پرش به محتوا

سید محمدحسین طباطبائی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸۷: خط ۱۸۷:
*[[جهاد]] : به باور طباطبایی هدف از جهاد در اسلام کشور گشایی نیست بلکه هدف، توسعه سلطه دین و تأمین مصالح دنیا وآخرت مردمان است. <ref>طباطبایی، المیزن، ۱۳۹۳ق، ج۲۷ ص۲۸۴.</ref>
*[[جهاد]] : به باور طباطبایی هدف از جهاد در اسلام کشور گشایی نیست بلکه هدف، توسعه سلطه دین و تأمین مصالح دنیا وآخرت مردمان است. <ref>طباطبایی، المیزن، ۱۳۹۳ق، ج۲۷ ص۲۸۴.</ref>


* [[آزادی]] : علامه مرز آزادی فردی انسان را محدود به مزاحمت نداشتن با آزادی و حقوق دیگران می‌داند و در اجتماع نیز آزادی او را محدود به رعایت مصالح اجتماعی و عمومی می‌داند. وی هم چنان [[امر به معروف و نهی از منکر]] را در صورتی که براساس خیرخواهی و رعایت مصالح اجتماعی و عمومی باشد محدود کننده آزادی های فردی ای می‌داند که با مصالح عمومی ناسازگار هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۱۰، ص۳۷۲.</ref>
* [[آزادی]] : علامه مرز آزادی فردی انسان را محدود به مزاحمت نداشتن با آزادی و حقوق دیگران می‌داند و در اجتماع نیز آزادی او را محدود به رعایت مصالح اجتماعی و عمومی می‌داند. وی هم چنان [[امر به معروف و نهی از منکر]] را در صورتی که براساس خیرخواهی و رعایت مصالح اجتماعی و عمومی باشد محدود کننده آزادی های فردی‌ای می‌داند که با مصالح عمومی ناسازگار هستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۱۰، ص۳۷۲.</ref>


*[[چندهمسری]]: علامه چند همسری را مختص به مردانی می‌داند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود وخانواده اشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذت جویی می‌دانند براین باور است که تنها حق گرفتن یک همسر دارند وشاید همین حق را هم نداشته باشند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۱.
*[[چندهمسری]]: علامه چند همسری را مختص به مردانی می‌داند که اطمینان به رعایت عدالت و دغدغه تامین خوشبختی خود و خانواده‌اشان را دارند اما نسبت به مردانی که زن را تنها مخلوقی برای شهوترانی و لذت‌جویی می‌دانند براین باور است که تنها حق گرفتن یک همسر دارند و شاید همین حق را هم نداشته باشند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۴، ص۱۹۱.
</ref>{{یاد| وأما هؤلاء الذين لا عناية لهم بسعادة أنفسهم وأهليهم وأولادهم ولا كرامة عندهم إلا ترضية بطونهم وفروجهم ، ولا مفهوم للمرأة عندهم إلا أنها مخلوقة في سبيل شهوة الرجل ولذته فلا شأن للإسلام فيهم ، ولا يجوز لهم إلا الازدواج بواحدة لو جاز لهم ذلك والحال هذه.}}
</ref>{{یاد| وأما هؤلاء الذين لا عناية لهم بسعادة أنفسهم وأهليهم وأولادهم ولا كرامة عندهم إلا ترضية بطونهم وفروجهم ، ولا مفهوم للمرأة عندهم إلا أنها مخلوقة في سبيل شهوة الرجل ولذته فلا شأن للإسلام فيهم ، ولا يجوز لهم إلا الازدواج بواحدة لو جاز لهم ذلك والحال هذه.}}


*[[فقه]] :علامه طباطبایی دین را مجموعه‌ای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد وانتظار نتیجه مطلوب داشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.</ref> {{یاد| فإن الدين مجموع من معارف وأحكام مرتبط بعضها ببعض يفسد بعضه بفساد بعض آخر سيما الأركان والأصول }} و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.</ref>
*[[فقه]] :علامه طباطبایی دین را مجموعه‌ای از معارف علمی(نظری) و عملی مرتبط با یکدیگر می داند که نمی توان تنها به بخشی از آنها بسنده کرد و انتظار نتیجه مطلوب داشت. <ref>طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۲۳۹.</ref> {{یاد| فإن الدين مجموع من معارف وأحكام مرتبط بعضها ببعض يفسد بعضه بفساد بعض آخر سيما الأركان والأصول }} و در نگاهی دیگر دین را مجموعه ای از عقاید و احکام و اخلاق دانسته <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۱ق، ج۳، ص۱۶۲.</ref>


و براین اساس فقه را هم بدون اخلاق مانند جسدی بدون روح می داند و پای بندی به ظاهر احکام فقهی بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی را درو اقع مرگ دین و نابودی دین سعادت انسانی برشمرده است. <ref>طباطبایی،الميزان في تفسير القرآن، ج۲، ص ۲۳۵.</ref>{{یاد| فإن في ذلك إبطالاً لمصالح التشريع وإماتة لغرض الدين وسعادة الحياة الانسانية }}
و براین اساس فقه را هم بدون اخلاق مانند جسدی بدون روح می داند و پای بندی به ظاهر احکام فقهی بدون در نظر گرفتن اصول اخلاقی را در واقع مرگ دین و نابودی دین سعادت انسانی برشمرده است. <ref>طباطبایی،الميزان في تفسير القرآن، ج۲، ص ۲۳۵.</ref>{{یاد| فإن في ذلك إبطالاً لمصالح التشريع وإماتة لغرض الدين وسعادة الحياة الانسانية }}
*[[سال هجری قمری|سال قمری]] : علامه معیار سال را در [[قرآن]] سال قمری و  آن را سال معتبر در شریعت اسلام می داند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۲۷۶؛ ج۲، ص۵۶.</ref> {{یاد|أن المراد بالسنين في الآية السنون القمرية لأن السنة في عرف القرآن هي القمرية المؤلفة من الشهور الهلالية وهي المعتبرة في الشريعة الإسلامية. المیزان، ج۱۳، ص۲۷۶}}
*[[سال هجری قمری|سال قمری]] : علامه معیار سال را در [[قرآن]] سال قمری و  آن را سال معتبر در شریعت اسلام می داند. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۲ق، ج۱۳، ص۲۷۶؛ ج۲، ص۵۶.</ref> {{یاد|أن المراد بالسنين في الآية السنون القمرية لأن السنة في عرف القرآن هي القمرية المؤلفة من الشهور الهلالية وهي المعتبرة في الشريعة الإسلامية. المیزان، ج۱۳، ص۲۷۶}}


۱۸٬۴۶۷

ویرایش