Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''قاعده یَد''' مربوط به علم [[فقه]] و [[حقوق]] است.به گفته اندیشمندان این حوزه این قاعده بیانگر مالکیت شخص بر هر شیئی است که نسبت به آن تسلط دارد و میتواند در آن هرگونه تغییر و تصرفی انجام دهد. [[مجتهد|فقیهان]] معتقدند هرنوع تسلط بر اشیاء نشان از ملکیت نیست و برای یافتن مصادیق قاعده ید باید به [[سیره عقلاء|عرف]] مراجعه کرد. این قاعده در فقه و حقوق مورد پذیرش واقع شده است. به باور پژوهشگران «ید» قاعدهای است که نهتنها در میان مسلمانان بلکه در میان تمام افراد عقلای بشر مورد پذیرش واقع شده است. از ناحیه [[امامان شیعه|ائمه شیعه]] روایاتی در تایید مالکیت فرد دارای سلطه وارد شده است اما فقیهان دلیل اصلی حجیت این قاعده را [[سیره عقلاء|بنای عقلا]] دانستهاند و روایات را ارشاد به گزارهای که سابقا توسط [[عقل]] کشف شده میدانند. | '''قاعده یَد''' مربوط به علم [[فقه]] و [[حقوق]] است.به گفته اندیشمندان این حوزه این قاعده بیانگر مالکیت شخص بر هر شیئی است که نسبت به آن تسلط دارد و میتواند در آن هرگونه تغییر و تصرفی انجام دهد. [[مجتهد|فقیهان]] معتقدند هرنوع تسلط بر اشیاء نشان از ملکیت نیست و برای یافتن مصادیق قاعده ید باید به [[سیره عقلاء|عرف]] مراجعه کرد. این قاعده در فقه و حقوق مورد پذیرش واقع شده است. به باور پژوهشگران «ید» قاعدهای است که نهتنها در میان مسلمانان بلکه در میان تمام افراد عقلای بشر مورد پذیرش واقع شده است. از ناحیه [[امامان شیعه|ائمه شیعه]] روایاتی در تایید مالکیت فرد دارای سلطه وارد شده است اما فقیهان دلیل اصلی حجیت این قاعده را [[سیره عقلاء|بنای عقلا]] دانستهاند و روایات را ارشاد به گزارهای که سابقا توسط [[عقل]] کشف شده میدانند. | ||
از موارد تاریخی کاربرد قاعده ید استناد [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به این قاعده در مقابل [[ابوبکر بن ابیقحافه| | از موارد تاریخی کاربرد قاعده ید استناد [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به این قاعده در مقابل [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] است. علی(ع) معتقد بود فدک چون تحت تسلط [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا(س)]] است ملک اوست و در صورت هرگونه ادعای خلاف طرف مقابل باید اقامه [[بینه شرعی|بینه]] کند. [[قانون جمهوری اسلامی ایران]] در ماده ۳۵ و ۳۶ قانون مدنی از این قاعده پیروی کرده است و هرگونه تصرف به عنوان مالکیت را دلیل بر مالکیت دانسته است. این قاعده با [[قاعده ضمان ید]] که به قاعده «علی الید» مشهور است متفاوت است. | ||
== معرفی قاعده ید == | == معرفی قاعده ید == | ||
قاعده ید قاعدهای مربوط به علم [[فقه]] و [[علم حقوق|حقوق]] است.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵.</ref> این قاعده بیانگر مالکیت شخص بر هر شیئی است که نسبت به آن تسلط دارد و میتواند در آن هرگونه تغییر و تصرفی را انجام دهد.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۷. </ref> نامگذاری ید (بهمعنای دست) بر این قاعده به جهت پیشینه تاریخی آن است که در دوران ابتدایی بشر، تسلط او بر اشیاء با در دست داشتن شیء بوده است.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ش، ج۱، ص۲۶.</ref> در طول سپری شدن تاریخ بشر، ید مصادیق دیگری پیدا کرده است که نشان از تعلق شیء به فرد است مانند داشتن یک رابطه فیزیکی مثل لباسی که به تن او است و یا وجود یک قرارداد اجتماعی نظیر یک سند مالکیت.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ش، ج۱، ص۲۸.</ref> | قاعده ید قاعدهای مربوط به علم [[فقه]] و [[علم حقوق|حقوق]] است.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵.</ref> این قاعده بیانگر مالکیت شخص بر هر شیئی است که نسبت به آن تسلط دارد و میتواند در آن هرگونه تغییر و تصرفی را انجام دهد.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۷. </ref> نامگذاری ید (بهمعنای دست) بر این قاعده به جهت پیشینه تاریخی آن است که در دوران ابتدایی بشر، تسلط او بر اشیاء با در دست داشتن شیء بوده است.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ش، ج۱، ص۲۶.</ref> در طول سپری شدن تاریخ بشر، ید مصادیق دیگری پیدا کرده است که نشان از تعلق شیء به فرد است مانند داشتن یک رابطه فیزیکی مثل لباسی که به تن او است و یا وجود یک قرارداد اجتماعی نظیر یک سند مالکیت.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ش، ج۱، ص۲۸.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
[[ویژه:Categories|ردهها]]</ref> همچنین به موجب قرار گرفتن برخی از اثاث تحت تسلط خصوصی یکی از این دو، مثلا قرار گرفتن در کمد شخصی حکم به مالکیت او میشود.<ref>سلیمانی، «مطالعه تطبیقی قاعده ید در قوانین حقوقی ایران و بررسی ارکان آن»، ص۱۰۱.</ref> | [[ویژه:Categories|ردهها]]</ref> همچنین به موجب قرار گرفتن برخی از اثاث تحت تسلط خصوصی یکی از این دو، مثلا قرار گرفتن در کمد شخصی حکم به مالکیت او میشود.<ref>سلیمانی، «مطالعه تطبیقی قاعده ید در قوانین حقوقی ایران و بررسی ارکان آن»، ص۱۰۱.</ref> | ||
* اثبات ملکیت [[فدک]] برای [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا(س)]] که در زمان حیات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] تحت تصرف او بوده است.<ref>طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج،۱۴۰۳ق، ج۱، ص ۹۲؛ شوپایی، درس خارج اصولفقه، وبسایت مدرسه فقاهت؛ بهاری، حمید ؛ عاملی، سید حسن، «کارآمدی قاعده ید در اثبات مالکیت حضرت زهرا علیها السلام بر فدک»، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> بر این اساس ادعای [[ابوبکر بن ابیقحافه| | * اثبات ملکیت [[فدک]] برای [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه زهرا(س)]] که در زمان حیات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] تحت تصرف او بوده است.<ref>طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج،۱۴۰۳ق، ج۱، ص ۹۲؛ شوپایی، درس خارج اصولفقه، وبسایت مدرسه فقاهت؛ بهاری، حمید ؛ عاملی، سید حسن، «کارآمدی قاعده ید در اثبات مالکیت حضرت زهرا علیها السلام بر فدک»، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> بر این اساس ادعای [[ابوبکر بن ابیقحافه|ابوبکر]] بر اینکه فدک مال تمام مسلمین است و فاطمه زهرا(س) برای مالکیت خود باید [[بینه شرعی|شاهد]] بیاورد جایگاهی ندارد.<ref>طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج،۱۴۰۳ق، ج۱، ص ۹۲؛ شوپایی، درس خارج اصولفقه، وبسایت مدرسه فقاهت؛ بهاری، حمید ؛ عاملی، سید حسن، «کارآمدی قاعده ید در اثبات مالکیت حضرت زهرا علیها السلام بر فدک»، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> لذا بنابر قاعده ید باید به مالکیت وی حکم شود مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و کسی که ادعای مقابل آن دارد باید بینه اقامه کند.<ref>طبرسی، الإحتجاج على أهل اللجاج،۱۴۰۳ق، ج۱، ص ۹۲؛ شوپایی، درس خارج اصولفقه، وبسایت مدرسه فقاهت؛ بهاری، حمید ؛ عاملی، سید حسن، «کارآمدی قاعده ید در اثبات مالکیت حضرت زهرا علیها السلام بر فدک»، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref> <br /> | ||
== کتابشناسی قاعده ید == | == کتابشناسی قاعده ید == |