Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۲
ویرایش
(←منابع) |
(لینک دهی) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==ولادت و نسب== | ==ولادت و نسب== | ||
هرچند مورخان تاریخ تولد خالد را ذکر نکردهاند، اما باتوجه به تاریخ وفات و سن وی در هنگام مرگ میتوان حدس زد که او در حدود ۲۶ سال پیش از [[بعثت|مبعث]] [[محمد(ص)|پیامبر اسلام]] (۵۸۴م)، در [[مکه]] متولد شده است. پدرش، | هرچند مورخان تاریخ تولد خالد را ذکر نکردهاند، اما باتوجه به تاریخ وفات و سن وی در هنگام مرگ میتوان حدس زد که او در حدود ۲۶ سال پیش از [[بعثت|مبعث]] [[محمد(ص)|پیامبر اسلام]] (۵۸۴م)، در [[مکه]] متولد شده است. پدرش، [[ولید بن مغیره]]، از اشراف و بزرگان قریش محسوب میشد<ref>ابوالفرج اصفهانی، كتابالاغانى، قاهره، ج۱۶، ص۱۹۴.</ref> و مادرش، عَصْماء (لُبابه صغرا یا کبرا)، دختر حارث بن حَرْب (یا حَزْن/ حَزْم) است که نسبش به قبیله قَیس عیلان بن مُضَر میرسد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۶۸م، ج۷، ص۳۹۴؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۲؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج۱۶، ص۲۲۰.</ref> | ||
از مشهورترین عموهای ولید یکی ابواُمَیة بن مغیره بود که گفته شده است اختلاف قبایل قریش را درباره چگونگی گذاشتن [[حجرالاسود]] به هنگام بازسازی [[کعبه]]، با پیشنهاد تعیین داور حل کرد و گفت قریش نخستین کسی را که از در مسجد وارد شود، حَکَم قرار دهند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۰۹.</ref> و دیگری، هشام بن مُغیره که از اشراف قریش و فرمانده بنی مخزوم در جنگ فِجار بود. با مرگ وی، قریشیان سه سال بازار برپا نکردند و مرگ وی را مبدأ تاریخ خود قرار دادند.<ref>ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۵۵؛ شلبی، تاریخ سیف اللّه خالدبن الولید، ۱۹۳۳م، ص۲۶.</ref> [[میمونه دختر حارث]] (همسر پیامبر) و لُبابه امّ الفضل (همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] و مادربزرگ خلفای عباسی)، خالههای خالد بودند. <ref>ابن کلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۳۶۸.</ref> | از مشهورترین عموهای ولید یکی ابواُمَیة بن مغیره بود که گفته شده است اختلاف قبایل قریش را درباره چگونگی گذاشتن [[حجرالاسود]] به هنگام بازسازی [[کعبه]]، با پیشنهاد تعیین داور حل کرد و گفت قریش نخستین کسی را که از در مسجد وارد شود، حَکَم قرار دهند<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۰۹.</ref> و دیگری، هشام بن مُغیره که از اشراف قریش و فرمانده بنی مخزوم در جنگ فِجار بود. با مرگ وی، قریشیان سه سال بازار برپا نکردند و مرگ وی را مبدأ تاریخ خود قرار دادند.<ref>ابن قدامه، التبیین، ۱۴۰۸ق، ص۳۵۵؛ شلبی، تاریخ سیف اللّه خالدبن الولید، ۱۹۳۳م، ص۲۶.</ref> [[میمونه دختر حارث]] (همسر پیامبر) و لُبابه امّ الفضل (همسر [[عباس بن عبدالمطلب]] و مادربزرگ خلفای عباسی)، خالههای خالد بودند. <ref>ابن کلبی، جمهرة النسب، ۱۴۰۷ق، ص۳۶۸.</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
===در سال دهم هجری=== | ===در سال دهم هجری=== | ||
در [[ربیع الثانی|ربیع الآخر]] یا [[جمادی الاولی]] سال دهم، پیامبر(ص) خالد را با چهارصد نفر به سوی بنی حارث/ بَلْحارث بن کعب در [[نجران]] فرستاد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۸۸۳ ـ ۸۸۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۳۹ـ۲۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.</ref> در این سال، پیامبر(ص) خالد را به [[یمن]] فرستاد تا مردم آنجا را نیز به اسلام دعوت کند. او شش ماه در یمن به دعوت پرداخت ولی کسی به دعوت وی پاسخ مثبت نداد و در پی آن پیامبر(ص)، [[علی(ع)]] را به یمن روانه کرد و فرمود تا خالد را بازگرداند.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۹۰ـ۲۹۱.</ref> | در [[ربیع الثانی|ربیع الآخر]] یا [[جمادی الاولی]] سال دهم، پیامبر(ص) خالد را با چهارصد نفر به سوی بنی حارث/ بَلْحارث بن کعب در [[نجران]] فرستاد و آنان را به [[اسلام]] دعوت کرد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۸۸۳ ـ ۸۸۴؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۳۹ـ۲۴۰؛ طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۲۶ـ ۱۲۸.</ref> در این سال، پیامبر(ص) خالد را به [[یمن]] فرستاد تا مردم آنجا را نیز به اسلام دعوت کند. او شش ماه در یمن به دعوت پرداخت ولی کسی به دعوت وی پاسخ مثبت نداد و در پی آن پیامبر(ص)، [[علی(ع)]] را به یمن روانه کرد و فرمود تا خالد را بازگرداند.<ref>طبری، تاریخ الأمم، دار التراث، ج۳، ص۱۳۱ـ۱۳۲؛ ابن هشام، السیره النبویه، ۱۹۳۶م، ج۴، ص۲۹۰ـ۲۹۱.</ref> | ||
== دوران خلیفه اول == | ==دوران خلیفه اول== | ||
به گفته واقدی، خالد در [[حجه الوداع|حجةالوداع]] حضور داشت<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۳، ص۸۸۴.</ref> و پس از [[رحلت پیامبر(ص)]] در شمار حامیان [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] قرار گرفت<ref>زبیر بن بکّار، الأخبار الموفقیات، ۱۹۷۲م، ص۵۸۱.</ref> و به همین سبب نزد او جایگاه والایی داشت و همواره تحت حمایت وی بود.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰.</ref> | به گفته واقدی، خالد در [[حجه الوداع|حجةالوداع]] حضور داشت<ref>واقدی، المغازی، ۱۹۸۹م، ج ۳، ص۸۸۴.</ref> و پس از [[رحلت پیامبر(ص)]] در شمار حامیان [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] قرار گرفت<ref>زبیر بن بکّار، الأخبار الموفقیات، ۱۹۷۲م، ص۵۸۱.</ref> و به همین سبب نزد او جایگاه والایی داشت و همواره تحت حمایت وی بود.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰.</ref> | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
==خصوصیات== | ==خصوصیات== | ||
برخی مورخان خالدبن ولید را فرماندهی شجاع، بافراست، مهربان، خوش تدبیر، باوقار و خوش یمن دانسته و با این حال گفتهاند وی [[قرآن]] را به سبب [[جهاد]] حفظ نبود.<ref> رجوع کنید به ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۹۶، ۹۹؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۵۰؛ ذهبی، ۱۴۱۷، همانجا </ref> با وجود این، گفته شده است در ماجرای اخذ [[بیعت]] از [[علی(ع)]] برای [[خلیفه اول]]، خالد از کسانی بود که در این اقدام مشارکت کرد.<ref> رجوع کنید به سُلیم بن قیس هلالی، ص۳۸۶ـ ۳۸۷؛ نیز رجوع کنید به ابن ابی الحدید، ج ۲، ص۵۷ </ref> | برخی مورخان خالدبن ولید را فرماندهی شجاع، بافراست، مهربان، خوش تدبیر، باوقار و خوش یمن دانسته و با این حال گفتهاند وی [[قرآن]] را به سبب [[جهاد]] حفظ نبود.<ref> رجوع کنید به ازدی، تاریخ فتوح الشام، ۱۹۷۰م، ص۹۶، ۹۹؛ زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۰؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، بیروت، ج ۱۶، ص۲۵۰؛ ذهبی، ۱۴۱۷، همانجا </ref> با وجود این، گفته شده است در ماجرای اخذ [[بیعت]] از [[علی(ع)]] برای [[خلیفه اول]]، خالد از کسانی بود که در این اقدام مشارکت کرد.<ref> رجوع کنید به سُلیم بن قیس هلالی، ص۳۸۶ـ ۳۸۷؛ نیز رجوع کنید به ابن ابی الحدید، ج ۲، ص۵۷ </ref> | ||
===از دشمنان علی(ع) === | ===از دشمنان علی(ع)=== | ||
طبق روایاتی در منابع متعدد شیعی، وی در برخی اقدامات مخفیانه بر ضد [[امام علی(ع)]] از جمله طرح قتل ایشان عضویت داشت؛ و به همین دلیل و نیز کارهای دیگرش به شدت مورد نکوهش بوده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به سلیم بن قیس هلالی، ص۳۹۴؛ ابن شاذان، ص۱۵۵ـ۱۵۸؛ ابن بابویه، ج ۱، ص۱۹۱ـ۱۹۲؛ کشی، ج ۲، ص۶۹۵ </ref> | طبق روایاتی در منابع متعدد شیعی، وی در برخی اقدامات مخفیانه بر ضد [[امام علی(ع)]] از جمله طرح قتل ایشان عضویت داشت؛ و به همین دلیل و نیز کارهای دیگرش به شدت مورد نکوهش بوده است.<ref> برای نمونه رجوع کنید به سلیم بن قیس هلالی، ص۳۹۴؛ ابن شاذان، ص۱۵۵ـ۱۵۸؛ ابن بابویه، ج ۱، ص۱۹۱ـ۱۹۲؛ کشی، ج ۲، ص۶۹۵ </ref> | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
خالد در [[شام]] فرزندان بسیاری داشت که از آن جمله مهاجر، عبدالله، سلیمان، و عبدالرحمان بودند که همگی بر اثر طاعون در شام مردند و به روایتی، طاعون چهل تن از فرزندانش را کشت و نسلش ریشه کن و منقرض شد.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۴ـ۳۲۵، ۳۲۷ـ۳۲۸؛ ابن حزم، ص۱۴۷ـ۱۴۸ </ref> اما برخی مورخان معاصر این نظر را نمیپذیرند و معتقدند که از خالد نسل بسیار به جا مانده است.<ref> رجوع کنید به خالدی، ص۹؛ محمدسلیمان طیب، ج ۶، ص۴۴۶ به بعد </ref> | خالد در [[شام]] فرزندان بسیاری داشت که از آن جمله مهاجر، عبدالله، سلیمان، و عبدالرحمان بودند که همگی بر اثر طاعون در شام مردند و به روایتی، طاعون چهل تن از فرزندانش را کشت و نسلش ریشه کن و منقرض شد.<ref>زبیری، نسب قریش، ۱۹۵۳م، ص۳۲۴ـ۳۲۵، ۳۲۷ـ۳۲۸؛ ابن حزم، ص۱۴۷ـ۱۴۸ </ref> اما برخی مورخان معاصر این نظر را نمیپذیرند و معتقدند که از خالد نسل بسیار به جا مانده است.<ref> رجوع کنید به خالدی، ص۹؛ محمدسلیمان طیب، ج ۶، ص۴۴۶ به بعد </ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بیتا. | * ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بیتا. | ||
خط ۲۰۷: | خط ۲۰۷: | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/8335 دانشنامه جهان اسلام] | *منبع مقاله: [http://rch.ac.ir/article/Details/8335 دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/236765 دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | *[https://www.cgie.org.ir/fa/article/236765 دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
{{صحابه}} | {{صحابه}} | ||