پرش به محتوا

حسد: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۹ بایت اضافه‌شده ،  ۳ فوریه
ویکی سازی
(ویکی سازی)
خط ۵: خط ۵:
حسد به معناى آرزوىِ نابودی نعمت‌ها و داشته‌هاى دیگران و خواستن نعمت فقط برای خود است.<ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> وجود این خصلت در شخص گاه با تلاش براى نابودى داشته‌های دیگران همراه می‌شود.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> حسادت در بالاترین مراتب خود، باعث رنج بردن شخص از نیک‌بختى دیگران می‌شود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگ‌نویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانسته‌اند؛ همان‌گونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم می‌کند و خونش را می‌مکد، حسد نیز با جان و روان شخص حسود چنین می‌کند.<ref> رجوع کنید به زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه حسد.</ref>
حسد به معناى آرزوىِ نابودی نعمت‌ها و داشته‌هاى دیگران و خواستن نعمت فقط برای خود است.<ref>ارسطو، اخلاق نیکوماخوسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۷۱.</ref> وجود این خصلت در شخص گاه با تلاش براى نابودى داشته‌های دیگران همراه می‌شود.<ref>یحیی بن عدی، تهذیب الاخلاق، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۱۹.</ref> حسادت در بالاترین مراتب خود، باعث رنج بردن شخص از نیک‌بختى دیگران می‌شود.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۱۷ق، ج۴۱، ص۵۲.</ref> برخى از فرهنگ‌نویسان، اصل این واژه را از حَسْدَل به معناى کَنِه دانسته‌اند؛ همان‌گونه که کَنه پوست تن آدمى را زخم می‌کند و خونش را می‌مکد، حسد نیز با جان و روان شخص حسود چنین می‌کند.<ref> رجوع کنید به زبیدى، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ذیل واژه حسد.</ref>


کلمه حسد و مشتقات آن در چهار [[آیه]] از [[قرآن]] به کار رفته است.{{یاد|آیه۱۰۹ بقره: وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّـهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٩﴾، ترجمه: بسیاری از اهل کتاب- پس از اینکه حق برایشان آشکار شد- از روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو می‏‌کردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کاری تواناست ؛ آیه ۵۴ سوره نساء:أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَ‌اهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴿٥٤﴾،ترجمه: بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مى‌ورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. ؛ آیه ۱۵ فتح: سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ ۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّـهِ ۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمْ قَالَ اللَّـهُ مِن قَبْلُ ۖ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا ۚ بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٥﴾،ترجمه: چون به [قصد] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاى‌ماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما [هم‌] به دنبال شما بياييم.» [اين گونه‌] مى‌خواهند دستور خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش در باره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: «[نه،] بلكه بر ما رشگ مى‌بريد.» [نه چنين است‌] بلكه جز اندكى درنمى‌يابند. ؛ آیه۵ فلق:وَمِن شَرِّ‌ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾، ترجمه:و از شرّ [هر] حسود، آنگاه كه حسد ورزد.»}} برخى آیات نیز بدون بکار بردن واژه حسد یا مشتقات آن، رساننده مفهوم حسد است.{{یاد|آیه ۳۲ سوره نساء:وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّ‌جَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٣٢﴾، ترجمه: به مؤمنان فرمان داده شده است تا به آنچه خدا بهره‌شان ساخته راضى باشند و آنچه را خداوند به دیگران داده طلب نکنند. آیه ۱۲۰ سوره آل عمران:إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَ‌حُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُ‌وا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّ‌كُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾، ترجمه: اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مى‌كند؛ و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مى‌شوند؛ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى‌رساند؛ يقيناً خداوند به آنچه مى‌كنند احاطه دارد. آیه۸ سوره یوسف: إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨﴾، ترجمه:هنگامى كه [برادران او] گفتند: «يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما -كه جمعى نيرومند هستيم- دوست‌داشتنى‌ترند. قطعاً پدر ما در گمراهى آشكارى است.»}} گفته شده واژه بَغْى در برخى از کاربردهاى قرآنى، داراى معنایى حسد است. <ref>دامغانی، الوجوه و النظائر فی القرآن، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] <ref>سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> بَغْى را در لهجه تمیمى به معناى حسد می‌داند. [[فخر رازی]] نیز برخی از کاربردهاى قرآنى واژه حسد را ذکر کرده است.<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ذیل بقره، آیه ۱۰۹.</ref>
کلمه حسد و مشتقات آن در چهار [[آیه]] از [[قرآن]] به کار رفته است.{{یاد|آیه۱۰۹ بقره: وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ ۖ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّىٰ يَأْتِيَ اللَّـهُ بِأَمْرِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿١٠٩﴾، ترجمه: بسیاری از [[اهل کتاب]]- پس از اینکه حق برایشان آشکار شد- از روی حسدی که در وجودشان بود، آرزو می‏‌کردند که شما را، بعد از ایمانتان، کافر گردانند. پس عفو کنید و درگذرید، تا خدا فرمان خویش را بیاورد، که خدا بر هر کاری تواناست ؛ آیه ۵۴ سوره نساء:أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَىٰ مَا آتَاهُمُ اللَّـهُ مِن فَضْلِهِ ۖ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَ‌اهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا ﴿٥٤﴾،ترجمه: بلكه به مردم، براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مى‌ورزند؛ در حقيقت، ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم، و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. ؛ آیه ۱۵ فتح: سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَىٰ مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ ۖ يُرِيدُونَ أَن يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّـهِ ۚ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا كَذَٰلِكُمْ قَالَ اللَّـهُ مِن قَبْلُ ۖ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا ۚ بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿١٥﴾،ترجمه: چون به [قصد] گرفتن غنايم روانه شديد، به زودى برجاى‌ماندگان خواهند گفت: «بگذاريد ما [هم‌] به دنبال شما بياييم.» [اين گونه‌] مى‌خواهند دستور خدا را دگرگون كنند. بگو: «هرگز از پى ما نخواهيد آمد. آرى، خدا از پيش در باره شما چنين فرموده.» پس به زودى خواهند گفت: «[نه،] بلكه بر ما رشگ مى‌بريد.» [نه چنين است‌] بلكه جز اندكى درنمى‌يابند. ؛ آیه۵ فلق:وَمِن شَرِّ‌ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾، ترجمه:و از شرّ [هر] حسود، آنگاه كه حسد ورزد.»}} برخى آیات نیز بدون بکار بردن واژه حسد یا مشتقات آن، رساننده مفهوم حسد است.{{یاد|آیه ۳۲ سوره نساء:وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۚ لِّلرِّ‌جَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبُوا ۖ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا اكْتَسَبْنَ ۚ وَاسْأَلُوا اللَّـهَ مِن فَضْلِهِ ۗ إِنَّ اللَّـهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿٣٢﴾، ترجمه: به مؤمنان فرمان داده شده است تا به آنچه خدا بهره‌شان ساخته راضى باشند و آنچه را خداوند به دیگران داده طلب نکنند. آیه ۱۲۰ سوره آل عمران:إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَ‌حُوا بِهَا ۖ وَإِن تَصْبِرُ‌وا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّ‌كُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا ۗ إِنَّ اللَّـهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ ﴿١٢٠﴾، ترجمه: اگر به شما خوشى رسد آنان را بدحال مى‌كند؛ و اگر به شما گزندى رسد بدان شاد مى‌شوند؛ و اگر صبر كنيد و پرهيزگارى نماييد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى‌رساند؛ يقيناً خداوند به آنچه مى‌كنند احاطه دارد. آیه۸ سوره یوسف: إِذْ قَالُوا لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٨﴾، ترجمه:هنگامى كه [برادران او] گفتند: «يوسف و برادرش نزد پدرمان از ما -كه جمعى نيرومند هستيم- دوست‌داشتنى‌ترند. قطعاً پدر ما در گمراهى آشكارى است.»}} گفته شده واژه بَغْى در برخى از کاربردهاى قرآنى، داراى معنایى حسد است. <ref>دامغانی، الوجوه و النظائر فی القرآن، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۱۶۶.</ref> [[جلال الدین سیوطی|سیوطى]] <ref>سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> بَغْى را در لهجه تمیمى به معناى حسد می‌داند. [[فخر رازی]] نیز برخی از کاربردهاى قرآنى واژه حسد را ذکر کرده است.<ref>ابو الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ذیل بقره، آیه ۱۰۹.</ref>


{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى‏ رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ.|ترجمه=موسى بن عمران در مناجات و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: خدایا! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[علامه مجلسی]]، [[بحارالانوار]]، ۱۴۰۳ق، ج‏۷۰، ص: ۲۴۵</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|بَيْنَما مُوسَى بْنُ عِمْرانَ يُناجِى رَبَّهُ وَ يُكَلِّمُهُ اذْ رَأى‏ رَجُلًا تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِ اللَّهِ، فَقالَ: يا رَبِّ مَنْ هذا الَّذى قَدْ أظَلَّهُ عَرْشُكَ؟ فَقالَ: يا مُوسى، هذا مِمَّنْ لَمْ يَحْسُدِ النّاسَ عَلى ما آتاهُمُ اللَّهُ مُنْ فَضْلِهِ.|ترجمه=موسى بن عمران در [[مناجات]] و سخن گفتن با حضرت حق بود، ناگهان مردى را در سايه عرش خدا ديد، عرضه داشت: خدایا! اين كيست كه در سايه عرش توست؟ خطاب رسيد: اى موسى! اين كسى است كه بر عنايات من بر مردم حسد نورزيده است.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[علامه مجلسی]]، [[بحارالانوار]]، ۱۴۰۳ق، ج‏۷۰، ص: ۲۴۵</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
واژه حسد در بسیاری از [[احادیث]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در بیان نکوهش حسد، انگیزه‌ها و نشانه‌هاى آن وارد شده است. در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.<ref>ابن‌ ماجه،  سنن ابن ماجه، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۱۴۰۸؛ ابو داوود،  سنن ابو داوود، قاهره، ج۴، ص ۲۷۶.</ref> بنابر حدیثى [[نبوت|نبوى]]، حسد از خوی‌هاى ناپسندى است که هیچ کس از آن در امان نیست.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> در نقلی دیگر از [[امام صادق (ع)]] حسد یکى از سه امرى است که هیچ پیامبر و افراد فرو‌تر از آن در امان نیستند، اما [[مؤمن]] هیچگاه رفتار ناشى از حسد ندارد و حسادت را به عرصه عمل راه نمی‌دهد.<ref>کلینى، اصول کافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۸.</ref>{{یاد|أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ.}} در حدیثى دیگر، حسد نخستین گناه است که در آسمان‌ها [[شیطان|ابلیس]] و در زمین [[قابیل]] مرتکب شد.<ref>ماوردی، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۶۱.</ref>
واژه حسد در بسیاری از [[احادیث]] [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در بیان نکوهش حسد، انگیزه‌ها و نشانه‌هاى آن وارد شده است. در حدیثى، تأثیر این خوى ناپسند در تباه ساختن حسنات آدمى، به تأثیر آتش بر هیزم تشبیه شده است.<ref>ابن‌ ماجه،  سنن ابن ماجه، ۱۳۷۳ق، ج۲، ص۱۴۰۸؛ ابو داوود،  سنن ابو داوود، قاهره، ج۴، ص ۲۷۶.</ref> بنابر حدیثى [[نبوت|نبوى]]، حسد از خوی‌هاى ناپسندى است که هیچ کس از آن در امان نیست.<ref>حرعاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۳۳۹.</ref> در نقلی دیگر از [[امام صادق (ع)]] حسد یکى از سه امرى است که هیچ پیامبر و افراد فرو‌تر از آن در امان نیستند، اما [[مؤمن]] هیچگاه رفتار ناشى از حسد ندارد و حسادت را به عرصه عمل راه نمی‌دهد.<ref>کلینى، اصول کافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۰۸.</ref>{{یاد|أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا يَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ.}} در حدیثى دیگر، حسد نخستین گناه است که در آسمان‌ها [[شیطان|ابلیس]] و در زمین [[قابیل]] مرتکب شد.<ref>ماوردی، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷، ج۱، ص۲۶۱.</ref>
===تفاوت غبطه با حسد===
===تفاوت غبطه با حسد===
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن [[غبطه]]  می‌خورد ولى حسد نمی‌ورزد و منافق حسد می‌ورزد و غِبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج‏۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق(ع)]]: {{حدیث|إنَّ الْمُؤْمِنَ يَغْبِطُ وَ لا يَحْسُدُ، وَ الْمُنافِقُ يَحْسُدُ وَ لا يَغْبِطُ.|ترجمه=مؤمن [[غبطه]]  می‌خورد ولى حسد نمی‌ورزد و [[منافق]] حسد می‌ورزد و غِبطه ندارد.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small>[[کافی]]، ج‏۲، ص: ۳۰۷</small> | تراز = چپ| عرض = ۳۵۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با وجود تفاوت، با حسد در ارتباط است.<ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه زمانی رخ می‌دهد که آدمى آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط می‌خواهد او نیز از آن نعمت بهره‌مند شود.<ref>نراقى،  جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به‌ ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref>
مفهوم [[غبطه]] (منافسه) با وجود تفاوت، با حسد در ارتباط است.<ref>غزالى، احیاء علوم الدین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه زمانی رخ می‌دهد که آدمى آرزوى زوال نعمت دیگران را ندارد، بلکه فقط می‌خواهد او نیز از آن نعمت بهره‌مند شود.<ref>نراقى،  جامع السعادات، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۲۰۲و۲۰۳.</ref> غبطه، به عکس حسد، صفتى پسندیده است،<ref>ماوردى، ادب الدنیا والدین، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۲.</ref> به‌ ویژه آنکه در روایتى، به صراحت غبطه از صفات [[ایمان|مؤمن]] و حسد از خصلت هاى [[نفاق|منافق]] دانسته شده است.<ref>مجلسى، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۵۰.</ref>


===حسادت‌های پسندیده و مجاز===
===حسادت‌های پسندیده و مجاز===
 
در روایات گاه در مورد برخی کارها حسادت [[مباح|جایز]] شمرده شده است به عنوان نمونه [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم (ص)]] در روایتی فرمود: حسادت جز در دو مورد روا نيست : حسادت ورزیدن به مردى كه [[خدا|خداوند]] به او مال و ثروتى داده و او آن را شب و روز انفاق مى‌كند، ونیز حسادت ورزیدن  به مردى كه خداوند به او [[قرآن]] عطا فرموده است و او شبانه روز به آن مى‌پردازد و آن را [[تلاوت قرآن|تلاوت]] می کند.<ref>صدوق، خصال، ص۱۱۹.</ref>
در روایات گاه در مورد برخی کارها حسادت جایز شمرده شده است به عنوان نمونه پيامبر خدا (ص) در روایتی فرمود: حسادت جز در دو مورد روا نيست : حسادت ورزیدن به مردى كه خداوند به او مال و ثروتى داده و او آن را شب و روز انفاق مى‌كند، ونیز حسادت ورزیدن  به مردى كه خداوند به او قرآن عطا فرموده است و او شبانه روز به آن مى‌پردازد و آن را تلاوت می کند.<ref>صدوق، خصال، ص۱۱۹.</ref>
و نیز در روایت دیگر است که «حسادت جایز نیست مگر در دو مورد: شخصی که خداوند متعال به او مالی داده و [[توفیق]] خرج کردن در راهش  را به وی عنايت کرده است؛ و شخصی که خداوند به او [[حکمت]] و معارف دينی داده و به آن حکم نموده و عمل می کند و - به ديگران نيز - آموزش می دهد». [[علامه مجلسی]] حسادت در این احادیث را به معنای غبطه دانسته است. <ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۳۶۳ش،  ج۷۳، ص۲۳۸.</ref>
و نیز در روایت دیگر است که «حسادت جایز نیست مگر در دو مورد: شخصی که خداوند متعال به او مالی داده و توفیق خرج کردن در راهش  را به وی عنايت کرده است؛ و شخصی که خداوند به او حکمت و معارف دينی داده و به آن حکم نموده و عمل می کند و - به ديگران نيز - آموزش می دهد». [[علامه مجلسی]] حسادت در این احادیث را به معنای غبطه دانسته است. <ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۳۶۳ش،  ج۷۳، ص۲۳۸.</ref>


===پیوند با چشم‌زخم===
===پیوند با چشم‌زخم===
خط ۲۵: خط ۲۴:


===یک حدیث یک نکته===
===یک حدیث یک نکته===
«الحسود لایسود» روایتی است  از امیرالمؤمنین(ع) <ref>التمیمی آلامدی، غرر الحكم و درر الكلم،۱۴۱۰ق،  ج۱، ص۵۵.</ref> که گاه مردم عوام آن را این گونه ترجمه کرده اند (حسود هر گز نیاسود ) ممکن است علت این ترجمه تعبیر «لایسود» در روایت باشد و این که این ترجمه آهنگین و روان است در حالی که معنای  صحیح (الْحَسُودُ لَا یَسُودُ)، چنین است: حسود بزرگى و برترى نمی‌یابد؛ یعنی انسان حسود از طریق حسادت ورزیدن نسبت به دیگران، به بزرگی، آقایی، مقام عالی و بلند مرتبگی دست نمی‌یابد؛ زیرا که «لا یسود» از ریشه «س، و، د»  به معنای بزرگی، آقایی، مقام عالی و بلند مرتبگی است. <ref>الفیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۳.</ref> نه به معنای سود و بهره و یا آسودگی و آرامش، چنان‌که عده‌ای آن‌را این‌گونه معنا کرده‌اند و در عرف نیز این معنا رواج پیدا کرده است.
«الحسود لایسود» روایتی است  از [[امام علی علیه‌السلام|امیرالمؤمنین(ع)]] <ref>التمیمی آلامدی، غرر الحكم و درر الكلم،۱۴۱۰ق،  ج۱، ص۵۵.</ref> که گاه مردم عوام آن را این گونه ترجمه کرده اند (حسود هر گز نیاسود ) ممکن است علت این ترجمه تعبیر «لایسود» در روایت باشد و این که این ترجمه آهنگین و روان است در حالی که معنای  صحیح (الْحَسُودُ لَا یَسُودُ)، چنین است: حسود بزرگى و برترى نمی‌یابد؛ یعنی انسان حسود از طریق حسادت ورزیدن نسبت به دیگران، به بزرگی، آقایی، مقام عالی و بلند مرتبگی دست نمی‌یابد؛ زیرا که «لا یسود» از ریشه «س، و، د»  به معنای بزرگی، آقایی، مقام عالی و بلند مرتبگی است. <ref>الفیومی، المصباح المنیر، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۳.</ref> نه به معنای سود و بهره و یا آسودگی و آرامش، چنان‌که عده‌ای آن‌را این‌گونه معنا کرده‌اند و در عرف نیز این معنا رواج پیدا کرده است.


==حسد از دیدگاه صاحب‌نظران==
==حسد از دیدگاه صاحب‌نظران==
confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۲۴

ویرایش