پرش به محتوا

معاد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ۲۱ فوریه
خط ۴۵: خط ۴۵:
{| class="wikitable" style="text-align: center; background-color:#e6faf3 ; width:60%; border-radius:4px; align:center !important; margin:auto "
{| class="wikitable" style="text-align: center; background-color:#e6faf3 ; width:60%; border-radius:4px; align:center !important; margin:auto "
|-
|-
! ردیف!! نام!!ردیف!! نام
!ردیف!!نام!!ردیف!!نام
|-
|-
|۱|| الآخِرة /یوم الآخِر (جهان دیگر)||۱۱. || یَومً مَجْموعً له النّاس (روزی که مردم در آن گردآورده می‌شوند )  
|۱||الآخِرة /یوم الآخِر (جهان دیگر)||۱۱.||یَومً مَجْموعً له النّاس (روزی که مردم در آن گردآورده می‌شوند )
|-
|-
|۲.|| یوم الجَمْع (روزی که همه مردم جمع می‌شوند)||۱۲.|| یوم مُحیط (روز فراگیر)
|۲.||یوم الجَمْع (روزی که همه مردم جمع می‌شوند)||۱۲.||یوم مُحیط (روز فراگیر)
|-
|-
|۳.||یوم القِیامَة (روز رستاخیز)||۱۳.|| یوم عَظیم (روز بزرگ)
|۳.||یوم القِیامَة (روز رستاخیز)||۱۳.||یوم عَظیم (روز بزرگ)
|-
|-
|۴.||یوم الدّین (روز جزا)||۱۴.||یَومً یَجْعَلُ الوِلْدانَ شِیْباً (روزی که کودکان را پیر می‌گرداند.)
|۴.||یوم الدّین (روز جزا)||۱۴.||یَومً یَجْعَلُ الوِلْدانَ شِیْباً (روزی که کودکان را پیر می‌گرداند.)
خط ۶۳: خط ۶۳:
|۸.||یوم الخُلود (روز جاودانگی)||۱۸.||یوْمَ التَّلَاق (روز دیدار)
|۸.||یوم الخُلود (روز جاودانگی)||۱۸.||یوْمَ التَّلَاق (روز دیدار)
|-
|-
|۹.||یوم الخُروج (روزی بیرون شدن از گور)||۱۹. ||یَوْمَ لاتَجْزى‌ نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً (روزی که کسی کیفر دیگری را به عهده نگیرد)
|۹.||یوم الخُروج (روزی بیرون شدن از گور)||۱۹.||یَوْمَ لاتَجْزى‌ نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَیْئاً (روزی که کسی کیفر دیگری را به عهده نگیرد)
|-
|-
|۱۰||یوْمِ الْحِسَابِ(روز محاسبه)||۲۰.||يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ (آن روز که رازها فاش شود.)<ref>نگاه کنید به: سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶۶؛  مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۴۵-۱۰۲.</ref>
|۱۰||یوْمِ الْحِسَابِ(روز محاسبه)||۲۰.||يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ (آن روز که رازها فاش شود.)<ref>نگاه کنید به: سبحانی، الالهیات، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۶۶؛  مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۴۵-۱۰۲.</ref>
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
*بازگشت روح به بدن مادی دنیوی: طبق این نظر که مشهورترین نظریه شمرده شده و به [[متکلم|متکلمان مسلمان]] نسبت داده شده،<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۹۹.</ref> خداوند در آخرت، اجزای پراکنده بدن‌ها را گردآورده و از آنها بدنی همانند بدن دنیوی می‌آفریند و روح را به آن بازمی‌گرداند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۹۹.</ref> برخی از متکلمان برآنند که اجزاء اصلی بدن هر انسانی که تغییرناپذیرند، در معاد اعاده و بازمی‌گردد. این اجزاء هنگام مرگ از بدن جدا می‌شوند و به همان حال باقی می‌مانند و در معاد بازترکیب می‌شوند.<ref>بحرانی، قواعد المرام، ۱۴۰۶ق، ص۱۴۴.</ref>
*بازگشت روح به بدن مادی دنیوی: طبق این نظر که مشهورترین نظریه شمرده شده و به [[متکلم|متکلمان مسلمان]] نسبت داده شده،<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۹۹.</ref> خداوند در آخرت، اجزای پراکنده بدن‌ها را گردآورده و از آنها بدنی همانند بدن دنیوی می‌آفریند و روح را به آن بازمی‌گرداند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۹۹.</ref> برخی از متکلمان برآنند که اجزاء اصلی بدن هر انسانی که تغییرناپذیرند، در معاد اعاده و بازمی‌گردد. این اجزاء هنگام مرگ از بدن جدا می‌شوند و به همان حال باقی می‌مانند و در معاد بازترکیب می‌شوند.<ref>بحرانی، قواعد المرام، ۱۴۰۶ق، ص۱۴۴.</ref>
*بازگشت روح به بدن مثالی: طبق این نظر، روح در معاد به [[بدن برزخی|بدن مثالی]] تعلق می‌گیرد.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۸۸و۱۸۹.</ref> آیت‌الله سبحانی این نظریه را به [[فلسفه اشراق|حکمای اشراق]] و [[ملاصدرا]] نسبت داده است با این تفاوت که فیلسوفان اشراق نتوانستند عینیت بدنِ مثالیِ اخروی و بدنِ مادیِ دنیوی را ثابت کنند؛ ولی ملاصدرا آن را ثابت کرد و تفاوت آن دو بدن را به نقص و کمال بازگرداند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>
*بازگشت روح به بدن مثالی: طبق این نظر، روح در معاد به [[بدن برزخی|بدن مثالی]] تعلق می‌گیرد.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۸۸و۱۸۹.</ref> آیت‌الله سبحانی این نظریه را به [[فلسفه اشراق|حکمای اشراق]] و [[ملاصدرا]] نسبت داده است با این تفاوت که فیلسوفان اشراق نتوانستند عینیت بدنِ مثالیِ اخروی و بدنِ مادیِ دنیوی را ثابت کنند؛ ولی ملاصدرا آن را ثابت کرد و تفاوت آن دو بدن را به نقص و کمال بازگرداند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۸۸-۱۹۰.</ref>
* تعلق روح به بدن فلکی‌(آسمانی) یا بدن متشکل از دود یا هوا. طبق این نظر که به [[فارابی]] و [[ابن‌سینا]] نسبت داده‌اند، نفس‌های افرادی که به تکامل نرسیده‌اند و علایق خود را از بدن و جهان قطع نکرده‌اند، به نفس فلکی یا متشکل از دود و هوا تعلق می‌گیرد؛ اما افرادی که به تکامل رسیده‌اند، بدون بدن به زندگی خود ادامه می‌دهند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۴۸-۱۵۱؛ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۷۹-۱۸۷.</ref>
*تعلق روح به بدن فلکی‌(آسمانی) یا بدن متشکل از دود یا هوا. طبق این نظر که به [[فارابی]] و [[ابن‌سینا]] نسبت داده‌اند، نفس‌های افرادی که به تکامل نرسیده‌اند و علایق خود را از بدن و جهان قطع نکرده‌اند، به نفس فلکی یا متشکل از دود و هوا تعلق می‌گیرد؛ اما افرادی که به تکامل رسیده‌اند، بدون بدن به زندگی خود ادامه می‌دهند.<ref>نگاه کنید به: ملاصدرا، الحکمة المتعالیة، ۱۹۸۱م، ج۹، ص۱۴۸-۱۵۱؛ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۱۷۹-۱۸۷.</ref>


بازگشت بدن عنصری به روح مجرد (نظریه [[آقاعلی مدرس طهرانی|آقاعلی مدرس]])، بازگشت روح به بدن عنصری تکامل یافته (دیدگاه [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]]) و بازگشت روح با بدن هورقلیایی (نظریه [[احمد احسائی|شیخ احمد احسایی]]) از دیگر دیدگاه‌ها در این مورد است.<ref>نگاه کنید به: فیاضی و شکری، [http://kalami.nashriyat.ir/node/665 «معاد ‌جسم عنصری (دلایل نقلی و نقد دیدگاه‌های رقیب)»]، ص۷۵-۸۵.</ref>
بازگشت بدن عنصری به روح مجرد (نظریه [[آقاعلی مدرس طهرانی|آقاعلی مدرس]])، بازگشت روح به بدن عنصری تکامل یافته (دیدگاه [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]]) و بازگشت روح با بدن هورقلیایی (نظریه [[احمد احسائی|شیخ احمد احسایی]]) از دیگر دیدگاه‌ها در این مورد است.<ref>نگاه کنید به: فیاضی و شکری، [http://kalami.nashriyat.ir/node/665 «معاد ‌جسم عنصری (دلایل نقلی و نقد دیدگاه‌های رقیب)»]، ص۷۵-۸۵.</ref>


== امکان معاد ==
==امکان معاد==
برای اثبات امکان معاد و عدم استبعاد (بعید نشمردن) آن به سه<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۷۱.</ref> یا پنج دسته<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۹-۱۲۶.</ref> از آیات قرآن استناد کرده‌اند. آیت‌الله جوادی این آیات را چنین بیان کرده است:
برای اثبات امکان معاد و عدم استبعاد (بعید نشمردن) آن به سه<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۷۱.</ref> یا پنج دسته<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۹-۱۲۶.</ref> از [[آیه|آیات قرآن]] استناد کرده‌اند. [[عبدالله جوادی آملی|آیت‌الله جوادی آملی]] این آیات را چنین بیان کرده است:
# آیاتی که دلالت بر آفرینش آغازین انسان دارند مانند آیات [[آیه ۷۹ سوره یس|۷۹ سوره یس]]، [[آیه ۲۷ سوره روم|۲۷ سوره روم]] و [[آیه ۱۹ سوره عنکبوت|۱۹ سوره عنکبوت]]. در آیه ۲۷ روم آمده است که خداوند آفرینش را آغاز می‌کند و آن را تجدید می‌نماید و این کار بر او آسانتر است.
#آیاتی که دلالت بر آفرینش آغازین انسان دارند مانند آیات [[آیه ۷۹ سوره یس|۷۹ سوره یس]]، [[آیه ۲۷ سوره روم|۲۷ سوره روم]] و [[آیه ۱۹ سوره عنکبوت|۱۹ سوره عنکبوت]]. در آیه ۲۷ روم آمده است که خداوند آفرینش را آغاز می‌کند و آن را تجدید می‌نماید و تجدید خلقت بر او آسان‌تر است.
# آیاتی که در آنها خداوند جریان آفرینش جهان هستی به ویژه آسمان‌ها را بیان و قدرت خود را بازگو می‌کند همچون آیات ۹۹ سوره اسراء، ۵۷ سوره غافر و ۳۳ سوره احقاف. براساس آیه ۸۱ سوره یس، آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، نمی‌تواند انسان‌ها را در روز قیامت زنده کند؟
#آیاتی که در آنها [[خدا|خداوند]] جریان آفرینش جهان هستی به ویژه آسمان‌ها را بیان و قدرت خود را بازگو می‌کند همچون آیات [[آیه ۹۹ سوره اسراء|۹۹ سوره اسراء]]، [[آیه ۵۷ سوره غافر|۵۷ سوره غافر]] و [[آیه ۳۳ سوره احقاف|۳۳ سوره احقاف]]. براساس [[آیه ۸۱ سوره یس]]، آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، نمی‌تواند انسان‌ها را در روز قیامت زنده کند؟
# آیاتی که درباره زنده شدن زمین است که نمونه‌ای حسی بر امکان زنده شدن مردگان به شمار می‌رود از جمله: [[آیه ۱۹ سوره روم|آیه ۱۹]] و [[آیه ۵۰ سوره روم|۵۰ سوره روم]]، [[آیه ۹ سوره فاطر]] و [[آیه ۵۷ سوره اعراف]].
#آیاتی که درباره زنده شدن زمین است که نمونه‌ای حسی بر امکان زنده شدن مردگان به شمار می‌رود از جمله: [[آیه ۱۹ سوره روم|آیه ۱۹]] و [[آیه ۵۰ سوره روم|۵۰ سوره روم]]، [[آیه ۹ سوره فاطر]] و [[آیه ۵۷ سوره اعراف]].
# آیاتی که آغاز آفرینش انسان و مراحل شکل‌گیری و تکامل جنین به صورت انسان را نمونه‌ای بر امکان معاد بیان کرده‌اند مثل آیه ۶ و ۶ سوره حج، آیات ۱۲ تا ۱۶ سوره مؤمنون و آیات ۳۷ تا ۴۰ سوره قیامت. در آیات ۳۷-۴۰ قیامت گفته شده خداوندی که انسان را از نطفه و  علقه خلق کرد، آیا قادر نیست که مردگان را زنده کند؟
#آیاتی که آغاز آفرینش انسان و مراحل شکل‌گیری و تکامل جنین به صورت انسان را نمونه‌ای بر امکان معاد بیان کرده‌اند مثل آیه ۵ و ۶ سوره حج، آیات ۱۲ تا ۱۶ سوره مؤمنون و آیات ۳۷ تا ۴۰ سوره قیامت. در آیات ۳۷-۴۰ قیامت گفته شده خداوندی که انسان را از نطفه و  علقه خلق کرد، آیا قادر نیست که مردگان را زنده کند؟
# آیاتی که سرگذشت‌هایی از نمونه‌های عینی زنده شدن مردگان را به تصویر کشیده‌اند.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۹-۱۲۰.</ref>
#آیاتی که برخی از نمونه‌های عینی زنده شدن مردگان را به تصویر کشیده‌اند.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۹-۱۲۰.</ref>
بعضی از نمونه‌های عینی زنده شدن مردگان که در [[قرآن]] ذکر شده از این قرارند:
بعضی از نمونه‌های عینی زنده شدن مردگان که در [[قرآن]] ذکر شده از این قرارند:
* براساس [[آیه ۵۵ سوره بقره|آیه ۵۵]] و [[آیه ۵۶ سوره بقره|۵۶ سوره بقره]]، هفتاد نفر از یاران حضرت موسی(ع) که درخواست دیدن خدا با چشم سر داشتند، بر اثر صاعقه‌ای مردند و سپس خداوند آنان را زنده کرد.
*براساس [[آیه ۵۵ سوره بقره|آیه ۵۵]] و [[آیه ۵۶ سوره بقره|۵۶ سوره بقره]]، هفتاد نفر از یاران حضرت موسی(ع) که درخواست دیدن خدا با چشم سر داشتند، بر اثر صاعقه‌ای مردند و سپس خداوند آنان را زنده کرد.
* داستان فردی از بنی‌اسرائیل که به قتل رسیده بود و با زدن قسمتی از [[گاو بنی‌اسرائیل|گاو ذبح‌شده]] به بدن او، زنده شد. این مطلب در [[آیه ۷۲ سوره بقره|آیه ۷۲]] و [[آیه ۷۳ سوره بقره|۷۳ بقره]] آمده است.
*داستان فردی از بنی‌اسرائیل که به قتل رسیده بود و با زدن قسمتی از [[گاو بنی‌اسرائیل|گاو ذبح‌شده]] به بدن او، زنده شد. این مطلب در [[آیه ۷۲ سوره بقره|آیه ۷۲]] و [[آیه ۷۳ سوره بقره|۷۳ بقره]] آمده است.
* داستان [[عزیر (پیامبر)|عُزَیْر]] یا [[ارمیا (پیامبر)|اِرْمِیا]] که طبق [[آیه ۲۵۹ سوره بقره]]، خداوند او را صد سال میراند و سپس زنده کرد.
*داستان [[عزیر (پیامبر)|عُزَیْر]] یا [[ارمیا (پیامبر)|اِرْمِیا]] که طبق [[آیه ۲۵۹ سوره بقره]]، خداوند او را صد سال میراند و سپس زنده کرد.
*ماجرای [[اصحاب کهف]] که برای درامان ماندن از آزار مشرکان و حفظ ایمان خود به غاری پناه بردند و ۳۰۹ سال به خواب رفتند (مردند) و پس از آن زنده شدند.
*ماجرای [[اصحاب کهف]] که برای درامان ماندن از آزار مشرکان و حفظ ایمان خود به غاری پناه بردند و ۳۰۹ سال به خواب رفتند (مردند) و پس از آن زنده شدند.
* زنده شدن چهار پرنده‌ای که توسط حضرت ابراهیم(ع)‌ قطعه قطعه شدند و قطعات هر کدام در کوهی قرار داده شد و سپس به اذن خدا زنده شدند. [[آیه ۲۶۰ سوره بقره]] به این مطلب اشاره کرده است.
*زنده شدن چهار پرنده‌ای که توسط حضرت ابراهیم(ع)‌ قطعه قطعه شدند و قطعات هر کدام در کوهی قرار داده شد و سپس به اذن خدا زنده شدند. [[آیه ۲۶۰ سوره بقره]] به این مطلب اشاره کرده است.
*زنده شدن برخی از مردگان با اعجاز [[حضرت عیسی(ع)]] که در آیاتی مانند [[آیه ۴۹ سوره آل‌عمران|۴۹ سوره آل‌عمران]] و [[آیه ۱۱۰ سوره مائده|۱۱۰ سوره مائده]] ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به: جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۰-۱۲۶؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۷۳-۳۷۵.</ref>
*زنده شدن برخی از مردگان با اعجاز [[حضرت عیسی(ع)]] که در آیاتی مانند [[آیه ۴۹ سوره آل‌عمران|۴۹ سوره آل‌عمران]] و [[آیه ۱۱۰ سوره مائده|۱۱۰ سوره مائده]] ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به: جوادی آملی، معاد در قرآن (۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۲۰-۱۲۶؛ مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۳۷۳-۳۷۵.</ref>


== دلایل ضرورت و وقوع معاد ==
==دلایل ضرورت و وقوع معاد==
برای اثبات ضرورت یا وقوع معاد براهین و دلایل متعددی ارائه شده است. [[عبدالله جوادی آملی]]، فیلسوف و مفسر قرآن، نه برهان ذکر کرده است که عبارتند از: برهان توحید، برها صدق، برهان فطرت، برهان حرکت و هدف‌داری، برهان حکمت، برهان رحمت، برهان حقیقت، برهان عدالت و برهان تجرد روح.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن‌(۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۹-۱۷۷.</ref>
برای اثبات ضرورت یا وقوع معاد براهین و دلایل متعددی ارائه شده است. [[عبدالله جوادی آملی]]، فیلسوف و مفسر قرآن، نه برهان ذکر کرده است که عبارتند از: برهان توحید، برها صدق، برهان فطرت، برهان حرکت و هدف‌داری، برهان حکمت، برهان رحمت، برهان حقیقت، برهان عدالت و برهان تجرد روح.<ref>جوادی آملی، معاد در قرآن‌(۱)، ۱۳۹۵ش، ص۱۳۹-۱۷۷.</ref>


Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۷۴

ویرایش