|
|
خط ۱۱۱: |
خط ۱۱۱: |
|
| |
|
| ==تفسیر عرفانی== | | ==تفسیر عرفانی== |
| در متون و تفاسیر عرفانی برای حروف بسمله معانی و تفسیرهای باطنی بیان کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابنعربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲؛ کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> برخی گفتهاند بهواسطه «باء» در «بسمالله» وجود ظاهر گشت و خداوند همه موجودات را پدید آورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابنعربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> [[ابنعربی]]، شکل «باء»، نقطه و حرکت آن را بر عوالم سهگانه تطبیق نموده است؛ بدین بیان که شکل «باء» عالم ملکوت است، نقطه آن، عالم جبروت و حرکت آن عالم شهادت است.<ref>ابنعربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> عبدالرزاق کاشانی نیز در تفسیر خود، حرف «باء» در «بسمالله» را اشاره به عقل اول یا صادر اول دانسته است.<ref>کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> بنا به نظر [[ملا حسین واعظ کاشفی]] در [[جواهر التفسیر (کتاب)|جواهر التفسیر]]، حرف «الف» اشاره به ذات مقدسی دارد و از آنجا که اولین حرف از حروف الفبا است، با حق تعالی به عنوان ذاتی که اول اشیاء است، مناسبت دارد و از آن جهت که خالی از نقطه است با وجود مطلق که مجرد از همه تقیّدات است، مناسب است.<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref> همچنین از آنجا که دیگر حروف به آن محتاجند، به غنای ذاتی حق و احتیاج مخلوقات به او اشاره دارد.<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref> او گفته است حذف همزه در «بسم» و آمدن حرف «باء»، که در میان حروف در مرتبه دوم واقع شده و با مرتبه کثرت مناسبت دارد، به جای آن، به احتجاب و خفای ذات الهی و رحمت انتشاریه او اشاره دارد.<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۵-۳۳۶.</ref> | | در متون و تفاسیر عرفانی، برای حروف بسمله معانی و تفسیرهای باطنی بیان کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابنعربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲؛ کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> برخی گفتهاند خداوند بهواسطهٔ باءِ «بسمالله»، همهٔ موجودات را پدید آورد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابنعربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> [[ابنعربی]]، شکل باء و نقطه و حرکت آن را بر عوالم سهگانه تطبیق نموده است؛ بدین بیان که شکل باء عالم ملکوت است، نقطهٔ آن عالم جبروت و حرکت آن عالم شهادت است.<ref>ابنعربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.</ref> عبدالرزاق کاشانی نیز در تفسیر خود، حرف باء در «بسمالله» را اشاره به [[عقل اول]] یا صادر اول دانسته است.<ref>کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> |
|
| |
|
| در برخی متون و تفاسیر عرفانی همچنین معانی «رحمان» و «رحیم» بیان شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷؛ قونوی، اعجاز البیان، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۳؛ سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۸.</ref> در برخی از این متون، «رحمان»، بهمعنای بخشنده و افاضهکننده وجود و کمال به موجودات، براساس حکمت و قابلیت آنها آمده<ref>کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷؛ قونوی، اعجاز البیان، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۳؛ سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۸.</ref> و «رحیم»، بهمعنای افاضهکننده کمال معنوی مخصوص به نوع انسانی بیان شده است.<ref>کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> | | بنا به نظر [[ملا حسین واعظ کاشفی]] در [[جواهر التفسیر (کتاب)|جَواهرالتَّفسیر]]، حرف الف اشاره به ذات مقدس دارد و ازآنجاکه اولین حرف از حروف الفبا است، با حقتعالی بهعنوان ذاتی که اولِ اشیا است، مناسبت دارد و از آن جهت که خالی از نقطه است، با وجود مطلق که مجرد از همه تقیّدات است، مناسب است.<ref>کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۴-۳۳۵.</ref> |
|
| |
|
| | در برخی متون و تفاسیر عرفانی، «رحمان» بهمعنای بخشنده و افاضهکنندهٔ وجود و کمال به همهٔ موجودات، براساس حکمت و قابلیت آنها آمده<ref>کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷؛ قونوی، اعجاز البیان، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۳؛ سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۸.</ref> و «رحیم» بهمعنای افاضهکنندهٔ کمال معنویِ مخصوص به انسان بیان شده است.<ref>کاشانی، تفسیر ابنعربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.</ref> |
| ==پانویس== | | ==پانویس== |
| {{پانوشت}} | | {{پانوشت}} |