پرش به محتوا

صفات ذاتی خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

(تمیزکاری)
خط ۵: خط ۵:
[[صفات خداوند]] از جهتی به صفات ذاتی و صفات فعلی تقسیم شده‌اند. در تبیین چیستی صفات ذاتی و فعلی دو اصطلاح وجود دارد:
[[صفات خداوند]] از جهتی به صفات ذاتی و صفات فعلی تقسیم شده‌اند. در تبیین چیستی صفات ذاتی و فعلی دو اصطلاح وجود دارد:
===اصطلاح رایج===
===اصطلاح رایج===
صفات ذاتیه، صفاتی هستند که در توصیف ذات الهی به آنها، تنها تصور ذات کافی بوده و هر یک از آن صفات با توجه به نوعی از کمال، از [[ذات الهی]] انتزاع می‌شوند مانند حیات، [[علم خدا|علم]]، [[قدرت خدا|قدرت]] و اراده. صفات فعلیه، صفاتی هستند که از رابطه [[خدا]] با مخلوقات انتزاع می‌شوند همچون خالقیت و رازقیت.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۷۴؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> گفته شده این اصطلاح  در کتب [[فلسفه]] و [[کلام]] رایج‌تر است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref>
صفات ذاتیه، صفاتی هستند که در توصیف ذات الهی به آنها، تنها تصور ذات کافی بوده و هر یک از آن صفات با توجه به نوعی از کمال، از [[ذات الهی]] انتزاع می‌شوند مانند [[حیات]]، [[علم خدا|علم]]، [[قدرت خدا|قدرت]] و اراده. صفات فعلیه، صفاتی هستند که از رابطه [[خدا]] با مخلوقات انتزاع می‌شوند همچون خالقیت و رازقیت.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۷۴؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> گفته شده این اصطلاح  در کتب [[فلسفه]] و [[کلام]] رایج‌تر است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref>


براساس دیدگاه حکما و متکلمان [[امامیه]]، صفات ذات عین ذات<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۰ و ۲۹۷ و۳۰۴.</ref> و همچون ذات،  نامحدود و مطلق و ازلی هستند<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۴۶ و ۲۹۷.</ref> و همان‌گونه که کسی به شناخت کنه و حقیقت ذات راه ندارد، معرفت به کنه صفات ذات نیز امکان ندارد؛<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۰ و ۲۹۳.</ref> ولی راه برای معرفت صفات فعل خدا باز است و در [[قرآن]] نیز بدان سفارش شده است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۳ و ۲۹۷.</ref>  
براساس دیدگاه حکما و متکلمان [[امامیه]]، صفات ذات عین ذات<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۰ و ۲۹۷ و۳۰۴.</ref> و همچون ذات،  نامحدود و مطلق و ازلی هستند<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۴۶ و ۲۹۷.</ref> و همان‌گونه که کسی به شناخت کنه و حقیقت ذات راه ندارد، معرفت به کنه صفات ذات نیز امکان ندارد؛<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۰ و ۲۹۳.</ref> ولی راه برای معرفت صفات فعل خدا باز است و در [[قرآن]] نیز بدان سفارش شده است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۳ و ۲۹۷.</ref>  


مراد از عینیت صفات ذات با ذات الهی این است که [[صفات خدا]]، هرچند به لحاظ لفظ و مفهوم با یکدیگر و ذات متغایرند، اما از جهت مصداق، همه آنها عین هم و عین ذات هستند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۵.</ref>
مراد از عینیت صفات ذات با ذات الهی این است که [[صفات خدا]]، هرچند به لحاظ لفظ و مفهوم با یکدیگر و ذات متغایرند، اما از جهت مصداق، همه آنها عین هم و عین ذات هستند.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۳۰۵.</ref>
===اصطلاح قدیمی===
===اصطلاح قدیمی===
هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‌اند، چون خداوند به مقابل و ضد آن‌ها وصف نمی‌شود، زیرا مقابل آن‌ها نقص وجودی است. همچنین صفاتی مانند اراده، رضا و غضب، حب و بغض از صفات فعل خواهند بود، زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست. مثلاً گفته می‌شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است. بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۳ و ۲۹۴؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> این اصطلاح محدث [[کلینی]] در کتاب [[اصول کافی]] بوده<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و او بر این اساس [[حدیث|روایاتی]] که «[[اراده الهی|اراده]]» را از صفات فعل دانسته‌اند، تبیین کرده است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref>[[سید شریف گرگانی]] نیز در کتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است. <ref> جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۹۵.</ref>
هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‌اند، چون خداوند به مقابل و ضد آن‌ها وصف نمی‌شود، زیرا مقابل آن‌ها نقص وجودی است. همچنین صفاتی مانند اراده، رضا و غضب، حب و بغض از صفات فعل خواهند بود، زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست. مثلاً گفته می‌شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است. بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است.<ref>جوادی آملی، توحید در قرآن، ۱۳۹۵ش، ص۲۹۳ و ۲۹۴؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> این اصطلاح محدث [[کلینی]] در کتاب [[اصول کافی]] بوده<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۱۱.</ref> و او بر این اساس [[حدیث|روایاتی]] که «[[اراده الهی|اراده]]» را از صفات فعل دانسته‌اند، تبیین کرده است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref>[[سید شریف گرگانی]] نیز در کتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است. <ref> جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۹۵.</ref>
۴۸۳

ویرایش