پرش به محتوا

علم لدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۰۴۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ نوامبر ۲۰۲۳
←‏رابطهٔ علم غیب و علم لدنّی: حذف مطالبی که ارتباط با علم دلنی نداشت
(←‏رابطهٔ علم غیب و علم لدنّی: حذف مطالبی که ارتباط با علم دلنی نداشت)
خط ۱۸: خط ۱۸:
[[علم غیب|علم‌ غیب]] به معنای آگاهی از امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیست.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۴۱۴.</ref>‌‌ برخی از پژوهشگران علم لدنّی را به معنای علم غیبی می‌دانند که از جانب خداوند به برخی افراد خاص اعطا شده‌ است.<ref>مروی و مصطفوی، «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (ع)»، ص۱۵-۱۶.</ref> همچنین برخی علم لدنّی را اصطلاحی دیگر برای علم غیب می‌دانند؛<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref> به این صورت که به این علم از آن جهت که از راه‌های عادی قابل کسب نیست، علم غیب و از آن جهت که از جانب خداوند افاضه شده است، علم لدنّی گفته می‌شود.<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref>‌
[[علم غیب|علم‌ غیب]] به معنای آگاهی از امور پنهان و چیزهایی است که با حواس قابل درک نیست.<ref>جوادی آملی، ادب فنای مقربان، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۴۱۴.</ref>‌‌ برخی از پژوهشگران علم لدنّی را به معنای علم غیبی می‌دانند که از جانب خداوند به برخی افراد خاص اعطا شده‌ است.<ref>مروی و مصطفوی، «دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم (ع)»، ص۱۵-۱۶.</ref> همچنین برخی علم لدنّی را اصطلاحی دیگر برای علم غیب می‌دانند؛<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref> به این صورت که به این علم از آن جهت که از راه‌های عادی قابل کسب نیست، علم غیب و از آن جهت که از جانب خداوند افاضه شده است، علم لدنّی گفته می‌شود.<ref>مهدوی‌فر، علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن، قم، ص۲۴-۲۵.</ref>‌


در مقابل نظری وجود دارد که دایرهٔ علم لدنّی را شامل همه علوم می‌داند که علوم غیبی و علوم دنیوی را شامل می‌شود.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> برای نمونه دانش ساخت زره که خداوند در [[آیه ۸۰ سوره انبیاء|آیهٔ ۸۰ سورهٔ انبیاء]] به آن اشاره ‌می‌کند، علمی مادی است ولی از جانب خداوند به [[داوود (پیامبر)|حضرت داوود(ع)]] اعطا شده است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> بر این اساس علم لدنّی شامل هر علمی است که بدون اکتساب و تجربه باشد و از جانب خداوند افاضه شده باشد؛ چه علم مربوط به غیب باشد و چه مربوط به دنیا که با اکتساب نیز قابل کشف است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref>
در مقابل، نظری وجود دارد که دایرهٔ علم لدنّی را شامل همه علوم می‌داند که علوم غیبی و علوم دنیوی را شامل می‌شود.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> برای نمونه، دانش ساخت زره که خداوند در [[آیه ۸۰ سوره انبیاء|آیهٔ ۸۰ سورهٔ انبیاء]] به آن اشاره ‌می‌کند، علمی مادی است، ولی از جانب خداوند به [[داوود (پیامبر)|حضرت داوود(ع)]] اعطا شد.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref> بر این اساس، علم لدنّی شامل هر علمی است که بدون اکتساب و تجربه باشد و از جانب خداوند افاضه شده باشد؛ چه علم مربوط به غیب باشد و چه مربوط به دنیا که با اکتساب نیز قابل کشف است.<ref>«[http://www.porsemanequran.com/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%84%D8%AF%D9%86%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85-%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C رابطه علم لدنی و علوم مادی»]، سایت پرسمان قرآن.</ref>


== تفسیر برخی از آیات قرآن به علم لدنّی ==
== تفسیر برخی از آیات قرآن به علم لدنّی ==
مفسران، آیاتی در [[قرآن|قرآن کریم]] را مرتبط با این نوع علم از جانب خداوند می‌دانند:
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر قرآن، برخی آیات [[قرآن]] را مرتبط با علم لدنی از جانب خداوند دانسته است. از جمله در تفسیر آیه ۶۵ [[سوره کهف]]{{یاد|«فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا؛‌ در آنجا بنده‌ای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف خاصی از نزد خود عطا کردیم و هم از نزد خود وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم.»}}، گفته این آیه علم خاص [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] را بیان می‌کندکه از اسباب عادی مثل فکر و حس حاصل نشده بود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref>‌ وی از عبارت «من لدنّا» در این آیه چنین برداشتی کرده است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref>‌ در نگاه او، این علم مختص اولیای الهی است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref>‌ [[محمد صادقی تهرانی|صادقی تهرانی]] نیز این علم را غیر از یادگیری از مخلوقات می‌داند که از طریق وحی یا الهام صورت می‌گیرد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref>‌ به باور وی، این وحی لزوماً از سنخ وحی بر انبیا نیست.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> همچنین در تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]]، ذیل  آیهٔ «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ؛ علمی را به تو آموخت که نمی‌توانستی بدانی»،<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> بیان شده که مراد علمی است که از طریق اسباب و لوازم عادی، برای پیامبر قابل حصول نبود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۸۰.</ref>
 
* [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تفسیر آیه ۶۵ سوره کهف{{یاد|«فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا؛‌ در آنجا بنده‌ای از بندگان خاص ما را یافتند که او را رحمت و لطف خاصی از نزد خود عطا کردیم و هم از نزد خود وی را علم (لدنّی و اسرار غیب الهی) آموختیم.»}}، این آیه را مرتبط با علم خاص [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] می‌داند که از اسباب عادی مثل فکر و حس حاصل نشده بود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref>‌ وی دلیل این برداشت را لفظ «من لدنّا» می‌داند که اشاره به علم اعطایی غیر اکتسابی دارد.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref>‌ در نگاه او این علم مختص اولیای الهی بوده و در آیات بعدی مشخص ‌می‌شود که این علم خضر(ع) مربوط به تاویل حوادث بوده است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref>‌ [[محمد صادقی تهرانی|صادقی تهرانی]] نیز این علم را غیر از یادگیری از مخلوقات می‌داند که از طریق وحی یا الهام صورت می‌گیرد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref>‌ به باور وی این وحی لزوما از سنخ وحی بر انبیا نیست.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فى تفسير القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref>
 
* در تفسیر المیزان ذیل  عبارت «عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ»، از [[آیه ۱۱۳ سوره نساء]]{{یاد|«... وَ أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَكَ ما لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَ كانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظيما؛ و خدا به تو اين كتاب (قرآن مجيد) و (مقام) حكمت (و نبوت) را عطا كرده و آنچه را كه نمی‌‏دانستى به تو بياموخت، و خدا را با تو لطف عظيم و عنايت بی‌‏اندازه است.»}} بیان شده است که مراد علمی است که از طریق اسباب و لوازم عادی اکتساب برای پیامبر قابل حصول نبود.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۸۰.</ref>
 
* علامه طباطبایی ذیل [[آیه ۲۶ سوره جن|آیات ۲۶]] و [[آیه ۲۷ سوره جن|۲۷ سوره جنّ]]{{یاد|«عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلىَ‏ غَيْبِهِ أَحَدًا؛ إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَينْ‏ِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا؛ او داناى غيب عالم است و هيچ كس را بر غيب خود آگاه نمی‌‏كند. مگر آن كس را كه به پیامبری برگزيده است كه فرشتگان را از پيش رو و پشت سر او می‌‏فرستد (تا اسرار وحى را شياطین به سرقت گوش نربايند)»}} ،علم غیب را مختص خداوند می‌داند و استثنای بعدش (إِلَّا مَنِ ارْتَضىَ‏ مِن رَّسُولٍ) را نشان از این می‌داند که اطلاع انبیاء از غیب به صورت استقلالی نبوده و به واسطه تعلیم خداوند بوده است.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۵۳.</ref>
 
* [[آیه ۴۰ سوره نمل]]{{یاد|«قَالَ الَّذِى عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا ءَاتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُك‏...؛ آن كس كه به علمى از كتاب الهى دانا بود (يعنى آصف بن برخيا يا خضر كه داراى اسم اعظم و علم غيب بود) گفت كه من پيش از آنكه چشم بر هم زنى تخت را بدين جا آرم (و همان دم حاضر نمود)»}} نیز از نظر نگارنده [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] اشاره به علم لدنّی [[آصف بن برخیا|مصاحب حضرت سلیمان(ع)]] دارد که با داشتن علم الکتاب در چشم به هم زدن تخت ملکه سبأ را حاضر کرد.<ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۶۳.</ref>


== تصریح امامان(ع) به تحقق علم لدنّی در آن‌ها ==
== تصریح امامان(ع) به تحقق علم لدنّی در آن‌ها ==
از نگاه علما،‌ در‌‌ [[حدیث|احادیث]] نقل شده از [[امامان شیعه]] نیز به این نوع علم برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] اشاره شده است که برای نمونه به چند مورد اشاره می‌شود:{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول = سيف تمار گويد: جمعى از شيعه بوديم كه در [[حجر اسماعیل|حجر]] (كنار خانه [[کعبه|كعبه]]) خدمت [[امام صادق علیه‌السلام]] بوديم، آن حضرت فرمود: جاسوسى بر سر ما است، ما به راست و چپ نگاه كرديم و كسی را نديديم و گفتم جاسوسى بر ما گمارده نيست، سه بار فرمود سوگند به پروردگار كعبه و پروردگار اين ساختمان همين است كه می‌گويم، اگر من همراه [[موسی (پیامبر)| موسى]] و [[حضرت خضر|خضر]] بودم به آنها می‌‌گفتم كه من‏ از آن دو اعلم هستم و به آنها بدان چه در دست نداشتند خبر مى‏‌دادم، زيرا به موسى و خضر (ع) علم آنچه بوده، داده شده بود و به آنها علم آنچه مى‌‏باشد و آن چه خواهد بود را، تا قيام ساعت نداده بودند و محققاً ما از رسول خدا آن را به خوبى ارث برديم.|تاریخ بایگانی|| منبع = <small>[[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، اصول کافی (ترجمه [[محمدباقر کمره‌ای]])، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۷.</small>| تراز = چپ| عرض = ۳۲۰px|حاشیه= ۵px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پس‌زمینه =| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = راست}}
از نگاه علما،‌ در‌‌ [[حدیث|احادیث]] نقل‌شده از [[امامان شیعه]] نیز به این نوع علم برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] اشاره شده است. برای مثال، در روایتی آمده است از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] دربارهٔ علم امام سؤال کردند. وی پاسخ داد منشأش وراثت از جانب پیامبر(ص)‌ است. سپس پرسش‌کننده گفت ما عقیده داریم علم شما با [[الهام|الهام قلبی]] است و امام تأیید کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> علامه مجلسی در شرح این روایت نوشته است امام علم لدنی و الهامی نیز دارد.<ref>مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۷.</ref>
 
* روایتی از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)‌]] نقل شده است که دانش ما از چند جهت است. آن‌چه در مورد گذشته بوده برای ما تفسیر شده و آن‌چه مربوط به آینده است، برای ما نوشته شده و آن‌چه در حال پدید می‌آید در دل ما می‌افتد یا اثر در گوش می‌گذارد و این بهترین دانش ماست. با این حال پیامبری بعد از پیامبر ما نیست.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> [[محمدتقی مجلسی|علامه مجلسی]] علم مربوط به حال در این روایت را دانشی می‌دانند که بدون واسطه ملک یا بشر از جانب خداوند به قلب امام الهام شده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref>
 
* در روایت دیگری راوی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] درباره علومشان سوال می‌کنند که حضرت منشأ علوم [[امامان شیعه|امامان]] را وراثت از جانب پیامبر(ص)‌ معرفی می‌کنند. سپس راوی در مورد باور خودشان می‌گوید که ما عقیده داریم علم شما با [[الهام|الهام قلبی]] است. امام در پاسخ می‌گویند:«أو ذاک» (یا آن) .<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> در شرح این روایت، علامه مجلسی مراد از «أو ذاک» را تایید اعتقاد فرد سوال کننده می‌دانند و این که مقصود امام صادق(ع) در پاسخ اولیه، بیان همه انواع علم امام نبوده است و امام علم الهامی و لدنّی نیز دارد.<ref>مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۷.</ref>
 
== باور شیعیان به علم لدنّی امام ==
محمدحسن نادم، پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که [[شیعه|شیعیان]] در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] به‌جز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب می‌شوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عیناً برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> ازاین‌رو وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام می‌شود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست، بلکه مراد علم و آگاهی ویژه‌ای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه در کتاب [[کتاب الغیبة (نعمانی)|الغیبة]]، امام را شخص ممتاز زمان خود می‌داند که کسی در فضایل به آن نزدیک نمی‌شود.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref> از جمله ویژگی‌های ممتاز امام از نظر وی علم اوست که از جانب خداوند به او عطا شده است و اکتسابی نیست.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref>
 
=== نفی باور به علم لدنّی امام در قرائت‌های اولیه از تشیّع ===
برخی نواندیشان دینی همچون [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرسی طباطبایی]] در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و [[محسن کدیور]] بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگی‌های فرابشری آن در قرائت‌های اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر نظریه [[تفویض]] (تفویض به معنای واگذاری امور به پیامبر و امامان) وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۵۷-۱۰۷؛‌ کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته می‌شود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع)‌ را عالمانی بزرگ می‌دانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آن‌ها بودند، ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنّی آن‌ها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۴، کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>
 
منتقدان این دیدگاه‌ها نقدهایی را مطرح کرده‌اند که از جمله آن‌ها می‌تواند موارد زیر را بیان کرد:
* هدف مدرسی در کتاب مکتب در فرایند تکامل تبیین تطورات فکری است، امّا وارد داوری شده است و استنباط‌ها و تحلیل‌های اعتقادی ارائه داده است که در حیطه [[کلام اسلامی|علم کلام]] است نه تاریخ.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* علم لدنّی امامان(ع) از پشتوانه‌های قوی روایی و تاریخی برخوردار است و شواهد آن را می‌توان در کتب قرون اولیّه و باورهای اصحاب ائمّه یافت.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* دلایلی که برای اثبات این نظریه ارائه شده، قوت کافی ندارند و شواهدی برخلاف آن‌ها وجود دارد. از جمله این که انتساب این عقیده به برخی اصحاب ائمه بدون سند صورت گرفته است.<ref>علاءالمحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* دلایل مربوط به نظریه اثبات علم لدنّی برای امام، بدون دلیل رد شده است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* برخورد گزینشی با منابع نقلی صورت گرفته و توجه به پاره‌ای از منابع قوی نقلی صورت نگرفته است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
 
* به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
{{ستون|2}}
{{ستون|2}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۰۳۱

ویرایش