پرش به محتوا

تواضع: تفاوت میان نسخه‌ها

ویکی سازی
(ویکی سازی)
خط ۱: خط ۱:
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
'''تَواضُعْ''' از فضائل اخلاقی به معنای فروتنی است. در [[قرآن]] و [[حدیث]] و متون اخلاقی و عرفانی بر آن تأکید شده است. این واژه در اخلاق دینی مسلمانان جایگاهی ویژه دارد که آن را از حد صرف فضیلتی ممدوح فرا‌تر می‌برد. متون دینی سرشار از نمونه‌های اخلاقی تواضع است و بسیاری از بزرگان دین، به این صفت ستوده شده‌اند.
'''تَواضُعْ''' از [[اخلاق|فضائل اخلاقی]] به معنای فروتنی است. در [[قرآن]] و [[حدیث]] و متون اخلاقی و عرفانی بر آن تأکید شده است. این واژه در اخلاق دینی [[مسلمان|مسلمانان]] جایگاهی ویژه دارد که آن را از حد صرف فضیلتی ممدوح فرا‌تر می‌برد. متون دینی سرشار از نمونه‌های اخلاقی تواضع است و بسیاری از بزرگان دین، به این صفت ستوده شده‌اند.


همانگونه که تواضع در برابر پدر و مادر، [[مؤمن|مؤمنان]] و معلم و شاگرد توصیه شده، از تواضع نسبت به برخی افراد از جمله [[تکبر|متکبران]] و [[کافر|کافران]] نهی شده است. همچنین، تواضع فقیر در برابر غنی به سبب ثروتش، ناپسند شمرده شده است.
همانگونه که تواضع در برابر پدر و مادر، [[مؤمن|مؤمنان]] و معلم و شاگرد توصیه شده، از تواضع نسبت به برخی افراد از جمله [[تکبر|متکبران]] و [[کافر|کافران]] نهی شده است. همچنین، تواضع [[فقیر]] در برابر غنی به سبب ثروتش، ناپسند شمرده شده است.


{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|إِنَّ فِى السَّماءِ مَلَکَینِ مُوَکَّلَینِ بِالعِبادِ، فَمَن تَواضَعَ لِله رَفَعاهُ وَمَن تَکَبَّرَ وَضَعاهُ|ترجمه=در آسمان دو فرشته بر بندگان گماشته شده‌اند پس هر کس براى خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس [[تکبر]] ورزد او را پَست گردانند.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[کافی|کافى]]، ج۲، ص۱۲۲. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|إِنَّ فِى السَّماءِ مَلَکَینِ مُوَکَّلَینِ بِالعِبادِ، فَمَن تَواضَعَ لِله رَفَعاهُ وَمَن تَکَبَّرَ وَضَعاهُ|ترجمه=در آسمان دو [[فرشته]] بر بندگان گماشته شده‌اند پس هر کس براى خدا تواضع کند، او را بالا برند و هر کس [[تکبر]] ورزد او را پَست گردانند.}} |تاریخ بایگانی | منبع = [[کافی]]، ج۲، ص۱۲۲. | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


== مفهوم‌شناسی==
== مفهوم‌شناسی==
تواضع به معنای فروتنی و خود را خوار کردن (تذلّل) آمده‌است. <ref> فَراهیدی، ذیل «وضع»؛ زوزنی، ج ۲، ص ۸۵۸؛ ابن منظور، ذیل «وضع» </ref> در [[قرآن کریم]] واژه تواضع به کار نرفته‌است اما واژگان و تعابیر دیگری وجود دارد که تقریباً همین معنا را می‌رساند، مانند [[خشوع]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به مؤمنون: ۲ </ref> [[خشیت]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به فاطر: ۲۸ </ref> إخبات، <ref> برای نمونه رجوع کنید به هود: ۲۳ </ref> ذلّت <ref> برای نمونه رجوع کنید به مائده: ۵۴ </ref> و خفض جناح. <ref> برای نمونه رجوع کنید به شعراء: ۲۱۵ </ref>با توجه به این که در متون دینی {{یاد| التَّوَاضُعُ وَ ضِدَّهُ الْكِبْرَ ا الشيخ الكليني، الكافي، چاپ الاسلامية، ج۱، ص۲۱ }}و علم اخلاق، تکبر نقطه مقابل تواضع قلمداد شده بنابر این تمام آیاتی که در قرآن از تکبر  نهی کرده‌اند در و اقع غیر مستقیم توصیه به تواضع کرده‌اند.مانند:سوره لقمان آیه ۱۸ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ترجمه:(پسرم!) با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد.
تواضع به معنای فروتنی و خود را خوار کردن (تذلّل) آمده‌است. <ref> فَراهیدی، ذیل «وضع»؛ زوزنی، ج ۲، ص ۸۵۸؛ ابن منظور، ذیل «وضع» </ref> در [[قرآن کریم]] واژه تواضع به کار نرفته‌است اما واژگان و تعابیر دیگری وجود دارد که تقریباً همین معنا را می‌رساند، مانند [[خشوع]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به مؤمنون: ۲ </ref> [[خشیت]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به فاطر: ۲۸ </ref> إخبات، <ref> برای نمونه رجوع کنید به هود: ۲۳ </ref> ذلّت <ref> برای نمونه رجوع کنید به مائده: ۵۴ </ref> و خفض جناح. <ref> برای نمونه رجوع کنید به شعراء: ۲۱۵ </ref>با توجه به این که در متون دینی {{یاد| التَّوَاضُعُ وَ ضِدَّهُ الْكِبْرَ ا الشيخ الكليني، الكافي، چاپ الاسلامية، ج۱، ص۲۱ }}و علم اخلاق، [[تکبر]] نقطه مقابل تواضع قلمداد شده بنابر این تمام آیاتی که در قرآن از تکبر  نهی کرده‌اند در و اقع غیر مستقیم توصیه به تواضع کرده‌اند.مانند:سوره لقمان آیه ۱۸ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ترجمه:(پسرم!) با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد.


برخی لغت‌شناسان میان این الفاظ تفاوت‌های ظریفی قائل شده‌اند، مثلاً تواضع را توأم با توانایی و «تذلّل» را حاکی از ناتوانی شخص در برابر دیگری می‌دانند، چنانکه تواضع آدمی در برابر خادمان خویش، از سر ناتوانی در برابر ایشان نیست. گفته‌اند که تواضع به اعتبار خُلقیات و افعال ظاهر و باطن و «خشوع» به اعتبار جوارح است و این سخن مشهور که «إذَا تَوَاضَعَ القَلْبُ خَشَعَتِ الْجَوَارِحُ»(هر گاه دل تواضع کند اعضا و جوارح خاشع شوند)، بر همین معنا دلالت دارد <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، الذریعه الی مکارم الشریعه، ص ۲۸۱؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ص ۱۲۲، ۲۱۵ـ۲۱۶ </ref> یا تواضع با زبان و کردار است و «خشوع» در دل و دیده. <ref> نحّاس، معانی القرآن، ج ۴، ص ۴۴۲ </ref> معنای این واژه در همه نظام‌های اخلاقی تقریباً یکسان و روشن است و نیازی به تعریف خاص ندارد، هر چند در منابع اسلامی تعاریف مختلفی از آن موجود است، از جمله اینکه «تواضع، راضی بودن به منزلتی فروتر از استحقاق خود است». <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، همانجا؛ علم الهدی، ج ۲، ص ۲۶۶ </ref> برخی تعاریف ذکر شده برای تواضع نیز به ویژه با نظر به ضد آن، یعنی [[تکبر]]، بیان شده‌است. <ref> برای نمونه رجوع کنید به طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۴۴ </ref>
برخی لغت‌شناسان میان این الفاظ تفاوت‌های ظریفی قائل شده‌اند، مثلاً تواضع را توأم با توانایی و «تذلّل» را حاکی از ناتوانی شخص در برابر دیگری می‌دانند، چنانکه تواضع آدمی در برابر خادمان خویش، از سر ناتوانی در برابر ایشان نیست. گفته‌اند که تواضع به اعتبار خُلقیات و افعال ظاهر و باطن و «[[خشوع]]» به اعتبار جوارح است و این سخن مشهور که «إذَا تَوَاضَعَ القَلْبُ خَشَعَتِ الْجَوَارِحُ»(هر گاه دل تواضع کند اعضا و جوارح خاشع شوند)، بر همین معنا دلالت دارد <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، الذریعه الی مکارم الشریعه، ص ۲۸۱؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ص ۱۲۲، ۲۱۵ـ۲۱۶ </ref> یا تواضع با زبان و کردار است و «خشوع» در دل و دیده. <ref> نحّاس، معانی القرآن، ج ۴، ص ۴۴۲ </ref> معنای این واژه در همه نظام‌های اخلاقی تقریباً یکسان و روشن است و نیازی به تعریف خاص ندارد، هر چند در منابع اسلامی تعاریف مختلفی از آن موجود است، از جمله اینکه «تواضع، راضی بودن به منزلتی فروتر از استحقاق خود است». <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، همانجا؛ علم الهدی، ج ۲، ص ۲۶۶ </ref> برخی تعاریف ذکر شده برای تواضع نیز به ویژه با نظر به ضد آن، یعنی [[تکبر]]، بیان شده‌است. <ref> برای نمونه رجوع کنید به طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۴۴ </ref>


==تواضع در اخلاق دینی مسلمانان==
==تواضع در اخلاق دینی مسلمانان==
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام علی (ع)]]: {{حدیث|أَشرَفُ الخَلائِقِ التَّواضُعُ وَالحِلمُ وَلینُ الجانِبِ|ترجمه=شریف‌ترین اخلاق، تواضع، بردبارى و نرم خویى است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[غرر الحکم و درر الکلم|غررالحکم]]، ج۲، ص۴۴۲. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام علی (ع)]]: {{حدیث|أَشرَفُ الخَلائِقِ التَّواضُعُ وَالحِلمُ وَلینُ الجانِبِ|ترجمه=شریف‌ترین [[اخلاق]]، تواضع، بردبارى و نرم خویى است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[غرر الحکم و درر الکلم|غررالحکم]]، ج۲، ص۴۴۲. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
تواضع در اخلاق دینی مسلمانان جایگاهی ویژه دارد که آن را از حد صرف فضیلتی ممدوح فرا‌تر می‌برد. این معنا را با عنایت به اهمیت تواضع در [[قرآن]] و مقابله صریح آیات قرآنی با تکبر و گردنکشی جاهلی می‌توان دریافت. به روزگار [[جاهلیت]]، تواضع و فروتنی از فضائل انسان‌های شریف به شمار نمی‌آمد و حتی‌گاه عرب جاهلی، تا آنجا پرستش [[بت]]‌ها را پسندیده می‌دانست که تعارضی با غرور وی نداشت. <ref> ایزوتسو، ص ۲۸۷ </ref> در مقابل، آنچه از آموزه‌های قرآنی به دست می‌آید، نفی قاطع هرگونه کبرورزی نسبت به [[خداوند]] و سپس انسان‌های دیگر است. با عنایت به این امر و نیز با توجه به این مطلب که قرآن کریم از صفات اصلی اقوام بی‌ایمان را کبرورزی و گردنکشی آنان می‌داند، <ref> برای نمونه رجوع کنید به نحل: ۲۲ـ ۲۳؛ مؤمنون: ۴۶ </ref> نتیجه گرفته می‌شود تواضع، که ضد تکبر است، با ایمان ارتباطی وثیق دارد و یکی از مؤلفه‌های اصلی [[ایمان]] است. <ref> برای تفصیل بحث رجوع کنید به ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید، ص ۲۸۵ـ ۳۱۱ </ref> این نکته به روشنی در کلمه اسلام، که معنای آن تسلیم متواضعانه در برابر خداست آشکار است.<ref> رجوع کنید به طبری؛ فضل بن حسن طبرسی؛ قرطبی، ذیل بقره: ۱۱۲ </ref>
تواضع در اخلاق دینی [[مسلمان|مسلمانان]] جایگاهی ویژه دارد که آن را از حد صرف فضیلتی ممدوح فرا‌تر می‌برد. این معنا را با عنایت به اهمیت تواضع در [[قرآن]] و مقابله صریح آیات قرآنی با [[تکبر]] و گردنکشی جاهلی می‌توان دریافت. به روزگار [[جاهلیت]]، تواضع و فروتنی از فضائل انسان‌های شریف به شمار نمی‌آمد و حتی‌گاه عرب جاهلی، تا آنجا پرستش [[بت]]‌ها را پسندیده می‌دانست که تعارضی با غرور وی نداشت. <ref> ایزوتسو، ص ۲۸۷ </ref> در مقابل، آنچه از آموزه‌های قرآنی به دست می‌آید، نفی قاطع هرگونه کبرورزی نسبت به [[خداوند]] و سپس انسان‌های دیگر است. با عنایت به این امر و نیز با توجه به این مطلب که قرآن کریم از صفات اصلی اقوام بی‌ایمان را کبرورزی و گردنکشی آنان می‌داند، <ref> برای نمونه رجوع کنید به نحل: ۲۲ـ ۲۳؛ مؤمنون: ۴۶ </ref> نتیجه گرفته می‌شود تواضع، که ضد [[تکبر]] است، با ایمان ارتباطی وثیق دارد و یکی از مؤلفه‌های اصلی [[ایمان]] است. <ref> برای تفصیل بحث رجوع کنید به ایزوتسو، مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید، ص ۲۸۵ـ ۳۱۱ </ref> این نکته به روشنی در کلمه اسلام، که معنای آن تسلیم متواضعانه در برابر خداست آشکار است.<ref> رجوع کنید به طبری؛ فضل بن حسن طبرسی؛ قرطبی، ذیل بقره: ۱۱۲ </ref>


==جایگاه==
==جایگاه==
در آیه ۳۵ [[سوره احزاب]] نیز [[خشوع]] ـ که در برخی تفاسیر <ref> رجوع کنید به طوسی؛ تبیان، فیض کاشانی، ۱۴۱۶، ذیل آیه </ref>‌‌ همان تواضع معنا شده است ـ در شمار صفات و ویژگی‌های [[مؤمن|مؤمنان]] آمده است. همچنین در آیه ۶۳ [[سوره فرقان]]، به هنگام توصیف «عبادالرحمن»، آمده است که آنان بر زمین، سبک گام می‌نهند. این وصف طبق برخی تفاسیر، می‌تواند به معنای تواضع در برابر انسان‌های دیگر باشد. <ref> رجوع کنید به طبری؛ طوسی؛ تبیان و طباطبائی، المیزان ذیل آیه؛ برای سایر تعبیرات مرتبط با تواضع رجوع کنید به همین تفاسیر، ذیل حج: ۳۴ </ref> از ارتباط ویژه تواضع با [[ایمان]]، می‌توان دریافت که اصل تواضع، فروتنی در برابر عظمت خداوند است و تواضع در برابر انسان‌ها از اینجا ناشی می‌شود. <ref> رجوع کنید به مصباح الشریعه، ص ۷۲ـ۷۳؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ج ۴، ص ۳۴۰ </ref>
در آیه ۳۵ [[سوره احزاب]] نیز [[خشوع]] ـ که در برخی تفاسیر <ref> رجوع کنید به طوسی؛ تبیان، فیض کاشانی، ۱۴۱۶، ذیل آیه </ref>‌‌ همان تواضع معنا شده است ـ در شمار صفات و ویژگی‌های [[مؤمن|مؤمنان]] آمده است. همچنین در آیه ۶۳ [[سوره فرقان]]، به هنگام توصیف «عبادالرحمن»، آمده است که آنان بر زمین، سبک گام می‌نهند. این وصف طبق برخی تفاسیر، می‌تواند به معنای تواضع در برابر انسان‌های دیگر باشد. <ref> رجوع کنید به طبری؛ طوسی؛ تبیان و طباطبائی، المیزان ذیل آیه؛ برای سایر تعبیرات مرتبط با تواضع رجوع کنید به همین تفاسیر، ذیل حج: ۳۴ </ref> از ارتباط ویژه تواضع با [[ایمان]]، می‌توان دریافت که اصل تواضع، فروتنی در برابر عظمت خداوند است و تواضع در برابر انسان‌ها از اینجا ناشی می‌شود. <ref> رجوع کنید به مصباح الشریعه، ص ۷۲ـ۷۳؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ج ۴، ص ۳۴۰ </ref>


[[پیامبر اسلام(ص)]] به عنوان اسوه همگان <ref> رجوع کنید به احزاب: ۲۱ </ref> در قرآن امر به پیامبر(ص) خَفْضِ جناح در برابر مؤمنان شده است وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‌اند، بال خود را فرو گستر.<ref>سوره شعراء، آیه ۲۱۵ </ref> و این، اهمیت خوی تواضع را از منظر قرآن می‌رساند.{{یاد| جوادی آملی مفسر قرآن  براین باور است که خفض جناحی که قرآن پیامبر(ص) رابدان مأموریت داده  خفض جناح ترحّمی است یعنی تو که قدرت پرواز داری می‌توانی معراج بروی ﴿دَنَا فَتَدَلَّي﴾  اوج نگیر مردم را رها نکن اینها را زیر بال بگیر زیر پر بگير ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ﴾ اینها را زیر پر بگير تا اینها رشد بکنند پر در بیاورند و پرواز کردن یاد بگيرند وقتی پر درآورند و پرواز کردن یاد گرفتند حالا آزادند. http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/javadi/tafsir/90/910210/}}
[[پیامبر اکرم(ص)]] به عنوان اسوه همگان <ref> رجوع کنید به احزاب: ۲۱ </ref> در قرآن امر به پیامبر(ص) خَفْضِ جناح در برابر مؤمنان شده است وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‌اند، بال خود را فرو گستر.<ref>سوره شعراء، آیه ۲۱۵ </ref> و این، اهمیت خوی تواضع را از منظر قرآن می‌رساند.{{یاد| [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] مفسر قرآن  براین باور است که خفض جناحی که قرآن پیامبر(ص) رابدان مأموریت داده  خفض جناح ترحّمی است یعنی تو که قدرت پرواز داری می‌توانی معراج بروی ﴿دَنَا فَتَدَلَّي﴾  اوج نگیر مردم را رها نکن اینها را زیر بال بگیر زیر پر بگير ﴿وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ﴾ اینها را زیر پر بگير تا اینها رشد بکنند پر در بیاورند و پرواز کردن یاد بگيرند وقتی پر درآورند و پرواز کردن یاد گرفتند حالا آزادند. http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/javadi/tafsir/90/910210/}}


{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|ثَلاثٌ تـُورِثُ المَحَبَّه: الـدَیـنُ وَ التَّـواضُعُ وَ البَذلُ|ترجمه=سه چیز است که محبت آورد: قـرض دادن و فـروتنـى و بخشـش.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[تحف العقول]]، ص ۳۱۶. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|ثَلاثٌ تـُورِثُ المَحَبَّه: الـدَیـنُ وَ التَّـواضُعُ وَ البَذلُ|ترجمه=سه چیز است که محبت آورد: [[قرض|قـرض دادن]] و فـروتنـى و بخشـش.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[تحف العقول]]، ص ۳۱۶. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


در سیره پیامبر (ص) روایات متعددی از تواضع ایشان نقل شده، از جمله اشاره شده است که تواضع نزد پیامبر (ص) از دوره کودکی محبوب بود و برای تواضع در برابر خداوند، همچون بندگان (بدون تکیه زدن بر جایی) می‌نشست و همچون بندگان غذا می‌خورد. <ref> مجلسی، ج ۱۵، ص ۳۶۶، ج ۱۶، ص ۲۶۱؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۰۳، ج ۲، ص ۱۳۹۸ـ ۱۳۹۹؛ بخاری جعفی، ج ۷، ص ۱۹۰؛ کلینی، ج ۲، ص ۱۲۲؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۴، ص ۱۵۱ـ۱۵۲؛ مجلسی، ج ۱۶، ص ۱۹۹، ۲۷۷ـ ۲۷۸ </ref> در باره تواضع [[امامان شیعه]] نیز گزارش‌های فراوانی موجود است.امام عسکری در روایتی نقل کرده که  پدر و پسرى به منزل امير المؤمنين( ع) رفتند حضرت به احتراماشان برخاست و آن دو را تکریم کرد و  در بالاى مجلس نشاند و خود مقابل آنها نشست. سپس دستور داد غذایی آوردند و آن دو غذا خورند، پس از غذا، قنبر (خدمتکار امام)، آبریز و لگنى چوبى و حوله اى براى خشک کردن دست هایشان آورد و جلو آمد که روى دست مرد آب بریزد. امير المؤمنين عليه السلام از جا جَست و آبریز را گرفت تا به دست مرد آب بريزد، اما مرد خودش را به خاک افکند و عرض كرد: يا امیر المؤمنين! خدا مرا در حالى ببیند كه شما روى دست من آب می ریزيد؟! حضرت فرمود: بنشین و بشوى؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ تو را مى بیند كه برادرت كه بر تو امتياز و فضيلتى ندارد خدمتت مى کند و قصدش از این خدمت آن است که خداوند در بهشت ده برابر دنيا عطايش فرمايد.  امام عسکری(ع) در پایان حدیث فرمود: شیعه حقیقی کسی است که در این کار از علی پیروی کند.{{یاد|فمن اتّبع علياً على ذلك فهو الشیعي حقا }} <ref>علامه مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۱۱۸.
در [[سیره نبوی]] روایات متعددی از تواضع ایشان نقل شده، از جمله اشاره شده است که تواضع نزد پیامبر (ص) از دوره کودکی محبوب بود و برای تواضع در برابر [[خدا|خداوند]]، همچون بندگان (بدون تکیه زدن بر جایی) می‌نشست و همچون بندگان غذا می‌خورد. <ref> مجلسی، ج ۱۵، ص ۳۶۶، ج ۱۶، ص ۲۶۱؛ برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۰۳، ج ۲، ص ۱۳۹۸ـ ۱۳۹۹؛ بخاری جعفی، ج ۷، ص ۱۹۰؛ کلینی، ج ۲، ص ۱۲۲؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۴، ص ۱۵۱ـ۱۵۲؛ مجلسی، ج ۱۶، ص ۱۹۹، ۲۷۷ـ ۲۷۸ </ref> در باره تواضع [[امامان شیعه]] نیز گزارش‌های فراوانی موجود است.[[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام عسکری(ع)]] در روایتی نقل کرده که  پدر و پسرى به منزل [[امام علی علیه‌السلام|امير المؤمنين (ع)]] رفتند حضرت به احتراماشان برخاست و آن دو را تکریم کرد و  در بالاى مجلس نشاند و خود مقابل آنها نشست. سپس دستور داد غذایی آوردند و آن دو غذا خورند، پس از غذا، [[قنبر]] (خدمتکار امام)، آبریز و لگنى چوبى و حوله اى براى خشک کردن دست هایشان آورد و جلو آمد که روى دست مرد آب بریزد. امير المؤمنين عليه السلام از جا جَست و آبریز را گرفت تا به دست مرد آب بريزد، اما مرد خودش را به خاک افکند و عرض كرد: يا امیر المؤمنين! خدا مرا در حالى ببیند كه شما روى دست من آب می ریزيد؟! حضرت فرمود: بنشین و بشوى؛ زيرا خداوند عزّ و جلّ تو را مى بیند كه برادرت كه بر تو امتياز و فضيلتى ندارد خدمتت مى کند و قصدش از این خدمت آن است که خداوند در [[بهشت]] ده برابر دنيا عطايش فرمايد.  امام عسکری(ع) در پایان حدیث فرمود: [[شیعه]] حقیقی کسی است که در این کار از علی پیروی کند.{{یاد|فمن اتّبع علياً على ذلك فهو الشیعي حقا }} <ref>علامه مجلسی، بحار الانوار،۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۱۱۸.</ref>
</ref>
در باره سایر [[پیامبران]] نیز به این خصلت اشاره شده است؛ چنانکه بنا به روایتی، خداوند به [[حضرت موسی]] گفت: تو را بدان سبب به پیامبری بر گزیدم که در میان همه مردم، کسی متواضع‌تر از تو نیست. <ref> مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۷؛ نیز رجوع کنید به نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲؛ مجلسی، ج ۱۴، ص ۲۷۸ </ref>
در باره سایر پیامبران نیز به این خصلت اشاره شده است؛ چنانکه بنا به روایتی، خداوند به [[حضرت موسی]] گفت: تو را بدان سبب به پیامبری بر گزیدم که در میان همه مردم، کسی متواضع‌تر از تو نیست. <ref> مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۷؛ نیز رجوع کنید به نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲؛ مجلسی، ج ۱۴، ص ۲۷۸ </ref>


متون دینی سرشار از نمونه‌های اخلاقی تواضع است و بسیاری از بزرگان دین، به این صفت ستوده شده‌اند. <ref> برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۲۳؛ علی بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،  ص ۴۰۰؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۲۱، ج ۴۱، ص ۵۴ ـ۵۹، ج ۴۴، ص ۱۹۱، ج ۴۶، ص ۹۵، ج ۴۹، ص ۱۰۴، ج ۶۳، ص ۴۰۷ </ref> همچنین از پیامبر (ص) و امامان شیعه، احادیث و روایات فراوانی در باره تواضع نقل شده است. در [[نهج البلاغه]] <ref> نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ </ref> ضمن [[خطبه متقین]]، تواضع در شمار اوصاف پرهیزگاران ذکر شده ، {{یاد|وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ  خط مشی و راه رفتنشان تواضع است. مکارم شیرازی، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ۱۳۸۴ش، ص۴۷۳.}}و [[امام باقر (ع)]] در حدیثی، علامت اصلی [[شیعه]] را تواضع و [[خضوع]] دانسته است. <ref> رجوع کنید به علی بن حسن طبرسی، ص ۱۲۱؛ مجلسی، ج ۷۵، ص ۱۷۵، نیز رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۴۰۵ </ref>
متون دینی سرشار از نمونه‌های اخلاقی تواضع است و بسیاری از بزرگان دین، به این صفت ستوده شده‌اند. <ref> برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۲۳؛ علی بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،  ص ۴۰۰؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۴۲۱، ج ۴۱، ص ۵۴ ـ۵۹، ج ۴۴، ص ۱۹۱، ج ۴۶، ص ۹۵، ج ۴۹، ص ۱۰۴، ج ۶۳، ص ۴۰۷ </ref> همچنین از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] و [[امامان شیعه]]، احادیث و روایات فراوانی در باره تواضع نقل شده است. در [[نهج البلاغه]] <ref> نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳ </ref> ضمن [[خطبه متقین]]، تواضع در شمار اوصاف [[تقوا|پرهیزگاران]] ذکر شده ، {{یاد|وَ مَشْيُهُمُ التَّوَاضُعُ  خط مشی و راه رفتنشان تواضع است. [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، [[نهج البلاغه]] با ترجمه فارسی روان، ۱۳۸۴ش، ص۴۷۳.}}و [[امام باقر (ع)]] در حدیثی، علامت اصلی [[شیعه]] را تواضع و [[خضوع]] دانسته است. <ref> رجوع کنید به علی بن حسن طبرسی، ص ۱۲۱؛ مجلسی، ج ۷۵، ص ۱۷۵، نیز رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۰، ص ۴۰۵ </ref>


==تواضع در برابر عظمت خدا==
==تواضع در برابر عظمت خدا==
در احادیث، به ویژه بر تواضع در برابر [[خدا]] تأکید شده است که ارتباط مذکور میان تواضع و [[ایمان]] را نشان می‌دهد؛ چنانکه در [[مصباح الشریعة]] <ref> مصباح الشریعه، ص ۷۳ </ref> آمده است که حقیقت تواضع را تنها مقربان و واصلان به وحدانیت خداوند در می‌یابند. همچنین، طبق احادیث، تواضع در برابر عظمت خداوند، شرط قبولی عبادت‌هایی چون [[نماز]] معرفی شده <ref>  مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۳۸ </ref> و در حدیثی از [[امام صادق علیه السلام]]، خود تواضع [[عبادت]] خوانده شده است. <ref>  مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۴۷ </ref>
در احادیث، به ویژه بر تواضع در برابر [[خدا]] تأکید شده است که ارتباط مذکور میان تواضع و [[ایمان]] را نشان می‌دهد؛ چنانکه در [[مصباح الشریعة]] <ref> مصباح الشریعه، ص ۷۳ </ref> آمده است که حقیقت تواضع را تنها مقربان و واصلان به وحدانیت خداوند در می‌یابند. همچنین، طبق احادیث، تواضع در برابر عظمت خداوند، شرط قبولی عبادت‌هایی چون [[نماز]] معرفی شده <ref>  مجلسی، بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۳۳۸ </ref> و در حدیثی از [[امام صادق علیه السلام]]، خود تواضع [[عبادت]] خوانده شده است. <ref>  مجلسی، بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۴۷ </ref>


عبادات واجب همچون [[نماز]] و [[حج]] نیز چنانکه از آیات قرآن بر می‌آید، به رفع کبر و ایجاد ملکه تواضع در آدمی یاری می‌رساند. <ref> رجوع کنید به فضل بن حسن طبرسی، ذیل بقره: ۴۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ </ref> بر همین اساس، در [[دعا|دعاهای]] منقول از [[امامان شیعه]]، تواضع از اموری است که [[مؤمن]] از خدا درخواست می‌کند. <ref> رجوع کنید به ابن طاووس، ج ۱، ص ۲۵۹؛ حلّی، ص ۲۶۲، ۳۲۷ </ref>
[[عبادت|عبادات]] [[واجب]] همچون [[نماز]] و [[حج]] نیز چنانکه از آیات قرآن بر می‌آید، به رفع [[تکبر|کبر]] و ایجاد ملکه تواضع در آدمی یاری می‌رساند. <ref> رجوع کنید به فضل بن حسن طبرسی، ذیل بقره: ۴۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲ </ref> بر همین اساس، در [[دعا|دعاهای]] منقول از [[امامان شیعه]]، تواضع از اموری است که [[مؤمن]] از خدا درخواست می‌کند. <ref> رجوع کنید به ابن طاووس، ج ۱، ص ۲۵۹؛ حلّی، ص ۲۶۲، ۳۲۷ </ref>


==تواضع در برابر مومنان==
==تواضع در برابر مومنان==
بنا بر حدیثی، مؤمن وظیفه دارد نسبت به دیگر مؤمنان متواضع باشد و از فخرفروشی به آنان بپرهیزد. <ref> رجوع کنید به نهج البلاغه، همانجا؛ ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۹۹؛ مسلم بن حجاج، ج ۸، ص ۱۶۰ </ref> به نظر می‌رسد که مؤمن چون ارزشمندیِ امور را با ملاکِ دوری و نزدیکی به خدا می‌سنجد و معیار ارزش نعمت‌های دنیوی را با توجه به [[آخرت]] تعیین می‌کند، در نتیجه تلاش دارد از سرفروتنی حیات زاهدانه‌ای در پیش گیرد و زندگی‌اش را با فقیر‌ترین انسان‌ها همسان سازد. سیره و سلوک [[پیامبر اسلام(ص)]]، این معنا را به روشنی نشان می‌دهد. <ref> برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۲۲، ج ۸، ص ۱۶۹؛ ورّام، ج ۱، ص ۲۰۰؛ مجلسی، ج ۱۶، ص ۱۹۹ </ref> رعایت حد وسط در هر فضیلتی نیکوست و افراط و تفریط در آن مذموم است؛ افراط در تواضع این است که انسان خودبزرگ‌بین باشد و دیگران را حقیر و ناچیز شمرد و تفریط در آن این است که چنان تواضع کند که به ذلت، حقارت و پستی بینجامد.<ref> منتظری، فراز و فرود نفس، بی‌جا، ص۳۳۴.</ref>
بنا بر حدیثی، مؤمن وظیفه دارد نسبت به دیگر مؤمنان متواضع باشد و از [[تفاخر|فخرفروشی]] به آنان بپرهیزد. <ref> رجوع کنید به نهج البلاغه، همانجا؛ ابن ماجه، ج ۲، ص ۱۳۹۹؛ مسلم بن حجاج، ج ۸، ص ۱۶۰ </ref> به نظر می‌رسد که مؤمن چون ارزشمندیِ امور را با ملاکِ دوری و نزدیکی به [[خدا]] می‌سنجد و معیار ارزش نعمت‌های دنیوی را با توجه به [[آخرت]] تعیین می‌کند، در نتیجه تلاش دارد از سرفروتنی حیات [[زهد|زاهدانه‌ای]] در پیش گیرد و زندگی‌اش را با فقیر‌ترین انسان‌ها همسان سازد. سیره و سلوک [[پیامبر اکرم(ص)]]، این معنا را به روشنی نشان می‌دهد. <ref> برای نمونه رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۲۲، ج ۸، ص ۱۶۹؛ ورّام، ج ۱، ص ۲۰۰؛ مجلسی، ج ۱۶، ص ۱۹۹ </ref> رعایت حد وسط در هر فضیلتی نیکوست و افراط و تفریط در آن مذموم است؛ افراط در تواضع این است که انسان خودبزرگ‌بین باشد و دیگران را حقیر و ناچیز شمرد و تفریط در آن این است که چنان تواضع کند که به ذلت، حقارت و پستی بینجامد.<ref> منتظری، فراز و فرود نفس، بی‌جا، ص۳۳۴.</ref>


==آثار ==
==آثار ==
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|إِنَّ مِنَ التَّواضُعِ أَن یَرضَى الرَّجُلُ بِالمَجلِسِ دونَ المَجلِسِ وَأَن یُسَلِّمَ عَلى مَن یَلقى وَأَن یَترُکَ المِراءَ وَإِن کانَ مُحِقّا وَلایُحِبَّ أَن یُحمَدَ عَلَى التَّقوى|ترجمه=از تواضع است که انسان به پایین مجلس رضایت دهد، به هر کس بر مى خورد [[سلام]] کند، [[مجادله]] را‌‌ رها کند اگر چه حق با او باشد و دوست نداشته باشد که به پرهیزکارى ستایش  شود.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[بحار الأنوار]]، ج۷۵، ص۱۱۸. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|إِنَّ مِنَ التَّواضُعِ أَن یَرضَى الرَّجُلُ بِالمَجلِسِ دونَ المَجلِسِ وَأَن یُسَلِّمَ عَلى مَن یَلقى وَأَن یَترُکَ المِراءَ وَإِن کانَ مُحِقّا وَلایُحِبَّ أَن یُحمَدَ عَلَى التَّقوى|ترجمه=از تواضع است که انسان به پایین مجلس رضایت دهد، به هر کس بر مى خورد [[سلام]] کند، [[مجادله]] را‌‌ رها کند اگر چه حق با او باشد و دوست نداشته باشد که به [[تقوا|پرهیزکارى]] ستایش  شود.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[بحار الأنوار]]، ج۷۵، ص۱۱۸. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


مطابق [[احادیث]]، تواضع با [[عقل]] و [[علم]] ارتباط دارد. <ref> برای نمونه‌هایی از این احادیث رجوع کنید به کلینی، ج ۱، ص ۴۸؛ مجلسی، ج ۱، ص ۱۳۱، ۱۳۶، ۱۴۰، ۱۵۳، ۱۵۸، ۱۷۵ـ۱۷۶ </ref> بنا بر حدیثی نبوی، طلب علم از خداوند، به فزون شدن تواضع در آدمی می‌انجامد. <ref> رجوع کنید به مجلسی، ج ۲، ص ۳۴ </ref> و در حدیثی  [[امام کاظم علیه السلام]] خطاب به [[هشام بن حکم]] تواضع را مرکب عقل خوانده است. <ref> کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص۱۶. </ref>{{یاد|لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ مَطِيَّةً وَ مَطِيَّةُ الْعَقْلِ التَّوَاضُعُ‌}}
مطابق [[احادیث]]، تواضع با [[عقل]] و [[علم]] ارتباط دارد. <ref> برای نمونه‌هایی از این احادیث رجوع کنید به کلینی، ج ۱، ص ۴۸؛ مجلسی، ج ۱، ص ۱۳۱، ۱۳۶، ۱۴۰، ۱۵۳، ۱۵۸، ۱۷۵ـ۱۷۶ </ref> بنا بر حدیثی نبوی، طلب علم از خداوند، به فزون شدن تواضع در آدمی می‌انجامد. <ref> رجوع کنید به مجلسی، ج ۲، ص ۳۴ </ref> و در حدیثی  [[امام کاظم علیه السلام]] خطاب به [[هشام بن حکم]] تواضع را مرکب [[عقل]] خوانده است. <ref> کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج ۱، ص۱۶. </ref>{{یاد|لِكُلِّ شَيْ‌ءٍ مَطِيَّةً وَ مَطِيَّةُ الْعَقْلِ التَّوَاضُعُ‌}}
 
از دیگر آثار تواضع، طبق احادیث، بزرگی و ارج یافتن در دنیا و آخرت است. عبارت «مَنْ تَوَاضَعَ لِله رَفَعَهُ الله (هر که برای خدا تواضع کند، خداوند او را ارج و بزرگی می‌بخشد)» از پیامبر خدا (ص)، به صورت‌های مختلفی در منابع تکرار شده و مضمون آن در احادیث دیگری از امامان شیعه آمده است. <ref> رجوع کنید به مسلم بن حجاج، ج ۸، ص ۲۱؛ ترمذی، ج ۳، ص ۲۵۴؛ مجلسی، ج ۵، ص ۳۲۴، ج ۱۸، ص ۴۱۷، ج ۲۱، ص ۳۰۴، ج ۴۹، ص ۱۲۹، ج ۵۶، ص ۱۵۱، ۱۹۱ </ref>[[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در روایتی به [[ابوبصیر]] فرمود: «اى ابا محمد! همانا نوح(ع) در کشتى نشست و هر چه خدا خواهد در کشتى بود (انسان، حیوان و متاع بسیارى بود) و کشتى مأموریت داشت و گرد خانه کعبه طواف کرد...نوح کشتى را به خود واگذاشته بود خداى عزّ و جلّ به کوه‌ها [[وحی|وحى]] فرمود: که من کشتىِ بنده‌ام [[نوح (پیامبر)|نوح]] را روى یکى از شما قرار می‌دهم‌، کوه‌ها گردن کشیدند و سرافرازى کردند (تکبّر نمودند)، ولى کوه "جودى" فروتنى کرد، و آن کوهى است نزد شما، پس کشتى سینه بر آن کوه گذاشت. آن هنگام نوح(ع) به لغت سریانى فرمود: "یا مارى اَتْقِن"؛‏ یعنى پروردگارا! اصلاح کن». {{یاد| فَتَطَاوَلَتْ وَ شَمَخَتْ‌ وَ تَوَاضَعَ الْجُودِيُّ وَ هُوَ جَبَلٌ عِنْدَكُمْ فَضَرَبَتِ السَّفِينَةُ بِجُؤْجُؤِهَا الْجَبَلَ‌}} <ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۴.
</ref>


از دیگر آثار تواضع، طبق احادیث، بزرگی و ارج یافتن در دنیا و آخرت است. عبارت «مَنْ تَوَاضَعَ لِله رَفَعَهُ الله (هر که برای خدا تواضع کند، خداوند او را ارج و بزرگی می‌بخشد)» از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]]، به صورت‌های مختلفی در منابع تکرار شده و مضمون آن در احادیث دیگری از [[امامان شیعه]] آمده است. <ref> رجوع کنید به مسلم بن حجاج، ج ۸، ص ۲۱؛ ترمذی، ج ۳، ص ۲۵۴؛ مجلسی، ج ۵، ص ۳۲۴، ج ۱۸، ص ۴۱۷، ج ۲۱، ص ۳۰۴، ج ۴۹، ص ۱۲۹، ج ۵۶، ص ۱۵۱، ۱۹۱ </ref>[[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] در روایتی به [[ابوبصیر]] فرمود: «اى ابا محمد! همانا نوح(ع) در کشتى نشست و هر چه خدا خواهد در کشتى بود (انسان، حیوان و متاع بسیارى بود) و کشتى مأموریت داشت و گرد خانه کعبه طواف کرد...نوح کشتى را به خود واگذاشته بود خداى عزّ و جلّ به کوه‌ها [[وحی]] فرمود: که من کشتىِ بنده‌ام [[نوح (پیامبر)|نوح]] را روى یکى از شما قرار می‌دهم‌، کوه‌ها گردن کشیدند و سرافرازى کردند ([[تکبر|تکبّر]] نمودند)، ولى کوه "جودى" فروتنى کرد، و آن کوهى است نزد شما، پس کشتى سینه بر آن کوه گذاشت. آن هنگام نوح(ع) به لغت سریانى فرمود: "یا مارى اَتْقِن"؛‏ یعنى پروردگارا! اصلاح کن». {{یاد| فَتَطَاوَلَتْ وَ شَمَخَتْ‌ وَ تَوَاضَعَ الْجُودِيُّ وَ هُوَ جَبَلٌ عِنْدَكُمْ فَضَرَبَتِ السَّفِينَةُ بِجُؤْجُؤِهَا الْجَبَلَ‌}} <ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۲۴.</ref>
==نهی از تواضع در برابر برخی افراد==
==نهی از تواضع در برابر برخی افراد==
بنا بر احادیث، همانگونه که تواضع در برابر پدر و مادر، <ref> رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام، ص ۳۳۴ </ref> [[مؤمن|مؤمنان]] <ref> رجوع کنید به فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۱ </ref> و معلم و شاگرد <ref> رجوع کنید به حرّ عاملی، ج ۱، ص ۴۷۵ </ref> توصیه شده، از تواضع نسبت به برخی افراد از جمله [[تکبر|متکبران]] و [[کافر|کافران]] نهی شده است. <ref> رجوع کنید به ورّام، ج ۱، ص ۲۰۱؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۲ </ref> همچنین، تواضع فقیر در برابر غنی به سبب ثروتش، ناپسند شمرده شده است. <ref> رجوع کنید به نهج البلاغه، ص ۵۰۸؛ راغب اصفهانی، ص ۲۸۶ </ref> در روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] تواضع در برابر غنی به طمع رسیدن به بهره‌ای باعث از دست رفتن دو سوم دین دانسته شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۱۷۰.</ref> نه تنها تواضع در برابر برخی مذموم است بلکه در مواردی انسان مأمور به تکبر است البته نه به معنای تحقق صفت کبر در خود بلکه به معنای برخورد متکبرانه (صوری ونمایشی)با کسی که شایسته تواضع نیست. در روایات مواردی از این‌گونه تکبر معرفی شده است. در روایتی [[پیامبر خدا]] فرمود:
بنا بر احادیث، همانگونه که تواضع در برابر پدر و مادر، <ref> رجوع کنید به الفقه المنسوب للامام الرضا علیه السلام، ص ۳۳۴ </ref> [[مؤمن|مؤمنان]] <ref> رجوع کنید به فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۱ </ref> و معلم و شاگرد <ref> رجوع کنید به حرّ عاملی، ج ۱، ص ۴۷۵ </ref> توصیه شده، از تواضع نسبت به برخی افراد از جمله [[تکبر|متکبران]] و [[کافر|کافران]] نهی شده است. <ref> رجوع کنید به ورّام، ج ۱، ص ۲۰۱؛ فیض کاشانی، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۲۲۲ </ref> همچنین، تواضع فقیر در برابر غنی به سبب ثروتش، ناپسند شمرده شده است. <ref> رجوع کنید به نهج البلاغه، ص ۵۰۸؛ راغب اصفهانی، ص ۲۸۶ </ref> در روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] تواضع در برابر غنی به طمع رسیدن به بهره‌ای باعث از دست رفتن دو سوم دین دانسته شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۱۷۰.</ref> نه تنها تواضع در برابر برخی مذموم است بلکه در مواردی انسان مأمور به تکبر است البته نه به معنای تحقق صفت کبر در خود بلکه به معنای برخورد متکبرانه (صوری ونمایشی)با کسی که شایسته تواضع نیست. در روایات مواردی از این‌گونه تکبر معرفی شده است. در روایتی [[پیامبر خدا]] فرمود:
confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶

ویرایش