confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
(ویکی سازی) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
خاندان بلال اصالتاً از نوبه، منطقهای در شمال [[سودان]] و جنوب [[مصر]] هستند.<ref>الوافی، ج ۲۱، ص۱۱۴.</ref> پدر بِلال از اسیران [[حبشه]] بود<ref>ابن اثیر، الکامل، ج ۱، ص۶۶.</ref> و خود او نیز در طایفه بنی جُمَح یا سَراه (که ساکن [[مکه]] بودند) در خانوادهای از بردگان زاده شد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن سعد، ج۳، ص۲۳۲</ref> برخی سال ولادت او را سه سال پس از [[عام الفیل]] دانستهاند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۸؛ ابن عبدالبرّ، ج۱، ص۱۷۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۴۷۵.</ref> | خاندان بلال اصالتاً از نوبه، منطقهای در شمال [[سودان]] و جنوب [[مصر]] هستند.<ref>الوافی، ج ۲۱، ص۱۱۴.</ref> پدر بِلال از اسیران [[حبشه]] بود<ref>ابن اثیر، الکامل، ج ۱، ص۶۶.</ref> و خود او نیز در طایفه بنی جُمَح یا سَراه (که ساکن [[مکه]] بودند) در خانوادهای از بردگان زاده شد.<ref>ابن هشام، السیره النبویه، ج۱، ص۵۰۵؛ ابن سعد، ج۳، ص۲۳۲</ref> برخی سال ولادت او را سه سال پس از [[عام الفیل]] دانستهاند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۸؛ ابن عبدالبرّ، ج۱، ص۱۷۹؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۰، ص۴۷۵.</ref> | ||
بِلال را با قامتی بلند و لاغر، رنگ پوستی | بِلال را با قامتی بلند و لاغر، رنگ پوستی بسیار سیاه، پشتی خمیده، مویی بلند و خاکستری، و صورتی ظریف توصیف کردهاند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۳۸-۲۳۹؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۸۸؛ ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ج۱، ص۱۸۰</ref> | ||
===ازدواج و فرزندان=== | ===ازدواج و فرزندان=== | ||
[[پرونده:مقبره بلال حبشی.jpg|۲۰۰px|thumb|left|مقبره بلال در [[باب الصغیر]] در [[دمشق]]]] | [[پرونده:مقبره بلال حبشی.jpg|۲۰۰px|thumb|left|مقبره بلال در [[باب الصغیر]] در [[دمشق]]]] | ||
در مورد [[ازدواج]] بلال گزارشهای مختلفی است، بلاذری در گزارشی ازدواج بلال با دختری از بنی زهره و در گزارش دیگر ازدواج وی با دختری از بنی کنانه را ذکر کرده است.<ref>أنسابالأشراف، ج۱، ص۱۸۹(چاپ زکار، ج۱، ص۲۱۴)</ref> همچنین گفتهاند بلال در سفری به [[یمن]] همراه با برادرش، برای ازدواج تصمیم گرفت. هنگام | در مورد [[ازدواج]] بلال گزارشهای مختلفی است، بلاذری در گزارشی ازدواج بلال با دختری از بنی زهره و در گزارش دیگر ازدواج وی با دختری از بنی کنانه را ذکر کرده است.<ref>أنسابالأشراف، ج۱، ص۱۸۹(چاپ زکار، ج۱، ص۲۱۴)</ref> همچنین گفتهاند بلال در سفری به [[یمن]] همراه با برادرش، برای ازدواج تصمیم گرفت. هنگام [[خواستگاری]]، خود را اینگونه معرفی کرد: «من بلال و این مرد، برادرم، هر دو غلامانی از [[حبشه]] بودیم. گمراه بودیم که خداوند هدایتمان کرد. | ||
برده بودیم که خداوند کریم آزادمان کرد. اگر دخترانتان را به ما بدهید، الحمدلله و اگر ندهید، الله اکبر». خانوادۀ دختر پیش از آنکه به بلال پاسخ قطعی بدهند، نزد رسول خدا(ص) رفته، با گفتن ماجرا، از آن حضرت نظر خواستند. حضرت سه بار بلال را به آنان پیشنهاد کرد و فرمود: «چه کس را میخواهید بهتر از او که اهل بهشت است.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج۱، ص۵۷۱</ref> | برده بودیم که خداوند کریم آزادمان کرد. اگر دخترانتان را به ما بدهید، [[تحمید|الحمدلله]] و اگر ندهید، الله اکبر». خانوادۀ دختر پیش از آنکه به بلال پاسخ قطعی بدهند، نزد [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] رفته، با گفتن ماجرا، از آن حضرت نظر خواستند. حضرت سه بار بلال را به آنان پیشنهاد کرد و فرمود: «چه کس را میخواهید بهتر از او که اهل [[بهشت]] است.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج۱، ص۵۷۱</ref> | ||
با آنکه برخی نویسندگان بلال را فاقد فرزند دانستهاند؛<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۰، ص۴۳۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۴</ref> اما سخاوی در کتابش از پسر او، عمر، بهعنوان یکی از راویان او یاد کرده است.<ref>سخاوی، التحفه اللطیفه، ص۲۱</ref> ابن اثیر نیز از شخصی به نام هلال بن عبدالرحمن یاد میکند که از نسل بلال بودهاست.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۶۳۰. </ref> | با آنکه برخی نویسندگان بلال را فاقد فرزند دانستهاند؛<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج ۱۰، ص۴۳۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۴</ref> اما سخاوی در کتابش از پسر او، عمر، بهعنوان یکی از راویان او یاد کرده است.<ref>سخاوی، التحفه اللطیفه، ص۲۱</ref> ابن اثیر نیز از شخصی به نام هلال بن عبدالرحمن یاد میکند که از نسل بلال بودهاست.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱۰، ص۶۳۰. </ref> |