پرش به محتوا

بسم الله الرحمن الرحیم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:
[[محمدجواد مغنیه|محمدجواد مَغنیّه]] در تفسیر [[الکاشف]] گفته است «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم»، پس از [[شهادتین]]، شعار مسلمانان به شمار می‌رود و آنان گفتار و افعال خود را با گفتن آن آغاز می‌کنند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، دار الانوار، ج۱، ص۲۴.</ref> به‌گفتهٔ [[مرتضی مطهری]] نیز این جمله از مهم‌ترین شعارهای اسلام است و برای اینکه فراموش نشود، خوب است که مسلمانان در تابلوهای زیبا و ظریف آن را نوشته و بر روی دیوار خانه‌هایشان نصب کنند و در ابتدای کارهای خود با صدای بلند قرائت کنند.<ref>مطهری، پانزده گفتار، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref>
[[محمدجواد مغنیه|محمدجواد مَغنیّه]] در تفسیر [[الکاشف]] گفته است «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم»، پس از [[شهادتین]]، شعار مسلمانان به شمار می‌رود و آنان گفتار و افعال خود را با گفتن آن آغاز می‌کنند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، دار الانوار، ج۱، ص۲۴.</ref> به‌گفتهٔ [[مرتضی مطهری]] نیز این جمله از مهم‌ترین شعارهای اسلام است و برای اینکه فراموش نشود، خوب است که مسلمانان در تابلوهای زیبا و ظریف آن را نوشته و بر روی دیوار خانه‌هایشان نصب کنند و در ابتدای کارهای خود با صدای بلند قرائت کنند.<ref>مطهری، پانزده گفتار، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۲-۱۶۳.</ref>


گفته می‌شود یکی از امور رایج میان مردم مسلمان ایران این بود که برای تبرک جستن به نام خدا و ایمن شدن اهل خانه از بلاها، این عبارت را بر روی سنگ یا کاشی می‌نوشتند و بر سردرِ خانه‌ها نصب می‌کردند.<ref>موسوی آملی، [https://www.ensani.ir/fa/article/46398/سر-در-نوشته-های-قرآن «سر در نوشته‌های قرآن»]، سایت پرتال علوم اسلامی.</ref> به‌علت کاربرد بسیار «بسم‌الله» در آغاز کارها، این عبارت در زبان فارسی و فرهنگ عامه، گاهی به‌جای افعالی از قبیل «بفرمایید»، «بشتابید» و «شروع کنید» به کار می‌رود.<ref>معینی، فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۳-۱۵۵.</ref> همچنین در ابتدای پایان‌نامه و کتاب‌ها «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» یا ترجمه آن (به‌نام خداوند بخشنده مهربان) یا تعابیری مشابه آن نوشته می‌شود.<ref>[https://kalamesabz.com/ترتیب-پایان-نامه-نویسی/ «ترتیب پایان نامه نویسی»]، سایت کلام سبز.</ref>
گفته می‌شود یکی از امور رایج میان مردم مسلمانِ ایران این بود که برای تبرک‌جستن به نام خدا و ایمن شدن اهل خانه از بلاها، این عبارت را بر روی سنگ یا کاشی می‌نوشتند و بر سردرِ خانه‌ها نصب می‌کردند.<ref>موسوی آملی، [https://www.ensani.ir/fa/article/46398/سر-در-نوشته-های-قرآن «سر در نوشته‌های قرآن»]، سایت پرتال علوم اسلامی.</ref> به‌علت کاربرد بسیار «بسم‌الله» در آغاز کارها، این عبارت در زبان فارسی و فرهنگ عامه، گاهی به‌جای افعالی از قبیل «بفرمایید»، «بشتابید» و «شروع کنید» به کار می‌رود.<ref>معینی، فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۳-۱۵۵.</ref> همچنین در ابتدای پایان‌نامه و کتاب‌ها «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» یا ترجمهٔ آن (به‌نام خداوند بخشنده مهربان) یا تعابیری مشابه آن نوشته می‌شود.<ref>[https://kalamesabz.com/ترتیب-پایان-نامه-نویسی/ «ترتیب پایان نامه نویسی»]، سایت کلام سبز.</ref>


گفته می‌شود پیامبر(ص) نیز در ابتدای بعثت، همین عبارت را در ابتدای نامه‌ها و اموری نظیر آن به کار می‌برد<ref>قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعه الانشاء،  دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۴۸۰.</ref> تا اینکه آیه «[[آیه ۴۱ سوره هود|وَ قَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا]]»<ref>سوره هود، آیه ۴۱.</ref> نازل شد و او «بسم‌الله» به کار می‌برد و پس از نزول [[آیه ۱۱۰ سوره إسراء]]، «بسم الله الرحمن» می‌گفت؛ اما در نهایت، پس از نزول آیه «[[آیه ۳۰ سوره نمل|إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ]]»،<ref>سوره نمل، آیه ۳۰.</ref> «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم»را به‌طور کامل به کار برد.<ref>جصاص، احکام القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷.</ref> برخی بر این باورند که «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» اولین آیه‌ای است که به‌همراه آیات [[سوره علق]] بر پیامبر نازل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸.</ref>
گفته می‌شود [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نیز در ابتدای [[بعثت]]، همین عبارت را در ابتدای نامه‌ها و اموری نظیر آن به کار می‌برد<ref>قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعه الانشاء،  دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۴۸۰.</ref> تا اینکه آیه «[[آیه ۴۱ سوره هود|وَ قَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا]]»<ref>سوره هود، آیه ۴۱.</ref> نازل شد و او «بسم‌الله» به کار می‌برد و پس از نزول [[آیه ۱۱۰ سوره إسراء|آیه ۱۱۰ سوره اِسراء]]، «بسم الله الرحمن» می‌گفت؛ اما در نهایت، پس از نزول آیه «[[آیه ۳۰ سوره نمل|إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ]]»،<ref>سوره نمل، آیه ۳۰.</ref> «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم»را به‌طور کامل به کار برد.<ref>جصاص، احکام القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷.</ref> برخی بر این باورند که «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» اولین آیه‌ای است که به‌همراه آیات [[سوره علق|سورهٔ علق]] بر پیامبر نازل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸.</ref>


از بسم الله الرَّحمن الرَّحیم، با نام‌های «بَسمَله»<ref>برای نمونه نگاه کنید به هوشنگی، «بسمله»، ص۴۲۶.</ref> و «تَسمیه»<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱.</ref> یاد می‌شود.
از بسم الله الرَّحمن الرَّحیم، با نام‌های «بَسمَله»<ref>برای نمونه نگاه کنید به هوشنگی، «بسمله»، ص۴۲۶.</ref> و «تَسمیه»<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱.</ref> نیز یاد می‌شود.


==آغاز کار با نام خدا==
==آغاز کار با نام خدا==
خط ۴۰: خط ۴۰:


==معنای بسم‌الله==
==معنای بسم‌الله==
برخی از مفسران بر این نظرند که حرف «باء» در «بسم» به‌معنای «ابتدائیت» است؛ یعنی وقتی کسی می‌گوید «بسم الله»، معنایش این است که کارش را با نام خدا آغاز کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷؛ حکیم، تفسیر سورة الحمد، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> گروهی دیگر می‌گویند معنای خاصی از حرف «باء» مدنظر نیست؛ بلکه گفتن بسم‌الله صرفاً به انگیزهٔ یادآوری نام خدا و تبرک‌جستن به آن در آغاز سخن و انجام کارهاست.<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۹۵.</ref>
برخی از مفسران بر این نظرند که حرف باء در «بسم» به‌معنای «ابتدائیت» است؛ یعنی وقتی کسی می‌گوید «بسم‌الله»، معنایش این است که کارش را با نام خدا آغاز کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷؛ حکیم، تفسیر سورة الحمد، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۲-۱۵۳.</ref> گروهی دیگر می‌گویند معنای خاصی از حرف باء مدنظر نیست؛ بلکه گفتن بسم‌الله صرفاً به‌انگیزهٔ یادآوری نام خدا و تبرک‌جستن به آن در آغاز سخن و انجام کارهاست.<ref>خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۹۵.</ref>


دسته دیگری از مفسران، حرف «باء» را به‌معنای «استعانت» (یاری‌جستن) دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.</ref> در این صورت «بسم‌الله» به‌معنای «اَستعینُ بسم الله؛ یاری می‌جویم با نام خدا» است.<ref>عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳؛ حکیم، تفسیر سورة الحمد، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۲.</ref> برخی مفسران شیعه<ref>برای نمونه نگاه کنید به عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.</ref> این معنا را با استناد به روایاتی از ائمه(ع)<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۴۱.</ref> پذیرفته‌اند.
دستهٔ دیگری از مفسران حرف باء را به‌معنای «استعانت» (یاری‌جستن) دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.</ref> در این صورت، «بسم‌الله» به‌معنای «اَستعینُ بسم الله؛ یاری می‌جویم با نام خدا» است.<ref>عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳؛ حکیم، تفسیر سورة الحمد، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۲.</ref> برخی مفسران شیعه<ref>برای نمونه نگاه کنید به عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.</ref> این معنا را با استناد به روایاتی از ائمه(ع)<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۴۱.</ref> پذیرفته‌اند.


برخی دیگر از مفسران بر این نظرند از آنجا که در قرآن تکرار راه ندارد، «بسم الله الرحمن الرحیم» در هر سوره، معنای خاصی دارد که با محتوای همان سوره مرتبط است.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۹۶.</ref> در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در تفسیر «بسم‌الله» نقل شده است که در آن «باء» در «بسم» را «بهاء‌الله: روشنی خدا»، «سین» را «سناء‌الله: رفعت خدا» و «میم» را «مجدالله: بزرگواری خدا»، معنا کرده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۲.</ref>
برخی دیگر از مفسران می‌گویند ازآنجاکه در قرآن تکرار راه ندارد، «بسم الله الرحمن الرحیم» در هر سوره، معنای خاصی دارد که با محتوای همان سوره مرتبط است.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۹۶.</ref> در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]]، روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در تفسیر بسم‌الله نقل شده است که در آن باء در «بسم» را «بهاء‌الله: روشنی خدا»، سین را «سناء‌الله: رفعت خدا» و میم را «مجدالله: بزرگواری خدا»، معنا کرده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۲.</ref>


==احکام فقهی بسمله==
==احکام فقهی بسمله==
فقها در [[ابواب فقه|ابوابی]] همچون ابوابِ [[طهارت]]، [[نماز]]، [[نکاح]]، [[صید و ذباحه|صید و ذِباحه]] و [[اطعمه و اشربه|اَطعمه و اَشربه]]، احکامی در رابطه با بسمله بیان کرده‌اند که برخی از آن‌ها به بیان زیر است:
فقها در [[ابواب فقه|ابوابی]] همچون [[طهارت]]، [[نماز]]، [[نکاح]]، [[صید و ذباحه|صید و ذِباحه]] و [[اطعمه و اشربه|اَطعمه و اَشربه]]، احکامی در رابطه با بسمله بیان کرده‌اند که برخی از آن‌ها به بیان زیر است:


*'''لمس بسمله:''' بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، لمس بدون [[وضو|وضوی]] بسمله‌ای که مکتوب است، از آنجا که آیه‌ای از آیات قرآن است<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و اسم و [[اسما و صفات|صفات خداوند]] در آن به کار رفته، [[حرام]] است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref> همچنین گفته‌اند لمس بسملهِ مکتوب بر شخص جُنُب حرام است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.</ref>
*'''لمس بسمله:''' بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، لمس بدون [[وضو|وضوی]] بسمله‌ای که مکتوب است، ازآنجاکه آیه‌ای از آیات قرآن است<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.</ref> و اسم و [[اسما و صفات|صفات خداوند]] در آن به کار رفته، [[حرام]] است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.</ref> همچنین گفته‌اند لمس بسملهِ مکتوب، بر شخص جُنُب حرام است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.</ref>
*'''بسمله در قرائت نماز:''' به [[اجماع]] فقهای شیعه، بسمله جزوی از همه سوره‌ها، غیر از [[سوره توبه]] است و لذا قرائت آن در سوره‌های نماز [[واجب]] است.<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref>
*'''بسمله در قرائت نماز:''' به [[اجماع]] فقهای شیعه، بسمله جزوی از همهٔ سوره‌ها، غیر از [[سوره توبه|سورهٔ توبه]] است و لذا قرائت آن در سوره‌های نماز [[واجب]] است.<ref>حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.</ref>
*'''صید و ذبح شرعی:''' به فتوای فقیهان، گفتن «بسم‌الله» از شرایط تحقق [[ذبح شرعی]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.</ref> همچنین در شکار، به‌هنگام فرستادن سگ شکاری به‌سوی صید یا پرتاب تیر به‌سوی آن، باید «بسم‌الله» گفته شود و چنانچه عمداً گفته نشود، گوشت آنچه صید شده، حلال نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.</ref>
*'''صید و ذبح شرعی:''' به فتوای فقیهان، گفتن بسم‌الله از شرایط تحقق [[ذبح شرعی]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.</ref> همچنین در شکار، هنگام فرستادن سگ شکاری به‌سوی صید یا پرتاب تیر به‌سوی آن، باید بسم‌الله گفته شود و چنانچه عمداً گفته نشود، گوشت آنچه صید شده، حلال نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.</ref>


گفتن «بسم‌الله» در هنگام وضوگرفتن،<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۷۹.</ref> در هنگام [[آمیزش]]<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۴۸۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۱۴، ص۱۰.</ref> و نیز در ابتدای خوردن غذا و نوشیدنی‌ها<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۴۵۱.</ref> مستحب است.
گفتن بسم‌الله در هنگام وضوگرفتن،<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۷۹.</ref> ابتدای [[آمیزش]]<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۴۸۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۱۴، ص۱۰.</ref> و نیز پیش از خوردن غذا و نوشیدنی‌ها<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۴۵۱.</ref> مستحب است.


==آیا بسمله آیه‌ای مستقل است؟==
==آیا بسمله آیه‌ای مستقل است؟==
به‌گفته [[رشیدرضا|رشید رضا]] (۱۲۸۲-۱۳۵۴ق)، مفسر اهل لبنان، از آنجا که بسمله بخشی از آیهٔ ۳۰ سوره نمل است، همهٔ مسلمانان اتفاق‌نظر دارند در اینکه جزو آیات قرآن است؛<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> اما در اینکه در ابتدای سایر سوره‌ها نیز آیه‌ای مستقل شمرده شود، اختلاف‌نظر وجود دارد.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> آلوسی، از مفسران اهل سنت، در تفسیر روح‌المعانی، ده دیدگاه ذکر کرده <ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> که برخی به شرح زیر است:
به‌گفته [[رشیدرضا|رشید رضا]] (۱۲۸۲-۱۳۵۴ق)، مفسر اهل لبنان، ازآنجاکه بسمله بخشی از آیهٔ ۳۰ سوره نمل است، همهٔ مسلمانان اتفاق‌نظر دارند در اینکه جزو آیات قرآن است؛<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> اما در اینکه در ابتدای سایر سوره‌ها نیز آیه‌ای مستقل شمرده شود، اختلاف‌نظر وجود دارد.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref> آلوسی، از مفسران اهل‌سنت، در تفسیر روح‌المعانی، ده دیدگاه ذکر کرده <ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> که برخی به شرح زیر است:
*[[امامیه]]، برخی از [[صحابه]] و [[تابعین]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و بیشتر پیروانش و از میان [[قاریان هفت‌گانه|قاریان هفتگانه]]، [[عاصم بن ابی النجود کوفی|عاصم]] و [[ابوالحسن کسایی مروزی|کسائی]] بر این عقیده‌اند که بسمله آیه‌ای مستقل و جزو سوره‌ است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> برخی از ادلهٔ این‌ها عبارت است از:
*[[امامیه]]، برخی از [[صحابه]] و [[تابعین]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و بیشتر پیروانش و از میان [[قاریان هفت‌گانه|قاریان هفتگانه]]، [[عاصم بن ابی النجود کوفی|عاصم]] و [[ابوالحسن کسایی مروزی|کسائی]] بر این عقیده‌اند که بسمله آیه‌ای مستقل و جزو سوره‌ است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref> برخی از ادلهٔ این‌ها عبارت است از:


#اجماع صحابه بر اینکه در [[مصحف|مُصحَفِ]] اول، در ابتدای هر سوره‌ای غیر از سورهٔ توبه، بسمله وارد شده است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref>
#اجماع صحابه بر اینکه در [[مصحف|مُصحَفِ]] اول، در ابتدای هر سوره‌ای غیر از سورهٔ توبه، بسمله وارد شده است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.</ref>
#روایاتی در منابع اهل‌سنت و شیعه از پیامبر(ص) و امامان شیعه(ع) نقل شده که بسمله را آیه‌ای مستقل و جزوی از هر سوره دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۱، ۳۵۶-۳۵۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۳۱۲-۳۱۳؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۷؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۲۸-۱۳۰.</ref>
#روایاتی در منابع اهل‌سنت و شیعه از پیامبر(ص) و امامان شیعه(ع) نقل شده که بسمله را آیه‌ای مستقل و جزوی از هر سوره دانسته‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۱، ۳۵۶-۳۵۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۳۱۲-۳۱۳؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۷؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۲۸-۱۳۰.</ref>
#سیرهٔ مسلمانان از زمان حیات پیامبر(ص) بر این بوده است که در آغاز همه سوره‌ها غیر از سوره برائت، بسمله را قرائت می‌کرده‌اند و اگر بسمله جزو قرآن نبود، بر پیامبر لازم بود تا به این امر تصریح کند تا سبب گمراهی مسلمانان نگردد.<ref>خویی، البیان، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ص۴۴۷-۴۴۸.</ref>
#سیرهٔ مسلمانان از زمان حیات پیامبر(ص) بر این بوده است که در آغاز همهٔ سوره‌ها غیر از سورهٔ توبه، بسمله را قرائت می‌کرده‌اند و اگر بسمله جزو قرآن نبود، بر پیامبر لازم بود تا به این امر تصریح کند تا سبب گمراهی مسلمانان نگردد.<ref>خویی، البیان، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ص۴۴۷-۴۴۸.</ref>
*[[مالک بن انس]]، [[ابوحنیفه]] و پیروانش، ابوعمر و یعقوب بن اسحاق از قاریان بصره و برخی دیگر از عالمان، بسمله را آیه‌ای مستقل می‌دانند که صرفاً برای بیان آغاز سوره‌ها و فاصلهٔ بین آن‌ها آمده است.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref>
*[[مالک بن انس|مالک بن اَنَس]]، [[ابوحنیفه]] و پیروانش، ابوعمر و یعقوب بن اسحاق از قاریان بصره و برخی دیگر از عالمان، بسمله را آیه‌ای مستقل می‌دانند که صرفاً برای بیان آغاز سوره‌ها و فاصلهٔ بین آن‌ها آمده است.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref>
*[[احمد بن حنبل]]، [[حمزة ‌بن حبیب|حمزه]] از قاریان هفت‌گانه و برخی دیگر معتقدند که بسمله فقط در سورهٔ حمد آیه‌ای مستقل است و جزئی از این سوره به شمار می‌رود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref>
*[[احمد بن حنبل]]، [[حمزة ‌بن حبیب|حمزه]] از قاریان هفت‌گانه و برخی دیگر معتقدند که بسمله فقط در سورهٔ حمد آیه‌ای مستقل است و جزوی از این سوره به شمار می‌رود.<ref>رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.</ref>
==فضلیت==
==فضلیت==
{{جعبه نقل قول
{{جعبه نقل قول
خط ۸۴: خط ۸۴:
  |شکل‌بندی منبع =
  |شکل‌بندی منبع =
|title=امام علی(ع):}}
|title=امام علی(ع):}}
روایاتی در بیان فضیلت بسمله در منابع تفسیری و روایی شیعه و اهل سنت آمده است. قُرطُبی در تفسیرش از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] نقل کرده که بسمله شفای هر بیماری و یاری‌کننده هر دارویی است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> برپایه روایتی در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] به نقل از [[امام رضا(ع)]] این آیه باکرامت‌ترین و بزرگ‌ترین آیه قرآن است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱.</ref> همچنین در برخی روایات، کتابت زیبای آن برای تعظیم خداوند، موجب غفران و بخشش<ref>سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۱، ص۲۷.</ref> و قرائت آن رهایی و نجات از آتش دوزخ است.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۹.</ref> در روایتی چنین نقل شده که اسرار همه کتاب‌های آسمانی در قرآن جمع است و همهٔ آنچه در قرآن است در [[سوره فاتحه|سورهٔ فاتحه]] و همهٔ آنچه در سوره فاتحه است در بسمله آن جمع شده است.<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ۲۱۳.</ref>
روایاتی در بیان فضیلت بسمله در منابع تفسیری و روایی شیعه و اهل‌سنت آمده است. قُرطُبی در تفسیرش از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] نقل کرده که بسمله شفای هر بیماری و یاری‌کننده هر دارویی است.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> برپایه روایتی در [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]] به نقل از [[امام رضا(ع)]]، این آیه باکرامت‌ترین و بزرگ‌ترین آیه قرآن است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱.</ref> همچنین در برخی روایات، کتابت زیبای آن برای تعظیم خداوند، موجب غفران و بخشش<ref>سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۱، ص۲۷.</ref> و قرائت آن رهایی و نجات از آتش دوزخ است.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۹.</ref> در روایتی چنین نقل شده که اسرار همهٔ کتاب‌های آسمانی در قرآن جمع است و همهٔ آنچه در قرآن است در [[سوره فاتحه|سورهٔ فاتحه]] و همهٔ آنچه در سوره فاتحه است در بسمله آن جمع شده است.<ref>قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ۲۱۳.</ref>


==کاربرد در آثار هنری==
==کاربرد در آثار هنری==
[[پرونده:بسمله.jpg|300px|بندانگشتی|خوشنویسی بسم الله به [[خط ثلث]]، به قلم محمد اوزچای، خوشنویس کشور [[ترکیه]]]]
[[پرونده:بسمله.jpg|300px|بندانگشتی|خوشنویسی بسم الله به [[خط ثلث]]، به قلم محمد اوزچای، خوشنویس کشور [[ترکیه]]]]


بسمله از جمله آیاتی است که کتابت آن بسیار موردتوجه هنرمندان خوشنویسی قرار گرفته و در طول تاریخ آثار متنوعی با انواع مختلف خط، از آن کتابت شده است.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> کتابت بسمله در هنر کاشی‌کاری نیز، به‌عنوان یکی از هنرهای تزئینی و معماری ایران، نمود یافته و آثار مختلف آن در سردر خانه‌ها، محراب مساجد و در اماکن مقدس نصب می‌گردد.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> همچنین آثار مختلفی از حک و کتابت بسمله به‌دست هنرمندان مسلمان در معرق‌کاری و قلم‌زنی پدید آمده است.  
بسمله از جمله آیاتی است که کتابت آن بسیار موردتوجه هنرمندان خوشنویسی قرار گرفته و در طول تاریخ، آثار متنوعی با انواع مختلف خط، از آن کتابت شده است.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> کتابت بسمله در هنر کاشی‌کاری نیز، به‌عنوان یکی از هنرهای تزئینی و معماری ایران، نمود یافته و آثار مختلف آن در سردرِ خانه‌ها، محراب مساجد و در اماکن مقدس نصب می‌گردد.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref> همچنین آثار مختلفی از حک و کتابت بسمله به‌دست هنرمندان مسلمان در معرق‌کاری و قلم‌زنی پدید آمده است.  


بسمله در شعر و ادب فارسی گاهی در مصرع یک بیت قرار گرفته<ref>برای نمونه نگاه کنید به نظامی، کلیات دیوان حکیم نظامی گنجه‌ای، ۱۳۳۵ش، ص۹.</ref> و گاهی نیز دربارهٔ مضمون و محتوای آن و سفارش به آغازنمودن کارها با نام خدا، اشعاری سروده شده است.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref>
بسمله در شعر و ادب فارسی گاهی در مصرع یک بیت قرار گرفته<ref>برای نمونه نگاه کنید به نظامی، کلیات دیوان حکیم نظامی گنجه‌ای، ۱۳۳۵ش، ص۹.</ref> و گاهی نیز دربارهٔ مضمون و محتوای آن و سفارش به آغازنمودن کارها با نام خدا، اشعاری سروده شده است.<ref>مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.</ref>
خط ۹۶: خط ۹۶:


==ترجمه فارسی بسم الله الرحمن الرحیم==
==ترجمه فارسی بسم الله الرحمن الرحیم==
گفته می‌شود بسمله نخستین بار به‌همراه سایر آیات [[سوره فاتحه|سوره حمد]] توسط، [[سلمان فارسی]] به درخواست فارسی‌زبانان، به فارسی ترجمه شد.<ref>سرخسی، المبسوط، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷.</ref> او این آیه را بدین صورت ترجمه کرد: «به‌نام یزدان بخشاونده.»<ref>شعیبی، معجم مصنفات القرآن، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲.</ref> برخی دیگر از ترجمه‌های این آیه به زبان فارسی، به صورت زیر است:
گفته می‌شود بسمله نخستین بار به‌همراه سایر آیات [[سوره فاتحه|سورهٔ حمد]] توسط، [[سلمان فارسی]] به درخواست فارسی‌زبانان، به فارسی ترجمه شد.<ref>سرخسی، المبسوط، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷.</ref> او این آیه را بدین صورت ترجمه کرد: «به‌نام یزدان بخشاونده.»<ref>شعیبی، معجم مصنفات القرآن، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲.</ref> برخی دیگر از ترجمه‌های این آیه به زبان فارسی، به صورت زیر است:
*اسفراینی، مُفَسِر اهل‌سنت در قرن پنجم قمری: «ابتدا کردم به‌نام خدای قادر بر آفرینش خلقان، خواهان روزی‌دادن خلقان، خواهان آمرزیدن مطیعان.»<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ص۳۹.</ref>
*اسفراینی، مُفَسِر اهل‌سنت در قرن پنجم قمری: «ابتدا کردم به‌نام خدای قادر بر آفرینش خلقان، خواهان روزی‌دادن خلقان، خواهان آمرزیدن مطیعان.»<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ص۳۹.</ref>
*رشیدالدین ابوالفضل میبدی، مفسر قرآن در قرن ششم هجری: «به‌نام خداوندِ جهان‌دارِ دشمن‌پرور به‌بخشایندگی و دوست‌بخشای به مهربانی.»<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲.</ref>
*رشیدالدین ابوالفضل میبدی، مفسر قرآن در قرن ششم هجری: «به‌نام خداوندِ جهان‌دارِ دشمن‌پرور به‌بخشایندگی و دوست‌بخشای به مهربانی.»<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲.</ref>
*[[ابوالفتوح رازی]]، مفسر شیعه در قرن پنجم هجری: «به‌نام خدای مهربانِ بسیار بخشنده.»<ref>رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱۵، ص۱۸۲.</ref>
*[[ابوالفتوح رازی]]، مفسر شیعه در قرن پنجم هجری: «به‌نام خدای مهربانِ بسیار بخشنده.»<ref>رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱۵، ص۱۸۲.</ref>
*[[ملا حسین واعظ کاشفی|ملاحسین واعظ کاشفی]]، مفسر شیعه در قرن نهم هجری: «به‌نام خدای سزای پرستشُ بخشنده بر خلق به وجود و حیات بخشیدن و بخشاینده بر ایشان به بقا و زنده‌داشتن به قدرت و حکمت، از آفات محافظت نمودن.»<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۰.</ref>
*[[ملا حسین واعظ کاشفی|ملاحسین واعظ کاشفی]]، مفسر شیعه در قرن نهم هجری: «به‌نام خدای سزای پرستش و بخشنده بر خلق به وجود و حیات‌بخشیدن و بخشاینده بر ایشان به بقا و زنده‌داشتن به قدرت و حکمت، از آفات محافظت نمودن.»<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۰.</ref>
*ترجمهٔ تفسیر طبری که از کهن‌ترین ترجمه‌های تفسیر قرآن به زبان فارسی است: «به‌نام خدای مهربان بخشاینده.»<ref>طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۰.</ref>
*ترجمهٔ تفسیر طبری که از کهن‌ترین ترجمه‌های تفسیر قرآن به زبان فارسی است: «به‌نام خدای مهربان بخشاینده.»<ref>طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۰.</ref>
*در ترجمه‌های امروزین قرآن (یعنی قرن‌های چهاردهم و پانزدهم قمری)، ترجمه‌های گوناگونی از این آیه شده است که «به‌نام خداوند بخشندهٔ مهربان» از ترجمه‌های شایع این آیه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ساجدی، «معادل فارسی «بِسْم اللَّه الرَّحْمَن الرَّحیم» در ترجمه‌های قدیم و جدید قرآن»، ص۲۶-۳۰.</ref>
*در ترجمه‌های امروزین قرآن (یعنی قرن‌های چهاردهم و پانزدهم قمری)، ترجمه‌های گوناگونی از این آیه شده است که «به‌نام خداوند بخشندهٔ مهربان» از ترجمه‌های شایع این آیه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ساجدی، «معادل فارسی «بِسْم اللَّه الرَّحْمَن الرَّحیم» در ترجمه‌های قدیم و جدید قرآن»، ص۲۶-۳۰.</ref>
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:
==تفاوت رحمان با رحیم در بسمله==
==تفاوت رحمان با رحیم در بسمله==
[[پرونده:کاشی نوشته بسم الله بر سر در خانه ای قدیمی.jpg|بندانگشتی|کاشی‌نوشته بسمله بر سردر خانه‌ای قدیمی]]
[[پرونده:کاشی نوشته بسم الله بر سر در خانه ای قدیمی.jpg|بندانگشتی|کاشی‌نوشته بسمله بر سردر خانه‌ای قدیمی]]
رحمان و رحیم دو صفت از اوصاف خداوند هستند که از نظر بیشتر مفسران،<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> از مادهٔ «رحمت» اشتقاق یافته‌اند.<ref>ابن‌قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> بیشتر مفسران<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۵.</ref> گفته‌اند که «رحمان» صفتی مخصوص خداست <ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۹.</ref> و به‌معنای رحمت عامی است که از جانب خداوند، همهٔ بندگان، اعم از کافر و مؤمن را در برمی‌گیرد و صفت «رحیم» بر رحمت پیوسته و دائم وی دلالت می‌کند که تنها به بندگان مؤمن اختصاص دارد.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸-۱۹؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲.</ref>
رحمان و رحیم دو صفت از اوصاف خداوند هستند که از نظر بیشتر مفسران،<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> از مادهٔ «رحمت» اشتقاق یافته‌اند.<ref>ابن‌قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ج۱، ص۱۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.</ref> بیشتر مفسران<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۵.</ref> گفته‌اند که «رحمان» صفتی مخصوص خداست <ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۹.</ref> و به‌معنای رحمت عامی است که از جانب خداوند، همهٔ بندگان، اعم از کافر و مؤمن را در بر می‌گیرد و صفت «رحیم» بر رحمت پیوسته و دائم وی دلالت می‌کند که تنها به بندگان مؤمن اختصاص دارد.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸-۱۹؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲.</ref>


از نظر برخی مفسران وجه عمومیت صفتِ رحمانیتِ خداوند نسبت به همه بندگانش این است که او آن‌ها را آفریده و روزی‌شان را می‌دهد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و وجه اختصاص‌یافتن رحیمیت وی به مؤمنان این است که در زندگی دنیا آنان را توفیق می‌دهد و در آخرت، بهشت را نصیبشان می‌کند و گناهان آنان را می‌آمرزد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴.</ref>
از نظر برخی مفسران وجه عمومیت صفتِ رحمانیتِ خداوند نسبت به همهٔ بندگانش این است که او آن‌ها را آفریده و روزی‌شان را می‌دهد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۶۶.</ref> و وجه اختصاص‌یافتن رحیمیت وی به مؤمنان این است که در زندگی دنیا آنان را توفیق می‌دهد و در آخرت، بهشت را نصیبشان می‌کند و گناهان آنان را می‌آمرزد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴.</ref>


==تفسیر عرفانی==
==تفسیر عرفانی==
در متون و تفاسیر عرفانی، برای حروف بسمله معانی و تفسیرهای باطنی بیان کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲؛ کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> برخی گفته‌اند خداوند به‌واسطهٔ باءِ «بسم‌الله»، همهٔ موجودات را پدید آورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> [[ابن‌عربی]]، شکل باء و نقطه و حرکت آن را بر عوالم سه‌گانه تطبیق نموده است؛ بدین بیان که شکل باء عالم ملکوت است، نقطهٔ آن عالم جبروت و حرکت آن عالم شهادت است.<ref>ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> عبدالرزاق کاشانی نیز در تفسیر خود، حرف باء در «بسم‌الله» را اشاره به [[عقل اول]] یا صادر اول دانسته است.<ref>کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref>
در متون و تفاسیر عرفانی، برای حروف بسمله معانی و تفسیرهای باطنی بیان کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲؛ کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> برخی گفته‌اند خداوند به‌واسطهٔ باءِ بسم‌الله، همهٔ موجودات را پدید آورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> [[ابن‌عربی]]، شکل باء و نقطه و حرکت آن را بر عوالم سه‌گانه تطبیق نموده است؛ بدین بیان که شکل باء عالم ملکوت است، نقطهٔ آن عالم جبروت و حرکت آن عالم شهادت است.<ref>ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> عبدالرزاق کاشانی نیز در تفسیر خود، حرف باء در «بسم‌الله» را اشاره به [[عقل اول]] یا صادر اول دانسته است.<ref>کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref>


بنا به نظر [[ملا حسین واعظ کاشفی]] در [[جواهر التفسیر (کتاب)|جَواهرالتَّفسیر]]، حرف الف اشاره به ذات مقدس دارد و ازآنجاکه اولین حرف از حروف الفبا است، با حق‌تعالی به‌عنوان ذاتی که اولِ اشیا است، مناسبت دارد و از آن جهت که خالی از نقطه است، با وجود مطلق که مجرد از همه تقیّدات است، مناسب است.<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref>
بنا به نظر [[ملا حسین واعظ کاشفی]] در [[جواهر التفسیر (کتاب)|جَواهرالتَّفسیر]]، حرف الف اشاره به ذات مقدس دارد و ازآنجاکه اولین حرف از حروف الفبا است، با حق‌تعالی به‌عنوان ذاتی که اولِ اشیا است، مناسبت دارد و از آن جهت که خالی از نقطه است، با وجود مطلق که مجرد از همه تقیّدات است، مناسب است.<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۰۹۹

ویرایش