Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اعتقادات شیعه}}'''اراده طولی خداوند''' اصطلاحی است که نسبت [[اراده الهی|اراده خداوند]] با اراده مخلوقاتش را مشخص میکند. بر این اساس همه موجودات در اراده داشتن تابع اراده و خواست خداوند هستند و استقلالی از خود ندارند. | {{اعتقادات شیعه}} | ||
'''اراده طولی خداوند''' اصطلاحی است که نسبت [[اراده الهی|اراده خداوند]] با اراده مخلوقاتش را مشخص میکند. بر این اساس همه موجودات در اراده داشتن تابع اراده و خواست خداوند هستند و استقلالی از خود ندارند. | |||
در [[آیه|آیات قرآن]] و [[حدیث|روایات]]، به مفهوم اراده طولی خداوند اشاره شده است. در [[کلام امامیه]] نیز بحث اراده طولی خداوند ذیل تبیین نظریه [[امر بین الامرین]] مطرح شده است. بر اساس این نظریه، افعال انسان به اراده اوست و او در کارهایش مختار است اما اراده انسان با اراده الهی محقق شده است و از این جهت کارهای اختیاری انسان به خداوند نیز نسبت داده میشود. | در [[آیه|آیات قرآن]] و [[حدیث|روایات]]، به مفهوم اراده طولی خداوند اشاره شده است. در [[کلام امامیه]] نیز بحث اراده طولی خداوند ذیل تبیین نظریه [[امر بین الامرین]] مطرح شده است. بر اساس این نظریه، افعال انسان به اراده اوست و او در کارهایش مختار است اما اراده انسان با اراده الهی محقق شده است و از این جهت کارهای اختیاری انسان به خداوند نیز نسبت داده میشود. | ||
در [[فلسفه اسلامی]]، [[ابنسینا]] با تبیین اراده ذاتی الهی که ناشی از [[علم ذاتی خداوند]] است، این اراده را بالتبع شامل مخلوقات نیز میداند. به همین جهت همه چیز در عالم خلقت در طول اراده الهی قرار دارد. [[ملاصدرا]] ضمن تحلیل حقیقت [[ممکن الوجود|ممکن]]، حقیقت ممکن الوجود را مجرای فیض و قابل [[فاعلیت خداوند]] میدانند. در این نگاه گرچه صدور فعل از ممکن صحیح است اما ممکن در ذات و همه | در [[فلسفه اسلامی]]، [[ابنسینا]] با تبیین اراده ذاتی الهی که ناشی از [[علم ذاتی خداوند]] است، این اراده را بالتبع شامل مخلوقات نیز میداند. به همین جهت همه چیز در عالم خلقت در طول اراده الهی قرار دارد. [[ملاصدرا]] ضمن تحلیل حقیقت [[ممکن الوجود|ممکن]]، حقیقت ممکن الوجود را مجرای فیض و قابل [[فاعلیت خداوند]] میدانند. در این نگاه گرچه صدور فعل از ممکن صحیح است اما ممکن در ذات و همه ویژگیهایش وابسته به واجب است. | ||
فلاسفه اسلامی به این نوع فاعل که ارادهاش در طول اراده فاعل دیگر است، «[[فاعل بالتسخیر]]» میگویند. بر این اساس همه افعال ارادی در طول اراده خداوند و فعل او هستند که با عنوان «[[توحید افعالی]]» از آن یاد میشود. | فلاسفه اسلامی به این نوع فاعل که ارادهاش در طول اراده فاعل دیگر است، «[[فاعل بالتسخیر]]» میگویند. بر این اساس همه افعال ارادی در طول اراده خداوند و فعل او هستند که با عنوان «[[توحید افعالی]]» از آن یاد میشود. | ||
== معرفی و اهمیت == | == معرفی و اهمیت == | ||
[[اراده الهی|اراده]] یکی از اوصاف الهی است که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۱؛ سوره هود، آیه ۱۰۷؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> قرآن همه چیز را تحت شمول اراده عام الهی تعریف میکند.<ref>مصباح یزدی، خداشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۳۳۵.</ref> در این صورت این سوال پیش میآید که چگونه میتوان فاعلیت خداوند را با فاعلیت دیگر موجودات هماهنگ دانست؟<ref>مصباح یزدی، خداشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۳۳۵.</ref> همچنین در نسبت اراده انسان و خداوند این سوال مطرح میگردد که اگر افعال انسان به اراده خود اوست در آن صورت اراده الهی در آنها جاری نیست و اگر به اراده خداوند است، اراده انسان تاثیری در آن ندارد و انسان مجبور است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۴۹-۴۵۰؛ مصباح یزدی، معارف قرآن ( | [[اراده الهی|اراده]] یکی از اوصاف الهی است که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۱؛ سوره هود، آیه ۱۰۷؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> قرآن همه چیز را تحت شمول اراده عام الهی تعریف میکند.<ref>مصباح یزدی، خداشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۳۳۵.</ref> در این صورت این سوال پیش میآید که چگونه میتوان فاعلیت خداوند را با فاعلیت دیگر موجودات هماهنگ دانست؟<ref>مصباح یزدی، خداشناسی، ۱۳۸۹ش، ص۳۳۵.</ref> همچنین در نسبت اراده انسان و خداوند این سوال مطرح میگردد که اگر افعال انسان به اراده خود اوست در آن صورت اراده الهی در آنها جاری نیست و اگر به اراده خداوند است، اراده انسان تاثیری در آن ندارد و انسان مجبور است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۴۹-۴۵۰؛ مصباح یزدی، معارف قرآن (انسانشناسی)، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۴.</ref> | ||
در پاسخ به این سوالات، چنین گفته شده است که تاثیر دو اراده در یک فعل هنگامی محال است که دو اراده در عرض هم باشند و اگر ما دو اراده در طول هم داشته باشیم، استناد فعل به هر دو آنها صحیح است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۵۰.</ref> همچنین رابطه میان اراده خدا و اراده انسان را یک رابطه طولی تصویر شده است.<ref>مصباح یزدی، پرسشها و | در پاسخ به این سوالات، چنین گفته شده است که تاثیر دو اراده در یک فعل هنگامی محال است که دو اراده در عرض هم باشند و اگر ما دو اراده در طول هم داشته باشیم، استناد فعل به هر دو آنها صحیح است.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۴۵۰.</ref> همچنین رابطه میان اراده خدا و اراده انسان را یک رابطه طولی تصویر شده است.<ref>مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ۱۳۹۱ش، ص۲۲۳.</ref> در رابطه طولی، اراده انسان خودْ متعلق خواست و اراده خداوند است و افعال انسان هم به اراده خود او و هم به اراده و خواست خداوند نسبت داده میشود.<ref>طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۶۴ش، ج۳، ص۱۶۱-۱۷۴، پاورقی.</ref> | ||
== قرآن و روایات == | == قرآن و روایات == | ||
مفسران برخی [[آیه|آیات قرآن]] را اشاره به مفهوم اراده طولی میدانند که از جمله این موارد میتوان به آیات زیر اشاره نمود: | مفسران برخی [[آیه|آیات قرآن]] را اشاره به مفهوم اراده طولی میدانند که از جمله این موارد میتوان به آیات زیر اشاره نمود: | ||
* [[آیه ۳۰ سوره انسان]]: «وَما تَشاؤُنَ إِلاّ أَنْ | * [[آیه ۳۰ سوره انسان]]: «وَما تَشاؤُنَ إِلاّ أَنْ یشاءَ الله؛ و تا خدا نخواهد نخواهید خواست؛ یقیناً خدا همواره دانا و حکیم است.»<ref>سوره انسان، آیه ۳۰، ترجمه انصاریان؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۱۴۲-۱۴۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۳۸۵.</ref> | ||
* [[آیه ۵۶ سوره مدثر|آیه ۵۶ سوره مدّثّر]]: «وَ ما | * [[آیه ۵۶ سوره مدثر|آیه ۵۶ سوره مدّثّر]]: «وَ ما یذْکرُونَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوی وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَة؛ و از آن پند نمیگیرند مگر آنکه خدا بخواهد، او سزاوار است که از وی پروا کنند، و سزاوار است که به آمرزشش امید بندند.»<ref>سوره مدثر، آیه ۵۶، ترجمه انصاریان؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۱۰۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۲۶۶.</ref> | ||
* [[آیه ۱۷ سوره انفال]]: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ | * [[آیه ۱۷ سوره انفال]]: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَ لکنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللَّهَ رَمی وَ لِیبْلِی الْمُؤْمِنینَ مِنْهُ بَلاءً حَسَناً إِنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیم؛ [به کشتن دشمنان بر خود مبالید] شما آنان را نکشتید، بلکه خدا آنان را کشت. [ای پیامبر!] هنگامی که به سوی دشمنان تیر پرتاب کردی، تو پرتاب نکردی، بلکه خدا پرتاب کرد [تا آنان را هلاک کند] و مؤمنان را از سوی خود به آزمایشی نیکو بیازماید؛ زیرا خدا شنوا و داناست»<ref>سوره انفال، آیه ۱۷، ترجمه انصاریان؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۸-۳۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۱۱۶.</ref> | ||
در کتب حدیثی شیعه، روایاتی مرتبط با مفهوم اراده طولی خداوند ذکر شده است که ذیل عناوینی چون «باب الجبر و القدر و الأمر بین الأمرین» و «باب المشیة والارادة» و «باب الإستطاعة» مطرح شدهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۵۵ و ۱۶۰؛ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۶ و ۳۴۴.</ref> | در کتب حدیثی شیعه، روایاتی مرتبط با مفهوم اراده طولی خداوند ذکر شده است که ذیل عناوینی چون «باب الجبر و القدر و الأمر بین الأمرین» و «باب المشیة والارادة» و «باب الإستطاعة» مطرح شدهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۵۵ و ۱۶۰؛ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۶ و ۳۴۴.</ref> | ||
در روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل شده است که [[خدا|خداوند عزوجل]] میفرمایند: | در روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] نقل شده است که [[خدا|خداوند عزوجل]] میفرمایند: «ای پسر آدم بخواست من است که تو هر چه برای خود خواهی توانی خواست و به نیروی من است که واجبات مرا انجام میدهی و به نعمت من است که بر نافرمانیم توانا میشوی، من ترا شنوا، بینا، توانا ساختم...»<ref>کلینی، أصول الکافی، ترجمه مصطفوی، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۲۰۹-۲۱۰.</ref> | ||
از این روایت چنین استفاده شده است که خداوند با ارادهاش انسان را دارای اراده و تمکن از فعل اختیاری خلق کرده است و انسان با این توانی که از جانب خداوند به او عطا شده است، میتواند راه درست یا نادرست را انتخاب کند.<ref>شریف شیرازی، | از این روایت چنین استفاده شده است که خداوند با ارادهاش انسان را دارای اراده و تمکن از فعل اختیاری خلق کرده است و انسان با این توانی که از جانب خداوند به او عطا شده است، میتواند راه درست یا نادرست را انتخاب کند.<ref>شریف شیرازی، الکشف الوافی فی شرح أصول الکافی، ۱۴۳۰ق، ص۶۳۹.</ref>[[سید روحالله موسوی خمینی|امام خمینی]] نیز در [[شرح چهل حدیث (کتاب)|کتاب چهل حدیث]] با استشهاد به این فراز از روایت(به نیروی من است که واجبات مرا انجام میدهی و به نعمت من است که بر نافرمانیم توانا میشوی) براین باور است که هر چه در دار تحقق متحقق گردد، از جواهر قدسیه الهیه، یا ملکیه طبیعیه، یا اعراض، و چه ذوات و اوصاف و افعال- تمام آنها به قیومیت و نفوذ قدرت و احاطه قوّت حق متحقق میشوند. وی این مقام را مقام مشیتِ مطلقه، مقام رحمت واسعه، و نعمت جامعه دانسته است که در این مقام تمام موجودات مظاهرِ مشیت خداوند هستند و بندگان و خواستها و کارهایشان همه در این مشیت فانیاند.<ref>خمینی، شرح چهل حدیث، ۱۳۸۰ش، ص۵۹۹-۵۹۸. | ||
</ref> | </ref> | ||
== کلام امامیه == | == کلام امامیه == | ||
نسبت اراده انسان و اراده خداوند یا همان [[جبر و اختیار]] از جمله مباحث مهم و اساسی تاریخ اندیشه بشر بوده است که در [[کلام اسلامی]] سه دیدگاه عمده در رابطه با آن مطرح شده است:<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و | نسبت اراده انسان و اراده خداوند یا همان [[جبر و اختیار]] از جمله مباحث مهم و اساسی تاریخ اندیشه بشر بوده است که در [[کلام اسلامی]] سه دیدگاه عمده در رابطه با آن مطرح شده است:<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ۱۳۹۱ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
# [[معتزله]] به صورت کلی تنها اراده انسان را در اعمال دخیل میدانند تا بدین جهت دامان الهی را از افعال زشت بزدایند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و | # [[معتزله]] به صورت کلی تنها اراده انسان را در اعمال دخیل میدانند تا بدین جهت دامان الهی را از افعال زشت بزدایند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ۱۳۹۱ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
# [[اشاعره]] اراده را تنها به خداوند نسبت میدهند و نسبت انسان را با افعالش با [[نظریه کسب]] توجیه میکنند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و | # [[اشاعره]] اراده را تنها به خداوند نسبت میدهند و نسبت انسان را با افعالش با [[نظریه کسب]] توجیه میکنند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ۱۳۹۱ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
# [[امامیه]] به پیروی از امامان، هم اراده خداوند را میپذیرند و هم اراده انسان را رد نمیکنندقبول دارند که به نظریه [[امر بین الامرین]] معروف است.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و | # [[امامیه]] به پیروی از امامان، هم اراده خداوند را میپذیرند و هم اراده انسان را رد نمیکنندقبول دارند که به نظریه [[امر بین الامرین]] معروف است.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۲-۱۳۳؛ مصباح یزدی، پرسشها و پاسخها، ۱۳۹۱ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
[[شیخ مفید]] مذهب بین [[جبرگرایی|جبر]] و [[تفویض]] را چنین میداند که خداوند قدرت و تمکن انجام فعل اختیاری را در انسان ایجاد کرده است.<ref>شیخ مفید، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۷.</ref> [[سید مرتضی]] از [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]]، افعال انسان را مستند به خود انسان میداند و بر این باور است که میتوان این افعال را این جهت که خداوند قدرت این افعال را به انسان داده است به خدا نیز منسوب کرد.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref> [[خواجه نصیرالدین طوسی]] نیز تصریح میکند از آن جهت که همه اسباب عالم به اراده و قدرت خداوند منسوب است افعال انسان نیز به او نسبت داده میشود اما از آن جهت که از بنده صادر شده است به خود بنده منسوب است.<ref>نصیر الدین طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۷۷.</ref> همچنین [[علامه حلی]] در کتاب [[کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (کتاب)|کشف المراد]] خداوند را ایجاد کننده اسباب صدور فعل در انسان دانسته و انتساب فعل به انسان و خداوند را از جهات مختلف صحیح میداند.<ref>علامه حلی، کشف | [[شیخ مفید]] مذهب بین [[جبرگرایی|جبر]] و [[تفویض]] را چنین میداند که خداوند قدرت و تمکن انجام فعل اختیاری را در انسان ایجاد کرده است.<ref>شیخ مفید، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۴۷.</ref> [[سید مرتضی]] از [[کلام امامیه|متکلمان شیعه]]، افعال انسان را مستند به خود انسان میداند و بر این باور است که میتوان این افعال را این جهت که خداوند قدرت این افعال را به انسان داده است به خدا نیز منسوب کرد.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref> [[خواجه نصیرالدین طوسی]] نیز تصریح میکند از آن جهت که همه اسباب عالم به اراده و قدرت خداوند منسوب است افعال انسان نیز به او نسبت داده میشود اما از آن جهت که از بنده صادر شده است به خود بنده منسوب است.<ref>نصیر الدین طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۷۷.</ref> همچنین [[علامه حلی]] در کتاب [[کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد (کتاب)|کشف المراد]] خداوند را ایجاد کننده اسباب صدور فعل در انسان دانسته و انتساب فعل به انسان و خداوند را از جهات مختلف صحیح میداند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۱۳ق، ص۵۸۶.</ref> | ||
== فلسفه اسلامی == | == فلسفه اسلامی == | ||
[[ابنسینا]] با تبیین اراده ذاتی خداوند، اراده الهی را ناشی از تعقل ذات خداوند و علم او به نظام احسن خلقت میداند که در اثر این اراده، همه مخلوقات و ویژگیهای آنها شکل میگیرند.<ref>ابنسینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۳۳.</ref> | [[ابنسینا]] با تبیین اراده ذاتی خداوند، اراده الهی را ناشی از تعقل ذات خداوند و علم او به نظام احسن خلقت میداند که در اثر این اراده، همه مخلوقات و ویژگیهای آنها شکل میگیرند.<ref>ابنسینا، المبدأ و المعاد، ۱۳۶۳ش، ص۳۳.</ref> | ||
[[ملاصدرا|ملاصدرای شیرازی]] فیلسوف شیعه قرن یازدهم هجری با طرح نظریات مختلفی که در مورد افعال مخلوقات وجود دارد، نظر صحیح را اینگونه تبیین میکند که هیچ چیزی در هستی خالی از قدرت و مشیت و اراده الهی نیست و اگر ارادهای هم برای انسان وجود دارد به همان [[اراده الهی|اراده و مشیت خداوند]] است.<ref>صدرالدین شیرازی، الحکمة | [[ملاصدرا|ملاصدرای شیرازی]] فیلسوف شیعه قرن یازدهم هجری با طرح نظریات مختلفی که در مورد افعال مخلوقات وجود دارد، نظر صحیح را اینگونه تبیین میکند که هیچ چیزی در هستی خالی از قدرت و مشیت و اراده الهی نیست و اگر ارادهای هم برای انسان وجود دارد به همان [[اراده الهی|اراده و مشیت خداوند]] است.<ref>صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۶، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> وی در تبیین این مسئله اینگونه توضیح میدهد که [[ممکن الوجود|موجود ممکن]] را به دو اعتبار میتوان لحاظ کرد.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ۱۳۶۶ش، ج۳، ص۳۹۸.</ref> اعتبار نخست به نسبت خود و مستقل لحاظ میشود اما به اعتبار دوم در نسبتی است که با علّت خود دارد.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ۱۳۶۶ش، ج۳، ص۳۹۸.</ref> از این جهت موجود ممکن هم قابل است و هم فاعل و مجرای فیض و اراده علت خود است و فاعلیتش به [[فاعلیت خداوند]] است.<ref>صدرالدین شیرازی، شرح اصول الکافی، ۱۳۶۶ش، ج۳، ص۳۹۸.</ref> همین تبیین با توضیحات دیگری در کلمات [[ملا هادی سبزواری|حاجی سبزواری]] و [[آقاعلی مدرس طهرانی|آقا علی زنوزی]] نیز ذکر شده است.<ref>حاجی سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹ش، ص۶۲۶-۶۲۷، آقا علی زنوزی، مصنفات حکیم زنوزی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۸۲.</ref> | ||
[[فلسفه اسلامی|فلاسفه اسلامی]]، به فاعلیتی که فاعل فعلش را تحت سلطه و اراده فاعل دیگری انجام دهد '''«'''[[فاعل بالتسخیر|فاعلیت بالتسخیر]]'''»''' میگویند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> در این نوع فاعلیت، خود فاعل فعل دیگری است و خودش و فعلش به آن فاعل نسبت داده میشوند.<ref>طباطبایی، نهایه الحکمه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷۲.</ref> مثلا گوارش غذا بهوسیلهٔ قوای بدنی انجام میگیرد ولی این قوا تحت تسلط و تدبیر نفس هستند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> این فعل، فعل تسخیری و قوای بدنی فاعل بالتسخیر نامیده میشوند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | [[فلسفه اسلامی|فلاسفه اسلامی]]، به فاعلیتی که فاعل فعلش را تحت سلطه و اراده فاعل دیگری انجام دهد '''«'''[[فاعل بالتسخیر|فاعلیت بالتسخیر]]'''»''' میگویند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> در این نوع فاعلیت، خود فاعل فعل دیگری است و خودش و فعلش به آن فاعل نسبت داده میشوند.<ref>طباطبایی، نهایه الحکمه، ۱۴۱۶ق، ص۱۷۲.</ref> مثلا گوارش غذا بهوسیلهٔ قوای بدنی انجام میگیرد ولی این قوا تحت تسلط و تدبیر نفس هستند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> این فعل، فعل تسخیری و قوای بدنی فاعل بالتسخیر نامیده میشوند.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | ||
در فلسفه اسلامی خداوند تنها فاعل مستقل هستی دانسته شده است و همه فاعلهای دیگر فاعل بالتسخیر هستند.<ref>کبیر و حجتخواه، «فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابنسینا»، ص۱۱.</ref> در این صورت هر فعلی در جهان فعل خداست و همه موجودات در کارهای خود به اراده او وابسته هستند که از این مطلب به عنوان [[توحید افعالی]] یاد میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۰۳.</ref> در کلام فلاسفه جمله «[[لا موثر فی الوجود الا الله]]» اشاره به همین نکته دارد.<ref>صدرالدین شیرازی، الحکمة | در فلسفه اسلامی خداوند تنها فاعل مستقل هستی دانسته شده است و همه فاعلهای دیگر فاعل بالتسخیر هستند.<ref>کبیر و حجتخواه، «فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابنسینا»، ص۱۱.</ref> در این صورت هر فعلی در جهان فعل خداست و همه موجودات در کارهای خود به اراده او وابسته هستند که از این مطلب به عنوان [[توحید افعالی]] یاد میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۰۳.</ref> در کلام فلاسفه جمله «[[لا موثر فی الوجود الا الله]]» اشاره به همین نکته دارد.<ref>صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة، ۱۳۶۸ش، ج۶، ص۳۸۷.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی|مصباح یزدی]] معتقد است با تبیین بهتر فاعل بالتسخیر بودن انسان در حکمت متعالیه، نسبت افعال اختیاری انسان به خودش و خدای متعال، تفسیر فلسفی متقنتری یافت.<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۸ش، ج۲، ص۱۱۷.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۳: | ||
*ابنسینا، حسین بنعبدالله، المبدأ و المعاد، تهران، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک گیل، ۱۳۶۳ش. | *ابنسینا، حسین بنعبدالله، المبدأ و المعاد، تهران، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران - دانشگاه مک گیل، ۱۳۶۳ش. | ||
*حاجی سبزواری، هادی بنمهدی، شرح المنظومه، تهران، نشر ناب، ۱۳۶۹ش. | *حاجی سبزواری، هادی بنمهدی، شرح المنظومه، تهران، نشر ناب، ۱۳۶۹ش. | ||
* خمینی، سید روح الله، شرح چهل | * خمینی، سید روح الله، شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، قم، چاپ ۲۴، ۱۳۸۰ش. | ||
*ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، قم، مرکز نشر هاجر، چاپ چهارم، ۱۳۹۲ش. | *ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی، قم، مرکز نشر هاجر، چاپ چهارم، ۱۳۹۲ش. | ||
*سید مرتضی، علی بنحسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۰۵ق. | *سید مرتضی، علی بنحسین، رسائل الشریف المرتضی، قم، دارالقرآن الکریم، ۱۴۰۵ق. | ||
*شریف شیرازی، محمد | *شریف شیرازی، محمد هادی بن معین الدین محمد، الکشف الوافی فی شرح أصول الکافی، قم، دارالحدیث، ۱۴۳۰ق. | ||
*شیخ صدوق، التوحید، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۳۹۸ق. | *شیخ صدوق، التوحید، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۳۹۸ق. | ||
*شیخ مفید، محمد بنمحمد، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق. | *شیخ مفید، محمد بنمحمد، سلسلة مؤلفات الشیخ المفید، بیروت، دارالمفید، ۱۴۱۴ق. | ||
*صدرالدین شیرازی، محمد بنابراهیم، الحکمة المتعالیة | *صدرالدین شیرازی، محمد بنابراهیم، الحکمة المتعالیة فی الأسفار العقلیة الأربعة، قم،مکتبة المصطفوی، ۱۳۶۸ش. | ||
*صدرالدین شیرازی، محمد بنابراهیم، شرح اصول الکافی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی. موسسه مطالعات و | *صدرالدین شیرازی، محمد بنابراهیم، شرح اصول الکافی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی. موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶ش. | ||
*طباطبائی، محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، حاشیه مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۴ش. | *طباطبائی، محمدحسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، حاشیه مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا، ۱۳۶۴ش. | ||
*طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی فی المطبوعات، ۱۳۹۰ق. | *طباطبائی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسة الأعلمی فی المطبوعات، ۱۳۹۰ق. | ||
*طباطبائی، محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش. | *طباطبائی، محمدحسین، شیعه در اسلام، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۸ش. | ||
*طباطبایی، محمد حسین، نهایة الحکمة، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق. | *طباطبایی، محمد حسین، نهایة الحکمة، قم، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۶ق. | ||
*علامه حلی، حسن بنیوسف، کشف المراد | *علامه حلی، حسن بنیوسف، کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد، قم، موسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق. | ||
*کبیر، یحیی و حسین حجتخواه، «فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا»، ۱۳۹۳ش. | *کبیر، یحیی و حسین حجتخواه، «فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا»، ۱۳۹۳ش. | ||
*کلینی، محمد بنیعقوب، أصول | *کلینی، محمد بنیعقوب، أصول الکافی، ترجمه مصطفوی، تهران، کتاب فروشی علمیه اسلامیه، ۱۳۶۹ش. | ||
*کلینی، محمد بنیعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق. | *کلینی، محمد بنیعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق. | ||
*مصباح یزدی، محمد تقی، خداشناسی، قم، انتشارات مؤسسه | *مصباح یزدی، محمد تقی، خداشناسی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۸۹ش. | ||
*مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (انسان شناسی)، قم، انتشارات مؤسسه | *مصباح یزدی، محمدتقی، معارف قرآن (انسان شناسی)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، ۱۳۹۳ش. | ||
*مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، تهران، صدرا، ۱۳۷۷ش. | *مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲، تهران، صدرا، ۱۳۷۷ش. | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش. | ||
*نصیر الدین طوسی، محمد بنمحمد، تلخیص المحصل، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق. | *نصیر الدین طوسی، محمد بنمحمد، تلخیص المحصل، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۵ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{خداشناسی}} | {{خداشناسی}} | ||
[[رده:اصطلاحات کلامی]] | [[رده:اصطلاحات کلامی]] |