Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۷۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
===ادعاهای غلوآمیز درباره کتابها=== | ===ادعاهای غلوآمیز درباره کتابها=== | ||
کتاب [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] یکی از منابع حدیثی معتبر نزد اهل سنت است که درباره آن ادعاهای غالیانهای مطرح شده است.<ref>اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ص۸۰-۸۱.</ref> در توصیف این کتاب گفتهاند که همسنگ قرآن است و اگر در ایام طاعون در خانهای خوانده شود، اهل آن خانه از بیماری طاعون محفوظ خواهند ماند و هرکس یک دوره آن را بخواند، هر حاجتی که دارد برآورده شده و خواندن آن به هنگام سختیها، موجب گشایش میشود.<ref>قاسمی، قواعد التحدیث، ۲۰۰۶م، ص۲۵۰.</ref> همچنین گفتهاند در هر خانهای که باشد موجب نزول رحمت و استقرار برکت است و آن صحیحترین کتاب بر روی زمین پس از قرآن است؛ بهگونهای که بهگفته جمال الدین قاسمی، فقیه سلفی اهل سوریه، وارد کردن خدشه در آن، بدعت و در حکم خروج از طریق مسلمین است.<ref>قاسمی، قواعد التحدیث، ۲۰۰۶م، ص۲۴۱.</ref> این سخنان غلوآمیز درباره کتاب [[مؤطأ|مَؤطَأ]] اثر [[مالک بن انس]] نیز وارد شده و گفتهاند پس از قرآن، در روی زمین کتابی صحیحتر از آن نیست.<ref>سیوطی، تنویر الحوالک، مکتبة المشهد الحسینی، ص۷-۸؛ صالحی نجفآبادی، | کتاب [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] یکی از منابع حدیثی معتبر نزد اهل سنت است که درباره آن ادعاهای غالیانهای مطرح شده است.<ref>اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ص۸۰-۸۱.</ref> در توصیف این کتاب گفتهاند که همسنگ قرآن است و اگر در ایام طاعون در خانهای خوانده شود، اهل آن خانه از بیماری طاعون محفوظ خواهند ماند و هرکس یک دوره آن را بخواند، هر حاجتی که دارد برآورده شده و خواندن آن به هنگام سختیها، موجب گشایش میشود.<ref>قاسمی، قواعد التحدیث، ۲۰۰۶م، ص۲۵۰.</ref> همچنین گفتهاند در هر خانهای که باشد موجب نزول رحمت و استقرار برکت است و آن صحیحترین کتاب بر روی زمین پس از قرآن است؛ بهگونهای که بهگفته جمال الدین قاسمی، فقیه سلفی اهل سوریه، وارد کردن خدشه در آن، بدعت و در حکم خروج از طریق مسلمین است.<ref>قاسمی، قواعد التحدیث، ۲۰۰۶م، ص۲۴۱.</ref> این سخنان غلوآمیز درباره کتاب [[مؤطأ|مَؤطَأ]] اثر [[مالک بن انس]] نیز وارد شده و گفتهاند پس از قرآن، در روی زمین کتابی صحیحتر از آن نیست.<ref>سیوطی، تنویر الحوالک، مکتبة المشهد الحسینی، ص۷-۸؛ صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۳۱.</ref> | ||
همچنین درباره کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، از منابع حدیثی معتبر نزد شیعیان، ادعای این که همه روایات آن صحیح و معتبر است، از سوی عالمانی همچون [[نعمتالله صالحی نجفآبادی]]، غلوآمیز تلقی شده است.<ref>صالحی نجفآبادی، | همچنین درباره کتاب [[الکافی (کتاب)|الکافی]]، از منابع حدیثی معتبر نزد شیعیان، ادعای این که همه روایات آن صحیح و معتبر است، از سوی عالمانی همچون [[نعمتالله صالحی نجفآبادی]]، غلوآمیز تلقی شده است.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۵۹.</ref> صالحی نجفآبادی همچنین این سخن که کتاب کافی به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام غایب(ع)]] عرضه شده و او گفته است «[[الکافی کافٍ لِشیعتُنا]]؛ کافی برای شیعه ما بس است.»<ref>غفاری، «مقدمه»، در کتاب الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵.</ref> را با استناد به بیان [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]]<ref>علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۲.</ref> و [[میرزا حسین نوری|محدث نوری]]،<ref>نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۵۳۳.</ref> سخنی بیاساس و غلوآمیز دانسته است.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۵۹-۶۱.</ref> | ||
===ادعاهای غلوآمیز درباره عالمان=== | ===ادعاهای غلوآمیز درباره عالمان=== | ||
درباره عالمان دین نیز گاهی ادعاها و کرامات غلوآمیز از سوی برخی بیان شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۱۶؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۷ و ۱۳۷ و ۱۷۰ و ۱۹۵.</ref> برای نمونه گفتهاند [[حضرت خضر]] تا پنج سال هر روز صبح نزد [[ابوحنیفه]] میآمد و احکام اسلام را از او میآموخت<ref>اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۱۶.</ref> و یا چنین ادعا کردهاند که پیامبر گفته است همه پیامبران به من افتخار میکنند و من به ابوحنیفه.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۸.</ref> بهگفته ابوزهره، مورخ و فقیه اهل مصر در قرن چهاردهم هجری، تعصبات نسبت به ابوحنیفه چنان بوده است که برخی افراد برای او جایگاهی نزدیک به جایگاه پیامبران در نظر گرفته و چنین پنداشتهاند که [[تورات]] به او بشارت داده و پیامبر اسمش را ذکر کرده و او را هدایتگر امت دانسته است.<ref>ابوزهره، ابوحنیفه، حیاته و عصره-آرائه و فقهه، دار الفکر العربی، ص۷.</ref> سخنانی از همین قبیل درباره سایر فقهای [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|مذاهب چهارگانه]] و برخی عالمان اهل سنت نقل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۷ و ۱۳۷ و ۱۷۰ و ۱۹۵.</ref> عبدالحسین امینی در کتاب الغدیر برخی از این سخنان را احصا کرده<ref>برای نمونه نگاه کنید به امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۷ و ۱۳۷ و ۱۷۰ و ۱۹۵.</ref> و به غلوآمیز و ساختگی بودن آنها معتقد است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۹۵.</ref> | درباره عالمان دین نیز گاهی ادعاها و کرامات غلوآمیز از سوی برخی بیان شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۱۶؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۷ و ۱۳۷ و ۱۷۰ و ۱۹۵.</ref> برای نمونه گفتهاند [[حضرت خضر]] تا پنج سال هر روز صبح نزد [[ابوحنیفه]] میآمد و احکام اسلام را از او میآموخت<ref>اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۳۱۶.</ref> و یا چنین ادعا کردهاند که پیامبر گفته است همه پیامبران به من افتخار میکنند و من به ابوحنیفه.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۸.</ref> بهگفته ابوزهره، مورخ و فقیه اهل مصر در قرن چهاردهم هجری، تعصبات نسبت به ابوحنیفه چنان بوده است که برخی افراد برای او جایگاهی نزدیک به جایگاه پیامبران در نظر گرفته و چنین پنداشتهاند که [[تورات]] به او بشارت داده و پیامبر اسمش را ذکر کرده و او را هدایتگر امت دانسته است.<ref>ابوزهره، ابوحنیفه، حیاته و عصره-آرائه و فقهه، دار الفکر العربی، ص۷.</ref> سخنانی از همین قبیل درباره سایر فقهای [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|مذاهب چهارگانه]] و برخی عالمان اهل سنت نقل شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۷ و ۱۳۷ و ۱۷۰ و ۱۹۵.</ref> عبدالحسین امینی در کتاب الغدیر برخی از این سخنان را احصا کرده<ref>برای نمونه نگاه کنید به امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۲۷ و ۱۳۷ و ۱۷۰ و ۱۹۵.</ref> و به غلوآمیز و ساختگی بودن آنها معتقد است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۱۱، ص۱۹۵.</ref> | ||
خط ۹۹: | خط ۹۹: | ||
==پیشینه و خاستگاه== | ==پیشینه و خاستگاه== | ||
غلو یک جریان فکری انحرافی است که بهگفته برخی محققان در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است.<ref>صالحی نجفآبادی، | غلو یک جریان فکری انحرافی است که بهگفته برخی محققان در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۱۹.</ref> گفته میشود در ادیان پیش از اسلام با توجه به گزارشهای قرآنی، مواردی از غلو درباره موجودات طبیعی، انسانها، پیامبران و ملائکه یافت میشود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱-۳۳.</ref> برخی محققان نقطه آغازین و پیدایش پدیده غلو و جریان غالیگری در اسلام را در زمان [[عبدالله بن سبأ]] دانستهاند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۳؛ رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالیگری در شیعه»، ص۴۲.</ref> برخی نیز بر این نظرند که کتب سیره و تاریخ، کمتر نشانی از جریان غلو در زمان حیات سه امام نخست شیعیان به دست میدهند و معتقدند پس از شهادت [[امام حسین علیهالسلام|امام سوم]] و [[قیام توابین]] و ستمهای وارد شده بر [[اهلبیت(ع)]] و قیامهای [[زیدیه]]، [[کیسانیه]] و [[خوارج]] و همچنین وجود شرایط فرهنگی و اجتماعی، اندیشه غلو با اعتقاد به الوهیت امام علی(ع) یا اعتقاد به حلول جزء الهی در وی، ظهور یافت.<ref>ولوی، تاریخ کلام و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۴ش، ص۷۲-۷۳؛ شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ۱۳۸۷ش، ص۲۰.</ref> | ||
[[ابنابیالحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحبنظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب نظیر آیینهای مانوی و مزدک و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد میکرد و همین سبب گردید که مردم این سرزمین به تأثیرپذیری از این ادیان و آیینها، وقتی معجزه و کراماتی از امام علی میدیدند، نسبت به او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز نسبت به پیامبر با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] او، نسبت به وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی، نویسنده اهل عراق و استاد فلسفه دانشگاه بغداد، نیز در کتابش با عنوان «الصلة بین التصوف و التشیع» منشأ و خاستگاه پدیده غلو و جریان غالیگری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستمهایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیادهروی کرده و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> | [[ابنابیالحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابنابیالحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحبنظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب نظیر آیینهای مانوی و مزدک و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد میکرد و همین سبب گردید که مردم این سرزمین به تأثیرپذیری از این ادیان و آیینها، وقتی معجزه و کراماتی از امام علی میدیدند، نسبت به او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز نسبت به پیامبر با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] او، نسبت به وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی، نویسنده اهل عراق و استاد فلسفه دانشگاه بغداد، نیز در کتابش با عنوان «الصلة بین التصوف و التشیع» منشأ و خاستگاه پدیده غلو و جریان غالیگری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستمهایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیادهروی کرده و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
==عوامل پیدایش== | ==عوامل پیدایش== | ||
محققان با بررسیهای تاریخی و مطالعه منابع روایی، عواملی را برای تبیین منشأ پیدایش غلو؛ بهویژه در جهان اسلام و تشیع برشمردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صالحی نجفآبادی، | محققان با بررسیهای تاریخی و مطالعه منابع روایی، عواملی را برای تبیین منشأ پیدایش غلو؛ بهویژه در جهان اسلام و تشیع برشمردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۷۷-۷۸؛ حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۲۱-۲۵.</ref> برخی از این عوامل به بیان زیر است: | ||
*اهداف سیاسی: یکی از عوامل عمده غلو، بهویژه نسبت به امامان شیعه، اهداف و اغراض سیاسی در جهت منزوی کردن آنان و اتهام به آنان برای کاستن جایگاهشان در بین مردم و پراکندن مردم از پیرامون آنان بوده است.<ref>صالحی نجفآبادی، | *اهداف سیاسی: یکی از عوامل عمده غلو، بهویژه نسبت به امامان شیعه، اهداف و اغراض سیاسی در جهت منزوی کردن آنان و اتهام به آنان برای کاستن جایگاهشان در بین مردم و پراکندن مردم از پیرامون آنان بوده است.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۷۷؛ حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۲۱.</ref> حاکمان همچنین از حامیان اندیشه غلو بودند و با وارد کردن برخی غالیان و تسهیل در نفوذ آنان در صفوف مسلمانان، غالیگری را ترویج میدادند.<ref>اسدحیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۳۴.</ref> | ||
*عقبماندگی فکری: اموری همچون ناآگاهی در فهم حقیقت بندگی، حیرت در برابر کرامتهای پیامبران و امامان و عدم توانایی در بررسی و تشخیص احادیثی که تزویرگران جعل کردهاند، را از عوامل زمینهساز غلو برشمردهاند.<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۲۴.</ref> طبرسی در [[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)|الاحتجاج]] روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل کرده که او باورمندی به اعتقادات غلوآمیز را ناشی از جهل دانسته است.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۸۹.</ref> | *عقبماندگی فکری: اموری همچون ناآگاهی در فهم حقیقت بندگی، حیرت در برابر کرامتهای پیامبران و امامان و عدم توانایی در بررسی و تشخیص احادیثی که تزویرگران جعل کردهاند، را از عوامل زمینهساز غلو برشمردهاند.<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۲۴.</ref> طبرسی در [[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)|الاحتجاج]] روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل کرده که او باورمندی به اعتقادات غلوآمیز را ناشی از جهل دانسته است.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۸۹.</ref> | ||
*حُبً مُفرط: دوستداشتن زیاد یکی از عوامل گرایش به اندیشهها و باورهای غلوآمیز است.<ref>رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالیگری در شیعه»، ص۴۷.</ref> در روایتی از [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] چنین نقل شده است که یهود بر اثر شدت علاقه به [[عزیر (پیامبر)|عُزیر]] و مسیحیان به سبب شدت علاقه به [[مسیح]]، آنان را فرزندان خدا دانستند و این سنت درباره ما نیز جریان یافته و برخی افراد را بهسوی گرایشهای مبالغهآمیز در مورد ما سوق داده است.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۲۰.</ref> | *حُبً مُفرط: دوستداشتن زیاد یکی از عوامل گرایش به اندیشهها و باورهای غلوآمیز است.<ref>رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالیگری در شیعه»، ص۴۷.</ref> در روایتی از [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] چنین نقل شده است که یهود بر اثر شدت علاقه به [[عزیر (پیامبر)|عُزیر]] و مسیحیان به سبب شدت علاقه به [[مسیح]]، آنان را فرزندان خدا دانستند و این سنت درباره ما نیز جریان یافته و برخی افراد را بهسوی گرایشهای مبالغهآمیز در مورد ما سوق داده است.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۲۰.</ref> | ||
*انگیزههای دنیایی: به نقل از [[حسن بن موسی نوبختی]] در [[فرق الشیعة (کتاب)|فرق الشیعه]] در عصر [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] شخصی به نام [[ابوالخطاب|محمد بن ابی زینب]]، معروف به ابوالخطاب، ادعا کرد که امام صادق(ع) خدا است و او را به پیامبری برگزیده است و با این اندیشه غلوآمیز طرفدارانی پیدا کرد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۴.</ref> گفته میشود آنان در پی این بودند که در محیط اسلامی با استناد به شرع، راهی برای مباح کردن گناهان و ترک واجبات فراهم کنند تا بساط عیش و کامجوییشان توجیه شرعی داشته باشد.<ref>صالحی نجفآبادی، | *انگیزههای دنیایی: به نقل از [[حسن بن موسی نوبختی]] در [[فرق الشیعة (کتاب)|فرق الشیعه]] در عصر [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] شخصی به نام [[ابوالخطاب|محمد بن ابی زینب]]، معروف به ابوالخطاب، ادعا کرد که امام صادق(ع) خدا است و او را به پیامبری برگزیده است و با این اندیشه غلوآمیز طرفدارانی پیدا کرد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، انتشارات دار الاضواء، ص۴۴.</ref> گفته میشود آنان در پی این بودند که در محیط اسلامی با استناد به شرع، راهی برای مباح کردن گناهان و ترک واجبات فراهم کنند تا بساط عیش و کامجوییشان توجیه شرعی داشته باشد.<ref>صالحی نجفآبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۱۰۲-۱۰۳.</ref> نمونهای دیگری از این نوع انگیزه را در روایتی از [[امام حسن عسکری علیهالسلام|امام حسن عسکری(ع)]] بیان کردهاند که در آن دو تن از غالیان عصر خود با نامهای «محمد بن نصیر فهری» و «حسن بن محمد قمی» را به عنوان افراد حیلهگری معرفی کرده است که با اندیشههای غلوآمیز اموال مردم را از دست آنان بیرون میکشیدند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۱۷؛ حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۲۳-۲۴.</ref> | ||
*عوامل نفوذی: بهگفته صالحی نجفآبادی برخی غالیان، افکار انحرافی و غالیانه خود را در قالب احادیث میریختند و به ائمه(ع) نسبت میدادند و گروهی را مأمور کرده بودند تا به صورت عوامل نفوذی، خود را طرفدار ائمه معرفی کنند و بعد از آن که اعتماد اصحاب ائمه را جلب میکردند، کتابهای آنان را به نام این که میخواهند اخبار آنها را رونویسی کنند، امانت میگرفتند و آنگاه اخبار جعلی خود را وارد این کتابهای رونویسشده میکردند و اصل کتابها را به صاحبان آنان بر میگرداندند. این کتابهای رونویسشده تکثیر میشد و اخبار غالیانه منتشر میگشت.<ref>صالحی نجفآبادب، غلو؛ درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، ۱۳۸۴ش، ص۱۱-۱۲.</ref> برخی نیز بر این باورند نفوذ افرادی از پیروان دین یهود و مسیحیت که خود گرفتار افکار غلوآمیز بودند، به داخل مسلمانان برای ایجاد انحراف، از جمله عواملی بود که زمینهساز ظهور اندیشه و جریان غلو در اسلام شد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/66246/غلات-از-دیدگاه-شیخ-مفید «غلات از دیدگاه شیخ مفید»، سایت پرتال جامع علوم انسانی.]</ref> | *عوامل نفوذی: بهگفته صالحی نجفآبادی برخی غالیان، افکار انحرافی و غالیانه خود را در قالب احادیث میریختند و به ائمه(ع) نسبت میدادند و گروهی را مأمور کرده بودند تا به صورت عوامل نفوذی، خود را طرفدار ائمه معرفی کنند و بعد از آن که اعتماد اصحاب ائمه را جلب میکردند، کتابهای آنان را به نام این که میخواهند اخبار آنها را رونویسی کنند، امانت میگرفتند و آنگاه اخبار جعلی خود را وارد این کتابهای رونویسشده میکردند و اصل کتابها را به صاحبان آنان بر میگرداندند. این کتابهای رونویسشده تکثیر میشد و اخبار غالیانه منتشر میگشت.<ref>صالحی نجفآبادب، غلو؛ درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین، ۱۳۸۴ش، ص۱۱-۱۲.</ref> برخی نیز بر این باورند نفوذ افرادی از پیروان دین یهود و مسیحیت که خود گرفتار افکار غلوآمیز بودند، به داخل مسلمانان برای ایجاد انحراف، از جمله عواملی بود که زمینهساز ظهور اندیشه و جریان غلو در اسلام شد.<ref>[https://ensani.ir/fa/article/66246/غلات-از-دیدگاه-شیخ-مفید «غلات از دیدگاه شیخ مفید»، سایت پرتال جامع علوم انسانی.]</ref> | ||
*حس اسطورهسازی: اسطورهسازی و قهرمانپرستی از عواملی است که سبب جعل داستانهای غلوآمیز درباره برخی قهرمانان دینی و ملی شده است.<ref>حاجیزاده و دیگران، «ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع)»، ص۱۱۴.</ref> | *حس اسطورهسازی: اسطورهسازی و قهرمانپرستی از عواملی است که سبب جعل داستانهای غلوآمیز درباره برخی قهرمانان دینی و ملی شده است.<ref>حاجیزاده و دیگران، «ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع)»، ص۱۱۴.</ref> |