پرش به محتوا

امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
'''امامت''' رهبری جامعه اسلامی و جانشینی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] در امور دینی و دنیوی است. این آموزه، از [[اصول مذهب شیعه|اصول اعتقادی مذهب شیعه]] و از اختلافات بنیادین اعتقادی میان [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]] است. اهمیت مسئله امامت نزد [[شیعه|شیعیان]] باعث شده که آنان [[امامیه]] لقب گیرند.
'''امامت''' رهبری جامعه اسلامی و جانشینی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم(ص)]] در امور دینی و دنیوی است. این آموزه، از [[اصول مذهب شیعه|اصول اعتقادی مذهب شیعه]] و از اختلافات بنیادین اعتقادی میان [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]] است. اهمیت مسئله امامت نزد [[شیعه|شیعیان]] باعث شده که آنان [[امامیه]] لقب گیرند.


بنابر آموزه‌های شیعه، پیامبر اکرم(ص) از ابتدای دوران [[نبوت|رسالت]] به معرفی [[خلافت|خلیفه]] خویش و [[امامت|امام]] مسلمانان پس از وفات خود، اهتمام جدی داشت. اقدامات آن حضرت در این مسیر، از نخستین دعوت علنی، با معرفی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] به عنوان خلیفه و جانشینِ بعد از خود آغاز شد و تا آخرین روزهای زندگانی ایشان، در راه بازگشت از [[حجة الوداع]] در [[۱۸ ذی‌الحجه]] در [[غدیر خم]] و همچنین لحظات آخر عمرشان که [[ماجرای دوات و قلم|دوات و قلمی]] درخواست کردند ادامه یافت.
در ضرورت و وجوب امامت، میان فرقه‌های مسلمان، اختلافی نیست، اما در نوع آن اختلاف نظر وجود دارد. برخی اشاعره بر این باورند که امامت واجب شرعی است و برخی معتزله گفته‌اند واجب عقلی است و بر عهده مردم است که خودشان امام تعیین کنند. امامیه معتقدند که امامت عقلاً واجب است و بر خدا واجب است که امام تعیین کند؛ بدین معنا که عقلاً خوب است که خداوند به مقتضای حکمتش، امام تعیین کند و ترک آن قبیح است.


[[اهل سنت و جماعت| اهل سنت]] نیز ضرورت وجود امام و لزوم تبعیت از دستوراتش را می‌پذیرند، ولی معتقدند انتخاب امام به دست مردم است و پیامبر اسلام(ص) کسی را به‌عنوان خلیفه بعد از خویش معرفی نکرده است.
از نظر امامیه، امامت پیمان الهی است و خداوند این مقام را به بندگان برگزیده‌اش اعطا کرده است. آنان، امامت را عامل اکمال دین و تداوم هدایت بشر پس از پیامبر(ص) دانسته‌اند.


از نظر شیعیانِ اثناعشری، [[امامان شیعه|امامان معصوم]]، دوازده نفرند. اولین آنان [[امام علی علیه‌السلام| امام علی(ع)]] و آخرین‌شان، [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(عج)]] است. بعد از امام علی(ع)، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و سپس برادرش [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] و بعد از او، نُه نفر از فرزندانش این مقام را برعهده دارند.
امامیه همچنین برای امام ویژگی‌هایی همچون [[عصمت]] و افضلیت در همه فضایل انسانی در نظر گرفته‌اند و بر این باورند که امام باید بر اساس نص صریح و روشن از سوی خدا، پیامبر یا امامی که به‌واسطه نص تعیین شده، انتخاب شود. آنان بر این باورند که امام علی(ع) و پس از وی سایر امامان(ع) همه این ویژگی‌ها را دارند و امامان امت به شمار می‌روند.


فلسفه وجودی امام، حفظ دین [[اسلام]]، تبیین صحیح معارف دینی و هدایت انسان‌هاست؛ ازاین‌رو لازم است امام برای انجام بهتر وظایف خویش، دارای [[عصمت]]، [[علم غیب|علم لدنّی]] و خدادادی و [[ولایت]] از جانب خداوند باشد.
فلسفه وجودی امام، حفظ دین [[اسلام]]، تبیین صحیح معارف دینی و هدایت انسان‌هاست؛ ازاین‌رو لازم است امام برای انجام بهتر وظایف خویش، دارای [[عصمت]]، [[علم غیب|علم لدنّی]] و خدادادی و [[ولایت]] از جانب خداوند باشد.
خط ۴۰: خط ۴۰:


==وجوب امامت==
==وجوب امامت==
در ضرورت و وجوب امامت، بین شیعه و سایر فِرَق اسلامی، اختلافی نیست؛<ref>دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، دار طیبة، ص۴۵-۴۶؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر شیعه‌شناسی، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۷.</ref> اما درباره نوع این وجوب و نحوه تعیین امام، اختلاف نظر است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰؛ علامه مجلسی، کشف الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۳۶.</ref> البته گفته‌اند که برخی متکلمان معتزله و گروهی از خوارج، بر این نظرند که امامت، اساساً واجب نیست،<ref>دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، دار طیبة، ص۴۵-۴۶؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰.</ref> سایر فرقه‌هایی که می‌گویند واجب است، در وجوب عقلی یا شرعی بودن آن اختلاف نظر دارند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۵.</ref> جبائیان (پیروان ابوعلی جبائی از معتزلیان بصره)، [[اصحاب حدیث]] و [[اشاعره]] براین باورند که امامت واجب نقلی است و نه عقلی.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰.</ref> در مقابل، گروهی از [[معتزله]]، [[ماتریدیه]] و [[اباضیه]]، امامت را واجب عقلی دانسته‌اند؛ اما بر این باورند که نصب و تعیین امام به عهده مردم است.<ref>طوسی، قواعدالعقائد، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۵؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۶؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۴۵.</ref>  
در ضرورت و وجوب امامت، بین شیعه و سایر فِرَق اسلامی، اختلافی نیست؛<ref>دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، دار طیبة، ص۴۵-۴۶؛ ربانی گلپایگانی، درآمدی بر شیعه‌شناسی، ۱۳۸۵ش، ص۲۱۷.</ref> اما درباره نوع این وجوب و نحوه تعیین امام، اختلاف نظر است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰؛ علامه مجلسی، کشف الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۳۶.</ref> البته گفته‌اند که برخی متکلمان معتزله و گروهی از خوارج، بر این نظرند که امامت، اساساً واجب نیست،<ref>دمیجی، الامامة العظمی عند اهل السنة و الجماعة، دار طیبة، ص۴۵-۴۶؛ علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰.</ref> سایر فرقه‌هایی که می‌گویند واجب است، در وجوب عقلی یا شرعی بودن آن اختلاف نظر دارند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۵.</ref> جبائیان (پیروان ابوعلی جبائی از معتزلیان بصره)، [[اصحاب حدیث]] و [[اشاعره]] براین باورند که امامت واجب شرعی است و نه عقلی.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ۱۴۳۷ق، ص۴۹۰.</ref> در مقابل، گروهی از [[معتزله]]، [[ماتریدیه]] و [[اباضیه]]، امامت را واجب عقلی دانسته‌اند؛ اما بر این باورند که نصب و تعیین امام به عهده مردم است.<ref>طوسی، قواعدالعقائد، ۱۴۱۳ق، ص۱۱۰؛ تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۰۹ق، ج۵، ص۲۳۵؛ طوسی، تلخیص المحصل، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۶؛ جرجانی، شرح المواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۳۴۵.</ref>  


[[امامیه]] به وجوب عقلی امامت قائلند و معتقدند که نصب و تعیین امام، عقلاً بر خداوند واجب است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۵؛ علامه مجلسی، کشف الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۳۶.</ref> منظور از وجوب در این بحث، وجوب کلامی است (نه وجوب فقهی) که مترتب بر بحث [[حسن و قبح|حسن و قبح عقلی]] است و براساس آن، خداوند به‌مقتضای حکمتش، خوب است که امام تعیین کند و ترک آن، خلاف مقتضای حکمت وی بوده و قبیح است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۱.</ref>  
[[امامیه]] به وجوب عقلی امامت قائلند و معتقدند که نصب و تعیین امام، عقلاً بر خداوند واجب است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ۱۴۰۶ق، ص۱۷۵؛ علامه مجلسی، کشف الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۱، ص۳۶.</ref> منظور از وجوب در این بحث، وجوب کلامی است (نه وجوب فقهی) که مترتب بر بحث [[حسن و قبح|حسن و قبح عقلی]] است و براساس آن، خداوند به‌مقتضای حکمتش، خوب است که امام تعیین کند و ترک آن، خلاف مقتضای حکمت وی بوده و قبیح است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۱۱.</ref>  
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵

ویرایش