پرش به محتوا

ابو زید انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '==پانویس ==↵{{پانویس2}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
خط ۶۷: خط ۶۷:
== دلیل اشتهار وی ==
== دلیل اشتهار وی ==
شهرت ابوزید بیشتر در دو زمینه است:
شهرت ابوزید بیشتر در دو زمینه است:
:::۱. لغت شناسی:
:::'''۱. لغت شناسی:'''
از اوایل سده ۲ق، در هر دو مکتب [[بصره]] و [[کوفه]] دانشمندانی ظهور کردند که در عرصه لغت و نیز شعر و اخبار و ایام عرب (شرح جنگ‌های قبیله‌ای) و [[انساب]]، شهرت فراوان داشتند. اینان آثاری از خود بر جای گذاشتند که دستمایه اصلی فرهنگ‌نویسان در نسل‌های بعد شد<ref> یوسف، دستور زبان و فرهنگ نویسی، ۶۱ ـ ۶۲.</ref> و ابوزید یکی از مشهورترینِ این دانشمندان است. او به گردآوری لغات و لهجه‌های شاذ همت گماشت و رساله‌های لغوی فراوانی در موضوعات مختلف تألیف کرد که هر کدام به تنهایی [[لغت نامه]] تک‌موضوعی کوچک و کم‌حجم به شمار می‌رفت<ref> نکـ: آثار وی.</ref>.
از اوایل سده ۲ق، در هر دو مکتب [[بصره]] و [[کوفه]] دانشمندانی ظهور کردند که در عرصه لغت و نیز شعر و اخبار و ایام عرب (شرح جنگ‌های قبیله‌ای) و [[انساب]]، شهرت فراوان داشتند. اینان آثاری از خود بر جای گذاشتند که دستمایه اصلی فرهنگ‌نویسان در نسل‌های بعد شد<ref> یوسف، دستور زبان و فرهنگ نویسی، ۶۱ ـ ۶۲.</ref> و ابوزید یکی از مشهورترینِ این دانشمندان است. او به گردآوری لغات و لهجه‌های شاذ همت گماشت و رساله‌های لغوی فراوانی در موضوعات مختلف تألیف کرد که هر کدام به تنهایی [[لغت نامه]] تک‌موضوعی کوچک و کم‌حجم به شمار می‌رفت<ref> نکـ: آثار وی.</ref>.


خط ۷۴: خط ۷۴:
از بین آثار لغوی پیشینیان، کمتر کتاب یا لغتنامه‌ای دیده می‌شود که مؤلف آن از آثار ابوزید به عنوان یکی از منابع اصلی خود استفاده و به آنها استناد نکرده باشد<ref>در میان آن آثار به ویژه از این‌ها می‌توان نام برد: اصلاح المنطق ابن سکیت، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ تهذیب الالفاظ ابن سکیت، ص۴۵۹، ۵۲۳؛ الحیوان جاحظ، ج۱، صص۱۳۰ و ۱۴۵؛ البرصان و العرجان جاحظ، صص۹۲ و ۳۵۶؛ خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت (جمـ)، ادب الکاتب ابن قتیبه، صص۳۵، ۴۲ ـ ۴۳،؛ الکامل مبرد، ج۱، صص۱۱۱، ۲۸۸، اعراب القرآن زجاج، ج۱، صص۱۱۴ ـ ۱۱۵، ۱۴۰؛ اشتقاق ابن درید صص۲۶۵ و ۲۷۵؛ مجمل اللغة ابن فارس (جمـ) و متخیر الالفاظ ابن فارس، صص۵۵ و ۷۲، المحکم و المحیط ابن سیده، ج۳، ص۲۹؛ المخصص ابن سیده، ج۳، صص۶، ۹، ۱۳؛ تثقیف اللسان ابن مکی (جمـ).</ref>.
از بین آثار لغوی پیشینیان، کمتر کتاب یا لغتنامه‌ای دیده می‌شود که مؤلف آن از آثار ابوزید به عنوان یکی از منابع اصلی خود استفاده و به آنها استناد نکرده باشد<ref>در میان آن آثار به ویژه از این‌ها می‌توان نام برد: اصلاح المنطق ابن سکیت، ص۱۰۹ ـ ۱۱۰؛ تهذیب الالفاظ ابن سکیت، ص۴۵۹، ۵۲۳؛ الحیوان جاحظ، ج۱، صص۱۳۰ و ۱۴۵؛ البرصان و العرجان جاحظ، صص۹۲ و ۳۵۶؛ خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت (جمـ)، ادب الکاتب ابن قتیبه، صص۳۵، ۴۲ ـ ۴۳،؛ الکامل مبرد، ج۱، صص۱۱۱، ۲۸۸، اعراب القرآن زجاج، ج۱، صص۱۱۴ ـ ۱۱۵، ۱۴۰؛ اشتقاق ابن درید صص۲۶۵ و ۲۷۵؛ مجمل اللغة ابن فارس (جمـ) و متخیر الالفاظ ابن فارس، صص۵۵ و ۷۲، المحکم و المحیط ابن سیده، ج۳، ص۲۹؛ المخصص ابن سیده، ج۳، صص۶، ۹، ۱۳؛ تثقیف اللسان ابن مکی (جمـ).</ref>.


:::۲. روایتِ شعر:
:::'''۲. روایتِ شعر:'''
ابوزید علاوه بر کوشش چشمگیرش در عرصه لغت، از بزرگترین راویانِ سده ۲ و ۳ ق به شمار می‌رود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راویه‌ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله [[حسان بن ثابت]] و [[کعب بن مالک]] را جمع آوری و روایت کرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، صص۸۷ ـ ۸۸، ۳۱۹ ـ ۳۲۰، ج۳، صص۲۲ ـ ۲۳، ۱۷۱ـ ۱۷۲، ۲۲۱؛ بلاشر، تاریخ الادب العربی، ص۱۸۴.</ref>
ابوزید علاوه بر کوشش چشمگیرش در عرصه لغت، از بزرگترین راویانِ سده ۲ و ۳ ق به شمار می‌رود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راویه‌ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله [[حسان بن ثابت]] و [[کعب بن مالک]] را جمع آوری و روایت کرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، صص۸۷ ـ ۸۸، ۳۱۹ ـ ۳۲۰، ج۳، صص۲۲ ـ ۲۳، ۱۷۱ـ ۱۷۲، ۲۲۱؛ بلاشر، تاریخ الادب العربی، ص۱۸۴.</ref>


خط ۸۱: خط ۸۱:
این راویان رنج دو کار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند:
این راویان رنج دو کار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند:


# اولاً: با دقت کامل به جمع آوری اشعار و اخبار پرداختند و چون می‌دانستند که پس از گذشت چندین نسل، به خصوص پس از تحریفاتی که راویان بزرگ قبل از ایشان از جمله خلف احمر و حماد راویه، در روایات و اخبار عرب وارد کرده‌اند، <ref> نکـ: ضیف، العصر الجاهلی، ۱۴۸ ـ ۱۵۵.</ref> دیگر نمی‌توان اشعار و اخبار کهن را دست نخورده یافت. از این رو تنها به جمع آوری روایاتی پرداختند که از [[راوی|راویان]] موثق یا مستقیماً از زبان بدویان شنیدند و خود نیز به دیده انتقاد در آنها نگریستند و کوشیدند درمیان این روایات، سره را از ناسره باز شناسند.
# '''اولاً:''' با دقت کامل به جمع آوری اشعار و اخبار پرداختند و چون می‌دانستند که پس از گذشت چندین نسل، به خصوص پس از تحریفاتی که راویان بزرگ قبل از ایشان از جمله خلف احمر و حماد راویه، در روایات و اخبار عرب وارد کرده‌اند، <ref> نکـ: ضیف، العصر الجاهلی، ۱۴۸ ـ ۱۵۵.</ref> دیگر نمی‌توان اشعار و اخبار کهن را دست نخورده یافت. از این رو تنها به جمع آوری روایاتی پرداختند که از [[راوی|راویان]] موثق یا مستقیماً از زبان بدویان شنیدند و خود نیز به دیده انتقاد در آنها نگریستند و کوشیدند درمیان این روایات، سره را از ناسره باز شناسند.
# ثانیاً: چون تا آن زمان روایات سینه به سینه نقل می‌شد، برای حفظ آنها از خطر نابودی یا تحریف بیشتر درصدد ضبط و تدوین آنها برآمدند و در واقع روایت کتبی را جایگزین روایت شفاهی ساختند. در نتیجه این امر مجموعه‌های عظیمی از دیوانها و آثار پیشینیان که امروزه از بزرگ‌ترین ذخایر ادبیات عرب محسوب می‌شود، به رشته تحریر درآمد و از خطر نابودی در امان ماند. <ref> بلاشر، تاریخ الادب العربی، صص۱۵۴ ـ ۱۸۶؛ ضیف، العصر الجاهلی، صص۱۵۸ ـ ۱۶۱. </ref>
# '''ثانیاً:''' چون تا آن زمان روایات سینه به سینه نقل می‌شد، برای حفظ آنها از خطر نابودی یا تحریف بیشتر درصدد ضبط و تدوین آنها برآمدند و در واقع روایت کتبی را جایگزین روایت شفاهی ساختند. در نتیجه این امر مجموعه‌های عظیمی از دیوانها و آثار پیشینیان که امروزه از بزرگ‌ترین ذخایر ادبیات عرب محسوب می‌شود، به رشته تحریر درآمد و از خطر نابودی در امان ماند. <ref> بلاشر، تاریخ الادب العربی، صص۱۵۴ ـ ۱۸۶؛ ضیف، العصر الجاهلی، صص۱۵۸ ـ ۱۶۱. </ref>


ابوزید در نحو نیز چنان تبحر داشت، که به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی‌توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]] به شمار آورد، <ref>ابن ندیم، الفهرست، ۶۰.</ref> گرچه به تأیید بیشتر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود.<ref> ابن ندیم، الفهرست، ۶۰؛ ابن انباری، نزهة الالباء، ۸۶. </ref>
ابوزید در نحو نیز چنان تبحر داشت، که به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی‌توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]] به شمار آورد، <ref>ابن ندیم، الفهرست، ۶۰.</ref> گرچه به تأیید بیشتر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود.<ref> ابن ندیم، الفهرست، ۶۰؛ ابن انباری، نزهة الالباء، ۸۶. </ref>
خط ۸۹: خط ۸۹:


== آثار ==
== آثار ==
*اللبأ و اللبن:
 
=== اللبأ و اللبن: ===
ابوزید در این رساله، به شرح انواع مختلف شیر و مراحل پروردن آن از هنگامی که دوشیده می‌شود، تا زمانی که از آن کره می‌گیرند، پرداخته است.<ref>عبدالتواب، مباحثی در فقه اللغه و زبانشناسی عربی، ۲۸۶. </ref> این اثر نخست به کوشش لویس شیخو در مجله المشرق بیروت (۱۹۰۰م) به چاپ رسیده و سپس بار دیگر به کوشش هافنر و لویس شیخو، همراه مجموعه البلغة فی شذور اللغة در بیروت (۱۹۰۸م) منتشر شده است.
ابوزید در این رساله، به شرح انواع مختلف شیر و مراحل پروردن آن از هنگامی که دوشیده می‌شود، تا زمانی که از آن کره می‌گیرند، پرداخته است.<ref>عبدالتواب، مباحثی در فقه اللغه و زبانشناسی عربی، ۲۸۶. </ref> این اثر نخست به کوشش لویس شیخو در مجله المشرق بیروت (۱۹۰۰م) به چاپ رسیده و سپس بار دیگر به کوشش هافنر و لویس شیخو، همراه مجموعه البلغة فی شذور اللغة در بیروت (۱۹۰۸م) منتشر شده است.


*مسائیه:
=== مسائیه: ===
اثری است کم حجم در شرح برخی واژه‌های شاذّ و نامأنوس. برخی آن را جزئی از کتاب النوادر فی اللغة می‌دانند. <ref> ابوزید، النوادر فی اللغة، ۲۳۱</ref> و چون نخستین واژه‌ای که مؤلف دراین کتاب به شرح و توضیح آن پرداخته، لفظ «‌مسائیه‌» و برخی مشتقات آن است، خودِ اثر نیز به همین نام خوانده شده است. این کتاب همراه اثر معروف مؤلف، النوادر فی اللغة به چاپ رسیده است.
اثری است کم حجم در شرح برخی واژه‌های شاذّ و نامأنوس. برخی آن را جزئی از کتاب النوادر فی اللغة می‌دانند. <ref> ابوزید، النوادر فی اللغة، ۲۳۱</ref> و چون نخستین واژه‌ای که مؤلف دراین کتاب به شرح و توضیح آن پرداخته، لفظ «‌مسائیه‌» و برخی مشتقات آن است، خودِ اثر نیز به همین نام خوانده شده است. این کتاب همراه اثر معروف مؤلف، النوادر فی اللغة به چاپ رسیده است.


*المطر:
=== المطر: ===
مجموعه‌ای است از اصطلاحات مربوط به باران، رعد و برق، ابرها و آبها که مؤلف در آن کمتر از اشعار عربی به عنوان شاهد مثال استفاده کرده است. این اثر نخستین بار به کوشش گوتهابل در ۱۸۹۵م در «‌مجله انجمن خاور شناسی آمریکا‌» <ref>XVI/282 - 312</ref> به چاپ رسیده است. لویس شیخو نیز آن را نخست در مجله المشرق بیروت (۱۹۰۵م) و پس از آن جداگانه به چاپ رسانده است. این کتاب یک بار دیگر نیز همراه مجموعه البلغة فی شذور اللغة به چاپ رسیده است.
مجموعه‌ای است از اصطلاحات مربوط به باران، رعد و برق، ابرها و آبها که مؤلف در آن کمتر از اشعار عربی به عنوان شاهد مثال استفاده کرده است. این اثر نخستین بار به کوشش گوتهابل در ۱۸۹۵م در «‌مجله انجمن خاور شناسی آمریکا‌» <ref>XVI/282 - 312</ref> به چاپ رسیده است. لویس شیخو نیز آن را نخست در مجله المشرق بیروت (۱۹۰۵م) و پس از آن جداگانه به چاپ رسانده است. این کتاب یک بار دیگر نیز همراه مجموعه البلغة فی شذور اللغة به چاپ رسیده است.


*النوادر فی اللغة:
=== النوادر فی اللغة: ===
همانگونه که از نامش پیداست، مجموعه‌ای است از برخی واژه‌ها و ترکیبهای نادر و نامعمول که بیشتر در اشعار و قصاید جاهلی و اسلامی به کار رفته و مؤلف با ذکرمثالهای متعدد به شرح و توضیح هر یک از آنها پرداخته است. در این اثر هیچ گونه ترتیب خاصی رعایت نشده است. به همین جهت می‌توان آن را صرفاً مجموعه‌ای از اشعار و لغاتی شمرد، که با عناوین باب شعر، باب رجز و باب نوادر گردآوری شده‌اند. ابوزید خود در آغاز کتاب (ص ۱ ـ ۲) تصریح کرده که آنچه را تحت عنوان «‌باب شعر‌» آورده است، از مفضّل ضبّی گرفته و بقیه را از فصحای عرب شنیده است.<ref> قس: ابن انباری، نزهة الالباء، ۸۷</ref> این اثر به همراه کتاب مسائیه، نخستین بار به کوشش سعید خوری شرتونی در بیروت (۱۸۹۴م) به چاپ رسیده است.
همانگونه که از نامش پیداست، مجموعه‌ای است از برخی واژه‌ها و ترکیبهای نادر و نامعمول که بیشتر در اشعار و قصاید جاهلی و اسلامی به کار رفته و مؤلف با ذکرمثالهای متعدد به شرح و توضیح هر یک از آنها پرداخته است. در این اثر هیچ گونه ترتیب خاصی رعایت نشده است. به همین جهت می‌توان آن را صرفاً مجموعه‌ای از اشعار و لغاتی شمرد، که با عناوین باب شعر، باب رجز و باب نوادر گردآوری شده‌اند. ابوزید خود در آغاز کتاب (ص ۱ ـ ۲) تصریح کرده که آنچه را تحت عنوان «‌باب شعر‌» آورده است، از مفضّل ضبّی گرفته و بقیه را از فصحای عرب شنیده است.<ref> قس: ابن انباری، نزهة الالباء، ۸۷</ref> این اثر به همراه کتاب مسائیه، نخستین بار به کوشش سعید خوری شرتونی در بیروت (۱۸۹۴م) به چاپ رسیده است.


*کتاب الهُمَز:
=== کتاب الهُمَز: ===
در این اثر حدود ۳۰۰ کلمه را که همگی در تمام صیغه‌ها دارای همزه‌اند، گردآوری است. کتاب ۳۰ باب دارد و تقسیم بندی آن بر اساس جایگاه همزه در کلمه و بر حسب صیغه‌ها و‌گاه ترتیب حروف الفبا، صورت گرفته است <ref> عبدالتواب، مباحثی در فقه اللغه و زبانشناسی عربی، ۲۸۴ ـ ۲۸۵. </ref>این کتاب به کوشش لویس شیخو نخست در مجله المشرق بیروت (۱۹۱۰م) و بار دیگر به طور مستقل در همانجا (۱۹۱۱م) به چاپ رسیده است.
در این اثر حدود ۳۰۰ کلمه را که همگی در تمام صیغه‌ها دارای همزه‌اند، گردآوری است. کتاب ۳۰ باب دارد و تقسیم بندی آن بر اساس جایگاه همزه در کلمه و بر حسب صیغه‌ها و‌گاه ترتیب حروف الفبا، صورت گرفته است <ref> عبدالتواب، مباحثی در فقه اللغه و زبانشناسی عربی، ۲۸۴ ـ ۲۸۵. </ref>این کتاب به کوشش لویس شیخو نخست در مجله المشرق بیروت (۱۹۱۰م) و بار دیگر به طور مستقل در همانجا (۱۹۱۱م) به چاپ رسیده است.


خط ۱۴۸: خط ۱۴۹:
== وفات ==
== وفات ==
ابوزید در پایان عمر حافظه خود را از دست داد و سرانجام در ۲۱۵ق و به روایتی ۲۱۴ یا ۲۱۶ق در زمان خلافت [[مأمون]] در [[بصره]] درگذشت.<ref> ابوطیب، مراتب النحویین، س۴۳؛ یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۱۶؛ قفطی، انباه الرواة، ج۲، ص۳۳؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۲، ص۳۸۰.</ref>
ابوزید در پایان عمر حافظه خود را از دست داد و سرانجام در ۲۱۵ق و به روایتی ۲۱۴ یا ۲۱۶ق در زمان خلافت [[مأمون]] در [[بصره]] درگذشت.<ref> ابوطیب، مراتب النحویین، س۴۳؛ یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۱۶؛ قفطی، انباه الرواة، ج۲، ص۳۳؛ ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج ۲، ص۳۸۰.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
== یادداشت ==
{{یادداشت‌ها}}


== منابع ==
== منابع ==