confirmed، templateeditor
۱۱٬۴۲۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ویکی سازی) |
||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
====سیره اهل بیت(ع)==== | ====سیره اهل بیت(ع)==== | ||
ائمه(ع) مخالفان و منکران امامتشان را کافر نمیدانستند و در رفتارشان با مخالفان هیچ تفاوتی با هممذهبان خودشان نداشتهاند.<ref>نجفی، جواهر الاکلام، ۱۴۰۴، ج۶، ص۵۶؛ امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۳۹۸ش، ج۳، ص۳۳۸.</ref> نظیر این سیره در بیان امام صادق(ع) به زید بن شحام در معاشرت با اهل سنت با اخلاق خودشان، شرکت کردن در مساجدشان، شرکت در تشییع جنازههایشان، عیادت از مریضهایشان و در صورت امکان به عنوان امام جماعت یا مؤذن آنها شوید.<ref>حرعاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۴۳۰.</ref> | ائمه(ع) مخالفان و منکران امامتشان را کافر نمیدانستند و در رفتارشان با مخالفان هیچ تفاوتی با هممذهبان خودشان نداشتهاند.<ref>نجفی، جواهر الاکلام، ۱۴۰۴، ج۶، ص۵۶؛ امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۳۹۸ش، ج۳، ص۳۳۸.</ref> نظیر این سیره در بیان امام صادق(ع) به زید بن شحام در معاشرت با اهل سنت با اخلاق خودشان، شرکت کردن در مساجدشان، شرکت در تشییع جنازههایشان، [[عیادت بیمار|عیادت]] از مریضهایشان و در صورت امکان به عنوان امام جماعت یا مؤذن آنها شوید.<ref>حرعاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۴۳۰.</ref> | ||
====فتوای فقها در ابواب مختلف فقه==== | ====فتوای فقها در ابواب مختلف فقه==== | ||
*حکم به طهارت فرقههای اسلامی: فقها با استفاده از روایات حکم به طهارت فرقههای مسلمانان، غیر از فرقههای محکوم به کفر کردهاند.<ref>نجفی، جواهر الاکلام، ۱۴۰۴، ج۳، ص۲۹۷؛ امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۳۹۸ش، ج۳، ص۴۳۰.</ref> همینطور حکم به مطهر بودن باقی مانده غذایشان به دلیل اسلامشان کردهاند و معتقدند ائمه(ع) اجتناب از باقیمانده غذاهایشان نمیکردند و این از باب تقیه نبوده است.<ref>محقق حلی، المعتبر فی شرح المختصر، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۳-۹۷.</ref> | *حکم به طهارت فرقههای اسلامی: فقها با استفاده از روایات حکم به طهارت فرقههای مسلمانان، غیر از فرقههای محکوم به کفر کردهاند.<ref>نجفی، جواهر الاکلام، ۱۴۰۴، ج۳، ص۲۹۷؛ امام خمینی، کتاب الطهاره، ۱۳۹۸ش، ج۳، ص۴۳۰.</ref> همینطور حکم به مطهر بودن باقی مانده غذایشان به دلیل اسلامشان کردهاند و معتقدند ائمه(ع) اجتناب از باقیمانده غذاهایشان نمیکردند و این از باب تقیه نبوده است.<ref>محقق حلی، المعتبر فی شرح المختصر، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۳-۹۷.</ref> |