Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۰۰۵
ویرایش
(←منابع) |
(←حاکمان: ویرایش جزیی) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== حاکمان == | == حاکمان == | ||
بنیانگذار حکومت مزیدیان، [[علی بن مزید]] (م۴۰۸ق)<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> ملقب به سندالدوله<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۰–۲۹۱؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۴۶.</ref> بود. بنیمزید از سال [[سال ۳۵۰ هجری قمری|۳۵۰ق]] نفوذ زیادی در منطقه | بنیانگذار حکومت مزیدیان، [[علی بن مزید]] (م۴۰۸ق)<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> ملقب به سندالدوله<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۰–۲۹۱؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۴۶.</ref> بود. بنیمزید از سال [[سال ۳۵۰ هجری قمری|۳۵۰ق]] نفوذ زیادی در منطقه داشتند و از بزرگان آن منطقه محسوب میشدند و با سرکوب قبیلههای مهاجم و برقراری آرامش در منطقه شهرت یافتند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> علی بن مزید پس از مدتی با حمایت [[معزالدوله دیلمی|مُعزّالدوله بویهی]]، توانست در سال [[سال ۴۰۳ هجری قمری|۴۰۳ق]] حکومت مزیدیان را تشکیل دهد<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۵۸.</ref> و بنیمزید را از مرحله شیخویت به مرحله امارت منتقل کند؛<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۸.</ref> هرچند برخی معتقدند که شروع حکومت مزیدیان پیش از آغاز [[قرن ۵ هجری قمری|قرن پنجم هجری قمری]] بوده و زمان شیخوخیت آنها را جزو زمان حکومت آنها محسوب کردهاند.<ref>باسورث، سلسلههای اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> | ||
دلایل زیادی برای بهقدرت رسیدن مزیدیان نقل شده است؛ از جمله جمعیت زیاد و نفوذ بالای [[بنیاسد|قبیله بنیاسد]] میان اعراب، اتحاد و همبستگی با برخی قبایل کرد و ضعف [[آل بویه|حکومت آلبویه]] که به علت کشمکش | دلایل زیادی برای بهقدرت رسیدن مزیدیان نقل شده است؛ از جمله جمعیت زیاد و نفوذ بالای [[بنیاسد|قبیله بنیاسد]] میان اعراب، اتحاد و همبستگی با برخی قبایل کرد و ضعف [[آل بویه|حکومت آلبویه]] که به علت کشمکش داخلی، کاری با مزیدیان بهعنوان همکیش و گماشتگان خود نداشتند.<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۵۸–۲۵۹.</ref> | ||
پس از علی بن مزید، هفت تن از این خاندان به حکومت رسیدند و تا سال [[سال ۵۴۵ هجری قمری|۵۴۵ق]] به حکومت خود ادامه دادند. | پس از علی بن مزید، هفت تن از این خاندان به حکومت رسیدند و تا سال [[سال ۵۴۵ هجری قمری|۵۴۵ق]] به حکومت خود ادامه دادند. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
== روابط سیاسی با حکومتهای مجاور == | == روابط سیاسی با حکومتهای مجاور == | ||
گفته شده حکومت مزیدیان با توجه به اختلافات [[مذهب|مذهبی]] با [[بنیعباس|عباسیان]]، همواره بهعنوان رقیب و تهدید برای [[فهرست خلفای بنیعباس|خلفای عباسی]] محسوب میشدند. خلفای عباسی همیشه از قدرت مزیدیان احساس خطر میکردند و در مواقعی آنها را متهم به بد دینی کرده و مردم را علیه آنها تحریک میکردند.<ref>ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۲۱۷.</ref> مزیدیان نیز در مواقعی برای تهدید خلفای | گفته شده حکومت مزیدیان با توجه به اختلافات [[مذهب|مذهبی]] با [[بنیعباس|عباسیان]]، همواره بهعنوان رقیب و تهدید برای [[فهرست خلفای بنیعباس|خلفای عباسی]] محسوب میشدند. خلفای عباسی همیشه از قدرت مزیدیان احساس خطر میکردند و در مواقعی آنها را متهم به بد دینی کرده و مردم را علیه آنها تحریک میکردند.<ref>ابنجوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۲۱۷.</ref> مزیدیان نیز در مواقعی برای تهدید خلفای عباسی، خود را به [[فاطمیان|حکومت فاطمیان]] نزدیک میکردند.<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۰.</ref> آنها هیچگاه خطری برای [[آل بویه|آلبویه]]، محسوب نشده و همواره مورد احترام بودند.<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۹.</ref> | ||
بنیمزید با ظهور امپراطوری [[سلجوقیان|سلجوقی]] و انقراض حکومت آلبویه، بزرگترین حامی خود را از دست داد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۷.</ref> سلجوقیان برای جلوگیری از گسترش نفوذ خلفای عباسی، سیاست حفظ قدرت امرای عرب را پیش گرفتند و حتی با گسترش حکومت بنیمزید و علیرغم نظر بدبینانه و خصمانه میان دو طرف، خطر جدی برای سلاجقه به حساب نیامدند.<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۹.</ref> | بنیمزید با ظهور امپراطوری [[سلجوقیان|سلجوقی]] و انقراض حکومت آلبویه، بزرگترین حامی خود را از دست داد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۷.</ref> سلجوقیان برای جلوگیری از گسترش نفوذ خلفای عباسی، سیاست حفظ قدرت امرای عرب را پیش گرفتند و حتی با گسترش حکومت بنیمزید و علیرغم نظر بدبینانه و خصمانه میان دو طرف، خطر جدی برای سلاجقه به حساب نیامدند.<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۹.</ref> | ||
== رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع == | == رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع == | ||
مزیدیان از دیرباز [[شیعه]] مذهب دانسته شدهاند<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> و حتی گفته شده در شیعه بودن این خاندان اتفاقنظر وجود دارد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> بنیمزید با تأثیرپذیری از [[آل بویه|آلبویه]] تشیع خود را آشکارا بیان کرده و تشیع را مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> آنها شعائر مذهبی را مرسوم | مزیدیان از دیرباز [[شیعه]] مذهب دانسته شدهاند<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> و حتی گفته شده در شیعه بودن این خاندان اتفاقنظر وجود دارد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> بنیمزید با تأثیرپذیری از [[آل بویه|آلبویه]] تشیع خود را آشکارا بیان کرده و تشیع را مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> آنها شعائر مذهبی را مرسوم نموده و مردم را به رعایت آن دعوت میکردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> امیران و حاکمان این خاندان چون دبیس اول نیز در دوران حکومت خود در مدح [[اهلبیت(ع)]] شعرهایی سرودند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۱۳، ص۵۱۰.</ref> | ||
گفته شده که منابع تاریخی دربارهٔ چگونگی گرایش نخستین رهبران آنها به تشیع چیزی نگفتهاند؛<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> اما گزارشهایی از حضور آنها در سپاه [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] وجود دارد؛<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۲.</ref> چنانکه خاکسپاری بدن [[شهدای کربلا]] پس از [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> یکی از دلایل حضور چشمگیر این قبیله در تاریخ شیعیان بوده است.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref> | گفته شده که منابع تاریخی دربارهٔ چگونگی گرایش نخستین رهبران آنها به تشیع چیزی نگفتهاند؛<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> اما گزارشهایی از حضور آنها در سپاه [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] وجود دارد؛<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۲.</ref> چنانکه خاکسپاری بدن [[شهدای کربلا]] پس از [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> یکی از دلایل حضور چشمگیر این قبیله در تاریخ شیعیان بوده است.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref> | ||
=== حمایت از شیعیان === | === حمایت از شیعیان === | ||
حکومت مزیدیان را از حکومتهایی دانستهاند که از دیرباز به هواداری از [[شیعه|تشیع]] شهرت داشتند و پس از به قدرت رسیدن، همواره از شیعیان در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] حمایت کردند؛<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰.</ref> چنانکه پس از حمله به [[کاظمین]] نام [[فهرست خلفای بنیعباس|خلیفه عباسی]] را از خطبهها حذف نمودند<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۷ به نقل از ابناثیر.</ref> و حتی در شرایطی که شیعیان و عالمان تشیع از جانب [[سلجوقیان]] مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند، مزیدیان قلمرو خود را جایگاه امنی برای شیعیان قرار داده بودند.<ref>صیادی، «نقش حکومتهای شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۴.</ref> حمایت آنها از شیعیان بهگونهای بود که گفته شده [[صدقه بن منصور]] نیز در حمایت از شیعیان جان خود را از دست داد.<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰–۷۱.</ref> | حکومت مزیدیان را از حکومتهایی دانستهاند که از دیرباز به هواداری از [[شیعه|تشیع]] شهرت داشتند و پس از به قدرت رسیدن، همواره از شیعیان در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] حمایت کردند؛<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰.</ref> چنانکه پس از حمله اهلسنت به [[کاظمین]] نام [[فهرست خلفای بنیعباس|خلیفه عباسی]] را از خطبهها حذف نمودند<ref>مهدوی عباسآباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه.ق)»، ص۲۶۷ به نقل از ابناثیر.</ref> و حتی در شرایطی که شیعیان و عالمان تشیع از جانب [[سلجوقیان]] مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند، مزیدیان قلمرو خود را جایگاه امنی برای شیعیان قرار داده بودند.<ref>صیادی، «نقش حکومتهای شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۴.</ref> حمایت آنها از شیعیان بهگونهای بود که گفته شده [[صدقه بن منصور]] نیز در حمایت از شیعیان جان خود را از دست داد.<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰–۷۱.</ref> | ||
== گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی == | == گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی == | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
عالمان و دانشمندان شیعه با سختگیریهای سلجوقیان از بغداد به [[نجف]] و [[حله (شهر)|حله]] رفته و مورد حمایت مزیدیان قرار گرفتند و ضمن انتقال میراث علمی و معنوی گذشتگان زمینه را برای خلق نوآوریهای علمی و پویایی و شکوفایی [[اجتهاد]] فراهم ساختند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref> سیفالدوله امکانات علمی را برای رونق و توسعه علم و دانش مهیا ساخت<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> و کتابخانهای را با هزاران جلد کتاب به وجود آورد.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۸.</ref> | عالمان و دانشمندان شیعه با سختگیریهای سلجوقیان از بغداد به [[نجف]] و [[حله (شهر)|حله]] رفته و مورد حمایت مزیدیان قرار گرفتند و ضمن انتقال میراث علمی و معنوی گذشتگان زمینه را برای خلق نوآوریهای علمی و پویایی و شکوفایی [[اجتهاد]] فراهم ساختند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref> سیفالدوله امکانات علمی را برای رونق و توسعه علم و دانش مهیا ساخت<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> و کتابخانهای را با هزاران جلد کتاب به وجود آورد.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۸.</ref> | ||
با تلاش حاکمان مزیدی پس از مدتی [[حله (شهر)|حله]] از پیشگامان تدریس [[فقه امامیه|فقه جعفری]] و سایر [[علوم دینی]] شد<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۰–۱۶۲.</ref> و با پرورش ادبیان، [[مجتهد|فقها]] و عالمان برجسته [[شیعه]]<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۷۰؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> چون [[ابنادریس حلی|ابن ادریس حلی]]،<ref>بحرانی، لؤلؤ بحرین، قم، ص۲۷۷–۲۷۸.</ref> [[یحیی بن بطریق|ابن بطریق]]،<ref>تهرانی، الذریعة، بیروت، ج۱، ص۸۳؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶–۱۰۸.</ref> [[محمد بن جعفر بن نمای حلی|محمد بن جعفر بن نما حلی]]،<ref>ابن فوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> [[جعفر بن محمد بن نمای حلی]]،<ref>لجنه العلمیه فی مؤسسه الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۱۰۷.</ref> [[سید ابن طاووس]]،<ref>کمونه حسینی، مواردالإتحاف، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۱۰۷–۱۰۸.</ref> [[یحیی بن سعید حلی]] از طایفه [[آل سعید]]،<ref>کحاله، معجم المؤلفین، بیروت، ج۱۳، ص۱۸۵.</ref> [[محقق حلی]]<ref>مدرس، ریحانه الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۲۳۶.</ref> و [[علامه حلی]]<ref>علامه حلی، رجال العلامه، ۱۹۶۱م، ص۴۸.</ref> تا سالیان دور مرکز علوم [[اهلبیت(ع)]] شناخته گردید.<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۰–۱۶۲.</ref> به باور برخی از محققان، حاصل | با تلاش حاکمان مزیدی پس از مدتی [[حله (شهر)|حله]] از پیشگامان تدریس [[فقه امامیه|فقه جعفری]] و سایر [[علوم دینی]] شد<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۰–۱۶۲.</ref> و با پرورش ادبیان، [[مجتهد|فقها]] و عالمان برجسته [[شیعه]]<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۷۰؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> چون [[ابنادریس حلی|ابن ادریس حلی]]،<ref>بحرانی، لؤلؤ بحرین، قم، ص۲۷۷–۲۷۸.</ref> [[یحیی بن بطریق|ابن بطریق]]،<ref>تهرانی، الذریعة، بیروت، ج۱، ص۸۳؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶–۱۰۸.</ref> [[محمد بن جعفر بن نمای حلی|محمد بن جعفر بن نما حلی]]،<ref>ابن فوطی، مجمع الآداب، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۳.</ref> [[جعفر بن محمد بن نمای حلی]]،<ref>لجنه العلمیه فی مؤسسه الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۱۰۷.</ref> [[سید ابن طاووس]]،<ref>کمونه حسینی، مواردالإتحاف، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۱۰۷–۱۰۸.</ref> [[یحیی بن سعید حلی]] از طایفه [[آل سعید]]،<ref>کحاله، معجم المؤلفین، بیروت، ج۱۳، ص۱۸۵.</ref> [[محقق حلی]]<ref>مدرس، ریحانه الادب، ۱۳۶۹ش، ج۵، ص۲۳۶.</ref> و [[علامه حلی]]<ref>علامه حلی، رجال العلامه، ۱۹۶۱م، ص۴۸.</ref> تا سالیان دور مرکز علوم [[اهلبیت(ع)]] شناخته گردید.<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش، ص۱۶۰–۱۶۲.</ref> به باور برخی از محققان، حاصل آن، نهضت مهم علمی و فرهنگی در آنجا بود که آثارش در سدههای بعد نمایان شد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> | ||
یکی از سیاستهای راهبردی برخی حکمرانان مزیدی در مناطق تحت قلمرو خود، برقراری امنیت و آرامش دانسته شده است که این امر سبب مهاجرت عالمان و وفاداران به [[اهلبیت(ع)]] به شهر حله شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref> درحالیکه در سرزمینهای مجاور به سبب تشدید اختلافهای داخلی میان سلاطین [[سلجوقیان|سلجوقی]] و ضعف [[بنیعباس|خلافت عباسی]] امنیت و ثبات از میان رفته و موجب رکود فعالیتهای علمی در مراکزی مانند [[بغداد]] شده بود.<ref>مرسلپور، محسن، نصرت خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۳، خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> | یکی از سیاستهای راهبردی برخی حکمرانان مزیدی در مناطق تحت قلمرو خود، برقراری امنیت و آرامش دانسته شده است که این امر سبب مهاجرت عالمان و وفاداران به [[اهلبیت(ع)]] به شهر حله شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref> درحالیکه در سرزمینهای مجاور به سبب تشدید اختلافهای داخلی میان سلاطین [[سلجوقیان|سلجوقی]] و ضعف [[بنیعباس|خلافت عباسی]] امنیت و ثبات از میان رفته و موجب رکود فعالیتهای علمی در مراکزی مانند [[بغداد]] شده بود.<ref>مرسلپور، محسن، نصرت خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۳، خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> |