پرش به محتوا

حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
حدیث بر ادبیات و هنر هم تأثیر بسیار گذاشته است. می‌گویند در اشعار شاعران، فراوان به کار رفته است. همچنین در هنرهایی چون نقاشی و خوش‌نویسی استفاده شده است.  
حدیث بر ادبیات و هنر هم تأثیر بسیار گذاشته است. می‌گویند در اشعار شاعران، فراوان به کار رفته است. همچنین در هنرهایی چون نقاشی و خوش‌نویسی استفاده شده است.  


==تعریف حدیث==
==اهمیت و جایگاه حدیث نزد مسلمانان==
حدیث به سخنی گفته می‌شود که گفتار، رفتار یا [[تقریر معصوم]]{{یاد|به اعتقاد شیعیان، پیامبر(ص)، دوازده امام و حضرت فاطمه(ع) معصوم هستند.}} را حکایت می‌کند؛<ref>سبحانی، اصول الحدیث و احکامه، دار احیاء التراث العربی، ص۱۹.</ref> مانند روایت‌هایی که از پیامبر(ص) و همچنین به‌اعتقاد شیعیان، [[امامان شیعه|امامان]] است.<ref>مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۲۰.</ref> برپایه نوشته‌های عالمان مسلمان، به حدیثْ «خبر»،<ref>مهدوی‌راد، «تدوین حدیث (۱)»، ص۳۹-۴۰؛ مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۲۰؛</ref> «روایت»<ref>مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۲۰.</ref> و «اَثَر»<ref>مهدوی‌راد، «تدوین حدیث (۱)»، ص۴۳، ۴۴.</ref> هم گفته می‌شود.
حدیث به سخنی گفته می‌شود که گفتار، رفتار یا [[تقریر معصوم]]{{یاد|به اعتقاد شیعیان، پیامبر(ص)، دوازده امام و حضرت فاطمه(ع) معصوم هستند.}} را حکایت می‌کند؛<ref>سبحانی، اصول الحدیث و احکامه، دار احیاء التراث العربی، ص۱۹.</ref> مانند روایت‌هایی که از پیامبر(ص) و همچنین به‌اعتقاد شیعیان، [[امامان شیعه|امامان]] است.<ref>مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۲۰.</ref> برپایه نوشته‌های عالمان مسلمان، به حدیثْ «خبر»،<ref>مهدوی‌راد، «تدوین حدیث (۱)»، ص۳۹-۴۰؛ مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۲۰؛</ref> «روایت»<ref>مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث، ۱۳۸۱ش، ص۲۰.</ref> و «اَثَر»<ref>مهدوی‌راد، «تدوین حدیث (۱)»، ص۴۳، ۴۴.</ref> هم گفته می‌شود.
===دومین منبع شناخت دین===
به‌نوشته [[عبدالهادی فضلی]] ([[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|۱۳۱۴]]-[[سال ۱۳۹۲ هجری شمسی|۱۳۹۲ش]])، بعد از [[قرآن]]، حدیث دومین منبع مسلمانان برای دریافت شریعت است. افزون بر این، به‌لحاظ کمیت، گسترده‌تر از قرآن است و آموزه‌های دینی بسیار بیشتری را در بر گرفته است. ازاین‌رو فراگیری دانش حدیث، مقدمه و اساسِ [[اجتهاد]] و  استنباط احکام شرعی است.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۱۴.</ref>
===وابستگی علوم دینی به حدیث===
[[کاظم مدیرشانه‌چی|کاظم مدیر شانه‌چی]] (درگذشت: [[سال ۱۳۸۱ هجری شمسی|۱۳۸۱ش]])، حدیث‌پژوه، در مقدمه کتاب علم‌الحدیث نوشته است همه علومی که در اسلام پدید آمده، بر حدیث مبتنی بوده و بدون حدیث به کمال نمی‌رسید: [[تفسیر قرآن|علم تفسیر]]، در آغاز تنها شامل روایات می‌شده است. [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] همواره با حدیث همراه بوده و در [[کلام اسلامی|دانش کلام]] و مناظره فرقه‌های اسلامی با هم، احادیث پیامبر(ص) تعیین‌کننده بود و درستی و نادرستی یک اندیشه را مشخص می‌کرد. تاریخ و سیره هم چیزی نبود، جز روایاتی که با [[اسناد|سلسله‌سند]] نقل می‌شد. در ادبیات هم سخنان پیامبر شاهد گرفته می‌شد.<ref>مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث و درایةالحدیث، ۱۳۷۸ش، ص۱-۲.</ref>


==اهمیت حدیث نزد مسلمانان==
==تاریخ حدیث==
به‌نوشته [[عبدالهادی فضلی]] ([[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|۱۳۱۴]]-[[سال ۱۳۹۲ هجری شمسی|۱۳۹۲ش]])، بعد از [[قرآن]]، حدیث دومین منبع مسلمانان برای دریافت شریعت است. افزون بر این، به‌لحاظ کمیت، گسترده‌تر از قرآن است و آموزه‌های دینی بسیار بیشتری را در بر گرفته است. ازاین‌رو فراگیری دانش حدیث، مقدمه و اساسِ [[اجتهاد]] و استنباط احکام شرعی است.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۱۴.</ref>
{{اصلی|تاریخ حدیث}}
===منع نوشتن حدیث===
[[پرونده:استبصار.jpg|180px|بندانگشتی|[[الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار (کتاب)|الاستبصار]]، اثر [[شیخ طوسی]]، از [[کتب اربعه]] حدیثی [[شیعه]]]]
{{اصلی|منع حدیث}}
منع از نوشتن حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته می‌شود. این کار پس از رحلت پیامبر و از دوره خلافت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]] آغاز شد<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۸۵؛ طبری، تاريخ‏ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> و تا صد سال ادامه یافت تا این‌که [[عمر بن عبدالعزیز]] هشتمین خلیفه اموی در نامه‌ای به [[ابوبکر بن حزم|ابوبکر بن حَزم]] حاکم مدینه، از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد؛ زیرا بیم آن هست که علم و اهل آن از میان برود.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۳.</ref>


[[کاظم مدیرشانه‌چی|کاظم مدیر شانه‌چی]] (درگذشت: [[سال ۱۳۸۱ هجری شمسی|۱۳۸۱ش]])، حدیث‌پژوه، در مقدمه کتاب علم‌الحدیث نوشته است همه علومی که در اسلام پدید آمده، بر حدیث مبتنی بوده و بدون حدیث به کمال نمی‌رسید: [[تفسیر قرآن|علم تفسیر]]، در آغاز تنها شامل روایات می‌شده است. [[فقه]] و [[اصول فقه|اصول]] همواره با حدیث همراه بوده و در [[کلام اسلامی|دانش کلام]] و مناظره فرقه‌های اسلامی با هم، احادیث پیامبر(ص) تعیین‌کننده بود و درستی و نادرستی یک اندیشه را مشخص می‌کرد. تاریخ و سیره هم چیزی نبود، جز روایاتی که با [[اسناد|سلسله‌سند]] نقل می‌شد. در ادبیات هم سخنان پیامبر شاهد گرفته می‌شد.<ref>مدیر شانه‌چی، علم‌الحدیث و درایةالحدیث، ۱۳۷۸ش، ص۱-۲.</ref>
علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] می‌گویند خلفای اول و دوم نقل و کتابت حدیث را به این دلایل ممنوع کردند: احتمال آمیختن حدیث با [[قرآن]]،<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۹۱-۲۹۲، ح۲۹۴۷۴.</ref> پیشگیری از اختلاف [[مسلمان|مسلمانان]]<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> و ترس از سرگرم‌شدن مردم به چیزی غیر از قرآن.<ref>غزالی، احیاء العلوم، ج۱۰، ص۷۹ به نقل از دیاری بیگدلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۴۴.</ref>


==کتابت حدیث==
اما به‌گفته سید علی شهرستانی، بیشتر عالمان شیعه بر این باورند که علت منع‌حدیث جلوگیری از نشر سخنان پیامبر دربارهٔ [[فضایل امام علی(ع)]] و فرزندانش و امامت آنان بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۳۰ق/۲۰۰۹م، ص۶۷.</ref> به‌باور [[شیعه|شیعیان]]، منع کتابت حدیث موجب [[جعل حدیث]]،<ref>حسینی، «پیامدهای منع نقل حدیث»، ص۶۲.</ref> نابودی نخستین متون حدیثی،<ref>سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۸۵.</ref> پیدایش مذاهب مختلف<ref>حسینی، «پیامدهای منع نقل حدیث»، ص۶۸.</ref> و تغییر [[سنت|سنت پیامبر اسلام]]<ref>حسینی، «پیامدهای منع نقل حدیث»، ص۶۷.</ref> شده است.
===نگارش حدیث===
[[پرونده:من لا یحضره الفقیه (کتاب).jpg|180px|بندانگشتی|[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|'''مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیه''']]، اثر [[شیخ صدوق]]، از [[کتب اربعه]] حدیثی شیعه]]
[[پرونده:من لا یحضره الفقیه (کتاب).jpg|180px|بندانگشتی|[[من لایحضره الفقیه (کتاب)|'''مَن لایَحْضُرُهُ الفَقیه''']]، اثر [[شیخ صدوق]]، از [[کتب اربعه]] حدیثی شیعه]]
{{اصلی|کتابت حدیث}}
{{اصلی|کتابت حدیث}}
خط ۳۰: خط ۳۹:


[[شهید ثانی]]، به‌علت آن‌که در دورهٔ او کتاب‌های دینی به‌مقدار کافی وجود نداشت، نوشتن حدیث را [[واجب عینی]] می‌دانست.<ref>شهید ثانی، منیة المرید، ۱۴۰۹ق، ص۳۳۹.</ref>
[[شهید ثانی]]، به‌علت آن‌که در دورهٔ او کتاب‌های دینی به‌مقدار کافی وجود نداشت، نوشتن حدیث را [[واجب عینی]] می‌دانست.<ref>شهید ثانی، منیة المرید، ۱۴۰۹ق، ص۳۳۹.</ref>
 
===تاریخ تدوین حدیث در نزد شیعه ===
==منع نوشتن حدیث==
[[پرونده:استبصار.jpg|180px|بندانگشتی|[[الاستبصار فی ما اختلف من الاخبار (کتاب)|الاستبصار]]، اثر [[شیخ طوسی]]، از [[کتب اربعه]] حدیثی [[شیعه]]]]
{{اصلی|منع حدیث}}
منع از نوشتن حدیث به جلوگیری از نوشتن و نقل احادیث پیامبر گفته می‌شود. این کار پس از رحلت پیامبر و از دوره خلافت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب]] آغاز شد<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۸۵؛ طبری، تاريخ‏ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۰۴.</ref> و تا صد سال ادامه یافت تا این‌که [[عمر بن عبدالعزیز]] هشتمین خلیفه اموی در نامه‌ای به [[ابوبکر بن حزم|ابوبکر بن حَزم]] حاکم مدینه، از او خواست احادیث پیامبر را بنویسد؛ زیرا بیم آن هست که علم و اهل آن از میان برود.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۳۳.</ref>
 
علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] می‌گویند خلفای اول و دوم نقل و کتابت حدیث را به این دلایل ممنوع کردند: احتمال آمیختن حدیث با [[قرآن]]،<ref>متقی هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۹۱-۲۹۲، ح۲۹۴۷۴.</ref> پیشگیری از اختلاف [[مسلمان|مسلمانان]]<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹.</ref> و ترس از سرگرم‌شدن مردم به چیزی غیر از قرآن.<ref>غزالی، احیاء العلوم، ج۱۰، ص۷۹ به نقل از دیاری بیگدلی، «نقد و بررسی علل و انگیزه‌های منع نگارش حدیث»، ص۴۴.</ref>
 
اما به‌گفته سید علی شهرستانی، بیشتر عالمان شیعه بر این باورند که علت منع‌حدیث جلوگیری از نشر سخنان پیامبر دربارهٔ [[فضایل امام علی(ع)]] و فرزندانش و امامت آنان بوده است.<ref>شهرستانی، منع تدوین الحدیث، ۱۴۳۰ق/۲۰۰۹م، ص۶۷.</ref> به‌باور [[شیعه|شیعیان]]، منع کتابت حدیث موجب [[جعل حدیث]]،<ref>حسینی، «پیامدهای منع نقل حدیث»، ص۶۲.</ref> نابودی نخستین متون حدیثی،<ref>سبحانی، فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، ۱۳۷۸ش، ج١، ص۹۱؛ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۱ق، ج۱۰، ص۲۸۵.</ref> پیدایش مذاهب مختلف<ref>حسینی، «پیامدهای منع نقل حدیث»، ص۶۸.</ref> و تغییر [[سنت|سنت پیامبر اسلام]]<ref>حسینی، «پیامدهای منع نقل حدیث»، ص۶۷.</ref> شده است.
==تاریخ تدوین حدیث ==
{{اصلی|تاریخ حدیث}}
[[پرونده:Tahzib ol ahkaam.jpg|180px|بندانگشتی|[[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب‌الاحکام]]، اثر شیخ طوسی، از [[کتب اربعه]] حدیثی شیعه]]
[[پرونده:Tahzib ol ahkaam.jpg|180px|بندانگشتی|[[تهذیب الاحکام (کتاب)|تهذیب‌الاحکام]]، اثر شیخ طوسی، از [[کتب اربعه]] حدیثی شیعه]]
به‌گفته مجید معارف، در کتاب تاریخ عمومی حدیث، حدیث شیعه فرازونشیب‌های بسیاری را پشت‌سر گذاشته است. او این تحولات را به دو دوره متقدمان و متأخران تقسیم کرده است: دوره متقدمان پنج قرن نخست قمری را شامل می‌شود. در این دوره، [[امامان شیعه]] احادیث را صادر کرند و اصحابشان نوشتند و دانشمندان بعدی، دسته‌بندی کردند تا این‌که «محدثان سه‌گانه اول»، یعنی [[محمد بن یعقوب کلینی|کُلینی]] (درگذشت [[سال ۳۲۹ هجری قمری|۳۲۹ق]])، [[شیخ صدوق]] (۳۰۵-۳۸۱ق) و [[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ق) آن‌ها را در کتب اَربعه جای دادند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۲.</ref>
به‌گفته مجید معارف، در کتاب تاریخ عمومی حدیث، حدیث شیعه فرازونشیب‌های بسیاری را پشت‌سر گذاشته است. او این تحولات را به دو دوره متقدمان و متأخران تقسیم کرده است: دوره متقدمان پنج قرن نخست قمری را شامل می‌شود. در این دوره، [[امامان شیعه]] احادیث را صادر کرند و اصحابشان نوشتند و دانشمندان بعدی، دسته‌بندی کردند تا این‌که «محدثان سه‌گانه اول»، یعنی [[محمد بن یعقوب کلینی|کُلینی]] (درگذشت [[سال ۳۲۹ هجری قمری|۳۲۹ق]])، [[شیخ صدوق]] (۳۰۵-۳۸۱ق) و [[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ق) آن‌ها را در کتب اَربعه جای دادند.<ref>معارف، تاریخ عمومی حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۰۲.</ref>
خط ۶۹: خط ۶۸:
*مرحله مُسندها: مسندها کتاب‌هایی‌اند که در آن‌ها تنها احادیث پیامبر(ص) آمده است.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۳.</ref> از آخر قرن دوم، برخی از پیشوایان اهل‌سنت به تألیف مسند مشغول شدند. [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)|مُسند احمد بن حنبل]] از کتاب‌های این دوره است.<ref> فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۳-۴۴.</ref>
*مرحله مُسندها: مسندها کتاب‌هایی‌اند که در آن‌ها تنها احادیث پیامبر(ص) آمده است.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۳.</ref> از آخر قرن دوم، برخی از پیشوایان اهل‌سنت به تألیف مسند مشغول شدند. [[مسند احمد بن حنبل (کتاب)|مُسند احمد بن حنبل]] از کتاب‌های این دوره است.<ref> فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۳-۴۴.</ref>
* مرحله «صحیح‌ها»: صحیح به کتابی می‌گویند که نویسنده، در آن، تنها احادیثی را آورده که انتسابشان به پیامبر را صحیح تشخیص داده است.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۴.</ref> نخستین کسی در این زمینه کتاب نوشت، محمد بن اسماعیل بخاری (۱۹۴-۲۵۶ق) بود. [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از کتاب‌های حدیثی این دوره‌اند.<ref> فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۴.</ref>
* مرحله «صحیح‌ها»: صحیح به کتابی می‌گویند که نویسنده، در آن، تنها احادیثی را آورده که انتسابشان به پیامبر را صحیح تشخیص داده است.<ref>فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۴.</ref> نخستین کسی در این زمینه کتاب نوشت، محمد بن اسماعیل بخاری (۱۹۴-۲۵۶ق) بود. [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از کتاب‌های حدیثی این دوره‌اند.<ref> فضلی، اصول‌الحدیث، ۱۴۲۰ق، ص۴۴.</ref>
==روش‌های حدیث‌نگاری==


==تقسیمات حدیث و حجیت آن‌ها==
==تقسیمات حدیث و حجیت آن‌ها==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹

ویرایش