غلو: تفاوت میان نسخهها
←دیدگاه فقهای شیعه
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
فقیهانی همچون [[سید محمدباقر صدر]] و [[سید عبدالاعلی سبزواری]]، غلو بهمعنای باور به تفویض (تفویض به معنای واگذاری امور از سوی خداوند به پیامبر و امامان و اختیار آنان برای انجام هر کاری بدون اراده الهی)، از آن جهت که با اعتقاد به توحید منافات دارد و باور به حلول خداوند در بندگان و اتحاد با آنها را از آن جهت که به ادعای خداوندی و ربوبیت برای غیر خدا و به اعتقاد به جسمانیت خداوند میانجامد را از مصادیق کفر به شمار آوردهاند.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref> بهگفته سید محمدباقر صدر، غلو به معنای باور به نبوت شخصی غیر از پیامبر(ص) و یا برتر بودن آن شخصی که در حق او غلو شده از پیامبر یا مساوی بودن مرتبه آن شخص با پیامبر بهگونهای که رسالت پیامبر شامل آن شخص نشود، از آن جهت که با [[شهادتین|شهادت دوم]] منافات دارد، نیز کفر به شمار میرود.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> | فقیهانی همچون [[سید محمدباقر صدر]] و [[سید عبدالاعلی سبزواری]]، غلو بهمعنای باور به تفویض (تفویض به معنای واگذاری امور از سوی خداوند به پیامبر و امامان و اختیار آنان برای انجام هر کاری بدون اراده الهی)، از آن جهت که با اعتقاد به توحید منافات دارد و باور به حلول خداوند در بندگان و اتحاد با آنها را از آن جهت که به ادعای خداوندی و ربوبیت برای غیر خدا و به اعتقاد به جسمانیت خداوند میانجامد را از مصادیق کفر به شمار آوردهاند.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref> بهگفته سید محمدباقر صدر، غلو به معنای باور به نبوت شخصی غیر از پیامبر(ص) و یا برتر بودن آن شخصی که در حق او غلو شده از پیامبر یا مساوی بودن مرتبه آن شخص با پیامبر بهگونهای که رسالت پیامبر شامل آن شخص نشود، از آن جهت که با [[شهادتین|شهادت دوم]] منافات دارد، نیز کفر به شمار میرود.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> | ||
فقیهانی مانند [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، معیار در کفر غلوکننده را انکار [[ضروری دین]] دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بر این اساس، اعتقاد به حلول و زیادهروی در اوصافی که به پیامبران و امامان نسبت داده میشود، مانند اعتقاد به خالقیت و رازقیت آنان و اوصافی از این قبیل، چنانچه به انکار ضروری دین بینجامد، در حکم کفر است.<ref>حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> | فقیهانی مانند [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، معیار در کفر غلوکننده را انکار [[ضروری دین]] دانستهاند.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بر این اساس، اعتقاد به حلول و زیادهروی در اوصافی که به پیامبران و امامان نسبت داده میشود، مانند اعتقاد به خالقیت و رازقیت آنان و اوصافی از این قبیل، چنانچه به انکار ضروری دین بینجامد، در حکم کفر است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج ۴، ص۸۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> | ||
==پیشینه و خاستگاه== | ==پیشینه و خاستگاه== |