پرش به محتوا

ان شاء الله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''اِن شاءَ الله''' به معنای «اگر خدا بخواهد» عبارتی است برگرفته از قرآن که در فرهنگ‌ اسلامی در مورد رخ دادن چیزی در آینده یا برای امید برای اجابت دعا استفاده می‌شود. در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] تاکید شده است که انسان اراده خود و عوامل دیگر را مستقل ندیده و با قطعیت در مورد اتفاقات آینده سخن نگوید و همواره بداند [[اراده طولی خداوند|همه چیز تحت مشیّت و اراده خداوند]] است.
'''اِن شاءَ الله''' به معنای «اگر خدا بخواهد» عبارتی است برگرفته از قرآن که در فرهنگ‌ اسلامی در مورد رخ دادن چیزی در آینده یا برای امید برای اجابت دعا استفاده می‌شود. در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] تاکید شده است که انسان اراده خود و عوامل دیگر را مستقل ندیده و با قطعیت در مورد اتفاقات آینده سخن نگوید و همواره بداند [[اراده طولی خداوند|همه چیز تحت مشیّت و اراده خداوند]] است. در روایات از این عبارت به عنوان «استثناء» یاد شده است.


[[معتزله]] که [[اراده الهی|مشیّت الهی]] را صرفا [[اراده تشریعی|تشریعی]] می‌دانند، بر این باورند که تنها در امور نیک جایز است «ان شاء الله» گفته شود. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این نظر را مخالف عقل و استعمالات قرآنی مشیت الهی می‌داند. به عقیده وی از آن‌جاییکه همه عوامل هستی مخلوق خداوند و وابسته به او هستند هر اتفاقی در هستی رخ می‌دهد تحت مشیت و اراده اوست. پس وقتی در مورد کاری «ان شاء الله» گفته می‌شود مراد آن است که اگر اسباب و عواملی که خدا خواسته است محقق شود، این کار به وقوع خواهد پیوست.
[[معتزله]] که [[اراده الهی|مشیّت الهی]] را صرفا [[اراده تشریعی|تشریعی]] می‌دانند، بر این باورند که تنها در امور نیک جایز است «ان شاء الله» گفته شود. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این نظر را مخالف عقل و استعمالات قرآنی مشیت الهی می‌داند. به عقیده وی از آن‌جاییکه همه عوامل هستی مخلوق خداوند و وابسته به او هستند هر اتفاقی در هستی رخ می‌دهد تحت مشیت و اراده اوست. پس وقتی در مورد کاری «ان شاء الله» گفته می‌شود مراد آن است که اگر اسباب و عواملی که خدا خواسته است محقق شود، این کار به وقوع خواهد پیوست.
خط ۱۳: خط ۱۳:


[[معتزله]] بر این باورند که مراد از مشیّت، [[اراده تشریعی|مشیت تشریعی]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> زیرا بر اساس باور آن‌ها خداوند مخلوقات را خلق کرده است و بعد از خلقت، اراده تکوینی الهی در هستی جاری نیست و خداوند صرفا با امر و نهی تشریعی مخلوقات را تدبیر می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> بر این اساس وقتی «ان شاء الله» گفته می‌شود به این معناست که اگر این کار از نظر دین خدا جایز باشد انجام خواهم داد.<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> به همین جهت در مورد کارهای گناه نمی‌توان از این تعبیر استفاده کرد و مثلا بیان کرد: «ان شاء الله فردا دزدی خواهم کرد».<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵.</ref> علامه طباطبایی این برداشت از مشیّت را مخالف با حکم عقل در رابطه با وابسته بودن همه اسباب به خداوند و آیاتی از قرآن می‌داند که به صراحت در مورد مشیّت تکوینی خداوند سخن می‌گویند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref>
[[معتزله]] بر این باورند که مراد از مشیّت، [[اراده تشریعی|مشیت تشریعی]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> زیرا بر اساس باور آن‌ها خداوند مخلوقات را خلق کرده است و بعد از خلقت، اراده تکوینی الهی در هستی جاری نیست و خداوند صرفا با امر و نهی تشریعی مخلوقات را تدبیر می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> بر این اساس وقتی «ان شاء الله» گفته می‌شود به این معناست که اگر این کار از نظر دین خدا جایز باشد انجام خواهم داد.<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> به همین جهت در مورد کارهای گناه نمی‌توان از این تعبیر استفاده کرد و مثلا بیان کرد: «ان شاء الله فردا دزدی خواهم کرد».<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵.</ref> علامه طباطبایی این برداشت از مشیّت را مخالف با حکم عقل در رابطه با وابسته بودن همه اسباب به خداوند و آیاتی از قرآن می‌داند که به صراحت در مورد مشیّت تکوینی خداوند سخن می‌گویند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref>
== استثناء پذیری ایمان ==
بحثی میان [[متکلم|متکلمان]] مطرح شده است که آیا استثناء‌ در ایمان راه دارد؟ و می‌توان گفت: «من مومن هستم ان شاء الله»؟<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۵.</ref> و [[ماتریدیه|ماتریدیّه]]<ref>ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref> با ذکر دلایلی همچون عدم رهیافت شک و تردید در ایمان و همچنین ثبات و دوام ایمان معتقد هستند که استثناء در ایمان راه ندارد.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> در مقابل برخی همچون [[حسن بصری]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و [[اشاعره]]<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۵.</ref> معتقد هستند که استثنا در اصل ایمان نیست و در کمالات آن است و همچنین از باب ادب و تبرک وابسته به مشیت الهی بیان شده و مشکلی ندارد.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> گفته شده متکلمین امامی به دلیل این که این بحث را نزاع لفظی می‌دانستند نه یک بحث واقعی اعتقادی، از ذکر این مسئله در آثار خود اجتناب کرده‌اند.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref>
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
خط ۲۰: خط ۲۴:
* قرآن کریم
* قرآن کریم
* احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول، جامع العلوم في اصطلاحات الفنون، بیروت،‌ مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۳۹۵ق.
* احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول، جامع العلوم في اصطلاحات الفنون، بیروت،‌ مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۳۹۵ق.
* تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۷ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۷ش.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت،‌دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت،‌دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
* سبحانی تبریزی، جعفر، دانشنامه کلام اسلامی، قم، موسسه امام صادق(ع)،‌۱۳۸۷ش.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* قاضی عبدالجبار، المغني في أبواب التوحید و العدل،‌ تحقیق محمود محمد قاسم،‌ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* قاضی عبدالجبار، المغني في أبواب التوحید و العدل،‌ تحقیق محمود محمد قاسم،‌ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* کلینی، الکافی، تصحیح: علی اکبرغفاری و محمد آخوندی، تهران، الناشر:دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق،
* کلینی، الکافی، تصحیح: علی اکبرغفاری و محمد آخوندی، تهران، الناشر:دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق،
* ماتریدی، محمد بن محمد، التوحید، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۵۸۰

ویرایش