پرش به محتوا

وفای به عهد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== اهمیت و جایگاه ==
== اهمیت و جایگاه ==
وفای به عهد و پیمان را از مهمترین [[اخلاق|فضائل اخلاقی]] و پیمان‌شکنی را از بدترین رذائل اخلاقی دانسته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۴۴.</ref> همچنین وفای به عهد در روایات به عنوان اساس دین و نشانه [[یقین]] معرفی شده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۵۷.</ref> به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه در قرن چهاردهم، این مسئله در [[آیه|آیات قرآن]] و روایات اسلامی به صورت گسترده مطرح شده و با قوی‌ترین تعبیرات و بیان‌ها بر لزوم وفای به عهد تأکید شده و پیمان‌شکنان سخت نکوهش شده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۴۴.</ref> وفای به عهد را از جمله آداب معاشرت ذکر کرده‌اند.<ref>هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۲۸، ص۴۲۱.</ref>  
وفای به عهد را به‌معنای انجام کامل کاری دانسته‌اند که شخص تعهد کرده است.<ref>قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۲۳۰. سجادی، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ۱۳۸۶ش، ص۷۸۸.</ref> وفای به عهد و پیمان را از مهم‌ترین [[اخلاق|فضایل اخلاقی]] و پیمان‌شکنی را از بدترین رذائل اخلاقی شمرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۴۴.</ref>


در برخی روایات، شاخصه ایمان به [[خدا]] و [[قیامت|روز جزا]] را وفای به عهد،<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۴.</ref> و عهدشکنی را مساوی با بی‌دینی شمرده شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۱۰ ه، ج۸۱، ص۲۵۲.</ref> به گزارش [[شیخ صدوق]]، [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] در روایتی وفای به عهد را یکی از سه عصاره تمام ادیان ذکر می‌کند.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص۱۱۳.</ref> در کتاب [[غرر الحکم و درر الکلم (کتاب)|غرر الحکم]] با نقل روایاتی از [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] وفای به عهد را شریف‌ترین خلق و خوی انسان<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۱۸۶.</ref> و اصل دین<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص۹۴. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن،۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۵۴.</ref> معرفی کرده است. همچنین در [[نهج البلاغه]] وفای به عهد، هم‌سطح راستگویی و سپری محکم<ref>نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ۱۳۶۸ ه‍.ش، خطبه۱۲۷، ص۱۲۷.</ref> و از مهمترین واجبات الهی ذکر شده است.<ref>نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ۱۳۶۸ ه‍.ش، نامه ۵۳، ص۱۰۲۸.</ref>
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، این مسئله در [[آیه|آیات قرآن]] و روایات اسلامی به صورت گسترده مطرح شده و با قوی‌ترین تعبیرات و بیان‌ها بر لزوم وفای به عهد تأکید شده و پیمان‌شکنان سخت نکوهش شده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۴۴.</ref>


==چیستی ==
در روایات، وفای به عهد اساس دین و نشانهٔ [[یقین]]،<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۲۵۷.</ref> شاخصهٔ ایمان به [[خدا]] و [[قیامت|روز جزا]]<ref>کلینی، اصول کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۴.</ref> معرفی و عهدشکنی مساوی با بی‌دینی شمرده شده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۱۰ ه، ج۸۱، ص۲۵۲.</ref> طبق حدیثی از [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]]، وفای به عهد یکی از سه عصارهٔ تمام ادیان است.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج ۱، ص۱۱۳.</ref> در [[نهج البلاغه|نهج‌البلاغه]] هم از مهم‌ترین واجبات الهی دانسته شده است.<ref>نهج البلاغه (فیض الاسلام)، ۱۳۶۸ ه‍.ش، نامه ۵۳، ص۱۰۲۸.</ref>
وفای به عهد را به‌معنای انجام کامل و بدون کم و کاست اعمالی دانسته‌اند که شخص تعهد کرده است<ref>قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۲۳۰. سجادی، فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ۱۳۸۶ش، ص۷۸۸.</ref> و نقطه مقابل آن را، [[غَدْر]]، مکر و نیرنگ گفته‌اند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۴۷۲. قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۸۹.</ref> برخی نیز بر این نظر هستند که مجموع تعهد نسبت به پیمان و میثاق و همچنین سرسپردگی، ثبات و استمرار در دوستی و مودت و ضمانت در کار و کردار معنای وفا است.<ref>دهخدا، لغت نامه دهخدا، ۱۳۸۵ش، ذیل واژه وفا. حسینی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۲۰، ص۳۰۰.</ref>  


[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] از [[تفسیر قرآن|مفسران]] و [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] چهار قسم برای وفادری ذکر می‌کند:
==خداوند، پیامبران و مومنان ==
 
# عهد با خدا که او را به یکتایی بشناسد و فقط او را [[عبادت]] کند؛
# عهد با رسول خدا یا همان عهد نبوت با [[پیامبران|پیامبر(ص)]]؛
# عهد با اولیا خدا یا همان عقد [[ولایت]]؛
# عهد با مردم شامل هر نوع تعهد و قرارداد که با مردم منعقد می‌شود و باید به آن وفادار بود.<ref>جوادی آملی، (وفا به عهد و پیمان)، ص۷.</ref>
 
== وفاداری از صفات خداوند، پیامبران و مومنان ==  
به گفته برخی از [[تفسیر قرآن|مفسرین]] خداوند در [[قرآن]] خود را به وفاداری ستوده و یکی از صفات او «وفی» یعنی وفا کننده به عهدها است.<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱.
به گفته برخی از [[تفسیر قرآن|مفسرین]] خداوند در [[قرآن]] خود را به وفاداری ستوده و یکی از صفات او «وفی» یعنی وفا کننده به عهدها است.<ref>سوره توبه، آیه ۱۱۱.
  ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ ق. ج۲، ص۶۲۶.</ref> به همین خاطر انسانی که به عهد خود وفا می‌کند مظهر مشیت الهی در وفاداری است.<ref>سوره بقره، آیه ۴۰.</ref> از دیدگاه قرآن از مهمترین شاخصه‌های پیامبران وفاداری است<ref> سوره نجم، آیه ۳۷. سوره مریم آیه ۵۴.</ref> و [[اسماعیل (پیامبر)|حضرت اسماعیل]] با وصف صادق الوعد بودن معرفی شده است.<ref> سوره مریم آیه ۵۴.</ref> {{یاد| مکارم شیرازی در مورد صادق الوعد بودن حضرت اسماعیل و در توجیه اینکه آن حضرت یک سال منتظر شخصی که با او وعده کرده بود ماند می‌نویسد: حتما حضرت اسماعیل در طول یک سال در شبانه روز آنجا نبوده است بلکه انتظار او را می‌کشید و این اهمیت وفای به عهد را نشان می‌دهد که یک پیامبر برای وفای به عهد یک سال انتظار شخص را می‌کشد. مکارم شیرازی، نکات اخلاقی،۱۳۹۴ش، ص۱۲۴.}} از جمله صفات [[امامان شیعه]] مخصوصاً [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] «الوَفی»، یعنی وفا کننده به عهد ذکر شده است.<ref>برای نمونه مراجعه شود به: سیدبن طاوس، جمال الأسبوع، ص۳۲، ۴۲۲، ۴۹۰ و ۵۱۲. مازندرانی، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۲، الطبری، دلائل الإمامة، ص۷۳.</ref>
  ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ ق. ج۲، ص۶۲۶.</ref> به همین خاطر انسانی که به عهد خود وفا می‌کند مظهر مشیت الهی در وفاداری است.<ref>سوره بقره، آیه ۴۰.</ref> از دیدگاه قرآن از مهمترین شاخصه‌های پیامبران وفاداری است<ref> سوره نجم، آیه ۳۷. سوره مریم آیه ۵۴.</ref> و [[اسماعیل (پیامبر)|حضرت اسماعیل]] با وصف صادق الوعد بودن معرفی شده است.<ref> سوره مریم آیه ۵۴.</ref> {{یاد| مکارم شیرازی در مورد صادق الوعد بودن حضرت اسماعیل و در توجیه اینکه آن حضرت یک سال منتظر شخصی که با او وعده کرده بود ماند می‌نویسد: حتما حضرت اسماعیل در طول یک سال در شبانه روز آنجا نبوده است بلکه انتظار او را می‌کشید و این اهمیت وفای به عهد را نشان می‌دهد که یک پیامبر برای وفای به عهد یک سال انتظار شخص را می‌کشد. مکارم شیرازی، نکات اخلاقی،۱۳۹۴ش، ص۱۲۴.}} از جمله صفات [[امامان شیعه]] مخصوصاً [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] «الوَفی»، یعنی وفا کننده به عهد ذکر شده است.<ref>برای نمونه مراجعه شود به: سیدبن طاوس، جمال الأسبوع، ص۳۲، ۴۲۲، ۴۹۰ و ۵۱۲. مازندرانی، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۲، الطبری، دلائل الإمامة، ص۷۳.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش