پرش به محتوا

طریقت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


==تعریف و جایگاه==
==تعریف و جایگاه==
طریقت در تصوف اسلامی، راهی برای رسیدن بندگان به [[خدا]] و معرفت او دانسته شده است.<ref>نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳؛ سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۴۷.</ref> محققان معتقدند که در [[تصوف|تصوف اسلامی]] مفهوم طریقت در کنار دو مفهوم شریعت و حقیقت تبیین شده است:<ref>زرین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۲۴؛ ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ۱۴۱.</ref> شریعت به‌عنوان ظاهر دین، حقیقت به‌عنوان باطن دین و طریقت به‌عنوان راهی معنوی که باید از ظاهر دین برای رسیدن به باطن آن از سوی سالک طی شود که تجسم خارجی آن طریقه‌ها (سلسله‌ها، فرقه‌های) صوفیانه هستند.<ref>گولپینارلی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ۱۳۸۰ش، ص۲۵؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳.</ref>  
طریقت در تصوف اسلامی، راهی برای رسیدن بندگان به [[خدا]] و معرفت او دانسته شده است.<ref>نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳؛ سلیم، شریعت طریقت و حقیقت، ۱۳۸۰ش، ص۴۷.</ref> محققان معتقدند که در [[تصوف|تصوف اسلامی]] مفهوم طریقت در کنار دو مفهوم شریعت و حقیقت تبیین شده است:<ref>زرین‌کوب، ارزش میراث صوفیه، ۱۳۴۴ش، ص۱۲۴؛ ژوفروا، «ماهیت و شکل‌گیری اصطلاح طریقت در حوزه تصوف»، ۱۴۱.</ref> شریعت به‌عنوان ظاهر دین، حقیقت به‌عنوان باطن دین و طریقت به‌عنوان راهی معنوی که باید از ظاهر دین برای رسیدن به باطن آن از سوی سالک طی شود که تجسم خارجی آن طریقه‌ها (سلسله‌ها، فرقه‌های) صوفیانه هستند.<ref>گولپینارلی، تصوف در يکصد پرسش و پاسخ، ۱۳۸۰ش، ص۲۵؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۳.</ref>گفته شده که اصطلاح طریقت در متون عرفانی با تعاریف مختلف و در قالب تصویرهای متفاوت<ref>محمد بن منور، اسرار التوحید، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۱۳؛ نجم‌الدین کبری، فوائح الجمال، دار سعاد الصباح، ص۱۷۶.</ref>  ارائه شده که با برخی دیگر از اصطلاحات عرفانی خطوط مشترک معنایی دارد:<ref>استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.</ref>عبدالکریم قشیری (۳۷۵-۴۶۵ق)، از محققان صوفیه، طریقت را عمل‌کردن بر اساس عمل [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] دانسته است؛<ref>قشیری، ترجمه رساله قشیریه، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۷.</ref>  [[مولوی]] طریقت را رفتن بر جاده‌ای بر می‌شمرد که مقصد آن حقیقت است؛ رفتنی با نور چراغ شریعت.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۶۳۹.</ref>
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =<small>'''نقد سعدی بر عزلت‌گرایی اهل طریقت''':</small><ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۷۸.</ref> {{سخ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =<small>'''نقد سعدی بر عزلت‌گرایی اهل طریقت''':</small><ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۷۸.</ref> {{سخ}}
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه{{سخ}}بشکست عهد صحبت اهل طریق را{{سخ}}گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود{{سخ}}تا اختیار کردی از آن این فَریق را{{سخ}}گفت آن گلیم خویش بِدَر می‌بَرَد ز موج{{سخ}}وین جَهْد می‌کند که بگیرد غریق را.<ref>سعدی، گلستان سعدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= |رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
صاحبدلی به مدرسه آمد ز خانقاه{{سخ}}بشکست عهد صحبت اهل طریق را{{سخ}}گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود{{سخ}}تا اختیار کردی از آن این فَریق را{{سخ}}گفت آن گلیم خویش بِدَر می‌بَرَد ز موج{{سخ}}وین جَهْد می‌کند که بگیرد غریق را.<ref>سعدی، گلستان سعدی، ۱۳۸۶ش، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= |رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
گفته شده که اصطلاح طریقت در متون مختلف عرفانی با تعاریف مختلف و در قالب تصویرهای متفاوت<ref>محمد بن منور، اسرار التوحید، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۳۱۳؛ نجم‌الدین کبری، فوائح الجمال، دار سعاد الصباح، ص۱۷۶.</ref>  ارائه شده که با برخی دیگر از اصطلاحات عرفانی دارای خطوط مشترک معنایی است:<ref>استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.</ref>عبدالکریم قشیری (۳۷۵-۴۶۵ق)، از محققان صوفیه، طریقت را عمل‌کردن بر اساس عمل [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر (ص)]] دانسته است؛<ref>قشیری، ترجمه رساله قشیریه، ۱۳۷۴ش، ص۱۲۷.</ref>  [[مولوی]] طریقت را رفتن بر جاده‌ای بر می‌شمرد که مقصد آن حقیقت است؛ رفتنی با نور چراغ شریعت.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۷۳ش، ص۶۳۹.</ref>


برخی معتقدند که صوفیان برای پیمودن طریقت نظام نظری و عملی گسترده‌ای در فرهنگ اسلامی پدید آوردند که طریقت‌های صوفیانه هستند.<ref>نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۴۹-۵۰؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.</ref> [[آنه‌ماری شیمل]] طریقه‌ها را به‌عنوان نهادهای اجتماعی تصوف قلمداد کرده است.<ref>شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.</ref> در طریقت‌، اتصال معنوی به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] الزامی دانسته شده<ref>پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۱؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.</ref> و این اتصال اکثراً به‌واسطه [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] برقرار شده است.<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق‌،‌ ۱۹۸۲م، ص۲۳۸؛ پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۱؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.</ref> گفته شده که بسیاری از طریقه‌ها این اتصال را از طریق [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] و به‌واسطه [[معروف کرخی|معروف کَرْخی]] برقرار کرده‌اند.<ref>شیبی، تشیع و تصوف، ۱۳۷۴ش، ص۳۳-۳۵.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] معتقد است که ظهور طریقت در تصوف از تعلیم و تربیت [[امامان شیعه|ائمه شیعه(ع)]] سرچشمه گرفته است.<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۹۳.</ref>   
برخی معتقدند که صوفیان برای پیمودن طریقت نظام نظری و عملی گسترده‌ای در فرهنگ اسلامی پدید آوردند که طریقت‌های صوفیانه هستند.<ref>نصر، «اهمیت معنوی پیدایش و گسترش سلسله‌های صوفیه»، ص۴۹-۵۰؛ استعلامی، فرهنگنامه تصوف و عرفان، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۲۵۹.</ref> [[آنه‌ماری شیمل]] طریقه‌ها را به‌عنوان نهادهای اجتماعی تصوف قلمداد کرده است.<ref>شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.</ref> در طریقت‌، اتصال معنوی به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] الزامی دانسته شده<ref>پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۱؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.</ref> و این اتصال اکثراً به‌واسطه [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] برقرار شده است.<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق‌،‌ ۱۹۸۲م، ص۲۳۸؛ پازوکی، «تصوف در ایران بعد از قرن ششم»، ص۳۱؛ شیمل، تصوف، ۱۴۰۱ش، ص۹۵.</ref> گفته شده که بسیاری از طریقه‌ها این اتصال را از طریق [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] و به‌واسطه [[معروف کرخی|معروف کَرْخی]] برقرار کرده‌اند.<ref>شیبی، تشیع و تصوف، ۱۳۷۴ش، ص۳۳-۳۵.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] معتقد است که ظهور طریقت در تصوف از تعلیم و تربیت [[امامان شیعه|ائمه شیعه(ع)]] سرچشمه گرفته است.<ref>طباطبایی، رسالت تشیع در دنیای امروز، ۱۳۸۷ش، ص۹۳.</ref>   
confirmed، protected، templateeditor
۶٬۰۳۸

ویرایش