پرش به محتوا

ولایتعهدی امام رضا(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
برخی از اهداف مأمون از این اقدام را چنین شمرده‌اند: ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او، خاموش کردن انقلاب [[علویان|علوی‌ها]]، استفاده از امام برای مشروعیت بخشیدن به خلافت خود و راضی کردن اهل [[خراسان بزرگ|خراسان]]. در مقابل، برخی معتقدند [[فضل بن سهل|فضل بن سَهل]] نقشه ولیعهدی امام را طراحی کرد تا به وسیله آن به پادشاهی [[ایران]] برسد. با این حال می‌گویند امام(ع) توانست با سیاست‌ها و فعالیت‌های خود، آنان را از دست‌یابی به اهدافشان ناکام گذارد.
برخی از اهداف مأمون از این اقدام را چنین شمرده‌اند: ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او، خاموش کردن انقلاب [[علویان|علوی‌ها]]، استفاده از امام برای مشروعیت بخشیدن به خلافت خود و راضی کردن اهل [[خراسان بزرگ|خراسان]]. در مقابل، برخی معتقدند [[فضل بن سهل|فضل بن سَهل]] نقشه ولیعهدی امام را طراحی کرد تا به وسیله آن به پادشاهی [[ایران]] برسد. با این حال می‌گویند امام(ع) توانست با سیاست‌ها و فعالیت‌های خود، آنان را از دست‌یابی به اهدافشان ناکام گذارد.


به دستور مأمون، امام رضا در آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] از [[مدینه]] به خراسان حرکت داده شد. مأمون مسیر حرکت را به صورتی انتخاب کرد که از شهرهای شیعه‌نشین نباشد. امام رضا در مسیر حرکت، [[حدیث سلسلةالذهب|حدیث سِلْسِلَةُ الذَّهَب]] را در [[نیشابور]] بیان کرد. مأمون در [[رمضان]] سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ق]]، مراسم ولایتعهدی امام را برگزار کرد. بدین ترتیب، مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند. از آن پس، به دستور مأمون، [[خطبه|خطبه‌ها]] را به نام امام خواندند و به نامش سکه زدند.
به دستور مأمون، امام رضا در آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] از [[مدینه]] به خراسان حرکت داده شد. مأمون [[مسیر حرکت امام رضا از مدینه به مرو|مسیر حرکت]] را به صورتی انتخاب کرد که از شهرهای شیعه‌نشین نباشد. امام رضا در مسیر حرکت، [[حدیث سلسلةالذهب|حدیث سِلْسِلَةُ الذَّهَب]] را در [[نیشابور]] بیان کرد. مأمون در [[رمضان]] سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ق]]، مراسم ولایتعهدی امام را برگزار کرد. بدین ترتیب، مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند. از آن پس، به دستور مأمون، [[خطبه|خطبه‌ها]] را به نام امام خواندند و به نامش سکه زدند.


با اعلام ولایتعهدی امام، افرادی مانند علی بن ابی‌عمران، ابویونس و حاکم [[بصره]] به مخالفت برخاستند. مردم [[بغداد]] هم که از کم شدن نفوذشان در حکومت بیم داشتند، دست به شورش زدند و با ابراهیم بن مهدی بیعت کردند. به گزارش منابع شیعی، امام رضا(ع) توانست از موقعیت پیش‌آمده به نفع شیعه استفاده کند. او بسیاری از معارف [[اهل‌بیت(ع)]] را برای عموم مردم بیان کرد و با سران مذاهب مختلف به مناظره نشست. به گفته برخی پژوهشگران با ولایتعهدی امام رضا، زمینه شیعه شدن ایرانی‌ها فراهم شد.
با اعلام ولایتعهدی امام، افرادی مانند علی بن ابی‌عمران، ابویونس و حاکم [[بصره]] به مخالفت برخاستند. مردم [[بغداد]] هم که از کم شدن نفوذشان در حکومت بیم داشتند، دست به شورش زدند و با ابراهیم بن مهدی بیعت کردند. به گزارش منابع شیعی، امام رضا(ع) توانست از موقعیت پیش‌آمده به نفع شیعه استفاده کند. او بسیاری از معارف [[اهل‌بیت(ع)]] را برای عموم مردم بیان کرد و با سران مذاهب مختلف به مناظره نشست. به گفته برخی پژوهشگران با ولایتعهدی امام رضا، زمینه شیعه‌شدن ایرانی‌ها فراهم شد.


== اهمیت ولایتعهدی امام رضا در اسلام ==
==اهمیت ولایتعهدی امام رضا در اسلام==
ماجرای ولایتعهدی امام رضا یکی از مسائل بحث‌برانگیز در تاریخ اسلام است<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۱.</ref> که هم از نظر سیاسی و هم از نظر [[کلام امامیه|کلامی]] (منافات داشتن پذیرش ولایتعهدی با [[عصمت امامان|عصمت امام]])<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیا(ع)، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۹؛ شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۲۰۶.</ref> اهمیت دارد.<ref>باغستانی، «الرضا، امام (ولایتعهدی)»، ص۸۳.</ref> دوران ولایتعهدی امام رضا را مهم‌ترین دوران زندگی سیاسی او دانسته‌اند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۴۳۰؛ افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref>
ماجرای ولایتعهدی امام رضا یکی از مسائل بحث‌برانگیز در تاریخ اسلام است<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۱.</ref> که هم از نظر سیاسی و هم از نظر [[کلام امامیه|کلامی]] (منافات‌داشتن پذیرش ولایتعهدی با [[عصمت امامان|عصمت امام]])<ref>سیدمرتضی، تنزیه الانبیا(ع)، ۱۳۷۷ش، ص۱۷۹؛ شیخ طوسی، تلخیص الشافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۲۰۶.</ref> اهمیت دارد.<ref>باغستانی، «الرضا، امام (ولایتعهدی)»، ص۸۳.</ref> دوران ولایتعهدی امام رضا را مهم‌ترین دوران زندگی سیاسی او دانسته‌اند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه(ع)، ۱۳۸۱ش، ص۴۳۰؛ افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref>


به نظر برخی محققان، [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] در دوران حساس خلافت [[مأمون عباسی|مأمون]]، با پذیرش ولایتعهدی و انجام فعالیت‌هایی در آن هنگام، توانست به صورت غیرمستقیم مسیر جامعه را هدایت کند؛ چراکه در آن دوران، [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]] اوضاع نابسامانی داشت و قیام‌های متعدد [[علویان]] و وجود برخی فرقه‌های ضاله زمینه انحطاط جامعه را فراهم کرده بود.<ref>اکبری، و براتی، «نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی»، ص۴۵.</ref>
به نظر برخی محققان، [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] در دوران حساس خلافت [[مأمون عباسی|مأمون]]، با پذیرش ولایتعهدی و انجام فعالیت‌هایی در آن هنگام، توانست به صورت غیرمستقیم مسیر جامعه را هدایت کند؛ چراکه در آن دوران، [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]] اوضاع نابسامانی داشت و قیام‌های متعدد [[علویان]] و وجود برخی فرقه‌های ضاله زمینه انحطاط جامعه را فراهم کرده بود.<ref>اکبری، و براتی، «نقش امام رضا(ع) در وحدت دینی و انسجام اسلامی در عصر عباسی»، ص۴۵.</ref>


== پیشنهاد ولایتعهدی ==
==پیشنهاد ولایتعهدی==
به گفته [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] در [[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]] و [[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|کتاب عیون اخبار الرضا(ع)]]، ولایتعهدی امام رضا به خواست مأمون انجام شد؛ چراکه او قسم خورده بود هنگامی که بر برادرش [[امین عباسی|امین]] پیروز شود، [[خلافت]] را به امام رضا بسپارد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۴۵۴؛ شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۶.</ref> با کشته شدن امین و به خلافت رسیدن مأمون، [[فضل بن سهل]] وزیر مأمون، عهد او با خدا را یادآوری کرد و مأمون اقدامات لازم برای آن کار را انجام داد.<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۹۰.</ref>
به گفته [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] در [[مقاتل الطالبیین (کتاب)|مقاتل الطالبیین]] و [[شیخ صدوق]] در [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|کتاب عیون اخبار الرضا(ع)]]، ولایتعهدی امام رضا به خواست مأمون انجام شد؛ چراکه او قسم خورده بود هنگامی که بر برادرش [[امین عباسی|امین]] پیروز شود، [[خلافت]] را به امام رضا بسپارد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دار المعرفه، ص۴۵۴؛ شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۶.</ref> با کشته شدن امین و به خلافت رسیدن مأمون، [[فضل بن سهل]] وزیر مأمون، عهد او با خدا را یادآوری کرد و مأمون اقدامات لازم برای آن کار را انجام داد.<ref>بیهقی، تاریخ بیهقی، ۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۹۰.</ref>


در مقابل، برخی بر این باورند که پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا از سوی فضل بن سهل مطرح شده است.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۵؛ الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> گفته شده فضل با این کار می‌خواست پس از امام، خود به پادشاهی [[ایران]] برسد.<ref>جهشیاری، الوزراء و الکتاب، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۳.</ref> مأمور شدن [[رجاء بن ابی‌ضحاک|رجاء بن ابی‌ضحّاک]] از خویشاوندان فضل بن سهل برای انتقال امام رضا از [[مدینه]] تا [[مرو]]، هشدار برخی سیاستمداران به مأمون در خصوص نقشه سهل و گزارش‌های تاریخی دیگر از شواهد این مدعا دانسته شده است.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref>
در مقابل، برخی بر این باورند که پیشنهاد ولایتعهدی امام رضا از سوی فضل بن سهل مطرح شده است.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۶۵؛ الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> گفته شده فضل با این کار می‌خواست پس از امام، خود به پادشاهی [[ایران]] برسد.<ref>جهشیاری، الوزراء و الکتاب، ۱۴۰۸ق، ص۲۰۳.</ref> مأمور شدن [[رجاء بن ابی‌ضحاک|رجاء بن ابی‌ضحّاک]] از خویشاوندان فضل بن سهل برای انتقال امام رضا از [[مدینه]] به [[مرو]]، هشدار برخی سیاستمداران به مأمون در خصوص نقشه سهل و گزارش‌های تاریخی دیگر از شواهد این مدعا دانسته شده است.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref>


== اهداف ==
==اهداف==
برخی مستشرقان و بعضی از نویسندگان شیعه مانند [[سید حسن امین|حسن امین]]، نویسنده و مورخ لبنانی، بر این باورند که مأمون در ولیعهد کردن امام، صداقت داشته و آن کار را خالصانه انجام داده است.<ref>فوزی، بحوث فی التاریخ العباسی، ۱۹۷۷م، ص۱۳۵؛ امین، الرضا و المأمون و ولایة العهد، ۱۹۹۵م، ص۱۲۳-۱۲۶.</ref> اما محققان بسیاری معتقدند مأمون با ولیعهد کردن امام در پی اهداف زیر بوده است:  
برخی مستشرقان و بعضی از نویسندگان شیعه مانند [[سید حسن امین|حسن امین]]، نویسنده لبنانی، بر این باورند که مأمون در ولیعهد کردن امام، صداقت داشته و آن کار را خالصانه انجام داده است.<ref>فوزی، بحوث فی التاریخ العباسی، ۱۹۷۷م، ص۱۳۵؛ امین، الرضا و المأمون و ولایة العهد، ۱۹۹۵م، ص۱۲۳-۱۲۶.</ref> اما محققان بسیاری معتقدند مأمون با ولیعهد کردن امام در پی اهداف زیر بوده است:  
* ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او: مأمون که از فعالیت‌های امام در [[مدینه]] بیمناک بود، با دعوت امام به مرو و ولیعهد کردن او می‌خواست از خطر او برای حکومتش آسوده شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref>
*ایمن شدن از خطر امام و زیر نظر گرفتن او: مأمون که از فعالیت‌های امام در [[مدینه]] بیمناک بود، با دعوت امام به مرو و ولیعهد کردن او می‌خواست از خطر او برای حکومتش آسوده شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref>
* خاموش کردن انقلاب علویان: مأمون با ولیعهد کردن امام توانست انقلاب‌های [[علویان]] را ساکت کند؛ به‌گونه‌ای که بعد از ولیعهد شدن امام، هیچ انقلابی (مگر حرکتی که در [[یمن]] شکل گرفت و به زودی خاموش شد) از علوی‌ها رخ نداد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref>
*خاموش کردن انقلاب علویان: مأمون با ولیعهد کردن امام توانست انقلاب‌های [[علویان]] را ساکت کند؛ به‌گونه‌ای که بعد از ولیعهد شدن امام، هیچ انقلابی (مگر حرکتی که در [[یمن]] شکل گرفت و به زودی خاموش شد) از علوی‌ها رخ نداد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref>
* بدبین کردن شیعیان به امام: مطابق روایتی که از [[اباصلت هروی|اباصَلت]] (از یاران امام رضا) نقل شده، مأمون می‌خواست با ولیعهد کردن امام، او را فردی طالب دنیا معرفی کند تا از منزلت او نزد شیعیان بکاهد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۳۹.</ref>
*بدبین کردن شیعیان به امام: مطابق روایتی که از [[اباصلت هروی|اباصَلْت]] (از یاران امام رضا) نقل شده، مأمون می‌خواست با ولیعهد کردن امام، او را فردی طالب دنیا معرفی کند تا از منزلت او نزد شیعیان بکاهد.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۳۹.</ref>
* استفاده از امام برای مشروعیت دادن به خلافت مأمون: مأمون که می‌دانست امام رضا در مدینه مردم را به سوی خود دعوت می‌کند، با ولیعهد کردن امام می‌خواست دعوت‌های امام را وسیله‌ای برای مشروعیت [[خلافت]] خود قرار دهد تا ضمن حقانیت امام، خلافت خودش نیز مشروع دانسته شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref>
*استفاده از امام برای مشروعیت دادن به خلافت مأمون: مأمون که می‌دانست امام رضا در مدینه مردم را به سوی خود دعوت می‌کند، با ولیعهد کردن امام می‌خواست دعوت‌های امام را وسیله‌ای برای مشروعیت [[خلافت]] خود قرار دهد تا ضمن حقانیت امام، خلافت خودش نیز مشروع دانسته شود.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref>
* راضی کردن اهل خراسان: خراسانی‌ها که بعد از تأیید [[بنی‌عباس|خلافت بنی‌عباس]]، از ستم آنها سرخورده شده بودند، به امام رضا روی آورده بودند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> به همین دلیل مأمون با ولیعهد کردن امام رضا، در صدد راضی کردن آنها بود.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳.</ref>
*راضی کردن اهل خراسان: خراسانی‌ها که بعد از تأیید [[بنی‌عباس|خلافت بنی‌عباس]]، از ستم آنها سرخورده شده بودند، به امام رضا روی آورده بودند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۲.</ref> مأمون با ولیعهد کردن امام رضا، در صدد راضی کردن آنها بود.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳.</ref>
* شناسایی عوامل اصلی [[شیعه]]: شیعیان که همیشه به صورت مخفی زندگی می‌کردند، با ولیعهد شدن امام از زندگانی مخفیانه دست می‌کشیدند و در نتیجه از سوی حکومت بنی‌عباس شناسایی می‌شدند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref>
*شناسایی عوامل اصلی [[شیعه]]: شیعیان که همیشه به صورت مخفی زندگی می‌کردند، با ولیعهد شدن امام از زندگانی مخفیانه دست می‌کشیدند و در نتیجه از سوی حکومت بنی‌عباس شناسایی می‌شدند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۳.</ref>
* بیشتر شدن قدرت مأمون: بنی‌عباس همواره مأمون را به این دلیل که مادرش کنیز قصر بود و تمام کارها را به فردی ایرانی (فضل بن سهل) سپرده بود، تحقیر می‌کردند. ازاین‌رو تصمیم گرفت با ولیعهد کردن شخصیت بزرگی چون [[امام رضا علیه‌السلام|علی بن موسی]]، جایگاه خود را تقویت کند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۲.</ref>
*بیشتر شدن قدرت مأمون: بنی‌عباس همواره مأمون را به این دلیل که مادرش کنیز قصر بود و تمام کارها را به فردی ایرانی (فضل بن سهل) سپرده بود، تحقیر می‌کردند. ازاین‌رو تصمیم گرفت با ولیعهد کردن شخصیت بزرگی چون [[امام رضا علیه‌السلام|علی بن موسی]]، جایگاه خود را تقویت کند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا(ع)، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۸۲.</ref>
برخی نویسندگان اهداف دیگری را نیز برای این اقدام مأمون ذکر کرده‌اند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۴-۲۶۰.</ref> [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، تاریخ‌پژوه شیعه معتقد است با توجه به مشکلاتی که مأمون در حکومت با آنها روبه‌رو بود، انتخاب امام به ولیعهدی بر نبوغ سیاسی و آگاهی وی از مشکلات حکومت دلالت دارد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۷.</ref> با این حال، می گویند امام رضا(ع) با سیاست‌ها و موضع‌گیری‌هایش، مأمون را از دست‌یابی به اهدافش ناکام گذاشت.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref>
برخی نویسندگان اهداف دیگری را نیز برای این اقدام مأمون ذکر کرده‌اند.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۵۴-۲۶۰.</ref> [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، تاریخ‌پژوه شیعه معتقد است با توجه به مشکلاتی که مأمون در حکومت با آنها روبه‌رو بود، انتخاب امام به ولیعهدی بر نبوغ سیاسی و آگاهی وی از مشکلات حکومت دلالت دارد.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۰۷.</ref> با این حال، می گویند امام رضا(ع) با سیاست‌ها و موضع‌گیری‌هایش، مأمون را از دست‌یابی به اهدافش ناکام گذاشت.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش، ص۱۰۴.</ref>
به اعتقاد برخی از کارشناسان تاریخ اسلام اهداف حکومت مأمون از ولایتعهدی امام رضا(ع) عبارتند از:۱- تبدیل صحنه‌ی مبارزات حادِّ انقلابی شیعیان به عرصه‌ی فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر.۲-تخطئه مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه بودن خلافت‌های اموی و عباسی و مشروعیت دادن به این خلافت‌ها. ۳- کنترل امام رضا(ع) (که همواره یک کانون معارضه و مبارزه بود) و نیز همه سران و گردنکشان و سلحشوران علوی را در سیطره خود.۴-قرار دادن امام را( که یک عنصر مردمی و قبله امیدها و مرجع سئوالها و شِکوِه‌ها بود) در محاصره مأموران حکومت و زدودن تدریجی رنگ مردمی بودن را از او و فاصله افکندن میان او و  مردم و سپس میان او و عواطف و محبتهای مردم.۵-  کسب  وجهه و حیثیت معنوی  با این توجیه که در دنیای آن روز همه مأمون را بر این‌که فرزندی از پیغمبر و شخصیت مقدس و معنوی را به ولیعهدی خود برگزیده و برادران و فرزندان خود را از این امتیاز محروم ساخته است ستایش کنند.۶- تلاش برای تبدیل کردن  امام به یک توجیه‌گر دستگاه خلافت و بدیهی است  اگر امام با آن جایگاه منحصر به فردش نقش توجیه حوادث را در دستگاه حکومت برعهده می‌گرفت هیچ نغمه‌ی مخالفی نمی‌توانست خدشه‌ای بر حیثیت آن دستگاه وارد سازد.<ref>https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=8311
==رویکرد امام رضا==
</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =[[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت الله خامنه‌ای]] :{{سخ}}
در تمام دوران صد و چهل ساله‌ی میان حادثه‌ی عاشورا و ولایت‌عهدی امام هشتم جریان وابسته به امامان اهل بیت - یعنی [[شیعه|شیعیان]] - همیشه بزرگترین و خطرناکترین دشمن دستگاههای خلافت به حساب می‌آمد. در این مدت بارها زمینه‌های آماده‌ای پیش آمد و مبارزات تشیع که باید آن را نهضت علوی نام داد به پیروزیهای بزرگی نزدیک گردید، اما هر بار موانعی بر سر راه پیروزی نهائی پدید می‌آمد... سال ولایت عهدی آن حضرت، یکی از پربرکت‌ترین سالهای تاریخ تشیع شد و نفس تازه‌ای در مبارزات علویان دمیده شد. و این همه به برکت تدبیر الهی امام هشتم و شیوه‌ی حکیمانه‌ای بود که آن امام معصوم در این آزمایش بزرگ از خویشتن نشان داد.| منبع =* '''منبع''': https://farsi.khamenei.ir/message-content?id=8311= چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
 
== رویکرد امام رضا ==
به گفته سید جعفر مرتضی عاملی، گزارش‌هایی که بر رضایت نداشتن امام به ولایتعهدی دلالت دارد، [[تواتر|متواتر]] است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۶ق، ص۲۸۶.</ref> مطابق آنچه در [[مناقب آل ابی‌طالب (کتاب)|کتاب مناقب]] ذکر شده،‌ [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] از بی‌نتیجه بودن ولایتعهدی خود خبر داده است.<ref>ابن‌شهر‌آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref> بر اساس این گزارش، پس از پذیرش ولایتعهدی، امام در حضور [[مأمون عباسی|مأمون]] و فضل بن سهل، سندی را بر ولایتعهدی خود نوشت و از جمله مسائلی که در آن بیان کرد، این بود که [[جفر|جَفْر]] و [[کتاب علی(ع)|جامعه]] برخلاف ولایتعهدی‌اش دلالت دارند.<ref>ابن‌شهر‌آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref>
به گفته سید جعفر مرتضی عاملی، گزارش‌هایی که بر رضایت نداشتن امام به ولایتعهدی دلالت دارد، [[تواتر|متواتر]] است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۱۶ق، ص۲۸۶.</ref> مطابق آنچه در [[مناقب آل ابی‌طالب (کتاب)|کتاب مناقب]] ذکر شده،‌ [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] از بی‌نتیجه بودن ولایتعهدی خود خبر داده است.<ref>ابن‌شهر‌آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref> بر اساس این گزارش، پس از پذیرش ولایتعهدی، امام در حضور [[مأمون عباسی|مأمون]] و فضل بن سهل، سندی را بر ولایتعهدی خود نوشت و از جمله مسائلی که در آن بیان کرد، این بود که [[جفر|جَفْر]] و [[کتاب علی(ع)|جامعه]] برخلاف ولایتعهدی‌اش دلالت دارند.<ref>ابن‌شهر‌آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۵.</ref>


خط ۴۳: خط ۳۸:
امام رضا(ع) برای ناکام گذاشتن مأمون در طرح ولایتعهدی او، در موقعیت‌های مختلفی با آن مقابله کرد.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> از جمله کارهای امام می‌توان به این موارد اشاره کرد: دستور امام به گریه کردن خانواده هنگام خداحافظی‌اش در مدینه،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۱.</ref> وداع با قبر پیامبر،<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> دخالت نکردن در هیچ کار حکومتی، تبدیل کردن مرکز حکومت به پایگاه تبلیغ [[شیعه]] و مناظره کردن با سران ادیان و مذاهب مختلف.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۳-۱۰۶.</ref>
امام رضا(ع) برای ناکام گذاشتن مأمون در طرح ولایتعهدی او، در موقعیت‌های مختلفی با آن مقابله کرد.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> از جمله کارهای امام می‌توان به این موارد اشاره کرد: دستور امام به گریه کردن خانواده هنگام خداحافظی‌اش در مدینه،<ref>مسعودی، اثبات الوصیه، ۱۴۲۶ق، ص۲۱۱.</ref> وداع با قبر پیامبر،<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> دخالت نکردن در هیچ کار حکومتی، تبدیل کردن مرکز حکومت به پایگاه تبلیغ [[شیعه]] و مناظره کردن با سران ادیان و مذاهب مختلف.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش، ص۱۰۳-۱۰۶.</ref>


== حرکت امام از مدینه به مرو ==
==حرکت امام از مدینه به مرو==
{{مسیر حرکت امام رضا}}
{{مسیر حرکت امام رضا}}
به‌گزارش [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]]، به دستور مأمون، [[رجاء بن ابی‌ضحاک|رجاء بن ابی‌ضَحّاک]] (خویشاوند [[فضل بن سهل]]) مأمور شد امام رضا(ع) را از [[مدینه]] به [[خراسان بزرگ|خراسان]] آورد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> البته به باور [[شیخ مفید]]، فرستاده مأمون [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی جَلودی]] بوده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۹.</ref> مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعه‌نشین عبور نکند؛ زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام می‌ترسید.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> او به طور خاص دستور داد امام را از مسیر [[کوفه]] نبرند؛ بلکه از راه [[بصره]] و [[خوزستان]] و [[فارس]]، به [[نیشابور]] منتقل کنند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> مسیر حرکت، طبق کتاب [[اطلس شیعه (کتاب)|اطلس شیعه]]، چنین بوده است: [[مدینه]]، [[نقره]]، [[هوسجه]]، [[نباج]]، [[حفر ابوموسی]]، [[بصره]]، [[اهواز]]، [[بهبهان|بِهبهان]]، [[اصطخر]]، [[ابرقوه]]، [[ده‌شیر]] (فراشاه)، [[یزد]]، [[خرانق]]، [[رباط پشت بام]]، [[نیشابور]]، [[قدمگاه]]، [[ده‌سرخ]]، [[طوس]]، [[سرخس]]، [[مرو|مَرْو]].<ref>جعفریان، اطلس الشیعه، ۲۰۱۵م، ص۱۰۲.</ref> گفته شده زمان حرکت امام آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] بوده است.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۸۷؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۹۵.</ref> می‌گویند مهم‌ترین و مستندترین حادثه در طول مسیر، در [[نیشابور]] اتفاق افتاد که امام رضا(ع) در آنجا [[حدیث]] معروف به [[حدیث سلسلةالذهب|سِلسِلَةُ الذَّهَب]] را ایراد کرد.<ref>فضل‌الله، تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.</ref>
به‌گزارش [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|تاریخ یعقوبی]]، به دستور مأمون، [[رجاء بن ابی‌ضحاک|رجاء بن ابی‌ضَحّاک]] (خویشاوند [[فضل بن سهل]]) مأمور شد امام رضا(ع) را از [[مدینه]] به [[خراسان بزرگ|خراسان]] آورد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> البته به باور [[شیخ مفید]]، فرستاده مأمون [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی جَلودی]] بوده است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۹.</ref> مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعه‌نشین عبور نکند؛ زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام می‌ترسید.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> او به طور خاص دستور داد امام را از مسیر [[کوفه]] نبرند؛ بلکه از راه [[بصره]] و [[خوزستان]] و [[فارس]]، به [[نیشابور]] منتقل کنند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۱ش، ج۱۸، ص۱۲۴.</ref> مسیر حرکت، طبق کتاب [[اطلس شیعه (کتاب)|اطلس شیعه]]، چنین بوده است: [[مدینه]]، [[نقره]]، [[هوسجه]]، [[نباج]]، [[حفر ابوموسی]]، [[بصره]]، [[اهواز]]، [[بهبهان|بِهبهان]]، [[اصطخر]]، [[ابرقوه]]، [[ده‌شیر]] (فراشاه)، [[یزد]]، [[خرانق]]، [[رباط پشت بام]]، [[نیشابور]]، [[قدمگاه]]، [[ده‌سرخ]]، [[طوس]]، [[سرخس]]، [[مرو|مَرْو]].<ref>جعفریان، اطلس الشیعه، ۲۰۱۵م، ص۱۰۲.</ref> گفته شده زمان حرکت امام آخر [[سال ۲۰۰ هجری قمری|سال ۲۰۰ق]] بوده است.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۸۷؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۹۵.</ref> می‌گویند مهم‌ترین و مستندترین حادثه در طول مسیر، در [[نیشابور]] اتفاق افتاد که امام رضا(ع) در آنجا [[حدیث]] معروف به [[حدیث سلسلةالذهب|سِلسِلَةُ الذَّهَب]] را ایراد کرد.<ref>فضل‌الله، تحلیلی از زندگانی امام رضا، ۱۳۷۷ش، ص۱۳۳.</ref>


== مراسم ولایتعهدی ==
==مراسم ولایتعهدی==
[[پرونده:سکه ولایتعهدی امام رضا.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|<small>سکه ولایتعهدی [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] که به دستور [[مأمون]] ضرب شد. بر روی سکه عبارت زیر به [[خط کوفی]] درج شده است:</small> «لله، محمدرسول الله، المأمون خلیفة الله، مما أمر به الأمیر الرضا ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن علی بن ابی طالب، ذوالریاستین.]]
[[پرونده:سکه ولایتعهدی امام رضا.jpg|250px|بندانگشتی|چپ|<small>سکه ولایتعهدی [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] که به دستور [[مأمون]] ضرب شد. بر روی سکه عبارت زیر به [[خط کوفی]] درج شده است:</small> «لله، محمدرسول الله، المأمون خلیفة الله، مما أمر به الأمیر الرضا ولی عهد المسلمین علی بن موسی بن علی بن ابی طالب، ذوالریاستین.]]
مأمون دوشنبه [[۷ رمضان|هفتم]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> یا پنجم<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۴۵.</ref> یا دوم رمضانِ<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۵۴.</ref> [[سال ۲۰۱ هجری قمری]] از مردم، برای ولیعهدی امام رضا(ع) بیعت گرفت و مردم را به جای لباس سیاه که نشانه [[بنی‌عباس|عباسیان]] بود<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> سبزپوش کرد (رنگ سبز نماد [[علویان|علوی‌ها]] بود)<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> و فرمان آن را به نواحی مختلف نوشت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref>
مأمون دوشنبه [[۷ رمضان|هفتم]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> یا پنجم<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۴۵.</ref> یا دوم رمضانِ<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۵۵۴.</ref> [[سال ۲۰۱ هجری قمری]] از مردم، برای ولیعهدی امام رضا(ع) بیعت گرفت و مردم را به جای لباس سیاه که نشانه [[بنی‌عباس|عباسیان]] بود<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> سبزپوش کرد (رنگ سبز نماد [[علویان|علوی‌ها]] بود)<ref>عرفان منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام رضا، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۸.</ref> و فرمان آن را به نواحی مختلف نوشت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref>
خط ۵۷: خط ۵۲:
حکم ولایتعهدی امام، به خط مأمون، در سندی نوشته شد و امام نیز در پشت آن سند، مطالبی نوشت.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref> [[علی بن عیسی اربلی|علی بن عیسی اِربِلی]]، مؤلف [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کتاب کَشْفُ الغُمّه]] در سال ۶۷۰ق آن عهدنامه را با خط مأمون و امام دیده و آن را در کتاب خود، کشف الغمه ثبت کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref>
حکم ولایتعهدی امام، به خط مأمون، در سندی نوشته شد و امام نیز در پشت آن سند، مطالبی نوشت.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref> [[علی بن عیسی اربلی|علی بن عیسی اِربِلی]]، مؤلف [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کتاب کَشْفُ الغُمّه]] در سال ۶۷۰ق آن عهدنامه را با خط مأمون و امام دیده و آن را در کتاب خود، کشف الغمه ثبت کرده است.<ref>اربلی، کشف الغمه، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۳۳.</ref>


== مخالفان ولایتعهدی امام رضا ==
==مخالفان ولایتعهدی امام رضا==
به گزارش [[احمد بن ابی‌یعقوب|یعقوبی]]، [[اسماعیل بن جعفر بن سلیمان]] که از سوی مأمون حاکم [[بصره]] شده بود، از بیعت با امام رضا(ع) سر باز زد و مأمون، [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی بن یزید جَلودی]] را به سوی او روانه کرد و او از بصره گریخت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸-۴۴۹.</ref> او نوشته است عیسی بن یزید جلودی، از طرف مأمون، مأمور رساندن فرمان بیعت به [[مکه]] بود.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> وی با پارچه‌های سبز وارد مکه شد و از مردم برای امام رضا(ع) بیعت گرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> [[شیخ صدوق]] گزارش کرده که عیسی جلودی، بعد‌ها از مخالفان سرسخت ولایتعهدی امام رضا(ع) شد و مأمون او را به‌دلیل بیعت‌نکردن با امام رضا(ع) به زندان انداخت.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> علی بن ابی‌عمران و ابویونس از دیگران مخالفان ولایتعهدی امام رضا شمرده شده‌اند.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref>
به گزارش [[احمد بن ابی‌یعقوب|یعقوبی]]، [[اسماعیل بن جعفر بن سلیمان]] که از سوی مأمون حاکم [[بصره]] شده بود، از بیعت با امام رضا(ع) سر باز زد و مأمون، [[عیسی بن یزید جلودی|عیسی بن یزید جَلودی]] را به سوی او روانه کرد و او از بصره گریخت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۸-۴۴۹.</ref> او نوشته است عیسی بن یزید جلودی، از طرف مأمون، مأمور رساندن فرمان بیعت به [[مکه]] بود.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> وی با پارچه‌های سبز وارد مکه شد و از مردم برای امام رضا(ع) بیعت گرفت.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۴۹.</ref> [[شیخ صدوق]] گزارش کرده که عیسی جلودی، بعد‌ها از مخالفان سرسخت ولایتعهدی امام رضا(ع) شد و مأمون او را به‌دلیل بیعت‌نکردن با امام رضا(ع) به زندان انداخت.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> علی بن ابی‌عمران و ابویونس از دیگران مخالفان ولایتعهدی امام رضا شمرده شده‌اند.<ref>شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref>


== پیامدها ==
==پیامدها==
برخی از پیامدهای ولایتعهدی امام رضا چنین بیان شده است:
برخی از پیامدهای ولایتعهدی امام رضا چنین بیان شده است:
* شورش مردم [[بغداد]]: مردم بغداد که می‌ترسیدند نفوذشان در حکومت کم‌رنگ شود، ولایتعهدی امام رضا را نپذیرفتند و حاکم مأمون را از بغداد بیرون کردند و به بیعت ابراهیم بن مهدی درآمدند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۵۰.</ref>
*شورش مردم [[بغداد]]: مردم بغداد که می‌ترسیدند نفوذشان در حکومت کم‌رنگ شود، ولایتعهدی امام رضا را نپذیرفتند و حاکم مأمون را از بغداد بیرون کردند و به بیعت ابراهیم بن مهدی درآمدند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۴۵۰.</ref>
* بیعت برخی [[علویان|علوی‌ها]] با مأمون: اگرچه ولایتعهدی امام رضا، همه [[شیعه|شیعیان]] را به مأمون نزدیک نکرد، برخی از شیعیان از مأمون راضی شدند و با او بیعت کردند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>
*بیعت برخی [[علویان|علوی‌ها]] با مأمون: اگرچه ولایتعهدی امام رضا، همه [[شیعه|شیعیان]] را به مأمون نزدیک نکرد، برخی از شیعیان از مأمون راضی شدند و با او بیعت کردند.<ref>الدوری، العصر العباسی الاول، ۱۹۹۷م، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>
* بهره‌برداری امام از ولایتعهدی: هرچند امام رضا ولیعهدی مأمون را با اکراه پذیرفت، توانست با استفاده از این منصب، معارف بسیاری را که تنها به یاران و شیعیان گفته می‌شد، به صورت علنی برای همگان بیان کند و با دانشمندان مذاهب مختلف مناظره کند.<ref>رفیعی، زندگانی امام رضا(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref>
*بهره‌برداری امام از ولایتعهدی: هرچند امام رضا ولیعهدی مأمون را با اکراه پذیرفت، توانست با استفاده از این منصب، معارف بسیاری را که تنها به یاران و شیعیان گفته می‌شد، به صورت علنی برای همگان بیان کند و با دانشمندان مذاهب مختلف مناظره کند.<ref>رفیعی، زندگانی امام رضا(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref>
* زمینه‌سازی تشیع در [[ایران]]: به گفته [[سید علی‌اکبر قرشی]] نویسنده [[تفسیر احسن الحدیث (کتاب)|تفسیر اَحسنُ الْحدیث]] ولایتعهدی امام رضا زمینه شیعه‌شدن ایرانی‌ها را فراهم ساخت؛ چراکه با بودن امام رضا در ایران، سادات علوی به ایران آمدند و مکتب شیعه را ترویج کردند.<ref>قرشی، خاندان وحی، ۱۳۸۶ش، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref>
*زمینه‌سازی تشیع در [[ایران]]: به گفته [[سید علی‌اکبر قرشی]] نویسنده [[تفسیر احسن الحدیث (کتاب)|تفسیر اَحسنُ الْحدیث]] ولایتعهدی امام رضا زمینه شیعه‌شدن ایرانی‌ها را فراهم ساخت؛ چراکه با بودن امام رضا در ایران، سادات علوی به ایران آمدند و مکتب شیعه را ترویج کردند.<ref>قرشی، خاندان وحی، ۱۳۸۶ش، ص۵۸۵-۵۸۶.</ref>


== تک‌نگاری‌ها ==
==تک‌نگاری‌ها==
[[پرونده:ولایتعهدی.jpg|200px|بندانگشتی|کتاب «امام رضا(ع) مأمون و موضوع ولایتعهدی» به قلم سید غنی افتخاری]]
[[پرونده:ولایتعهدی.jpg|200px|بندانگشتی|کتاب «امام رضا(ع) مأمون و موضوع ولایتعهدی» به قلم سید غنی افتخاری]]
درباره ولایتعهدی امام رضا(ع) کتاب‌های مستقلی نگارش شده که برخی به این شرح است:
درباره ولایتعهدی امام رضا(ع) کتاب‌های مستقلی نگارش شده که برخی به این شرح است:
* امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، تألیف سید غنی افتخاری: نویسنده در این اثر، علاوه بر بررسی دوران ولایتعهدی امام رضا، اوضاع سیاسی‌اجتماعی دوران خلافت بنی‌عباس (پیش از مأمون) را نیز بررسی کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref> این کتاب را انتشارات به‌نشر در سال ۱۳۹۸ش در ۱۵۲ صفحه منتشر کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref>
*امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، تألیف سید غنی افتخاری: نویسنده در این اثر، علاوه بر بررسی دوران ولایتعهدی امام رضا، اوضاع سیاسی‌اجتماعی دوران خلافت بنی‌عباس (پیش از مأمون) را نیز بررسی کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref> این کتاب را انتشارات به‌نشر در سال ۱۳۹۸ش در ۱۵۲ صفحه منتشر کرده است.<ref>افتخاری، امام رضا(ع)، مأمون و موضوع ولایتعهدی، ۱۳۹۸ش.</ref>
* ولایتعهدی امام رضا(ع)، نوشته محمد مرتضوی: مؤلف در این اثر می‌کوشد اهداف پنهانی مأمون از ولایتعهدی امام رضا و عکس‌العمل امام در رویارویی با این رویداد را با استناد به مدارک تاریخی بیان کند.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۹.</ref> چاپ دوم این کتاب در سال ۱۳۸۶ش به کوشش بنیاد پژوهش‌های اسلامی در ۱۲۷ صفحه منتشر شده است.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش.</ref>
*ولایتعهدی امام رضا(ع)، نوشته محمد مرتضوی: مؤلف در این اثر می‌کوشد اهداف پنهانی مأمون از ولایتعهدی امام رضا و عکس‌العمل امام در رویارویی با این رویداد را با استناد به مدارک تاریخی بیان کند.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش، ص۹.</ref> چاپ دوم این کتاب در سال ۱۳۸۶ش به کوشش بنیاد پژوهش‌های اسلامی در ۱۲۷ صفحه منتشر شده است.<ref>مرتضوی، ولایتعهدی امام رضا(ع)، ۱۳۸۶ش.</ref>
* نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا(ع)، به قلم محمدعلی امینی: مباحث این کتاب در سه فصل و ۱۳۰ صفحه تنظیم شده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref> این اثر را انتشارات به‌نشر در سال ۱۳۹۵ش منتشر کرده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref>
*نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا(ع)، به قلم محمدعلی امینی: مباحث این کتاب در سه فصل و ۱۳۰ صفحه تنظیم شده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref> این اثر را انتشارات به‌نشر در سال ۱۳۹۵ش منتشر کرده است.<ref>امینی، نگاهی به زندگی و ولایتعهدی امام رضا، ۱۳۹۵ش.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش.
* اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۶۰ش.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۱:
{{پایان}}
{{پایان}}


== پیوند به بیرون ==
==پیوند به بیرون==
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1615653 بازتاب ولایتعهدی امام رضا(ع) در متون شیعی و سنی تا قرن پنجم هجری]
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1615653 بازتاب ولایتعهدی امام رضا(ع) در متون شیعی و سنی تا قرن پنجم هجری]
* [https://ensani.ir/file/download/article/1543661397-10168-10.pdf تحلیلی بر چرایی اصرار مأمون و انکار امام رضا(ع) در ماجرای ولایتعهدی]
*[https://ensani.ir/file/download/article/1543661397-10168-10.pdf تحلیلی بر چرایی اصرار مأمون و انکار امام رضا(ع) در ماجرای ولایتعهدی]


{{امام رضا}}
{{امام رضا}}