|
|
خط ۷۹: |
خط ۷۹: |
|
| |
|
| متکلمان امامیه برای اثبات امامت سایر امامان(ع) به [[حدیث دوازده خلیفه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۸۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۹۰.</ref> و همچنین نصوص متواتری که در آن به امامت هریک از امامان(ع) بهطور معین و جداگانه تصریح شده، تمسک جستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۳؛ علامه حلی، کشف المراد، ص۵۳۹؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۹۰.</ref> همچنین از نظر امامیه عصمت و افضلیت از شرایط و ویژگیهای امام به شمار میروند و با توجه به نصوص متواتری سایر امامان پس از امام علی، هم معصوم بودهاند و هم در علم و سایر فضایل انسانی، برترین مردم در دوران خودشان بودهاند. | | متکلمان امامیه برای اثبات امامت سایر امامان(ع) به [[حدیث دوازده خلیفه]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۱۸۰؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۹۰.</ref> و همچنین نصوص متواتری که در آن به امامت هریک از امامان(ع) بهطور معین و جداگانه تصریح شده، تمسک جستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۵۳؛ علامه حلی، کشف المراد، ص۵۳۹؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۹۰.</ref> همچنین از نظر امامیه عصمت و افضلیت از شرایط و ویژگیهای امام به شمار میروند و با توجه به نصوص متواتری سایر امامان پس از امام علی، هم معصوم بودهاند و هم در علم و سایر فضایل انسانی، برترین مردم در دوران خودشان بودهاند. |
|
| |
| == فلسفه امامت ==
| |
| از آنجا که اهلسنت، امام را تنها یک حاکم سیاسی جامعه میدانند، معمولاً فلسفه وجود امام را تشکیل حکومت و انجام وظایف معمول حکومت و اداره جامعه معرفی میکنند؛ برای مثال، از دیدگاه [[معتزله]] تحقق بخشیدن به احکام شرعی چون اقامه حدود، حفظ هستی امت اسلامی، آماده ساختن و بسیج نیروهای رزمنده برای مبارزه با دشمن و اموری شبیه آن، اغراض امامت را تشکیل میدهد.<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی، ۱۹۶۵م، ج۱،ص۳۹ ۴۱؛ قاضی عبدالجبار، شرح الاصول الخمسة، ۱۴۲۲ق، ص۵۰۹.</ref>
| |
|
| |
| اما شیعه [[امامیه]]، دو نوع هدف را برای وجود امام بیان کردهاند:
| |
|
| |
| '''هدف اول:''' همان اهداف و فوائد عملی است که اهلسنت نیز بیان کردهاند. بر این اساس، حفظ نظام اجتماعی مسلمانان، برقراری عدالت اجتماعی، تحقق بخشیدن احکام اسلامی، بهویژه احکامی که جنبه اجتماعی دارد و اجرای حدود الهی بهعنوان اهداف امامت بهشمار آمده است.<ref>الألفین، ص۷-۸.</ref>
| |
|
| |
| '''هدف دوم:''' نقل، حفظ و تبیین شریعت است که مهمترین هدف امامت ربهشمار میآید.
| |
|
| |
| === نقل شریعت ===
| |
| در دیدگاه امامیه، خداوند دین را بهصورت کامل به پیامبر(ص) [[وحی]] کرده و ایشان نیز بهطور کامل آن را برای امامان ابلاغ کرده است تا آنان، بهتدریج همه احکام را برای مردم بیان کنند. بر این اساس، جزئیات احکام مربوطِ به عبادات، معاملات، [[عقد|عقود]]، [[ایقاع|ایقاعات]]، [[ارث]]، [[حد|حدود]] و [[دیه|دیات]]، در قرآن کریم و [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] بیان نشده است. آنچه در قرآن و سنت آمده، کلیات این احکام است. احکامی که از طریق احادیث از پیامبر(ص) به ما رسیده محدود است و نمیتوان ادعا کرد که تمام این احادیث از نظر سندی معتبر است.{{مدرک}}از همین روست که اهلسنت برای جبران این نقصان، به استفاده از منابعی مانند [[قیاس(فقهی)|قیاس]] و [[استحسان]] و روشهای دیگری روی آوردند که از نظر معرفتی یقینآور نیست. قیاس، استحسان و دیگر روشهای غیریقینی، از نظر شیعه اعتباری ندارد و دلیل معتبر عقلی و شرعی بر استفاده از این موارد، در فرایند استنباطِ احکام وجود ندارد.{{مدرک}}
| |
|
| |
| از دیدگاه شیعه، پیامبر(ص)، دین اسلام را بهطور کامل ابلاغ کرده است و نقصی در آن نبوده است تا بهوسیله قیاس و استحسان جبران شود؛ اما بهدلیل آماده نبودن مردم و نبود موضوع، بسیاری احکام برای مردمِ عادی اساساً مطرح نشد. پیامبر(ص) این دسته احکام را به امامان بعد از خود آموخت تا آنان بهتدریج آن احکام را برای مردم بیان کنند.<ref>مرتضی مطهری، امامت و رهبری، ۱۳۶۴ش، ص۷۶ ـ۸۱</ref>
| |
|
| |
| === حفظ شریعت ===
| |
| یکی دیگر از اموری که وجود امام را ضروری میکند و از فلسفههای امامت بهشمار میرود، حفظ شریعت است. بر این اساس، وجود امام باعث میشود تا دین از تغییر و تحریف محفوظ بماند؛ چراکه گذشت زمان، وجود دشمنان، فهم نادرست متون و عوامل دیگر میتواند در انحراف مردم از تعلیمات اصیل اثرگذار باشد. از سوی دیگر، قرآن جزئیات احکام شریعت را بیان نکرده است و بهخودیخود نیز سخن نمیگوید، بلکه نیازمند تفسیر است. اما از آنجا که دستکم، فهم دیگران از قرآن، احتمال خطا و اشتباه بودن را دارد، به افرادی نیاز است که فهم آنان از قرآن، مصون از خطا و خیانت باشد؛ وجود آنان بهعنوان ملاک و معیاری برای تشخیص خطای فهم دیگران است. آن معیار و میزان هرچه باشد، در حقیقت همان است که سبب حفظ شریعت خواهد بود.
| |
|
| |
| افزونبر این، احکام و معارفی که بهصورت [[تواتر|متواتر]] یا [[اجماع|اجماعی]] نقل شده، محدود است و همه احکام شریعت را در بر نمیگیرد. اجماع هم که بهخودیخود و بدون استناد به دیدگاه و قول معصوم، اعتبار ندارد؛ بنابراین، تنها راهی که باقی میماند، آن است که شریعت با امام معصوم حفظ شود؛ زیرا در این صورت، رأی او بهدلیل عصمت، از هر گونه خطایی محفوظ است و میتوان با آن، دیگر اقوال درباره تفسیر قرآن و تبیین شریعت را ارزیابی کرد.<ref> شیخ مفید،أوائل المقالات في المذاهب والمختارات، ۱۴۱۳ق، ص۶۵.</ref>
| |
|
| |
| === تبیین معارف دینی ===
| |
| از دیگر عواملی که وجود امام را ضروری کرده است، تبیین آن بخش از معارف و احکام شریعت است که بهدلیل فراهم نبودن شرایط و فرصت کافی، توسط پیامبر(ص) بیان نشده است و بیان آنها به امام واگذار شده است.<ref> آمدی، غایة المرام فی علم الکلام،۱۴۲۴ق، ص۳۲۲.[https://noorlib.ir/book/view/1265?pageNumber=322&viewType=html&query=%D8%AA%D8%AF%D8%B9%D9%88%20%D8%AD%D8%A7%D8%AC%D8%A9%20%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A7%D8%B3%20%D8%A7%D9%84%DB%8C%20%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87%D8%8C%20%D9%85%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%A8%DB%8C]</ref>
| |
|
| |
|
| ==ویژگیها و لوازم امامت== | | ==ویژگیها و لوازم امامت== |