پرش به محتوا

جهر: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ نوامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳: خط ۳:
'''جَهْر''' بلند کردن صدا و بنابر مشهور در خواندن [[سوره فاتحه|حمد]] و سوره بر نمازگزار مرد در [[نماز صبح]] و دو رکعت اول [[نماز مغرب|نمازهای مغرب]] و [[نماز عشاء|عشا]]، [[واجب]] است. جهر در ابواب [[نماز]]، [[حج]] و [[دیه انسان|دیه]] دارای [[احکام شرعی|احکامی]] است. گروهی از [[مجتهد|فقیهان]] ملاک جهر را آشکارشدن جوهر صدا دانسته و تشخیص آن را بر عهده [[عرف|عُرف]] می‌دانند. فقها جهر در مواردی مانند [[نماز آیات]]، [[نماز جمعه]]، [[نماز عید|نماز عیدین]]، [[استسقاء|نماز باران]]، [[قنوت]] و [[تلبیه|تلبیه مردان]] را [[مستحب]] می‌دانند. به نظر مشهور فقیهان جهر در سایر ذکرهای نماز بر مأموم [[مکروه]] است. البته در تسبیحات اربعه [[اخفات|اِخفات]] (آهسته خواندن) واجب است.
'''جَهْر''' بلند کردن صدا و بنابر مشهور در خواندن [[سوره فاتحه|حمد]] و سوره بر نمازگزار مرد در [[نماز صبح]] و دو رکعت اول [[نماز مغرب|نمازهای مغرب]] و [[نماز عشاء|عشا]]، [[واجب]] است. جهر در ابواب [[نماز]]، [[حج]] و [[دیه انسان|دیه]] دارای [[احکام شرعی|احکامی]] است. گروهی از [[مجتهد|فقیهان]] ملاک جهر را آشکارشدن جوهر صدا دانسته و تشخیص آن را بر عهده [[عرف|عُرف]] می‌دانند. فقها جهر در مواردی مانند [[نماز آیات]]، [[نماز جمعه]]، [[نماز عید|نماز عیدین]]، [[استسقاء|نماز باران]]، [[قنوت]] و [[تلبیه|تلبیه مردان]] را [[مستحب]] می‌دانند. به نظر مشهور فقیهان جهر در سایر ذکرهای نماز بر مأموم [[مکروه]] است. البته در تسبیحات اربعه [[اخفات|اِخفات]] (آهسته خواندن) واجب است.


اگر فردی بر اثر جنایت دیگری به‌گونه‌ای آسیب ببیند که نتواند جوهر صدای خود را آشکار کند، بر جانی [[دیه انسان|دیه]] کامل واجب می‌شود.
کسی که بر دیگری آسیبی وارد کرده که به سبب آن نمی‌تواند جوهر صدای خود را آشکار کند، باید به او [[دیه انسان|دیه کامل]] پرداخت نماید.
== مفهوم‌شناسی و جایگاه ==
== مفهوم‌شناسی و جایگاه ==
جهر در مقابل [[اخفات|اِخفات]] و به معنی بلند و آشکار کردن صدا است.<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۱۳؛ دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه.</ref> گروهی از فقیهان ملاک جهر را آشکار شدن جوهر صدا دانسته<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی یزدی، العروة الوثقی(محشی)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۱۰، م۲۶؛ خمینی، تحریر الوسیله، دارالعلم، ج‌۱، ص۱۶۶، م۱۱.</ref> و تشخیص آن را بر عهده [[عرف]] می‌دانند.<ref>خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج‌۱۴، ص۴۰۲؛ [https://www.sistani.org/persian/qa/0873/ «جهر و اخفات در نماز»]، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله سیستانی.</ref> به‌گفته فقیهان در رعایت جهر نباید صدا از حد متعارف بالاتر رود و شبیه فریاد‌زدن شود.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی(محشی)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۱۱.</ref> از این موضوع در بخش‌های [[نماز]]، [[حج]] و [[دیه انسان|دیه]] سخن به میان آمده است.<ref>نگاه کنید به مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۱۳.</ref> اصطلاح جهر در [[تجوید|علم تجوید]] نیز به معنی حبس شدن جریان نفَس و آزادشدن یکباره آن، هنگام تلفظ برخی حروف به‌کار‌رفته است.<ref>علامی، پژوهشی در علم تجوید، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۷.</ref> ۱۸ حرف از ۲۸ حرف زبان عربی که چنین صفتی دارند به «حروف مَجْهوره» (در مقابل مَهْمُوسه که به دیگر حروف اشاره دارد.) معروف‌اند.<ref>علامی، پژوهشی در علم تجوید، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۷.</ref>
جهر در مقابل [[اخفات|اِخفات]] و به معنی بلند و آشکار کردن صدا است.<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۱۳؛ دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ذیل واژه.</ref> گروهی از فقیهان ملاک جهر را آشکار شدن جوهر صدا دانسته<ref>برای نمونه نگاه کنید به: طباطبایی یزدی، العروة الوثقی(محشی)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۱۰، م۲۶؛ خمینی، تحریر الوسیله، دارالعلم، ج‌۱، ص۱۶۶، م۱۱.</ref> و تشخیص آن را بر عهده [[عرف]] می‌دانند.<ref>خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج‌۱۴، ص۴۰۲؛ [https://www.sistani.org/persian/qa/0873/ «جهر و اخفات در نماز»]، پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت الله سیستانی.</ref> به‌گفته فقیهان در رعایت جهر نباید صدا از حد متعارف بالاتر رود و شبیه فریاد‌زدن شود.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی(محشی)، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۵۱۱.</ref> از این موضوع در بخش‌های [[نماز]]، [[حج]] و [[دیه انسان|دیه]] سخن به میان آمده است.<ref>نگاه کنید به مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۱۳.</ref> اصطلاح جهر در [[تجوید|علم تجوید]] نیز به معنی حبس شدن جریان نفَس و آزادشدن یکباره آن، هنگام تلفظ برخی حروف به‌کار‌رفته است.<ref>علامی، پژوهشی در علم تجوید، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۷.</ref> ۱۸ حرف از ۲۸ حرف زبان عربی که چنین صفتی دارند به «حروف مَجْهوره» (در مقابل مَهْمُوسه که به دیگر حروف اشاره دارد.) معروف‌اند.<ref>علامی، پژوهشی در علم تجوید، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۷.</ref>
خط ۱۱: خط ۱۱:
بنابر مشهور جهر در خواندن [[سوره فاتحه|حمد]] و سوره پس از آن بر نمازگزار مرد در [[نماز صبح]] و دو رکعت اول [[نماز مغرب|نمازهای مغرب]] و [[نماز عشاء|عشا]]، [[واجب]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۳۶۴-۳۶۵؛ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۴۹.</ref> گفته شده بر وجوب جَهر به [[بسم الله الرحمن الرحیم|بَسمله]] در نمازهای صبح، مغرب و عشا و [[نماز جمعه|جمعه]] و بر [[مستحب|مستحب‌بودن]] آن در نمازهای اخفاتی، [[اجماع]] وجود دارد.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۲؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱۳، ص۳۰۸.</ref> به‌نظر فقیهان اگر نمازگزار از روی عمد موارد واجب آهسته یا بلند‌خواندن را رعایت نکند، نمازش باطل و اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسئله باشد، صحیح است.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۵۰، م۹۹۵.</ref>
بنابر مشهور جهر در خواندن [[سوره فاتحه|حمد]] و سوره پس از آن بر نمازگزار مرد در [[نماز صبح]] و دو رکعت اول [[نماز مغرب|نمازهای مغرب]] و [[نماز عشاء|عشا]]، [[واجب]] است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۹، ص۳۶۴-۳۶۵؛ خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۴۹.</ref> گفته شده بر وجوب جَهر به [[بسم الله الرحمن الرحیم|بَسمله]] در نمازهای صبح، مغرب و عشا و [[نماز جمعه|جمعه]] و بر [[مستحب|مستحب‌بودن]] آن در نمازهای اخفاتی، [[اجماع]] وجود دارد.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۱-۳۳۲؛ محمدی ری‌شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ۱۳۹۱ش، ج۱۳، ص۳۰۸.</ref> به‌نظر فقیهان اگر نمازگزار از روی عمد موارد واجب آهسته یا بلند‌خواندن را رعایت نکند، نمازش باطل و اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسئله باشد، صحیح است.<ref>خمینی، توضیح المسائل(محشی)، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۵۵۰، م۹۹۵.</ref>


اگر فردی بر اثر جنايت ديگرى نتواند جوهر صداى خود را آشكار كند، بر جانى [[دیه انسان|دیه]] كامل واجب مى‌شود.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، دار العلم، ج۲، ص۵۹۳.</ref>
اگر فردی بر کسی آسیبی وارد کند که نتواند جوهر صداى خود را آشكار نماید، پرداخت [[دیه انسان|دیه کامل]] بر کسی که به او آسیب وارده کرده واجب است.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، دار العلم، ج۲، ص۵۹۳.</ref>


=== موارد جهر مستحب و جایز ===
=== موارد جهر مستحب و جایز ===