پرش به محتوا

گران‌فروشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۳
خط ۱۳: خط ۱۳:


==جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
گران‌فروشی در فقه [[معاملات]]، ذیل عنوان «خیار غَبن» مورد بررسی واقع شده است.<ref>حلی، تبصره المتعلمین، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۳؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۵۲۲.</ref> گفته می‌شود اگر فروشنده کالای خود را به قیمتی بالاتر و گران‌تر از قیمت واقعی به مشتری بفروشد، در صورتی که مشتری جاهل به قیمت کالا باشد، غبن(فریب) محقق شده است.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۷.</ref>
گران‌فروشی در فقه [[معاملات]]، ذیل عنوان «خیار غَبن» مورد بررسی واقع شده است.<ref>حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۳۶۸ش، ص۱۲۳؛ خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۵۲۲.</ref> گفته می‌شود اگر فروشنده کالای خود را به قیمتی بالاتر و گران‌تر از قیمت واقعی به مشتری بفروشد، در صورتی که مشتری جاهل به قیمت کالا باشد، غَبْن(فریب) محقق شده است.<ref>شیخ انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۷.</ref>


در روایات نقل شده از پیامبر اسلام(ص) و امامان معصوم(ع) گران‌فروشی شدیداً نکوهش شده است. برخی از این روایات عبارتند از:
در روایات نقل شده از پیامبر اسلام(ص) و [[امامان شیعه|امامان معصوم(ع)]] گران‌فروشی شدیداً نکوهش شده است. برخی از این روایات عبارتند از:
*در [[حدیث|روایتی]] از [[پیامبر(ص)]] در نکوهش گران‌فروشی نقل شده که «هر کسی به هر عنوانی، سبب گرانی در بازار [[مسلمانان]] شود، بر [[خداوند]] لازم است او را در بزرگ‌ترین جایگاه [[جهنم]] سرنگون کند.»<ref>نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۵.</ref>
*در [[حدیث|روایتی]] از [[پیامبر(ص)]] در نکوهش گران‌فروشی نقل شده که «هر کسی به هر عنوانی، سبب گرانی در بازار [[مسلمانان]] شود، بر [[خداوند]] لازم است او را در بزرگ‌ترین جایگاه [[جهنم]] سرنگون کند.»<ref>نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۱۵.</ref>
*پیامبر(ص) در روایتی، ارزانی را نشانه رضایت خداوند و گرانی را نشانه غضب خداوند دانسته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۱۶۲.</ref>
*پیامبر(ص) در روایتی، ارزانی را نشانه رضایت خداوند و گرانی را نشانه غضب خداوند دانسته است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۱۶۲.</ref>
*روایتی را [[کلینی]] در کتاب [[الکافی]] نقل کرده که [[امام صادق(ع)]] در برخورد با خدمتگزارش مصادف-که با پول امام(ع) کالایی را خریداری کرده و آن کالا کمیاب شده بود و مصادف به اتفاق دیگر تاجران و هم‌سوگند با آنها، آن کالا را به دو برابر سود فروخته بود-می‌گوید: «سُبْحَانَ اللهِ، تَحْلِفُونَ عَلی قَوْمٍ مُسْلِمِینَ أَلاَّ تَبیعُوهُمْ إِلاَّ بِرِبْحِ الدِّینَارِ‌؛ سبحان الله! به زیان مردمی مسلمان، هم قسم شده‌اید که کالای خویش را به کمتر از دو برابر قیمت خرید نفروشید؟» سپس امام(ع) پول خود را برداشته و می‌گوید: «هذَا رَأْسُ مَالِی وَلَا حَاجَةَ لَنَا فِی هذَا الرِّبْحِ؛ این سرمایه (اصل پول) من است و ما را به چنین سودی نیازی نیست.»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۴۸-۵۰. </ref>
*روایتی را [[کلینی]] در کتاب [[الکافی]] نقل کرده که [[امام صادق(ع)]] در برخورد با خدمتگزارش مُصادِف-که با پول امام(ع) کالایی را خریداری کرده و آن کالا کمیاب شده بود و مصادف به اتفاق دیگر تاجران و هم‌سوگند با آنها، آن کالا را به دو برابر سود فروخته بود-می‌گوید: «سُبْحَانَ اللهِ، تَحْلِفُونَ عَلی قَوْمٍ مُسْلِمِینَ أَلاَّ تَبیعُوهُمْ إِلاَّ بِرِبْحِ الدِّینَارِ‌ دینَاراً؛ سبحان الله! به زیان مردمی مسلمان، هم قسم شده‌اید که کالای خویش را به کمتر از دو برابر قیمت خرید نفروشید؟» سپس امام(ع) پول خود را برداشته و می‌گوید: «هذَا رَأْسُ مَالِی وَلَا حَاجَةَ لَنَا فِی هذَا الرِّبْحِ؛ این سرمایه (اصل پول) من است و ما را به چنین سودی نیازی نیست.»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۱۰، ص۴۸-۵۰. </ref>


در [[علم کلام]] قدیم بحثی با عنوان إسعار(نرخ، قیمت) مطرح شده و درباره این مسئله که «گرانی و ارزانی کالا فعل [[خدا]] است یا فعل انسان» بحث شده است.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.</ref> [[اشاعره]] با استناد به روایت [[پیامبر(ص)]] «خداوند قیمت‌گذار (مُسعِر) است او تنگ می‌گیرد و گشایش می‌دهد و او روزی‌رسان است.»<ref>ایجی، شرح مواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۱۷۳.</ref> و با استدلال به این که فعل بندگان مخلوق خداوند است، گرانی و ارزانی کالا را به خدا نسبت داده‌اند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۲۰.</ref> از نظر [[متکلم|متکلمین شیعه]]، گرانی و ارزانی کالاها به کسی که اسباب گرانی یا ارزانی را فراهم کرده، نسبت داده می‌شود. اگر سبب آن فعل خدا باشد که از روی مصلحت است، پس به او نسبت می‌دهیم و اگر سبب آن فعل انسان باشد به انسان‌ها نسبت می‌دهیم.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
در [[علم کلام]] قدیم بحثی با عنوان إسعار(نرخ، قیمت) مطرح شده و درباره این مسئله که «گرانی و ارزانی کالا فعل [[خدا]] است یا فعل انسان» بحث شده است.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.</ref> [[اشاعره]] با استناد به روایت [[پیامبر(ص)]] «خداوند قیمت‌گذار (مُسعِر) است او تنگ می‌گیرد و گشایش می‌دهد و او روزی‌رسان است.»<ref>ایجی، شرح مواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۱۷۳.</ref> و با استدلال به این که فعل بندگان مخلوق خداوند است، گرانی و ارزانی کالا را به خدا نسبت داده‌اند.<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۲۰.</ref> از نظر [[متکلم|متکلمین شیعه]]، گرانی و ارزانی کالاها به کسی که اسباب گرانی یا ارزانی را فراهم کرده، نسبت داده می‌شود. اگر سبب آن فعل خدا باشد که از روی مصلحت است، پس به او نسبت می‌دهیم و اگر سبب آن فعل انسان باشد به انسان‌ها نسبت می‌دهیم.<ref>حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
۱۵٬۵۱۳

ویرایش