پرش به محتوا

حق والدین: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح نویسه‌های عربی
(ویکی سازی)
(اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۱: خط ۱:
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
{{اشتباه نشود|احسان به والدین}}
{{اشتباه نشود|احسان به والدین}}
'''حَقّ والدین''' حقوقی است که پدر و مادر بر عهده فرزندان خویش دارند. رعایت حق والدین، از آموزه‌هاى اخلاقى دین [[اسلام]] است و در [[قرآن]] و [[احادیث]] بر آن تاکید شده است. در قرآن نیکوکاری نسبت به والدین پس از [[عبادت خدا]] و نهى از [[شرک]] ورزیدن به او آمده و سپاسگزارى از پدر و مادر با شکرگزارى از خدا مقارن شده است؛ البته اطاعت از والدین نباید به مخالفت الهی بیانجامد.  
'''حَقّ والدین''' حقوقی است که پدر و مادر بر عهده فرزندان خویش دارند. رعایت حق والدین، از آموزه‌های اخلاقی دین [[اسلام]] است و در [[قرآن]] و [[احادیث]] بر آن تاکید شده است. در قرآن نیکوکاری نسبت به والدین پس از [[عبادت خدا]] و نهی از [[شرک]] ورزیدن به او آمده و سپاسگزاری از پدر و مادر با شکرگزاری از خدا مقارن شده است؛ البته اطاعت از والدین نباید به مخالفت الهی بیانجامد.<br>
 
در احادیث، فرمان‌برداری از پدر و مادر از نشانه‌های [[ایمان]]، نگاه کردن به آنان [[عبادت]] و نیک‌رفتاری با آنان از محبوب‌ترین اعمال نزد خدا و رضا و غضب الهی در خشنودی یا ناخشنودی والدین از فرزندانشان است. بنا بر روایات کسی که به والدین خود نیکی می‌کند، به [[بهشت]] وارد می‌شود و نیکی‌هایی که به نیابت از والدین انجام می‌دهد و حتی بیش از آن، برای او ثبت می‌شود. در مقابل [[عاق والدین|عقوق والدین]] موجب محرومیت از بهشت، [[لعن]] خدا، سلب توجه و رحمت و نعمت پروردگار می‌شود.
در احادیث، فرمان‌بردارى از پدر و مادر از نشانه‌هاى [[ایمان]]، نگاه کردن به آنان [[عبادت]] و نیک‌رفتارى با آنان از محبوب‌ترین اعمال نزد خدا و رضا و غضب الهى در خشنودى یا ناخشنودى والدین از فرزندانشان است. بنا بر روایات کسى که به والدین خود نیکى می‌کند، به [[بهشت]] وارد می‌شود و نیکی‌هایى که به نیابت از والدین انجام می‌دهد و حتى بیش از آن، براى او ثبت می‌شود. در مقابل [[عاق والدین|عقوق والدین]] موجب محرومیت از بهشت، [[لعن]] خدا، سلب توجه و رحمت و نعمت پروردگار می‌شود.


==اهمیت حق والدین==
==اهمیت حق والدین==
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِ‌کُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا|ترجمه=و خدا را بپرستید، و چیزى را با او شریک مگردانید؛ و به پدر و مادر احسان کنید.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> نساء، ۳۶، ترجمه [[محمدمهدی فولادوند|فولادوند]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَاعْبُدُوا اللَّـهَ وَلَا تُشْرِ‌کُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا|ترجمه=و خدا را بپرستید، و چیزی را با او شریک مگردانید؛ و به پدر و مادر احسان کنید.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> نساء، ۳۶، ترجمه [[محمدمهدی فولادوند|فولادوند]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
در [[آیه|آیات]] [[قرآن]] چندین بار به نیکوکارى به والدین سفارش شده است. <ref> وَصَّینَا الاْنسانَ بِوالِدَیهِ حُسناً/ إحساناً رجوع کنید به عنکبوت: ۸؛ اَحقاف: ۱۵ </ref> ذکر این سفارش در قالب مکرر «وباالوالدین إحساناً» بلافاصله پس از امر به «[[عبادت]] [[خدا]]» و نهى از «[[شرک]] ورزیدن به او» <ref> رجوع کنید به بقره: ۸۳؛ نساء: ۳۶؛ اَنعام: ۱۵۱؛ اِسراء: ۲۳ </ref> و نیز مقارنت «سپاسگزارى از پدر و مادر» با «[[شکر|شکرگزارى]] از خدا» <ref> اشْکُرْ لى و لِوالِدَیکَ رجوع کنید به لقمان: ۱۳ـ۱۴ </ref> از اهمیت ممتاز این آموزه اخلاقى و دینى حکایت دارد. این آموزه در ادیان پیش از [[اسلام]] نیز وجود داشته، چنان‌که مشابه همین تعبیر در کتاب‌هاى [[عهد عتیق]] نیز آمده است <ref> رجوع کنید به سفر لاویان، ۱۹: ۲ـ۴؛ نیز رجوع کنید به سفر خروج، ۱۲: ۲۰؛ سفر تثنیه، ۵: ۱۶ </ref> ازاین‌رو، برخى مؤلفان غربى آن را با ده فرمان [[حضرت موسی]] مقایسه کرده‌اند. <ref> رجوع کنید به رابرتس، ص ۴۶ـ۴۹؛ هیرشفلد، ص ۸۱؛ گایگر، ص ۸۴ </ref>
رعایت حق والدین از دستورات مهمّ الهی شمرده شده<ref>سپاه پاسداران، معارف قرآن، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۷۸.</ref> و پس از حق خدا، آن را بزرگترین حق بر گردن فرزند دانسته‌اند.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۸۶؛ فضل الله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۷، ص۲۵۹..</ref><br>
نیکی و [[احسان به والدین]] که از جمله حقوق پدر و مادر شمرده شده،<ref>ابوالسعود، تفسیر ابی السعود، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۱۹۸.</ref> چندین بار در [[قرآن]] مورد تأکد قرار گرفته است.<ref> وَصَّینَا الاْنسانَ بِوالِدَیهِ حُسناً/ إحساناً رجوع کنید به عنکبوت: ۸؛ اَحقاف: ۱۵ </ref> ذکر این سفارش در قالب مکرر «وباالوالدین إحساناً» بلافاصله پس از امر به «[[عبادت]] [[خدا]]» و نهی از «[[شرک]] ورزیدن به او» <ref> رجوع کنید به بقره: ۸۳؛ نساء: ۳۶؛ اَنعام: ۱۵۱؛ اِسراء: ۲۳ </ref> و نیز مقارنت «سپاسگزاری از پدر و مادر» با «[[شکر|شکرگزاری]] از خدا» <ref> اشْکُرْ لی و لِوالِدَیکَ رجوع کنید به لقمان: ۱۳ـ۱۴ </ref> از اهمیت ممتاز این آموزه اخلاقی و دینی حکایت دارد. این آموزه در ادیان پیش از [[اسلام]] نیز وجود داشته، چنان‌که مشابه همین تعبیر در کتاب‌های [[عهد عتیق]] نیز آمده است <ref> رجوع کنید به سفر لاویان، ۱۹: ۲ـ۴؛ نیز رجوع کنید به سفر خروج، ۱۲: ۲۰؛ سفر تثنیه، ۵: ۱۶ </ref> ازاین‌رو، برخی مؤلفان غربی آن را با ده فرمان [[حضرت موسی]] مقایسه کرده‌اند. <ref> رجوع کنید به رابرتس، ص ۴۶ـ۴۹؛ هیرشفلد، ص ۸۱؛ گایگر، ص ۸۴ </ref>


بیان قرآن درباره وجه این سفارش، زحمات والدین، به‌ ویژه مادران، به هنگام تربیت فرزندان در کودکى است. <ref> رجوع کنید به اسراء: ۲۴؛ لقمان: ۱۳ـ۱۴؛ احقاف: ۱۵ </ref> به اعتقاد برخى مفسران، امر به [[احسان به والدین]] در کنار پرستش [[خدا]]، از آن‌روست که پدر و مادر سبب ظاهرى در هستى یافتن فرزندان هستند. <ref> رجوع کنید به فخررازى؛ بیضاوى، ذیل اسراء: ۲۳؛ ابن‌کثیر، ذیل نساء: ۳۶؛ عنکبوت: ۸؛ فیض کاشانى، ذیل اسراء: ۲۳ </ref>
بیان قرآن درباره وجه این سفارش، زحمات والدین، به ویژه مادران، به هنگام تربیت فرزندان در کودکی است. <ref> رجوع کنید به اسراء: ۲۴؛ لقمان: ۱۳ـ۱۴؛ احقاف: ۱۵ </ref> به اعتقاد برخی مفسران، امر به [[احسان به والدین]] در کنار پرستش [[خدا]]، از آن‌روست که پدر و مادر سبب ظاهری در هستی یافتن فرزندان هستند. <ref> رجوع کنید به فخررازی؛ بیضاوی، ذیل اسراء: ۲۳؛ ابن‌کثیر، ذیل نساء: ۳۶؛ عنکبوت: ۸؛ فیض کاشانی، ذیل اسراء: ۲۳ </ref>


==از دیدگاه مسکویه==
==از دیدگاه مسکویه==


[[ابن مسکویه|مسکویه]] <ref> مسکویه، ص۱۳۱ـ ۱۳۲ </ref> در تحلیل اینکه چرا در قرآن به فرزندان توصیه شده است به والدین احسان و حقوق‌شان را رعایت کنند و به والدین در خصوص فرزندان‌شان چنین توصیه‌اى نشده، بر آن است که والدین در واقع فرزندشان را چیزى جداى از خودشان نمی‌دانند و وى را عین خود قلمداد می‌کنند، ازاین‌رو آن چنان که خود را دوست می‌دارند وى را نیز دوست می‌دارند و رشد و ترقى فرزندشان را رشد و ترقى خود می‌دانند، و چون به وجودآورنده فرزند هستند، درواقع او را ادامه خود می‌شمارند که با فناى آن‌ها باقى می‌ماند. اما فرزندان چنین ادراک و احساسى به والدین خود ندارند و به ‌تدریج آن را به دست می‌آورند. <ref> نیز رجوع کنید به نصیرالدین طوسى، ص ۲۳۹ </ref>
[[ابن مسکویه|مسکویه]] <ref> مسکویه، ص۱۳۱ـ ۱۳۲ </ref> در تحلیل اینکه چرا در قرآن به فرزندان توصیه شده است به والدین احسان و حقوق‌شان را رعایت کنند و به والدین در خصوص فرزندان‌شان چنین توصیه‌ای نشده، بر آن است که والدین در واقع فرزندشان را چیزی جدای از خودشان نمی‌دانند و وی را عین خود قلمداد می‌کنند، ازاین‌رو آن چنان که خود را دوست می‌دارند وی را نیز دوست می‌دارند و رشد و ترقی فرزندشان را رشد و ترقی خود می‌دانند، و چون به وجودآورنده فرزند هستند، درواقع او را ادامه خود می‌شمارند که با فنای آن‌ها باقی می‌ماند. اما فرزندان چنین ادراک و احساسی به والدین خود ندارند و به تدریج آن را به دست می‌آورند. <ref> نیز رجوع کنید به نصیرالدین طوسی، ص ۲۳۹ </ref>


==از دیدگاه نصیرالدین طوسی==
==از دیدگاه نصیرالدین طوسی==


[[نصیرالدین طوسی]] <ref> طوسی، ص ۲۳۷ </ref> حقوق والدین را از لوازم [[عدالت]]، که بر‌ترین فضیلت اخلاقى است، می‌داند. او <ref> طوسى، ص ۲۳۷ـ۲۳۸ </ref> با ذکر تلاش‌ها و زحمات والدین در به دنیا آوردن و تربیت فرزند، چنین نتیجه می‌گیرد که همان‌طور که [[وجوب]] [[شکر]] نعمات خدا و عبادت او به قدر استطاعت، مقتضاى [[عدالت]] است، عدالت همچنین اقتضا می‌کند که پس از اداى حقوق خدا هیچ فضیلتى بالا‌تر از اداى حقوق پدر و مادر و شکرگزارى از ایشان و تحصیل رضایت آنان نباشد و از این‌روست که احسان به والدین با اعتراف به وحدانیت خدا و التزام به عبادت وى مقارن آمده است. حتى به اعتقاد وى <ref> طوسى، ص ۲۳۸ </ref> رعایت این حقوق بر رعایت حقوق الهى اولویت دارد، زیرا خداى سبحان به بازستاندن حقوق خود نیازى ندارد، اما والدین همیشه چشم‌انتظار روزى هستند که فرزندان، با خدمت به آنان، پاسخ زحماتشان را بدهند.
[[نصیرالدین طوسی]] <ref> طوسی، ص ۲۳۷ </ref> حقوق والدین را از لوازم [[عدالت]]، که برترین فضیلت اخلاقی است، می‌داند. او <ref> طوسی، ص ۲۳۷ـ۲۳۸ </ref> با ذکر تلاش‌ها و زحمات والدین در به دنیا آوردن و تربیت فرزند، چنین نتیجه می‌گیرد که همان‌طور که [[وجوب]] [[شکر]] نعمات خدا و عبادت او به قدر استطاعت، مقتضای [[عدالت]] است، عدالت همچنین اقتضا می‌کند که پس از ادای حقوق خدا هیچ فضیلتی بالاتر از ادای حقوق پدر و مادر و شکرگزاری از ایشان و تحصیل رضایت آنان نباشد و از این‌روست که احسان به والدین با اعتراف به وحدانیت خدا و التزام به عبادت وی مقارن آمده است. حتی به اعتقاد وی <ref> طوسی، ص ۲۳۸ </ref> رعایت این حقوق بر رعایت حقوق الهی اولویت دارد، زیرا خدای سبحان به بازستاندن حقوق خود نیازی ندارد، اما والدین همیشه چشم‌انتظار روزی هستند که فرزندان، با خدمت به آنان، پاسخ زحماتشان را بدهند.


==در قرآن==
==در قرآن==
{{اصلی|آیه احسان به والدین}}
{{اصلی|آیه احسان به والدین}}
===مصادیق حق والدین در قرآن===
===مصادیق حق والدین در قرآن===
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَقَضَىٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ‌ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا |ترجمه=و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آن‌ها [حتى‌] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مکن و با آن‌ها سخنى شایسته بگوى. و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگس‌تر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خردى پروردند.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> اسراء، ۲۴ـ۲۳، ترجمه [[محمدمهدی فولادوند|فولادوند]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَقَضَیٰ رَ‌بُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا کَرِ‌یمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا کَمَا رَ‌بَّیَانِی صَغِیرً‌ا |ترجمه=و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید. اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آن‌ها [حتی] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مکن و با آن‌ها سخنی شایسته بگوی. و از سر مهربانی، بالِ فروتنی بر آنان بگس‌تر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت کن چنانکه مرا در خردی پروردند.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> اسراء، ۲۴ـ۲۳، ترجمه [[محمدمهدی فولادوند|فولادوند]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
در توصیه قرآنى،‌ گاه مصادیقى از حقوق والدین هم ذکر شده است. مثلاً از فرزندان خواسته شده است تا هنگام کهن‌سالى پدر و مادر نه تنها از درشت‌گویى و بدرفتارى با آنان بپرهیزند بلکه در مقابل آنها فروتنى و خضوع نمایند و در ازاى سختی‌هایى که والدین از روى مهربانى و رحمت براى رشد و تربیت آنان متحمل شده‌اند، در زمان حیات و پس از مرگ‌شان در حق ایشان [[دعا]] کنند و از خدا بخواهند که آنان را مشمول رحمت خویش قرار دهد، <ref> رجوع کنید به اسراء: ۲۳ـ۲۴ </ref> چنان‌که انبیاى پیشین همواره در حق پدر و مادر خویش دعا می‌کردند. <ref> رجوع کنید به ابراهیم: ۴۱؛ شعراء: ۸۶؛ نمل: ۱۹؛ نوح: ۲۸ </ref> [[فضل بن حسن طبرسی]] <ref> ذیل اسراء: ۲۳ـ۲۴؛ نیز رجوع کنید به طباطبائى، ذیل همین آیات </ref> بر آن است که سیاق آیات، بر [[استجابت دعا|استجابت]] این [[دعا]] در حق والدین دلالت دارد، چنان‌که در [[احادیث]] نیز بر همین موضوع تأکید شده است. <ref> رجوع کنید به ابن‌حنبل، ج ۲، ص ۲۵۸؛ ابوداوود، ج ۱، ص ۳۴۳؛ حسن‌بن فضل طبرسى، ص ۲۷۵ </ref>
در توصیه قرآنی، گاه مصادیقی از حقوق والدین هم ذکر شده است. مثلاً از فرزندان خواسته شده است تا هنگام کهن‌سالی پدر و مادر نه تنها از درشت‌گویی و بدرفتاری با آنان بپرهیزند بلکه در مقابل آنها فروتنی و خضوع نمایند و در ازای سختی‌هایی که والدین از روی مهربانی و رحمت برای رشد و تربیت آنان متحمل شده‌اند، در زمان حیات و پس از مرگ‌شان در حق ایشان [[دعا]] کنند و از خدا بخواهند که آنان را مشمول رحمت خویش قرار دهد، <ref> رجوع کنید به اسراء: ۲۳ـ۲۴ </ref> چنان‌که انبیای پیشین همواره در حق پدر و مادر خویش دعا می‌کردند. <ref> رجوع کنید به ابراهیم: ۴۱؛ شعراء: ۸۶؛ نمل: ۱۹؛ نوح: ۲۸ </ref> [[فضل بن حسن طبرسی]] <ref> ذیل اسراء: ۲۳ـ۲۴؛ نیز رجوع کنید به طباطبائی، ذیل همین آیات </ref> بر آن است که سیاق آیات، بر [[استجابت دعا|استجابت]] این [[دعا]] در حق والدین دلالت دارد، چنان‌که در [[احادیث]] نیز بر همین موضوع تأکید شده است. <ref> رجوع کنید به ابن‌حنبل، ج ۲، ص ۲۵۸؛ ابوداوود، ج ۱، ص ۳۴۳؛ حسن‌بن فضل طبرسی، ص ۲۷۵ </ref>


در پاره‌اى [[سوره‌های مدنی|آیات مدنى]]، به فرزندان توصیه شده است که حقوق مالى و اقتصادى والدین را رعایت کنند. فرزندان باید از اموالشان به پدر و مادر [[انفاق]] کنند و در وصیت و [[ارث در قرآن|میراث]] سهم والدین را، آن‌گونه که دستور داده شده است، در نظر بگیرند. <ref> رجوع کنید به بقره: ۱۸۰، ۲۱۵؛ نساء: ۱۱؛ طبرى؛ طوسى، التبیان، ذیل همین آیات </ref>
در پاره‌ای [[سوره‌های مدنی|آیات مدنی]]، به فرزندان توصیه شده است که حقوق مالی و اقتصادی والدین را رعایت کنند. فرزندان باید از اموالشان به پدر و مادر [[انفاق]] کنند و در وصیت و [[ارث در قرآن|میراث]] سهم والدین را، آن‌گونه که دستور داده شده است، در نظر بگیرند. <ref> رجوع کنید به بقره: ۱۸۰، ۲۱۵؛ نساء: ۱۱؛ طبری؛ طوسی، التبیان، ذیل همین آیات </ref>


===ایمان شرط دعا بر والدین===
===ایمان شرط دعا بر والدین===
بنابر نظر [[مفسران]] و طبق آیه ۱۱۳ [[سوره توبه]]، شرط دعاى فرزندان در حق پدر و مادر، [[ایمان]] والدین است و [[کفر|کافران]] و [[شرک|مشرکان]] مشمول توصیه [[قرآن]] به طلب رحمت براى والدین نمی‌شوند بلکه در عوض، فرزندان باید دعاى خود را مشروط به ایمان والدین سازند یا براى هدایت‌شان دعا کنند. <ref> براى تفصیل بیشتر رجوع کنید به طبرى؛ طوسى، التبیان؛ زمخشرى؛ فخررازى، ذیل اسراء: ۲۳ـ۲۴ </ref>
بنابر نظر [[مفسران]] و طبق آیه ۱۱۳ [[سوره توبه]]، شرط دعای فرزندان در حق پدر و مادر، [[ایمان]] والدین است و [[کفر|کافران]] و [[شرک|مشرکان]] مشمول توصیه [[قرآن]] به طلب رحمت برای والدین نمی‌شوند بلکه در عوض، فرزندان باید دعای خود را مشروط به ایمان والدین سازند یا برای هدایت‌شان دعا کنند. <ref> برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به طبری؛ طوسی، التبیان؛ زمخشری؛ فخررازی، ذیل اسراء: ۲۳ـ۲۴ </ref>


===تقدم اوامر الهی بر رضایت والدین===
===تقدم اوامر الهی بر رضایت والدین===
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِ‌کَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا|ترجمه=و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکى کند، و [لى‌] اگر آن‌ها با تو درکوشند تا چیزى را که بدان علم ندارى با من شریک گردانى، از ایشان اطاعت مکن.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> عنکبوت، ۸، ترجمه [[محمدمهدی فولادوند|فولادوند]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = {{حدیث|وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِ‌کَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا|ترجمه=و به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادر خود نیکی کند، و [لی] اگر آن‌ها با تو درکوشند تا چیزی را که بدان علم نداری با من شریک گردانی، از ایشان اطاعت مکن.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> عنکبوت، ۸، ترجمه [[محمدمهدی فولادوند|فولادوند]]. </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ecfcf4| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
اگر والدین بخواهند فرزندانشان را به [[شرک]] وادارند، <ref> رجوع کنید به عنکبوت: ۸؛ لقمان: ۱۳ـ۱۴ </ref> امر به فرمانبردارى از ایشان، به‌دلیل تعارض با اطاعت از اوامر الهى، ملغا می‌شود، هرچند همچنان موظف‌اند با پدر و مادر خویش مدارا و خوش‌رفتارى کنند. <ref> رجوع کنید به احقاف: ۱۵ </ref> و التزام به اوامر الهى و رعایت [[عدالت|عدل]] بر رضایت والدین مقدّم است و علاقه و احترام به پدر و مادر نباید موجب شود که فرزندان از مسیر [[عدل]] و [[انصاف]] خارج شوند، <ref> رجوع کنید به نساء: ۱۳۵ </ref> زیرا خویشاوندان در روز [[قیامت]] نمی‌توانند به آنان سودى برسانند. <ref> رجوع کنید به ممتحنه: ۳؛ نیز رجوع کنید به معارج: ۱۱ـ۱۲؛ عبس: ۳۴ـ۳۵ </ref>
اگر والدین بخواهند فرزندانشان را به [[شرک]] وادارند، <ref> رجوع کنید به عنکبوت: ۸؛ لقمان: ۱۳ـ۱۴ </ref> امر به فرمانبرداری از ایشان، به‌دلیل تعارض با اطاعت از اوامر الهی، ملغا می‌شود، هرچند همچنان موظف‌اند با پدر و مادر خویش مدارا و خوش‌رفتاری کنند. <ref> رجوع کنید به احقاف: ۱۵ </ref> و التزام به اوامر الهی و رعایت [[عدالت|عدل]] بر رضایت والدین مقدّم است و علاقه و احترام به پدر و مادر نباید موجب شود که فرزندان از مسیر [[عدل]] و [[انصاف]] خارج شوند، <ref> رجوع کنید به نساء: ۱۳۵ </ref> زیرا خویشاوندان در روز [[قیامت]] نمی‌توانند به آنان سودی برسانند. <ref> رجوع کنید به ممتحنه: ۳؛ نیز رجوع کنید به معارج: ۱۱ـ۱۲؛ عبس: ۳۴ـ۳۵ </ref>


==در احادیث==
==در احادیث==


در [[احادیث]] نیز بر جایگاه ویژه والدین و احسان به ایشان (بِرّ الْوالدین) تأکید شده و در جوامع حدیثى [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّى]] بخش مستقلى بدان اختصاص یافته است <ref> براى نمونه رجوع کنید به بخارى، ۱۴۰۱، ج ۷، ص ۶۸ـ۷۱؛ مسلم‌بن حجاج، ج ۸، ص ۲ـ۶؛ کلینى، ج ۲، ص ۱۵۷ـ۱۶۳؛ مجلسى، ج ۷۱، ص ۲۲ـ۸۶ </ref> تا جایى که خوش‌رفتارى (برّ) با آنان و اطاعت از ایشان را رفتارى عقلانى <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۱، ص ۲۲ </ref> و حاکى از شناخت صحیح بنده از خدا دانسته <ref>رجوع کنید به مصباح الشریعة، ص۷۰ </ref> و در مقابل، حق‌ناشناسى (عقوق) و نافرمانى از آنان را [[حرام]] و در زمره [[گناهان کبیره]] برشمرده‌اند، <ref> رجوع کنید به بخارى، ۱۴۰۱، ج ۷، ص۷۰ـ۷۱؛ کلینى، ج ۲، ص ۲۷۸ </ref> زیرا نافرمانى از والدین به منزله [[کفران نعمت|کفران نعمت الهى]] (برخوردارى از نعمت پدر و مادر) و در نتیجه، خروج از طاعت خدا <ref> رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۵۶۵؛ همو، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۴۷۹ </ref> است.
در [[احادیث]] نیز بر جایگاه ویژه والدین و احسان به ایشان (بِرّ الْوالدین) تأکید شده و در جوامع حدیثی [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنّی]] بخش مستقلی بدان اختصاص یافته است <ref> برای نمونه رجوع کنید به بخاری، ۱۴۰۱، ج ۷، ص ۶۸ـ۷۱؛ مسلم‌بن حجاج، ج ۸، ص ۲ـ۶؛ کلینی، ج ۲، ص ۱۵۷ـ۱۶۳؛ مجلسی، ج ۷۱، ص ۲۲ـ۸۶ </ref> تا جایی که خوش‌رفتاری (برّ) با آنان و اطاعت از ایشان را رفتاری عقلانی <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۱، ص ۲۲ </ref> و حاکی از شناخت صحیح بنده از خدا دانسته <ref>رجوع کنید به مصباح الشریعة، ص۷۰ </ref> و در مقابل، حق‌ناشناسی (عقوق) و نافرمانی از آنان را [[حرام]] و در زمره [[گناهان کبیره]] برشمرده‌اند، <ref> رجوع کنید به بخاری، ۱۴۰۱، ج ۷، ص۷۰ـ۷۱؛ کلینی، ج ۲، ص ۲۷۸ </ref> زیرا نافرمانی از والدین به منزله [[کفران نعمت|کفران نعمت الهی]] (برخورداری از نعمت پدر و مادر) و در نتیجه، خروج از طاعت خدا <ref> رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۳، ص ۵۶۵؛ همو، ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، ج ۲، ص ۴۷۹ </ref> است.


همچنان‌که فرمانبردارى از پدر و مادر از نشانه‌هاى [[ایمان]]، <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۵۸ </ref> نگاه کردن به آنان [[عبادت]] <ref> ه‌مان، ج ۴، ص۲۴۰ </ref> و نیک‌رفتارى با آنان از محبوب‌ترین اعمال نزد [[خدا]] <ref> بخارى، ۱۴۰۱، ص ۶۹ </ref> و رضایت ایشان شرط [[جهاد]] در راه خدا (در غیر موارد [[وجوب |وجوب عینى]]) است <ref> ابن‌حنبل، ج ۳، ص ۷۶؛ نیز رجوع کنید به صنعانى، ج ۸، ص ۴۶۳؛ ابن‌ابی‌شیبه، ج ۶، ص ۹۹؛ ابن‌حنبل، ج ۲، ص ۱۶۵؛ کلینى، ج ۲، ص۱۶۰ </ref> و رضا و غضب الهى در خشنودى یا ناخشنودى والدین از فرزندانشان است. <ref> ترمذى، ج ۳، ص ۲۰۷؛ کلینى، ج ۱، ص ۴۲۸ </ref> به‌علاوه، در کوتاهى کردن نسبت به رعایت به ایشان هیچ عذرى پذیرفته نیست <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۶۲ </ref> بر این اساس، [[پیامبر اکرم]] نیکى به والدین را از عوامل فضیلت فرد بر دیگران بیان کرده <ref> رجوع کنید به ه‌مان، ج ۲، ص ۵۷ </ref> و [[امام باقر|امام باقر علیه‌السلام]] نیز آن را از ویژگی هاى بارز [[شیعیان]] شمرده است <ref> رجوع کنید به ه‌مان، ج ۲، ص ۷۴ </ref> ازاین‌رو، مسلمانان به نیکى در حق والدین و تحمل سختی هاى آن امر شده‌اند، <ref> رجوع کنید به ه‌مان، ج ۲، ص ۱۶۲؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۴، ص ۳۶۱ </ref> حتى اگر والدین آن‌ها [[شرک|مشرک]] باشند <ref> رجوع کنید به بخارى، ۱۴۰۱، ج ۷، ص ۷۱ </ref> یا در قید حیات نباشند. <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۵۸ </ref>
همچنان‌که فرمانبرداری از پدر و مادر از نشانه‌های [[ایمان]]، <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۵۸ </ref> نگاه کردن به آنان [[عبادت]] <ref> ه‌مان، ج ۴، ص۲۴۰ </ref> و نیک‌رفتاری با آنان از محبوب‌ترین اعمال نزد [[خدا]] <ref> بخاری، ۱۴۰۱، ص ۶۹ </ref> و رضایت ایشان شرط [[جهاد]] در راه خدا (در غیر موارد [[وجوب |وجوب عینی]]) است <ref> ابن‌حنبل، ج ۳، ص ۷۶؛ نیز رجوع کنید به صنعانی، ج ۸، ص ۴۶۳؛ ابن‌ابی‌شیبه، ج ۶، ص ۹۹؛ ابن‌حنبل، ج ۲، ص ۱۶۵؛ کلینی، ج ۲، ص۱۶۰ </ref> و رضا و غضب الهی در خشنودی یا ناخشنودی والدین از فرزندانشان است. <ref> ترمذی، ج ۳، ص ۲۰۷؛ کلینی، ج ۱، ص ۴۲۸ </ref> به‌علاوه، در کوتاهی کردن نسبت به رعایت به ایشان هیچ عذری پذیرفته نیست <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۶۲ </ref> بر این اساس، [[پیامبر اکرم]] نیکی به والدین را از عوامل فضیلت فرد بر دیگران بیان کرده <ref> رجوع کنید به ه‌مان، ج ۲، ص ۵۷ </ref> و [[امام باقر|امام باقر علیه‌السلام]] نیز آن را از ویژگی های بارز [[شیعیان]] شمرده است <ref> رجوع کنید به ه‌مان، ج ۲، ص ۷۴ </ref> ازاین‌رو، مسلمانان به نیکی در حق والدین و تحمل سختی های آن امر شده‌اند، <ref> رجوع کنید به ه‌مان، ج ۲، ص ۱۶۲؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۴، ص ۳۶۱ </ref> حتی اگر والدین آن‌ها [[شرک|مشرک]] باشند <ref> رجوع کنید به بخاری، ۱۴۰۱، ج ۷، ص ۷۱ </ref> یا در قید حیات نباشند. <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۵۸ </ref>


در [[سیره رسول اکرم]] نیز این موضوع مشهود است، چنان‌که گفته شده‌است حضرت، مادر رضاعى خود را بسیار بزرگ می‌داشت <ref> رجوع کنید به ابوداوود، ج ۲، ص ۵۰۷ ـ ۵۰۸ </ref> و کسانى را که با پدر و مادر خویش خوش‌رفتارى می‌کردند، تکریم می‌نمود؛ <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۶۱ </ref> البته در احادیث نیز، همچون قرآن، تأکید شده که وجوب اطاعت از والدین ـ حتى اگر مشرک باشند ـ شامل امورى است که [[معصیت]] خدا نباشد <ref> لاطاعة للمخلوق فى معصیة الخالق؛ رجوع کنید به ه‌مان، ج ۱، ص ۴۲۸؛ ابن‌بابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۱۲۴ </ref> و این البته به معناى ساقط شدن حق پدر و مادر نیست. <ref> رجوع کنید به مسلم‌بن حجاج، ج ۳، ص ۸۱؛ کلینى، ج۲، ص۱۵۹ </ref>
در [[سیره رسول اکرم]] نیز این موضوع مشهود است، چنان‌که گفته شده‌است حضرت، مادر رضاعی خود را بسیار بزرگ می‌داشت <ref> رجوع کنید به ابوداوود، ج ۲، ص ۵۰۷ ـ ۵۰۸ </ref> و کسانی را که با پدر و مادر خویش خوش‌رفتاری می‌کردند، تکریم می‌نمود؛ <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۶۱ </ref> البته در احادیث نیز، همچون قرآن، تأکید شده که وجوب اطاعت از والدین ـ حتی اگر مشرک باشند ـ شامل اموری است که [[معصیت]] خدا نباشد <ref> لاطاعة للمخلوق فی معصیة الخالق؛ رجوع کنید به ه‌مان، ج ۱، ص ۴۲۸؛ ابن‌بابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۱۲۴ </ref> و این البته به معنای ساقط شدن حق پدر و مادر نیست. <ref> رجوع کنید به مسلم‌بن حجاج، ج ۳، ص ۸۱؛ کلینی، ج۲، ص۱۵۹ </ref>
  {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|اِن اَحبَبتَ اَن یَزیدَ اللّه‏ُ فى عُمُرِکَ فَسُرَّ اَبَـوَیکَ. |ترجمه=اگر دوست دارى که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[وسایل الشیعه]]، ج۱۸، ص۳۷۲ </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
  {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|اِن اَحبَبتَ اَن یَزیدَ اللّهُ فی عُمُرِکَ فَسُرَّ اَبَـوَیکَ. |ترجمه=اگر دوست داری که خداوند عمرت را زیاد کند، پدر و مادرت را شاد کن.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[وسایل الشیعه]]، ج۱۸، ص۳۷۲ </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
===توجه خاص به حقوق مادر در احادیث===
===توجه خاص به حقوق مادر در احادیث===


در [[احادیث]] بر توجه خاص به مادر تأکید <ref> رجوع کنید به ابن‌حنبل، ج ۵، ص ۳؛ بخارى، ۱۴۰۱، ج ۷، ص ۶۹؛ کلینى، ج ۲، ص ۱۵۹ـ۱۶۰ </ref> و بیشترین حق از آنِ او دانسته شده <ref> رجوع کنید به حاکم نیشابورى، ج ۴، ص۱۵۰ </ref> تا جایی‌که اداى حق او غیرممکن شمرده شده است. <ref> رجوع کنید به ابن‌ابی‌جمهور، ج ۱، ص ۲۶۹ </ref> همچنین بیان مشهور پیامبر مبنى بر اینکه «[[بهشت]] زیر پاى مادر است»، <ref> ابن‌حنبل، ج ۳، ص ۴۲۹؛ نسائى، ج ۶، ص ۱۱؛ نیز رجوع کنید به ابن‌ماجه، ج ۲، ص۹۳۰ </ref> حاکى از حرمت خاص مادر و تأثیر رعایت احوال او در کسب رضاى الهى است. حتى، بنابر بعضى روایات، نیکى به مادر به منزله [[کفاره|کفّاره]] گناهان پیشین است. <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۶۲؛ قطب‌راوندى، ص ۱۲۶ </ref> ازاین‌رو، حقوق پدر و مادر و وظایف فرزندان در قبال هریک متفاوت است.
در [[احادیث]] بر توجه خاص به مادر تأکید <ref> رجوع کنید به ابن‌حنبل، ج ۵، ص ۳؛ بخاری، ۱۴۰۱، ج ۷، ص ۶۹؛ کلینی، ج ۲، ص ۱۵۹ـ۱۶۰ </ref> و بیشترین حق از آنِ او دانسته شده <ref> رجوع کنید به حاکم نیشابوری، ج ۴، ص۱۵۰ </ref> تا جایی‌که ادای حق او غیرممکن شمرده شده است. <ref> رجوع کنید به ابن‌ابی‌جمهور، ج ۱، ص ۲۶۹ </ref> همچنین بیان مشهور پیامبر مبنی بر اینکه «[[بهشت]] زیر پای مادر است»، <ref> ابن‌حنبل، ج ۳، ص ۴۲۹؛ نسائی، ج ۶، ص ۱۱؛ نیز رجوع کنید به ابن‌ماجه، ج ۲، ص۹۳۰ </ref> حاکی از حرمت خاص مادر و تأثیر رعایت احوال او در کسب رضای الهی است. حتی، بنابر بعضی روایات، نیکی به مادر به منزله [[کفاره|کفّاره]] گناهان پیشین است. <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۶۲؛ قطب‌راوندی، ص ۱۲۶ </ref> ازاین‌رو، حقوق پدر و مادر و وظایف فرزندان در قبال هریک متفاوت است.


[[امام سجاد (ع)]] در [[رسالة الحقوق]] سختی هایى را که مادر از آغاز حمل تا رشد فرزند متحمل شده، حق مادر بر فرزند برشمرده و او را به قدرشناسى از زحمات مادر امر کرده است. در مقابل، پدر را اصل فرزند و حقِ هستى و حیات را از او دانسته است. <ref> رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۲، ص ۶۲۱ـ۶۲۲؛ نیز رجوع کنید به قبانجى، ج ۱، ص ۵۴۵ـ۵۷۸ </ref> [[نصیرالدین طوسی]] <ref> طوسی، ص ۲۳۹ </ref> ماهیت حقوق مادر را جسمانی‌تر از حقوق پدر شمرده و معتقد است بدین‌سبب، حقوق مادران زود‌تر از حقوق پدران، که آگاهى بر آن نیازمند تعقل است، مورد توجه فرزندان قرار می‌گیرد و به اداى آن اهتمام می‌ورزند. بر این اساس، وى اداى حقوق پدران را بیشتر با امورى معنوى چون اطاعت کامل از آنان و ذکر خیر و دعا و ثنا بر ایشان و اداى حقوق مادران را با امور مادّى چون بذل مال و فراهم آوردن اسباب آسایش زندگى و نظایر آن بیان کرده است. <ref> قس ابن‌کثیر، ذیل عنکبوت: ۸ </ref>
[[امام سجاد (ع)]] در [[رسالة الحقوق]] سختی هایی را که مادر از آغاز حمل تا رشد فرزند متحمل شده، حق مادر بر فرزند برشمرده و او را به قدرشناسی از زحمات مادر امر کرده است. در مقابل، پدر را اصل فرزند و حقِ هستی و حیات را از او دانسته است. <ref> رجوع کنید به ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۲، ص ۶۲۱ـ۶۲۲؛ نیز رجوع کنید به قبانجی، ج ۱، ص ۵۴۵ـ۵۷۸ </ref> [[نصیرالدین طوسی]] <ref> طوسی، ص ۲۳۹ </ref> ماهیت حقوق مادر را جسمانی‌تر از حقوق پدر شمرده و معتقد است بدین‌سبب، حقوق مادران زودتر از حقوق پدران، که آگاهی بر آن نیازمند تعقل است، مورد توجه فرزندان قرار می‌گیرد و به ادای آن اهتمام می‌ورزند. بر این اساس، وی ادای حقوق پدران را بیشتر با اموری معنوی چون اطاعت کامل از آنان و ذکر خیر و دعا و ثنا بر ایشان و ادای حقوق مادران را با امور مادّی چون بذل مال و فراهم آوردن اسباب آسایش زندگی و نظایر آن بیان کرده است. <ref> قس ابن‌کثیر، ذیل عنکبوت: ۸ </ref>


===مصادیق حقوق والدین در احادیث===
===مصادیق حقوق والدین در احادیث===
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ فِیهِنَّ رُخْصَةً بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ وَ وَفَاءٌ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِر. |ترجمه=سه چیز است که ترک آن براى هیچ کس جایز نیست: نیکى به پدر و مادر نیکو کار باشند یا فاجر، [[وفای به عهد]] با نیکو کار یا فاجر و اداى امانت به نیکو کار یا فاجر.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[تحف العقول]]، ص۳۶۷ </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق (ع)]]: {{حدیث|ثَلَاثٌ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ فِیهِنَّ رُخْصَةً بِرُّ الْوَالِدَیْنِ بَرَّیْنِ کَانَا أَوْ فَاجِرَیْنِ وَ وَفَاءٌ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَی الْبَرِّ وَ الْفَاجِر. |ترجمه=سه چیز است که ترک آن برای هیچ کس جایز نیست: نیکی به پدر و مادر نیکو کار باشند یا فاجر، [[وفای به عهد]] با نیکو کار یا فاجر و ادای امانت به نیکو کار یا فاجر.}} |تاریخ بایگانی | منبع = <small> [[تحف العقول]]، ص۳۶۷ </small> | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px | اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
در روایات مصادیق گوناگون حقوق مادی و معنوی والدین ذکر شده است.
در روایات مصادیق گوناگون حقوق مادی و معنوی والدین ذکر شده است.
*در احادیث بر حفظ حیات والدین تأکید شده است، چنان‌که؛
*در احادیث بر حفظ حیات والدین تأکید شده است، چنان‌که؛
** فرزندان از آسیب رساندن به پدر و مادر نهى شده‌اند. <ref> رجوع کنید به ابن‌ماجه، ج ۲، ص۸۹۰ </ref>
** فرزندان از آسیب رساندن به پدر و مادر نهی شده‌اند. <ref> رجوع کنید به ابن‌ماجه، ج ۲، ص۸۹۰ </ref>
** کشتن آنان بزرگ‌ترین کفر و ناسپاسى تلقى شده است. <ref> کلینى، ج ۲، ص ۳۴۸ </ref>
** کشتن آنان بزرگ‌ترین کفر و ناسپاسی تلقی شده است. <ref> کلینی، ج ۲، ص ۳۴۸ </ref>
** به فرزندان توصیه شده است در [[انفاق|انفاقِ]] مال، پدر و مادر را بر دیگران مقدّم دارند <ref> رجوع کنید به همان، ج ۴، ص ۱۳؛ طبرانى، ج ۳، ص ۳۳۲ </ref> و در رفع نیازهاى مادّى آنان، حتى اگر مستغنى باشند، اهتمام ورزند. <ref> کلینى، ج ۲، ص ۱۵۷ </ref>
** به فرزندان توصیه شده است در [[انفاق|انفاقِ]] مال، پدر و مادر را بر دیگران مقدّم دارند <ref> رجوع کنید به همان، ج ۴، ص ۱۳؛ طبرانی، ج ۳، ص ۳۳۲ </ref> و در رفع نیازهای مادّی آنان، حتی اگر مستغنی باشند، اهتمام ورزند. <ref> کلینی، ج ۲، ص ۱۵۷ </ref>
* رعایت آداب معاشرت از دیگر حقوق والدین است، مانند اینکه فرزند باید هم‌نشین نیکویى براى آنان باشد، ایشان را به نام نخواند، جلو‌تر از آنان راه نرود و پیش از ایشان و نیز پشت به آنان ننشیند؛ <ref> رجوع کنید به بخارى، ۱۴۰۶، ص ۲۱؛ کلینى، ج ۲، ص ۱۵۸ـ۱۵۹؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۴، ص ۳۷۲ </ref> و چنانچه او را بخوانند، به سرعت اجابت کند، حتى اگر در [[نماز]] باشد. <ref> راوندى کاشانى، ص ۹۲؛ متقى، ج ۱۶، ص ۴۷۰ </ref> همچنین اگر رفتار و گفتار آن دو برخلاف میل او بود، از روى ترش کردن یا دشنام دادن به آنان و حتى گفتن «اُف»، که کمترین مرتبه ناسپاسى نسبت به والدین است، بپرهیزد، <ref> کلینى، ج ۲، ص ۳۴۹؛ طوسى، التبیان؛ سیوطى، ذیل اسراء: ۲۳ </ref> زیرا اندوهگین کردن ایشان از مصادیق عقوق آنان است؛ <ref> ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، همانجا </ref>
* رعایت آداب معاشرت از دیگر حقوق والدین است، مانند اینکه فرزند باید هم‌نشین نیکویی برای آنان باشد، ایشان را به نام نخواند، جلوتر از آنان راه نرود و پیش از ایشان و نیز پشت به آنان ننشیند؛ <ref> رجوع کنید به بخاری، ۱۴۰۶، ص ۲۱؛ کلینی، ج ۲، ص ۱۵۸ـ۱۵۹؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، ج ۴، ص ۳۷۲ </ref> و چنانچه او را بخوانند، به سرعت اجابت کند، حتی اگر در [[نماز]] باشد. <ref> راوندی کاشانی، ص ۹۲؛ متقی، ج ۱۶، ص ۴۷۰ </ref> همچنین اگر رفتار و گفتار آن دو برخلاف میل او بود، از روی ترش کردن یا دشنام دادن به آنان و حتی گفتن «اُف»، که کمترین مرتبه ناسپاسی نسبت به والدین است، بپرهیزد، <ref> کلینی، ج ۲، ص ۳۴۹؛ طوسی، التبیان؛ سیوطی، ذیل اسراء: ۲۳ </ref> زیرا اندوهگین کردن ایشان از مصادیق عقوق آنان است؛ <ref> ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، همانجا </ref>
* حفظ حریم خصوصى پدر و مادر؛ <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۶، ص ۵۰۳؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، همانجا </ref>
* حفظ حریم خصوصی پدر و مادر؛ <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۶، ص ۵۰۳؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۴، همانجا </ref>
* فروتنى کامل در برابر آنان در قول و رفتار؛ <ref> طبرى؛ فضل‌بن حسن طبرسى، ذیل اسراء: ۲۴ </ref>
* فروتنی کامل در برابر آنان در قول و رفتار؛ <ref> طبری؛ فضل‌بن حسن طبرسی، ذیل اسراء: ۲۴ </ref>
* سپاسگزارى از ایشان؛
* سپاسگزاری از ایشان؛
* [[دعا]] در حق آنان؛
* [[دعا]] در حق آنان؛
* یارى دادن والدین در امور خیر. <ref> ابن‌بابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۲۵۸ </ref>
* یاری دادن والدین در امور خیر. <ref> ابن‌بابویه، ۱۳۶۳ش، ج ۱، ص ۲۵۸ </ref>


==حقوق پس از مرگ والدین==
==حقوق پس از مرگ والدین==
به فرزندان سفارش شده است پس از [[مرگ]] والدین نیز به ایشان احسان کنند، <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۵۹، ۱۶۳ </ref> از جمله با امورى چون طلب آمرزش، قرائت [[قرآن]]، پرداخت [[صدقه]]، پرداخت دیون مالى و دیگر تعهدات، [[صله رحم]] با نزدیکان و احترام به دوستان والدین و ارتباط با آنان <ref> رجوع کنید به بخارى، ۱۴۰۶، ص ۲۰؛ ابن‌ماجه، ج ۲، ص ۱۲۰۹؛ کلینى؛ فضل‌بن حسن طبرسى، همانجا‌ها </ref> و نیز به جاى آوردن [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]] از جانب والدین. <ref> رجوع کنید به کلینى، ج ۲، ص ۱۵۹ </ref> حتى در کتاب هاى فقهى به‌جاى آوردن قضاى نماز و روزه پدر بر پسر بزرگ او واجب شده‌است. <ref> براى نمونه رجوع کنید به محقق حلّى، قسم۴، ص۸۲۶ </ref> در صحیفه سجادیه <ref> صحیفه سجادیه، دعاى ۲۴ </ref> مجموعه کاملى از وظایف فرزند در قبال والدین در قالب [[دعا]] آمده است. <ref> براى نمونه‌هایى از ادعیه امامان شیعه در حق والدین رجوع کنید به طوسى، مصباح المتهجّد، ص ۹۹، ۱۰۱، ۱۴۶، ۲۶۷، ۳۰۰، ۳۱۳، ۶۱۳، ۷۲۷ </ref>
به فرزندان سفارش شده است پس از [[مرگ]] والدین نیز به ایشان احسان کنند، <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۵۹، ۱۶۳ </ref> از جمله با اموری چون طلب آمرزش، قرائت [[قرآن]]، پرداخت [[صدقه]]، پرداخت دیون مالی و دیگر تعهدات، [[صله رحم]] با نزدیکان و احترام به دوستان والدین و ارتباط با آنان <ref> رجوع کنید به بخاری، ۱۴۰۶، ص ۲۰؛ ابن‌ماجه، ج ۲، ص ۱۲۰۹؛ کلینی؛ فضل‌بن حسن طبرسی، همانجاها </ref> و نیز به جای آوردن [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]] از جانب والدین. <ref> رجوع کنید به کلینی، ج ۲، ص ۱۵۹ </ref> حتی در کتاب های فقهی به‌جای آوردن قضای نماز و روزه پدر بر پسر بزرگ او واجب شده‌است. <ref> برای نمونه رجوع کنید به محقق حلّی، قسم۴، ص۸۲۶ </ref> در صحیفه سجادیه <ref> صحیفه سجادیه، دعای ۲۴ </ref> مجموعه کاملی از وظایف فرزند در قبال والدین در قالب [[دعا]] آمده است. <ref> برای نمونه‌هایی از ادعیه امامان شیعه در حق والدین رجوع کنید به طوسی، مصباح المتهجّد، ص ۹۹، ۱۰۱، ۱۴۶، ۲۶۷، ۳۰۰، ۳۱۳، ۶۱۳، ۷۲۷ </ref>


در احادیث تأکید شده که به جاى آوردن حق والدین امرى بس دشوار است <ref> رجوع کنید به مسلم‌بن حجاج، ج ۴، ص۲۱۸؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۷، ص ۵۴۷ </ref> و اداى این وظایف، هرچند فرزندان به سبب آن به سختى افتند، زحمات والدین را جبران نخواهد کرد. <ref> الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، ص ۳۳۴؛ حسن‌بن فضل طبرسى، ص۲۸۰؛ هیثمى، ج۸، ص۱۳۷؛ نورى، ج۱۵، ص۱۸۰ </ref>
در احادیث تأکید شده که به جای آوردن حق والدین امری بس دشوار است <ref> رجوع کنید به مسلم‌بن حجاج، ج ۴، ص۲۱۸؛ ابن‌بابویه، ۱۴۱۷، ص ۵۴۷ </ref> و ادای این وظایف، هرچند فرزندان به سبب آن به سختی افتند، زحمات والدین را جبران نخواهد کرد. <ref> الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، ص ۳۳۴؛ حسن‌بن فضل طبرسی، ص۲۸۰؛ هیثمی، ج۸، ص۱۳۷؛ نوری، ج۱۵، ص۱۸۰ </ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
خط ۷۶: خط ۷۶:
  {{منابع}}
  {{منابع}}


* قرآن.
*قرآن کریم.
* کتاب مقدس. عهدعتیق.
*کتاب مقدس. عهدعتیق.
* ابن‌ابی‌الدنیا، مکارم الاخلاق، چاپ مجدى سید ابراهیم، قاهره ۲۰۰۴.
*ابن‌ابی‌الدنیا، مکارم الاخلاق، چاپ مجدی سید ابراهیم، قاهره ۲۰۰۴.
* ابن‌ابی‌جمهور، عوالى اللئالى العزیزیة فى الاحادیث الدّینیة، چاپ مجتبى عراقى، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
*ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدّینیة، چاپ مجتبی عراقی، قم ۱۴۰۳ـ۱۴۰۵/ ۱۹۸۳ـ۱۹۸۵.
* ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فى الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
*ابن‌ابی‌شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
* ابن‌بابویه، الامالى، قم ۱۴۱۷.
*ابن‌بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷.
* همو، علل‌الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، چاپ افست قم، بی‌تا.
*ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، بی‌تا.
* همو، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدى لاجوردى، قم ۱۳۶۳ش.
*ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
* همو، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفارى، قم ۱۴۱۴.
*ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴ [، چاپ افست] بیروت، بی‌تا.
* ابن‌حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، بی‌تا.
*ابوالسعود، محمد بن محمد، تفسیر ابی السعود، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۹۸۳م.
* ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
*احمدبن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر،] بی‌تا.
* ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجة، چاپ محمدفؤاد عبدالباقى، قاهره ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴ [، چاپ افست] بیروت، بی‌تا.
*احمدبن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری و سیدکسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
* سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سنن ابی‌داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
*احمدبن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت، ۱۳۹۸.
* محمدبن اسماعیل بخارى، الادب المفرد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
*الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: مؤسسة آل‌البیت، ۱۴۰۶.
* همو، صحیح البخارى، چاپ محمد ذهنى افندى، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ چاپ افست بیروت] بی‌تا.
*جعفر بن حسن محقق حلّی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شیرازی، تهران ۱۴۰۹.
* عبداللّه‌بن عمر بیضاوى، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، المعروف بتفسیر البیضاوى، مصر ۱۳۳۰، چاپ افست بیروت] بی‌تا.
*حسن قبانجی، شرح رسالة الحقوق للإمام علی‌بن الحسین زین العابدین علیهماالسلام، قم ۱۴۰۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
* احمدبن حسین بیهقى، السنن الکبرى، بیروت: دارالفکر،] بی‌تا.
*حسن‌بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، قم ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
* محمدبن عیسى ترمذى، سنن الترمذى و هو الجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
*حسین‌بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
* محمدبن عبداللّه حاکم نیشابورى، المستدرک على الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبى، بیروت: دارالمعرفة، بی‌تا.
*رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، لبنان، دار المعرفة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
* فضل‌اللّه‌بن على راوندی‌کاشانى، النوادر، چاپ سعیدرضا على عسکرى، قم ۱۳۷۷ش.
*زمخشری، محمودبن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض‌التنزیل و عیون‌الاقاویل فی وجوه التأویل، بیروت ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
* زمخشرى، محمودبن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض‌التنزيل و عيون‌الاقاويل فى وجوه التأويل، بيروت ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
*سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، معارف قرآن، تهران، پژوهشکده تحقیقات اسلامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۸ش.
* سیوطى، عبدالرحمان‌بن ابى‌بكر سيوطى، الدرالمنثور فى‌التفسير بالمأثور، چاپ نجدت نجيب، بيروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
*سعیدبن هبةاللّه قطب‌راوندی، کتاب سلوة الحزین، المعروف ب الدعوات، قم ۱۴۰۷.
* عبدالرزاق‌بن همام صنعانى، المصنَّف، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمى، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
*سلیمان‌بن احمد طبرانی، مسندالشامیین، چاپ حمدی عبدالمجید سلفی، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
* طباطبائى، محمدحسين طباطبائى، الميزان فى تفسيرالقرآن، بيروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
*سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سنن ابی‌داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
* سلیمان‌بن احمد طبرانى، مسندالشامیین، چاپ حمدى عبدالمجید سلفى، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
*سیوطی، عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سیوطی، الدرالمنثور فی‌التفسیر بالمأثور، چاپ نجدت نجیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
* حسن‌بن فضل طبرسى، مکارم الاخلاق، قم ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
*طباطبائی، محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/ ۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
* طبرسی، فضل‌بن حسن، مجمع‌البيان فى تفسيرالقرآن، چاپ هاشم رسولى محلاتى و فضل‌الله يزدى طباطبائى، بيروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
*طبرسی، فضل‌بن حسن، مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل‌الله یزدی طباطبائی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
* طبرى، محمدبن‌جرير، جامع‌البيان‌عن‌تأويل آى‌القرآن، مصر۱۳۷۳/۱۹۵۴.
*طبری، محمدبن‌جریر، جامع‌البیان‌عن‌تأویل آی‌القرآن، مصر۱۳۷۳/۱۹۵۴.
* محمدبن حسن طوسى، التبیان فى تفسیر القرآن، چاپ احمدحبیب قصیرعاملى، بیروت، بی‌تا.
*عبدالرزاق‌بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* همو، مصباح المتهجّد، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
*عبداللّه‌بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل، المعروف بتفسیر البیضاوی، مصر ۱۳۳۰، چاپ افست بیروت] بی‌تا.
* علی ‌بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، چاپ محمدباقر موحدى ابطحى، قم ۱۴۱۱.
*علی بن حسین (ع)، امام چهارم، الصحیفة السجادیة، چاپ محمدباقر موحدی ابطحی، قم ۱۴۱۱.
* محمد بن محمد غزالى، احیاء علوم‌الدین، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
*علی‌بن ابوبکر هیثمی، مجمع‌الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
* محمدبن عمر فخررازى، التفسیر الکبیر، او، مفاتیح‌الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
*علی‌بن حسام‌الدین متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
* الفقه المنسوب للامام الرضا علیه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد: مؤسسة آل‌البیت، ۱۴۰۶.
*فضل‌اللّه‌بن علی راوندی‌کاشانی، النوادر، چاپ سعیدرضا علی عسکری، قم ۱۳۷۷ش.
* محمدبن شاه‌مرتضى فیض‌کاشانى، تفسیر الصافى، چاپ حسین اعلمى، تهران ۱۴۱۶.
*فضل الله، محمدحسین، من وحی القرآن،  بیروت، دار الملاک، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
* حسن قبانجى، شرح رسالة الحقوق للإمام علی‌بن الحسین زین ‌العابدین علیهماالسلام، قم ۱۴۰۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
*کلینی، محمدبن یعقوب، الکافی، چاپ علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
* سعیدبن هبةاللّه قطب‌راوندى، کتاب سلوة الحزین، المعروف ب الدعوات، قم ۱۴۰۷.
*مجلسی، محمدباقربن محمدتقی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* کلینى، محمدبن يعقوب، الكافى، چاپ على‌اكبر غفارى، بيروت ۱۴۰۱.
*محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
* علی‌بن حسام‌الدین متقى، کنز العُمّال فى سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکرى حیانى و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
*محمدبن اسماعیل بخاری، الادب المفرد، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
* مجلسى، محمدباقربن محمدتقى، بحارالانوار، بيروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
*محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، چاپ احمدحبیب قصیرعاملی، بیروت، بی‌تا.
* جعفر بن حسن محقق حلّى، شرائع الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شیرازى، تهران ۱۴۰۹.
*محمدبن شاه‌مرتضی فیض‌کاشانی، تفسیر الصافی، چاپ حسین اعلمی، تهران ۱۴۱۶.
* احمدبن محمد مسکویه، تهذیب الأخلاق و تطهیر الأعراق، چاپ حسن تمیم، بیروت، ۱۳۹۸.
*محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفة، بی‌تا.
* مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
*محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، او، مفاتیح‌الغیب، بیروت ۱۴۲۱/۲۰۰۰.
* مصباح الشریعة، منسوب به امام‌جعفر صادق (ع)، بیروت: مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
*محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هو الجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
* احمدبن على نسائى، کتاب السنن الکبرى، چاپ عبدالغفار سلیمان بندارى و سیدکسروى حسن، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
*محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی می‌نوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۰ش.
* محمدبن محمد نصیرالدین طوسى، اخلاق ناصرى، چاپ مجتبى می‌نوى و علیرضا حیدرى، تهران ۱۳۶۰ش.
*مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، بی‌تا.
* حسین‌بن محمدتقى نورى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
*مصباح الشریعة، منسوب به امام‌جعفر صادق (ع)، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
* علی‌بن ابوبکر هیثمى، مجمع‌الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
*همو، صحیح البخاری، چاپ محمد ذهنی افندی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ چاپ افست بیروت] بی‌تا.
*همو، علل‌الشرایع، نجف ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶، چاپ افست قم، بی‌تا.
*همو، عیون اخبارالرضا، چاپ مهدی لاجوردی، قم ۱۳۶۳ش.
*همو، کتاب مَن لایحضُرُه الفقیه، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۱۴.
*همو، مصباح المتهجّد، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
{{چپ‌چین}}
{{چپ‌چین}}
 
*Abraham Geiger, Was hat Mohammed aus dem Judenthume aufgenommen?, Leipzig 1902, repr. Osnabruck 1971.
* Abraham Geiger, Was hat Mohammed aus dem Judenthume aufgenommen?, Leipzig 1902, repr. Osnabruck 1971.
*Hartwig Hirshfeld, New researches into the composition and exegesis of the Qoran, London 1902.
* Hartwig Hirshfeld, New researches into the composition and exegesis of the Qoran, London 1902.
*Robert Roberts, The social laws of the Qoran: considered, and compared with those of the Hebrew and other ancient codes, New Delhi, 1978.
* Robert Roberts, The social laws of the Qoran: considered, and compared with those of the Hebrew and other ancient codes, New Delhi, 1978.
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان چپ‌چین}}
{{پایان}}
{{پایان}}


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/12438 دانشنامه جهان اسلام]
*منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/12438 دانشنامه جهان اسلام]


{{حقوق ذاتی انسان}}
{{حقوق ذاتی انسان}}
confirmed، protected، templateeditor
۳٬۷۸۳

ویرایش