعتبر ذکر می‌کند. (آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶.)}} از کسانی هستند که گفته شده این حدیث را جعلی دانسته‌اند.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶.</ref> محققان گفته‌اند در کتاب احادیث قدسی [[شیخ حر عاملی]] به نام [[الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة (کتاب)|الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة]] نیز اثری از این حدیث یا مشابه آن به چشم نمی‌خورد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۵.</ref>
نخستین کسی که در برابر حسن ظن اهل تصوف به این حدیث ایستاد را [[ابن‌تیمیه حرانی|ابن‌تیمیه]] دانسته‌اند<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث «کنز مخفی»، ص۱۱۵.</ref> که این حدیث را نامعتبر دانست.<ref>ابن‌تیمیه، الفتاوی الکبری، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۸۸.</ref> [[جلال‌الدین سیوطی]] (درگذشته ۹۱۱ق)<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۱۶.</ref> [[سید نورالله حسینی شوشتری|قاضی نورالله شوشتری]] (درگذشته ۱۰۱۹ق)، [[علی نمازی شاهرودی]] (درگذشته ۱۳۶۴ش) [[بدرالدین زرکشی|بدرالدین زَرکَشی]] (درگذشته ۷۹۴ق) [[شمس‌الدین سخاوی]] (درگذشته ۹۰۲ق) [[ابن‌کنانی]] (درگذشته ۹۶۳ق){{یاد|مولف کتاب «تنزیة الشریعة المرفوعة عن الأخبار الشنیعة الموضوعة» که در موضوع احادیث جعلی نگاشته شده است. ابن کنانی حدیث کنز مخفی را در همین کتاب نامعتبر ذکر می‌کند. (آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶.)}} از کسانی هستند که گفته شده این حدیث را [[حدیث موضوع|جعلی]] دانسته‌اند.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶.</ref> محققان گفته‌اند در کتاب احادیث قدسی [[شیخ حر عاملی]] به نام [[الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة (کتاب)|الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة]] نیز اثری از این حدیث یا مشابه آن به چشم نمی‌خورد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۵.</ref>


[[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]] حدیث کنز را یک [[خبر واحد]] دانسته که در مسائل عقیدتی کارساز نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref> برخی حسن ظن به مضمون حدیث کنز را ناشی از تکیه به [[آیه ۵۶ سوره ذاریات]] دانسته‌اند.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۲۰.</ref> محققان علوم حدیث گفته‌اند شواهد فراوانی وجود دارد که حدیث کنز مخفی، حدیثی قدسی نیست؛ قراینی از قبیل: چالش‌برانگیز بودن الفاظ حدیث کنز، اذعان [[ابن‌عربی]] که منبع آن را عبارت از مکاشفه دانسته است، نیافتن هیچ گونه سند و منبع قابل ملاحظه حدیثی و دیدگاه محدثانی که آن را جعلی دانسته‌اند.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۸۳.</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی|آیت‌الله مکارم شیرازی]] حدیث کنز را یک [[خبر واحد]] دانسته که در مسائل عقیدتی کارساز نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref> برخی حسن ظن به مضمون حدیث کنز را ناشی از تکیه به [[آیه ۵۶ سوره ذاریات]] دانسته‌اند.<ref>رستگار، «پژوهشی در سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۲۰.</ref> محققان علوم حدیث گفته‌اند شواهد فراوانی وجود دارد که حدیث کنز مخفی، [[حدیث قدسی]] نیست؛ قراینی از قبیل: چالش‌برانگیز بودن الفاظ حدیث کنز، اذعان [[ابن‌عربی]] که منبع آن را عبارت از مکاشفه دانسته است، نیافتن هیچ گونه سند و منبع قابل ملاحظه حدیثی و دیدگاه محدثانی که آن را جعلی دانسته‌اند.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۸۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==