غلو: تفاوت میان نسخهها
←پیشینه و خاستگاه
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
[[ابنابیالحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحبنظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب، نظیر آیینهای مانوی و مزدک و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد میکرد و همین سبب شد مردم این سرزمین به تأثیرپذیری از این ادیان و آیینها، وقتی معجزه و کراماتی از امام علی میدیدند، نسبت به او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز، با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] پیامبر، درباره وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی، نویسنده اهل عراق و استاد فلسفه دانشگاه بغداد نیز در کتابش با عنوان اَلصِّلةُ بینَ التَّصوف و التَّشیع، خاستگاه پدیده غلو و جریان غالیگری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستمهایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیادهروی کردند و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> | [[ابنابیالحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحبنظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب، نظیر آیینهای مانوی و مزدک و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد میکرد و همین سبب شد مردم این سرزمین به تأثیرپذیری از این ادیان و آیینها، وقتی معجزه و کراماتی از امام علی میدیدند، نسبت به او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز، با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] پیامبر، درباره وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی، نویسنده اهل عراق و استاد فلسفه دانشگاه بغداد نیز در کتابش با عنوان اَلصِّلةُ بینَ التَّصوف و التَّشیع، خاستگاه پدیده غلو و جریان غالیگری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستمهایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیادهروی کردند و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> | ||
البته [[رسول جعفریان]] با انکار وجود اندیشههای غلوآمیز در عصر امام علی، بر این باور است که آنچه بهطور جدی اندیشههای غالیانه دانسته میشود، مربوط به پس از نیمه نخست قرن اول و بیشتر در فاصله سالهای ۶۶ | البته [[رسول جعفریان]] با انکار وجود اندیشههای غلوآمیز در عصر امام علی، بر این باور است که آنچه بهطور جدی اندیشههای غالیانه دانسته میشود، مربوط به پس از نیمه نخست قرن اول و بیشتر در فاصله سالهای ۶۶ هجری قمری، یعنی پس از [[قیام مختار]] است.<ref>جعفریان، «بررسی چند روایت تاریخی در باب غالیان عصر خلافت امام علی(ع)»، ص۲۵.</ref> برخی نیز نخستین اندیشههای غالیانه را در زمان حیات پیامبر پس از وفات فرزندش [[ابراهیم پسر رسول خدا|ابراهیم]] دانستهاند.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ۶۴.</ref> بنا به گزارش مورخان، مقارن با وفات ابراهیم، خورشیدگرفتگی روی داد و مردم چنین پنداشتند که به سبب وفات فرزند پیامبر خورشیدگرفتگی روی داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۹۱.</ref> این باور با برخورد و نهی از سوی پیامبر مواجه شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۹۱.</ref> | ||
شیخ مفید، با استناد به روایاتی که برپایه آنها [[عمر بن خطاب]] با آنکه پیامبر وفات یافته بود، وفات وی را انکار کرده و گفته بود که پیامبر مانند [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]] فقط از قوم خودش غایب گشته و پس از چهل روز برمیگردد،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۶؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۷.</ref> اولین اندیشه غلوآمیز را پس از وفات پیامبر و از سوی عمر بن خطاب دانسته است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۰.</ref> | شیخ مفید، با استناد به روایاتی که برپایه آنها [[عمر بن خطاب]] با آنکه پیامبر وفات یافته بود، وفات وی را انکار کرده و گفته بود که پیامبر مانند [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]] فقط از قوم خودش غایب گشته و پس از چهل روز برمیگردد،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۶؛ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۷.</ref> اولین اندیشه غلوآمیز را پس از وفات پیامبر و از سوی عمر بن خطاب دانسته است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۰.</ref> |