پرش به محتوا

حدیث کنز مخفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۴: خط ۴:


==معرفی==
==معرفی==
حدیث کنز مخفی عنوان [[حدیث قدسی]] مشهوری<ref>سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۳.</ref> است که در بیشتر در کتاب‌های عرفانی به آن پرداخته شده است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.</ref> این حدیث را پاسخِ خداوند به پرسش [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]] دانسته‌اند که گفت «یاربّ لِمٰاذا خَلَقْتَ الْخَلْقَ؛ ای پروردگار، برای چه مخلوقات را خلق کرده‌ای؟»<ref>دادبه، «تجلی»، ذیل مدخل.</ref> و خدا در پاسخ چنین گفت: {{عربی|اندازه=۱۳۰%|«<big>کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ؛<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۱۹۹ و ۳۴۴.</ref> من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref>»</big>}} محققان علوم حدیث متن این حدیث را به چند صورت ذکر کرده‌اند.<ref>خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۶.</ref> آنان معتقدند این حدیث فاقد اعتبار سندی است و تنها آن را یک عبارت عرفانی می‌دانند که منافاتی با ارکان شریعت، [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] ندارد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶ و ۱۸۳؛ خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸.</ref>
حدیث کنز مخفی عنوان [[حدیث قدسی]] مشهوری<ref>سیمایی، مشهورات بی‌اعتبار در تاریخ و حدیث، ۱۴۰۰ش، ص۱۳۳.</ref> است که در بیشتر در کتاب‌های عرفانی به آن پرداخته شده است.<ref>ابن‌عربی، فصوص الحکم، ۱۳۵۶ق، ج۲، ص۶۱ و ۳۰۳ و ۳۲۶؛ خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷۸ش، ص۲۸۸.</ref> این حدیث را پاسخِ خداوند به پرسش [[داوود (پیامبر)|داوود(ع)]] دانسته‌اند که گفت «یاربّ لِمٰاذا خَلَقْتَ الْخَلْقَ؛ ای پروردگار، برای چه مخلوقات را خلق کرده‌ای؟»<ref>دادبه، «تجلی»، ذیل مدخل.</ref> و خدا در پاسخ چنین گفت:  
 
{{عربی|اندازه=۱۳۰%|«<big>کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ؛<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۸۴، ص۱۹۹ و ۳۴۴.</ref> من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم.»<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref></big>}}  
 
محققان علوم حدیث متن این حدیث را به چند صورت ذکر کرده‌اند.<ref>خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۶.</ref> آنان معتقدند این حدیث فاقد اعتبار سندی است و تنها آن را یک عبارت عرفانی می‌دانند که منافاتی با ارکان شریعت، [[قرآن]] و [[حدیث|احادیث]] ندارد.<ref>آریان‌فر، و نقی‌زاده، «بررسی و نقد سند و متن حدیث کنز مخفی»، ص۱۷۶ و ۱۸۳؛ خادم، «حدیث کنز مخفی و سیر تاریخی آن»، ص۱۷؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، قم، ج۹، ص۱۲۸.</ref>


در تفسیر این حدیث گفته شده که شناخت خداوند برای خلق وسیله تکامل آنها است؛ خداوند دوست داشت که فیض رحمتش همه جا را بگیرد، به همین جهت خلائق را آفرید و برای سیر کمالی آنها، راه و رسم معرفتش را به آنان آموخت، چرا که معرفت و شناخت خداوند رمز تکامل بندگان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref>
در تفسیر این حدیث گفته شده که شناخت خداوند برای خلق وسیله تکامل آنها است؛ خداوند دوست داشت که فیض رحمتش همه جا را بگیرد، به همین جهت خلائق را آفرید و برای سیر کمالی آنها، راه و رسم معرفتش را به آنان آموخت، چرا که معرفت و شناخت خداوند رمز تکامل بندگان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۳۹۴ و ۳۹۵.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۰۸

ویرایش