Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
به عقیده جعفریان، تلاش عقیدتی این گروه از اهلسنت موجب شد با زوال قدرت [[اصحاب حدیث|اهلحدیث]] حنبلیمذهب در [[جهان اسلام]]، مقارن با قرن ششم هجری، تعدیلی در مذهب تسنن ایجاد شود.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref> این تعدیل، با محوریت [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهلبیت(ع)]]، موجب نگارش کتابهایی درباره فضایل اهلبیت(ع) در میان اهلسنت شد.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> از جمله افرادی که در این زمینه نقش داشتند، چهرههای مذهبی و علمی مؤثری چون [[احمد بن حنبل]] ([[سال ۱۶۴ هجری قمری|۱۶۴]]- [[سال ۲۴۱ هجری قمری|۲۴۱ق]]) از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهل سنت]] و محمد بن جریر طبری (درگذشت ۳۱۰ق) بودند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref> | به عقیده جعفریان، تلاش عقیدتی این گروه از اهلسنت موجب شد با زوال قدرت [[اصحاب حدیث|اهلحدیث]] حنبلیمذهب در [[جهان اسلام]]، مقارن با قرن ششم هجری، تعدیلی در مذهب تسنن ایجاد شود.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref> این تعدیل، با محوریت [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهلبیت(ع)]]، موجب نگارش کتابهایی درباره فضایل اهلبیت(ع) در میان اهلسنت شد.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> از جمله افرادی که در این زمینه نقش داشتند، چهرههای مذهبی و علمی مؤثری چون [[احمد بن حنبل]] ([[سال ۱۶۴ هجری قمری|۱۶۴]]- [[سال ۲۴۱ هجری قمری|۲۴۱ق]]) از [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|فقهای چهارگانه اهل سنت]] و محمد بن جریر طبری (درگذشت ۳۱۰ق) بودند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۶-۲۷.</ref> | ||
برخی دیگر از زمینههای پیدایش تسنن دوازدهامامی چنین بیان شده است: سقوط [[بنیعباس|خلافت عباسی]]،<ref> | برخی دیگر از زمینههای پیدایش تسنن دوازدهامامی چنین بیان شده است: سقوط [[بنیعباس|خلافت عباسی]]،<ref>رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۵-۱۵۶؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵.</ref> تسامح مذهبی [[ایلخانان مغول]]<ref>اشپولر، تاریخ مغول در ایران، ۱۳۵۱ش، ۲۰۳-۲۰۴؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۶.</ref> و امیران تیموری،<ref>رمضانجماعت و جدیدی، «عوامل مؤثر بر شکلگیری و گسترش تسنن دوازدهامامی و تأثیر متقابل آن با تشیع در قرن نهم هجری»، ص۱۵۹-۱۶۱.</ref> رشد [[تصوف]] و مرجعیتیافتن صوفیان،<ref>امینیزاده و رنجبر، «تسنن دوازدهامامی خراسان در سدههای هشتم و نهم هجری زمینهها و علل»، ص۶۶.</ref> و نزدیکشدن تصوف و تشیع به هم.<ref>الشیبی، تشیع و تصوف، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳-۱۴۶؛ جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۷۶۰-۷۶۷؛ باسانی، «دین در عهد مغول»، ص۵۱۷.</ref> | ||
محل رواج این گرایش را ابتدا در [[ایران]] و [[هند]] و پس از آن، در قسمت شرقی [[خراسان بزرگ]] و سرزمینهای [[خلافت عثمانی]] میدانند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> گفتهاند دوره پیدایش این گرایش، در ایران، حدود قرن ششم قمری بوده<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲؛ | محل رواج این گرایش را ابتدا در [[ایران]] و [[هند]] و پس از آن، در قسمت شرقی [[خراسان بزرگ]] و سرزمینهای [[خلافت عثمانی]] میدانند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> گفتهاند دوره پیدایش این گرایش، در ایران، حدود قرن ششم قمری بوده<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲؛ جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۷-۳۳.</ref> و تشکیل [[صفویان|دولت صفویه]] موجب زوال این رویکرد شده است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref> | ||
== تسنن دوازدهامامی در قلمرو سیاست == | == تسنن دوازدهامامی در قلمرو سیاست == | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
گفته شده که تحول مذهبی [[ایران|ایرانیان]] از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازدهامامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.</ref> از نظر محققان، حکومتهایی با رویکرد تسنن دوازدهامامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشتهاند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومتهای پرشمار محلی در ایران و [[عراق]]، نشانههایی از وجود این گرایش برشمرده شده؛ از جمله در دوران اولیه حکومت محلی [[سربداران]] که نوعی تصوف دوازدهامامی موجب پیروزی آن شد و در سرتاسر دوران اولیه این حکومت چنین گرایشی در میان حاکمان آن وجود داشته است.<ref>اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.</ref> | گفته شده که تحول مذهبی [[ایران|ایرانیان]] از تسنن به تشیع، با واسطه قرارگرفتن تسنن دوازدهامامی، در قلمرو سیاست و قدرت نیز اتفاق افتاده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۰.</ref> از نظر محققان، حکومتهایی با رویکرد تسنن دوازدهامامی در سرتاسر قرون نهم و دهم قمری وجود داشتهاند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> پیش از این هم، در قرن هشتم و در میان حکومتهای پرشمار محلی در ایران و [[عراق]]، نشانههایی از وجود این گرایش برشمرده شده؛ از جمله در دوران اولیه حکومت محلی [[سربداران]] که نوعی تصوف دوازدهامامی موجب پیروزی آن شد و در سرتاسر دوران اولیه این حکومت چنین گرایشی در میان حاکمان آن وجود داشته است.<ref>اسمیت، خروج و عروج سربداران، ۱۳۶۱ش، ص۸۲-۹۲.</ref> | ||
در قرن نهم قمری و در میان حاکمان تیموری متأخر، گفته شده که [[سلطان حسین بایقرا]] قصد داشت تا در ابتدای حکومت خود به نام [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] خطبه بخواند که توسط [[عبدالرحمن جامی]]<ref>سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.</ref> و [[امیر علیشیر نوایی]] از این کار منع شد؛ ولی گرایش تسنن دوازده امامی خود را تا آخر حکومتش حفظ کرد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو در سکههایی که ضرب کرد در یک روی سکه عبارت «[[علی ولی الله]]» و در سوی دیگر نام [[خلفای راشدین]] را حک کرد<ref>مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.</ref> که نمادی از گرایش حکومت او به تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است<ref> | در قرن نهم قمری و در میان حاکمان تیموری متأخر، گفته شده که [[سلطان حسین بایقرا]] قصد داشت تا در ابتدای حکومت خود به نام [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] خطبه بخواند که توسط [[عبدالرحمن جامی]]<ref>سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۰۲۱-۱۰۲۲.</ref> و [[امیر علیشیر نوایی]] از این کار منع شد؛ ولی گرایش تسنن دوازده امامی خود را تا آخر حکومتش حفظ کرد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۴.</ref> در همان دوران، جهانشاه قَراقویونْلو در سکههایی که ضرب کرد در یک روی سکه عبارت «[[علی ولی الله]]» و در سوی دیگر نام [[خلفای راشدین]] را حک کرد<ref>مزاوی، پیدایش دولت صفوی، ۱۳۸۸ش، ص۱۴۴.</ref> که نمادی از گرایش حکومت او به تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۲.</ref> | ||
پیشینه مذهبی [[صفویان]] نیز در بستر حرکت از تسنن به تسنن دوازدهامامی و پس از آن به [[شیعه|تشیع]] ترسیم شده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.</ref> در تحقیقات جدید، مذهب [[صفیالدین اردبیلی|شیخ صفیالدین اردبیلی]]، جد صفویان، را شافعی دانستهاند<ref>کسروی، شیخ صفی و تبارش، ۱۳۵۵ش، ص۱۰؛ لاکهارت، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۵؛ شفیعی کدکنی، «نقش ایدئولوژیک نسخهبدلها»، ص۹۸-۱۰۱. </ref> که به مرور زمان و پس از درگیری فرزندان او بر سر قدرت با رقبا به تشیع تغییر میکند.<ref>کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۲۵-۴۵.</ref> برخی محققان نشانههایی از وجود چنین گرایشی را حتی در حکومتهایی که نماد تسنن بودهاند، مانند [[حکومت عثمانیان|حکومت عثمانی]]، ارائه دادهاند.<ref> | پیشینه مذهبی [[صفویان]] نیز در بستر حرکت از تسنن به تسنن دوازدهامامی و پس از آن به [[شیعه|تشیع]] ترسیم شده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۸ش، ص۸۴۳.</ref> در تحقیقات جدید، مذهب [[صفیالدین اردبیلی|شیخ صفیالدین اردبیلی]]، جد صفویان، را شافعی دانستهاند<ref>کسروی، شیخ صفی و تبارش، ۱۳۵۵ش، ص۱۰؛ لاکهارت، انقراض سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در ایران، ۱۳۶۴ش، ص۱۵؛ شفیعی کدکنی، «نقش ایدئولوژیک نسخهبدلها»، ص۹۸-۱۰۱. </ref> که به مرور زمان و پس از درگیری فرزندان او بر سر قدرت با رقبا به تشیع تغییر میکند.<ref>کریمی، شاه اسماعیل صفوی و تغییر مذهب، ۱۳۹۸ش، ص۲۵-۴۵.</ref> برخی محققان نشانههایی از وجود چنین گرایشی را حتی در حکومتهایی که نماد تسنن بودهاند، مانند [[حکومت عثمانیان|حکومت عثمانی]]، ارائه دادهاند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۳۱.</ref> | ||
== تسنن دوازدهامامی در قلمرو فرهنگ == | == تسنن دوازدهامامی در قلمرو فرهنگ == | ||
چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی از قرن ششم تا زوال [[صفویان]] دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شدهاند.<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷-۳۰۸؛ | چهرههای مختلف فرهنگی و سیاسی از قرن ششم تا زوال [[صفویان]] دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شدهاند.<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷-۳۰۸؛ جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۷-۳۳؛ جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۵-۲۵۶.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است که در میانه قرن هشتم تا دهم قمری آثار بسیاری با این گرایش توسط اهلسنت تولید شده است؛<ref>جعفریان، تاریخ ایران اسلامی از یورش مغولان تا زوال ترکمانان، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۶.</ref> آثار مختلف دینی، تاریخی و ادبی (شعر و غیر آن) که در کنار یادکرد از [[خلفای راشدین]] از [[امامان شیعه|ائمه شیعه]] با عنوان حجتهای معصوم الهی یاد کردهاند.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.</ref>[[پرونده:کتاب مجمل التواریخ و القصص.jpg|بندانگشتی|کتاب مجمل التواریخ و القصص از اولین آثاری که در آن گرایش تسنن دوازدهامامی دیده شده است.|226x226px]] | ||
=== قرن ششم === | === قرن ششم === | ||
* نویسنده ناشناخته [[کتاب مجمل التواریخ و القصص]] (سال تألیف ۵۲۰ق) دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است.<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲.</ref> در این کتاب پس از روایت تاریخ خلفا به ذکر تاریخ [[چهارده معصوم|چهارده معصوم(ع)]] پرداخته شده است.<ref>نویسنده مجهول، مجمل التواریخ و القصص، ۱۳۱۸ش، ص۴۵۴-۴۵۸.</ref> | * نویسنده ناشناخته [[کتاب مجمل التواریخ و القصص]] (سال تألیف ۵۲۰ق) دارای گرایش تسنن دوازدهامامی قلمداد شده است.<ref>ابوئی مهریزی، «کچکول میر جمالالدین حسینی جامی و بازتاب اندیشه تسنن دوازدهامامی در آن»، ص۲.</ref> در این کتاب پس از روایت تاریخ خلفا به ذکر تاریخ [[چهارده معصوم|چهارده معصوم(ع)]] پرداخته شده است.<ref>نویسنده مجهول، مجمل التواریخ و القصص، ۱۳۱۸ش، ص۴۵۴-۴۵۸.</ref> | ||
* ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی شافعی (درگذشت ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) در قصیدهای در مدح [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] که ابنطولون آن را در [[الائمة الاثنا عشر (کتاب)|الائمة الاثنا عشر]]<ref>ابنطولون، الائمة الإثنا عشر، منشورات الرضی، ص۴۱.</ref> نقل کرده است.<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ | * ابوالفضل یحیی بن سلامة حَصْکَفی شافعی (درگذشت ۵۵۱ یا ۵۵۳ق) در قصیدهای در مدح [[امامان شیعه|دوازده امام(ع)]] که ابنطولون آن را در [[الائمة الاثنا عشر (کتاب)|الائمة الاثنا عشر]]<ref>ابنطولون، الائمة الإثنا عشر، منشورات الرضی، ص۴۱.</ref> نقل کرده است.<ref>دانشپژوه، «انتقاد کتاب: کشف الحقائق»، ص۳۰۷؛ جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۷.</ref> | ||
* ابومحمد عبدالعزیز بن محمد حنبلی جُنابذی (درگذشت ۶۱۱ق) کتاب معالم العترة النبویة و معارف اهل البیت الفاطمیة العلویة را در شرح حال [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]]، تا [[امام حسن عسکری علیهالسلام|امام یازدهم(ع)]]، نوشته است.<ref> | * ابومحمد عبدالعزیز بن محمد حنبلی جُنابذی (درگذشت ۶۱۱ق) کتاب معالم العترة النبویة و معارف اهل البیت الفاطمیة العلویة را در شرح حال [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]]، تا [[امام حسن عسکری علیهالسلام|امام یازدهم(ع)]]، نوشته است.<ref>جعفریان، «مقدمه مصحح»، ص۲۹.</ref> | ||
=== قرن هفتم === | === قرن هفتم === |