Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۷۵
ویرایش
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== معرفی و خاندان == | == معرفی و خاندان == | ||
آقانجفی در [[۲۲ ربیعالثانی]] ۱۲۶۲ق/۱۹ مارس ۱۸۴۶م در [[اصفهان]] زاده شد. پدرش [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|محمد باقر آقا نجفی اصفهانی]] و جد وی [[محمدتقی رازی اصفهانی]] نویسنده [[هدایة المسترشدین]] از [[مجتهد|مجتهدین]] بودند. نیاکان آقانجفی از [[ایوانکی]] [[سمنان]] بودند. جدش در آغاز جوانی به [[عراق]] رفت و پس از سالها تحصیل علم، [[اصفهان]] را برای سکونت و فعالیتهای دینی برگزید و در آنجا حوزه درسی دایر کرد. | آقانجفی در [[۲۲ ربیعالثانی]] ۱۲۶۲ق/۱۹ مارس ۱۸۴۶م در [[اصفهان]] زاده شد. پدرش [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|محمد باقر آقا نجفی اصفهانی]] و جد وی [[محمدتقی رازی اصفهانی]] نویسنده [[هدایة المسترشدین]] از [[مجتهد|مجتهدین]] بودند. نیاکان آقانجفی از [[ایوانکی]] [[سمنان]] بودند. جدش در آغاز جوانی به [[عراق]] رفت و پس از سالها تحصیل علم، [[اصفهان]] را برای سکونت و فعالیتهای دینی برگزید و در آنجا حوزه درسی دایر کرد. | ||
وی در [[۱۱ شعبان]] ۱۳۳۲ق/۵ ژوئیه ۱۹۱۴م در اصفهان درگذشت.<ref>روزنامه حبلالمتین، مورخه ۲ شوال ۱۳۳۲، ش ۱۶، ص۱۷ به نقل از مقاله [http://www.ensani.ir/fa/content/9455/default.aspx توپهای خالی (سیری در زندگینامه آقانجفی اصفهانی)]</ref> و در جوار مرقد [[بقعه امامزاده احمد بن علی|امامزاده احمد]]، به خاک سپرده شد. | وی در [[۱۱ شعبان]] ۱۳۳۲ق/۵ ژوئیه ۱۹۱۴م در اصفهان درگذشت.<ref>روزنامه حبلالمتین، مورخه ۲ شوال ۱۳۳۲، ش ۱۶، ص۱۷ به نقل از مقاله [http://www.ensani.ir/fa/content/9455/default.aspx توپهای خالی (سیری در زندگینامه آقانجفی اصفهانی)]</ref> و در جوار مرقد [[بقعه امامزاده احمد بن علی|امامزاده احمد]]، به خاک سپرده شد. | ||
== تحصیلات == | == تحصیلات == | ||
مقدمات علوم را در محضر پدرش فرا گرفت و پس از آن به [[نجف]] رفت و درآنجا به تحصیل علم ادامه داد. از محضر [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمد حسن شیرازی]] که زمانی در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نیز شیخ [[مهدی کاشف الغطاء]] و شیخ راضی نجفی بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسید. | مقدمات علوم را در محضر پدرش فرا گرفت و پس از آن به [[نجف]] رفت و درآنجا به تحصیل علم ادامه داد. از محضر [[سید محمدحسن شیرازی|میرزا محمد حسن شیرازی]] که زمانی در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نیز شیخ [[مهدی کاشف الغطاء]] و شیخ راضی نجفی بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسید. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۱: | ||
آقانجفی پس از تکمیل تحصیل خود در [[نجف]]، به [[اصفهان]] بازگشت و هم در زمان حیات پدر مرجعیت عام یافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوی فراوان شد. او را به عنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نکته گویی، [[سخاوت]] و [[شجاعت]] ستودهاند. | آقانجفی پس از تکمیل تحصیل خود در [[نجف]]، به [[اصفهان]] بازگشت و هم در زمان حیات پدر مرجعیت عام یافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوی فراوان شد. او را به عنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نکته گویی، [[سخاوت]] و [[شجاعت]] ستودهاند. | ||
{{تبارنامه خاندان نجفی اصفهانی}} | |||
== توجه به امور اجتماعی == | == توجه به امور اجتماعی == | ||
طی دوران مرجعیت و حکومت شرعی و عرفی خود در اصفهان، در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل آسایش آنان کوشا بود، حدود شرعی را اجرا میکرد و نسبت به حُسن جریان زندگانی و تحصیل طلاب علومِ دینی اهتمام میورزید. | طی دوران مرجعیت و حکومت شرعی و عرفی خود در اصفهان، در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل آسایش آنان کوشا بود، حدود شرعی را اجرا میکرد و نسبت به حُسن جریان زندگانی و تحصیل طلاب علومِ دینی اهتمام میورزید. | ||
== مبارزه با ظلم و ستم == | == مبارزه با ظلم و ستم == | ||
آقا نجفی به [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] و دستگاه حکومت او بیاعتنا بود و با [[ظلالسلطان]] فرزند شاه که حاکم اصفهان بود و بسیار بر مردم ستم میکرد، همواره درگیر بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاکم اصفهان افزونتر بود. ظلالسلطان، آقانجفی را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود مییافت. مأموران استعماری [[بریتانیا|انگلستان]] نیز که برای بسط تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامههای گسترده داشتند و قدرت اجتماعی آقانجفی را مانع اجرای نقشههای خویش مییافتند، از او بیمناک بودند. به همین جهت، همواره سعی در تضعیف وی داشتند ولی به جهت توجه مردم به وی، دشمنی آنان کاری از پیش نبرد. | آقا نجفی به [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] و دستگاه حکومت او بیاعتنا بود و با [[ظلالسلطان]] فرزند شاه که حاکم اصفهان بود و بسیار بر مردم ستم میکرد، همواره درگیر بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاکم اصفهان افزونتر بود. ظلالسلطان، آقانجفی را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود مییافت. مأموران استعماری [[بریتانیا|انگلستان]] نیز که برای بسط تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامههای گسترده داشتند و قدرت اجتماعی آقانجفی را مانع اجرای نقشههای خویش مییافتند، از او بیمناک بودند. به همین جهت، همواره سعی در تضعیف وی داشتند ولی به جهت توجه مردم به وی، دشمنی آنان کاری از پیش نبرد.[[پرونده:آقا نجفی اصفهانی و نورالله اصفهانی.jpg|بندانگشتی|300px|آقانجفی اصفهانی و نورالله اصفهانی]] | ||
== تبعید به تهران == | == تبعید به تهران == | ||
بنابر نقل شبیری زنجانی آقا نجفی بر نهی از منکر اصرار داشت و دستور کشتن بابیها را صادر کرد. این قبیل کارها برای [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] ناخوشایند بود و چندین مرتبه او را به تهران احضر کرد و در یکی از این موارد به او اجازه بازگشت به اصفهان نداد تا بین علمای تهران عضم شود.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۱، ص۵۲۸.</ref> اما آقانجفی در تهران هم، علاوه بر دایر ساختن حوزه درسی، به مبارزه سیاسی و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاکم و سرانجام مداخلات بیگانگان در امور کشور ادامه داد و چون خطر فعالیت وی در پایتخت برای رژیم بیشتر بود، او را به اصفهان بازگردادند. همانند این حادثه در ۱۳۲۱ق/۱۹۰۳م در هنگام سلطنت [[مظفرالدین شاه]] نیز تکرار شد. | بنابر نقل شبیری زنجانی آقا نجفی بر نهی از منکر اصرار داشت و دستور کشتن بابیها را صادر کرد. این قبیل کارها برای [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] ناخوشایند بود و چندین مرتبه او را به تهران احضر کرد و در یکی از این موارد به او اجازه بازگشت به اصفهان نداد تا بین علمای تهران عضم شود.<ref>شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج۱، ص۵۲۸.</ref> اما آقانجفی در تهران هم، علاوه بر دایر ساختن حوزه درسی، به مبارزه سیاسی و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاکم و سرانجام مداخلات بیگانگان در امور کشور ادامه داد و چون خطر فعالیت وی در پایتخت برای رژیم بیشتر بود، او را به اصفهان بازگردادند. همانند این حادثه در ۱۳۲۱ق/۱۹۰۳م در هنگام سلطنت [[مظفرالدین شاه]] نیز تکرار شد. |