confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۶
ویرایش
(ویکی سازی) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
در روایاتی که شیعه و سنی نقل کردهاند، پیامبر اکرم(ص) ظهور مردی از خاندان خویش با نام مهدی( | در روایاتی که شیعه و سنی نقل کردهاند، پیامبر اکرم(ص) ظهور مردی از خاندان خویش با نام مهدی(عج) را وعده داده و اعلام داشته است که او زمین را از عدالت و قسط لبریز خواهد کرد همان گونه که از ظلم و بیعدالتی پر شده است.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۲۸۷.</ref> از این رو مسلمانان از نخستین ایام بعد از رحلت پیامبر(ص) منتظر ظهور مهدی(عج) بودند. | ||
لقب مهدی در صدر [[اسلام]] از باب بزرگداشت و تجلیل نیز برای بزرگان به کار میرفته است. [[حسان بن ثابت]] (درگذشت ۵۴ق/۶۷۳م) در قصیدهای برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] از این لقب برای اشاره به آن حضرت استفاده کرد: | لقب مهدی در صدر [[اسلام]] از باب بزرگداشت و تجلیل نیز برای بزرگان به کار میرفته است. [[حسان بن ثابت]] (درگذشت ۵۴ق/۶۷۳م) در قصیدهای برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] از این لقب برای اشاره به آن حضرت استفاده کرد: | ||
{{شعر}}{{ب|جزاء علی المهدی اصبح ثاویا|یا خیر من وطأ الحصا لا تبعدی<ref>حسین، غیبت ومهدویت در تشیع امامیه، ۱۳۷۱ش، ص۳۵.</ref>}}{{پایان شعر}} | {{شعر}}{{ب|جزاء علی المهدی اصبح ثاویا|یا خیر من وطأ الحصا لا تبعدی<ref>حسین، غیبت ومهدویت در تشیع امامیه، ۱۳۷۱ش، ص۳۵.</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
امام علی(ع) نیز در شعر یکی از یارانش به این لقب خوانده شد.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، قم، ص۹۲؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۶۵-۶۸.</ref> [[سلیمان بن صرد خزاعی | [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نیز در شعر یکی از یارانش به این لقب خوانده شد.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، قم، ص۹۲؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۶۵-۶۸.</ref> [[سلیمان بن صرد خزاعی]] نیز [[امام حسین(ع)]] را پس از شهادتش، مهدی بن مهدی خواند.<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۱۲، ص۲۰.</ref> | ||
بر اساس ادعای [[راجکوسکی]]، نخستین کسی که مهدی را در کاربرد اعتقادی آن به عنوان [[منجی]] به کاربرد [[ابو اسحاق کعب بن ماته بن حیسوء حمیری]] (درگذشت۳۴ق/۶۵۴م) است.<ref>حسین، غیبت ومهدویت در تشیع امامیه، ۱۳۷۱ش، ص۳۵.</ref> | بر اساس ادعای [[راجکوسکی]]، نخستین کسی که مهدی را در کاربرد اعتقادی آن به عنوان [[منجی]] به کاربرد [[ابو اسحاق کعب بن ماته بن حیسوء حمیری]] (درگذشت۳۴ق/۶۵۴م) است.<ref>حسین، غیبت ومهدویت در تشیع امامیه، ۱۳۷۱ش، ص۳۵.</ref> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
مهدی و نجات بخشِ منتظَر، برای این مردم پایان ظلم، شقاوت و نشانه عصر طلایی، عصر عدالت و رفاه بود. این کوشش با گزینش از سوی خلفای عباسی برای جلب تودههای معتقد به تفکر مهدی به دولت جدید، صورت میگرفت. این مسئله تا حد زیادی به پیروزی نهضت آنان کمک نمود و از سوی دیگر ارکان حکومت جدید را تثبیت کرد. خلفای حاکم، پیوسته این امید تودهها و آرزوهایشان را به ولیعهد خود و خلیفه بعدی منتقل میکردند. این کار با انتخاب لقب جدید انجام میگرفت تا او را نجات بخش جدید جلوه دهد.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/84011 فرهنگ مهدوی در القاب خلفای عباسی]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | مهدی و نجات بخشِ منتظَر، برای این مردم پایان ظلم، شقاوت و نشانه عصر طلایی، عصر عدالت و رفاه بود. این کوشش با گزینش از سوی خلفای عباسی برای جلب تودههای معتقد به تفکر مهدی به دولت جدید، صورت میگرفت. این مسئله تا حد زیادی به پیروزی نهضت آنان کمک نمود و از سوی دیگر ارکان حکومت جدید را تثبیت کرد. خلفای حاکم، پیوسته این امید تودهها و آرزوهایشان را به ولیعهد خود و خلیفه بعدی منتقل میکردند. این کار با انتخاب لقب جدید انجام میگرفت تا او را نجات بخش جدید جلوه دهد.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/84011 فرهنگ مهدوی در القاب خلفای عباسی]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | ||
پس از این که دولت عباسی تقویت شد و امور آن استقرار یافت، دیگر تاکتیک گزینش این القاب لازم و ضروری نبود، لذا تأکید بر آن کاهش یافت، بلکه عباسیان شعارهای قدیمی و انقلابی خویش را از یاد بردند و شعارهای معتدلتری که استمرار و استقرار حکومت را تضمین میکرد، اختیار کردند. شاید این مسئله یکی از علل ناامیدی پیروان عباسیان و بهویژه افراطیان آنها بود که باعث شورشهایی علیه آنان شد. دیگران تلاش کردند به دنبال نجاتبخش جدید غیر عباسی بگردند تا آرزوی آنان را تحقق بخشد، اگرچه عدهای نیز خود را با اراده دولت تطبیق دادند و مشغول خدمت در نهادهای مختلف آن دولت شدند.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/84011 فرهنگ مهدوی در القاب خلفای عباسی]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | پس از این که دولت عباسی تقویت شد و امور آن استقرار یافت، دیگر تاکتیک گزینش این القاب لازم و ضروری نبود، لذا تأکید بر آن کاهش یافت، بلکه عباسیان شعارهای قدیمی و انقلابی خویش را از یاد بردند و شعارهای معتدلتری که استمرار و استقرار حکومت را تضمین میکرد، اختیار کردند. شاید این مسئله یکی از علل ناامیدی پیروان [[بنیعباس|عباسیان]] و بهویژه افراطیان آنها بود که باعث شورشهایی علیه آنان شد. دیگران تلاش کردند به دنبال نجاتبخش جدید غیر عباسی بگردند تا آرزوی آنان را تحقق بخشد، اگرچه عدهای نیز خود را با اراده دولت تطبیق دادند و مشغول خدمت در نهادهای مختلف آن دولت شدند.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Article/View/84011 فرهنگ مهدوی در القاب خلفای عباسی]، پایگاه اطلاعرسانی حوزه.</ref> | ||
القاب موجود در عصر اول عباسی (بویژه القاب خلفای عباسی) را میتوان به گونه زیر تقسیم کرد: | القاب موجود در عصر اول عباسی (بویژه القاب [[فهرست خلفای بنیعباس|خلفای عباسی]]) را میتوان به گونه زیر تقسیم کرد: | ||
* القاب رسمی عمومی، مانند امیر المؤمنین، خلیفة اللّه و ملک؛ | * القاب رسمی عمومی، مانند امیر المؤمنین، خلیفة اللّه و ملک؛ | ||
* القاب رسمی خصوصی، نظیر الامام، القائم، المرتضی، المنصور، المهدی، الرشید، المعتصم بالله و غیره؛ | * القاب رسمی خصوصی، نظیر الامام، القائم، المرتضی، المنصور، المهدی، الرشید، المعتصم بالله و غیره؛ | ||
* القاب شخصی، همانند دوانیقی که لقب منصور بود.<ref>مقریزی، الخطط، ج۱، ص۲۸۷.</ref> الناطق بالحق که لقب ابن الهادی بود<ref>تاریخ دولة عباسیه، (نسخه خطی استانبول ۲۲۶۰) ص۲۰.</ref> پدر وی میخواست او به جای هارون ولیعهدش باشد. | * القاب شخصی، همانند دوانیقی که لقب [[منصور عباسی|منصور]] بود.<ref>مقریزی، الخطط، ج۱، ص۲۸۷.</ref> الناطق بالحق که لقب ابن الهادی بود<ref>تاریخ دولة عباسیه، (نسخه خطی استانبول ۲۲۶۰) ص۲۰.</ref> پدر وی میخواست او به جای هارون ولیعهدش باشد. | ||
===در القاب امامان زیدیه=== | ===در القاب امامان زیدیه=== |