confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۵۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== دعوت خویشان به اسلام و اعلام جانشینی علی بن ابیطالب(ع) == | == دعوت خویشان به اسلام و اعلام جانشینی علی بن ابیطالب(ع) == | ||
{{اصلی|حدیث یوم الدار}} | |||
براساس تفاسیر [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] پس از نزول آیه اِنذار، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] چهل نفر از خویشان نزدیکش را به مهمانی دعوت نمود و به آنان گفت: «ای فرزندان [[عبدالمطلب]]! گمان ندارم کسی در میان عرب، بهتر از آنچه من برای شما آوردهام، برای قوم خود آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام... و من شما را به دو کلمه دعوت میکنم و با این دو کلمه وارد بهشت میشوید و با همین دو کلمه از دوزخ نجات مییابید: گفتن لااله الا الله و گواهی بر پیامبری من.» | براساس تفاسیر [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] پس از نزول آیه اِنذار، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] چهل نفر از خویشان نزدیکش را به مهمانی دعوت نمود و به آنان گفت: «ای فرزندان [[عبدالمطلب]]! گمان ندارم کسی در میان عرب، بهتر از آنچه من برای شما آوردهام، برای قوم خود آورده باشد. من خیر دنیا و آخرت را برای شما آوردهام... و من شما را به دو کلمه دعوت میکنم و با این دو کلمه وارد بهشت میشوید و با همین دو کلمه از دوزخ نجات مییابید: گفتن لااله الا الله و گواهی بر پیامبری من.» | ||
آنگاه دو یا سه بار فرمود: «کدام یک از شما مرا در این کار یاری میکند تا برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟» پس از سکوت همه در هر بار، [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] گفت: «ای رسول خدا! من هستم». سپس پیغمبر(ص) فرمود: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این وصی و خلیفه من در میان شما است. سخن او را بشنوید و از او فرمان برید». پس از این سخنان بود که گروهی از خویشاوندان او به [[ابوطالب]] گفتند: «فرزندت را اطاعت کن که او بر تو امارت یافته است».<ref> بحرانی، البرهان، المکتبة العلمیة، ج۴، ص۱۸۹-۱۸۶؛ فرات الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۰۰؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۵۳-۱۵۱؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۷؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۴۳-۵۴۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۲۲-۳۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویة، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۲۶۲.</ref> در منابع شیعه مخاطبین انذار، نزدیکان خاص آن حضرت معرفی شدهاند که به دستور خدا در خانه [[ابوطالب]] در جهت اولین ابلاغ علنی رسالت و مسأله خلافت امام علی(ع) اجتماع کردند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۱؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، باب۳۳، ح۱، ص ۱۶۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۸۲ و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | آنگاه دو یا سه بار فرمود: «کدام یک از شما مرا در این کار یاری میکند تا برادر، وصی و جانشین من در میان شما باشد؟» پس از سکوت همه در هر بار، [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]] گفت: «ای رسول خدا! من هستم». سپس پیغمبر(ص) فرمود: «إِنَّ هَذَا أَخِی وَ وَصِیی وَ خَلِیفَتِی فِیکُمْ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوا؛ این وصی و خلیفه من در میان شما است. سخن او را بشنوید و از او فرمان برید». پس از این سخنان بود که گروهی از خویشاوندان او به [[ابوطالب]] گفتند: «فرزندت را اطاعت کن که او بر تو امارت یافته است».<ref> بحرانی، البرهان، المکتبة العلمیة، ج۴، ص۱۸۹-۱۸۶؛ فرات الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۰۰؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۰۶ق، ج۶، ص۱۵۳-۱۵۱؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۹۷؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۴۳-۵۴۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۲۲-۳۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویة، المکتبة العلمیة، ج۱، ص۲۶۲.</ref> در منابع شیعه مخاطبین انذار، نزدیکان خاص آن حضرت معرفی شدهاند که به دستور خدا در خانه [[ابوطالب]] در جهت اولین ابلاغ علنی رسالت و مسأله خلافت امام علی(ع) اجتماع کردند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ص۴۸۱؛ شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۱، باب۳۳، ح۱، ص ۱۶۹؛ شیخ طوسی، الأمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۸۲ و بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> | ||
عالمان و [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] سند این روایت را [[حدیث متواتر|مُتَواتِر]] خوانده<ref>بشوی، «آیه انذار»، ص۱۴۹.</ref> و در اثبات خلافت بلافصل [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بدان استناد کردهاند.<ref>شیخ مفید، رساله فی معنی المولی، ۱۴۱۳ق، ص۳۹ و ۴۰؛ شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۹۶؛ نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۳۲۵؛ ج۲، ص۲۹؛ سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۱.</ref> این حدیث و ماجرای آن در منابع تاریخی، روایی و تفسیری با نامهایی چون [[حدیث یوم الدار]] به معنی واقعه خانه پیامبر(ص)، «بَدءُالدَّعوة» به معنای آغاز دعوت و «بَیْعَة العَشیره» شناخته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن کثیر، البدایه والنهایه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۲۲؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نشر علامه، ج۲، ص۲۴ و ۱۸۵.</ref> | عالمان و [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]] سند این [[حدیث|روایت]] را [[حدیث متواتر|مُتَواتِر]] خوانده<ref>بشوی، «آیه انذار»، ص۱۴۹.</ref> و در اثبات خلافت بلافصل [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] بدان استناد کردهاند.<ref>شیخ مفید، رساله فی معنی المولی، ۱۴۱۳ق، ص۳۹ و ۴۰؛ شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۹۶؛ نباطی بیاضی، الصراط المستقیم، ۱۳۸۴ق، ج۱، ص۳۲۵؛ ج۲، ص۲۹؛ سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۱.</ref> این حدیث و ماجرای آن در منابع تاریخی، روایی و تفسیری با نامهایی چون [[حدیث یوم الدار]] به معنی واقعه خانه پیامبر(ص)، «بَدءُالدَّعوة» به معنای آغاز دعوت و «بَیْعَة العَشیره» شناخته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابن کثیر، البدایه والنهایه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۳۲۲؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، نشر علامه، ج۲، ص۲۴ و ۱۸۵.</ref> | ||
== سبب آغاز دعوت از خویشاوندان == | == سبب آغاز دعوت از خویشاوندان == |