پرش به محتوا

صعصعة بن صوحان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۵۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۸: خط ۲۸:


==نسب==
==نسب==
صَعصَعة بن صَوحان از قبیله و [[خاندان عبدالقیس]] بود.<ref>ابن‌اثیر، اُسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۳.</ref> او در نزدیکی [[قطیف]] به دنیا آمد و پس از مدتی در [[کوفه]] ساکن شد.<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۲۰۵.</ref> به همین جهت او را «کوفی» نیز خوانده‌اند.<ref>ذهبی، تاریخ‌الاسلام، ۲۰۰۳م، ج۴، ص۲۴۰.</ref> کُنیه صعصعه «أباطَلحة» بوده است.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۲۴۴.</ref> برادران او [[زید بن صوحان|زید]] و صیَحان از شیعیان[[امام علی علیه‌السلام| امام علی(ع)]] بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۱۷.</ref>
صَعصَعة بن صَوحان از قبیله و [[خاندان عبدالقیس]] بود.<ref>ابن‌اثیر، اُسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۳.</ref> او در نزدیکی [[قطیف]] به دنیا آمد و پس از مدتی در [[کوفه]] ساکن شد.<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۹۸م، ج۳، ص۲۰۵.</ref> به همین جهت او را «کوفی» نیز خوانده‌اند.<ref>ذهبی، تاریخ‌الاسلام، ۲۰۰۳م، ج۴، ص۲۴۰.</ref> کُنیه صعصعه «أباطَلحة» بوده است.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۲۴۴.</ref> برادران او [[زید بن صوحان|زید]] و صیَحان از شیعیان[[امام علی علیه‌السلام| امام علی(ع)]] بودند.<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۱۷.</ref>


==در زمان خلفا==
==در زمان خلفا==
صعصعه در زمان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، [[مسلمان]] شد، ولی آن حضرت را ندید.<ref>ابن اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۳.</ref>   
صعصعه در زمان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، [[مسلمان]] شد، ولی آن حضرت را ندید.<ref>ابن‌اثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۰۳.</ref>   
در زمان [[عمر بن خطاب|عمر بن خَطّاب]]، خلیفه دوم، [[ابوموسی اشعری]] مالی را نزد خلیفه فرستاد. خلیفه آن‌ را تقسیم کرد و مقداری باقی ماند. او نظر مسلمانان را در مورد باقی آن مال پرسید. صعصعه گفت:  
در زمان [[عمر بن خطاب|عمر بن خَطّاب]]، خلیفه دوم، [[ابوموسی اشعری]] مالی را نزد خلیفه فرستاد. خلیفه آن‌ را تقسیم کرد و مقداری باقی ماند. او نظر مسلمانان را در مورد باقی آن مال پرسید. صعصعه گفت:  
::«در مسائلی با مردم مشورت کن که خداوند در [[قرآن]] در مورد آن چیزی نگفته باشد. اما آنچه خداوند در مورد آن حکمی داده است، به همان عمل کن.»<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۱۷.</ref>
::«در مسائلی با مردم مشورت کن که خداوند در [[قرآن]] در مورد آن چیزی نگفته باشد. اما آنچه خداوند در مورد آن حکمی داده است، به همان عمل کن.»<ref>ابن‌عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۱۷.</ref>


صعصعه از مخالفان [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] در [[کوفه]] بود. خلیفه،‌ او را به همراه تعدادی از جمله برادرش [[زید بن صوحان]] و [[مالک اشتر]] به [[شام]] تبعید کرد.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الأئمة(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۴۵.</ref> منابع تاریخی گفتگویی انتقادی از وی با [[عثمان]] گزارش کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۸۹.</ref>
صعصعه از مخالفان [[عثمان بن عفان|خلیفه سوم]] در [[کوفه]] بود. خلیفه،‌ او را به همراه تعدادی از جمله برادرش [[زید بن صوحان]] و [[مالک اشتر]] به [[شام]] تبعید کرد.<ref>احمدی میانجی، مکاتیب الأئمة(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۱۴۵.</ref> منابع تاریخی گفتگویی انتقادی از وی با [[عثمان]] گزارش کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۸۹.</ref>


==صحابی امام علی(ع)==
==صحابی امام علی(ع)==
{{جعبه نقل قول
{{جعبه نقل قول
|عنوان= [[امام صادق(ع)]]:
|عنوان= [[امام صادق(ع)]]:
|نقل‌قول=«کسی با امام علی(ع) نبود که ایشان را آن‌گونه که شایسته‌اش است،‌ بشناسد، مگر صعصعه و اصحابش».<ref>ابن داود، الرجال، ۱۳۴۲ش، ص۱۸۷.</ref>|منبع= |تراز= چپ|عرض= ۲۱۰px
|نقل‌قول=«کسی با امام علی(ع) نبود که ایشان را آن‌گونه که شایسته‌اش است،‌ بشناسد، مگر صعصعه و اصحابش».<ref>ابن‌داود، الرجال، ۱۳۴۲ش، ص۱۸۷.</ref>|منبع= |تراز= چپ|عرض= ۲۱۰px
|اندازه خط=۱۴px
|اندازه خط=۱۴px
}}
}}
به گفته [[شیخ مفید]]، صعصعه از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|اصحاب بزرگ امام علی(ع)]] بوده است.<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۴۷۵.</ref> [[ابن قتیبه دینوری]] دانشمند قرن سوم قمری نیز نام صعصعه را در گروه افراد مشهور [[شیعه]] آورده است.<ref>ابن‌قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۶۲۴.</ref>  به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] در [[مروج الذهب و معادن الجوهر (کتاب)|مُروج الذَّهَب]]، امام علی(ع) صعصعه را از بزرگان عرب و رؤسای اصحاب خود معرفی کرده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۸.</ref> برپایه روایتی از [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، امام علی(ع) وی را بر [[وصیت]] خود شاهد گرفت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۱.</ref>
به گفته [[شیخ مفید]]، صعصعه از [[فهرست اصحاب امام علی(ع)|اصحاب بزرگ امام علی(ع)]] بوده است.<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۴۷۵.</ref> [[ابن‌قتیبه دینوری]] دانشمند قرن سوم قمری نیز نام صعصعه را در گروه افراد مشهور [[شیعه]] آورده است.<ref>ابن‌قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۶۲۴.</ref>  به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] در [[مروج الذهب و معادن الجوهر (کتاب)|مُروج الذَّهَب]]، امام علی(ع) صعصعه را از بزرگان عرب و رؤسای اصحاب خود معرفی کرده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۳۸.</ref> برپایه روایتی از [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، امام علی(ع) وی را بر [[وصیت]] خود شاهد گرفت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۵۱.</ref>
صعصعه امام علی(ع) را زینت‌دهنده خلافت می‌دانست و معتقد بود او به خلافت ارزش و مقام داده و نیاز [[خلافت]] به امام علی(ع) بیش از نیاز او به خلافت است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، نشر
صعصعه امام علی(ع) را زینت‌دهنده خلافت می‌دانست و معتقد بود او به خلافت ارزش و مقام داده و نیاز [[خلافت]] به امام علی(ع) بیش از نیاز او به خلافت است.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۱۷۹.</ref>
دار صادر، ج۲، ص۱۷۹.</ref>{{یاد|و الله، يا أمير المؤمنين، لقد زيّنتَ الخلافة و ما زانتْك، و رفعتَها و ما رفعتك، و لهي إليك أحوج منك إليها}}
بعد از ضربت خوردن امیرالمؤمنین به قصد عیادت امام آمد ولی موفق نشد و فقط با واسطه به حضرت این‌گونه پیام داد:
«یرْحَمُک اللهُ یا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ حَیاً وَمَیتاً، فَلَقَدْ کانَ اللهُ فی صَدْرِک عَظیماً، وَلَقَدْ کنْتَ بِذاتِ اللهِ عَلیماً.»
ای امیرالمؤمنین رحمت خدا در حیات و ممات شامل حال تو باشد. خداوند در اندیشه تو بسیار بزرگ بود، تو عارف و شناسای ذات خدا بودی.
پیغام صعصعه به حضرت رسید، فرمود: از طرف من به صعصعه بگویید:
«وَ اَنْتَ یرْحَمُک اللهُ، فَلَقَدْ کنْتَ خَفیفَ الْمَؤونَةِ کثیرَ الْمَعونَةِ»
خدا تو را رحمت کند ای صعصعه! تو خوب یار و یاوری برای من بودی؛ کم‌توقع، کم زحمت، کم خرج بودی؛ از آن طرف پرکار، خدوم و فداکار بودی. <ref>مطهری، بیست گفتار، ص۸۵، https://lms.motahari.ir/book-page/41/%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1?page=84</ref>
صعصعه در [[تشییع جنازه]] امام علی(ع) شرکت داشت و پس از [[دفن]] او بر سر قبرش آمد و در حالی‌که خاک بر سرش می‌ریخت و گریه می‌کرد، سخنانی را به زبان آورد که در آنها ضمن بیان [[فضایل امام علی(ع)]]، از [[خدا]] می‌خواست او را از دوستان امام علی(ع) قرار دهد و به او کمک کند راه او را ادامه دهد.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۹۵.</ref>
صعصعه در [[تشییع جنازه]] امام علی(ع) شرکت داشت و پس از [[دفن]] او بر سر قبرش آمد و در حالی‌که خاک بر سرش می‌ریخت و گریه می‌کرد، سخنانی را به زبان آورد که در آنها ضمن بیان [[فضایل امام علی(ع)]]، از [[خدا]] می‌خواست او را از دوستان امام علی(ع) قرار دهد و به او کمک کند راه او را ادامه دهد.<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۹۵.</ref>


===حضور در جمل، صفین و نهروان===
===حضور در جمل، صفین و نهروان===
صعصعه در جنگ‌های زمان حکومت امام علی(ع)، شرکت کرد. در [[جنگ جمل]] برادرش [[صیحان بن صوحان|صیحان]]، پرچم‌دار قبیله عبدالقیس بود. پس از [[شهادت]] صیحان، برادر دیگرش [[زید بن صوحان|زید]] پرچم‌دار شد و پس از شهادت زید، صعصعه خود پرچم را به دست گرفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۲۴۴.</ref>  
صعصعه در جنگ‌های زمان حکومت امام علی(ع)، شرکت کرد. در [[جنگ جمل]] برادرش [[صیحان بن صوحان|صیحان]]، پرچم‌دار قبیله عبدالقیس بود. پس از [[شهادت]] صیحان، برادر دیگرش [[زید بن صوحان|زید]] پرچم‌دار شد و پس از شهادت زید، صعصعه خود پرچم را به دست گرفت.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۲۴۴.</ref>  


در [[جنگ صفین]] صعصعه فرمانده قبیله عبدالقیس کوفه بود.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۶.</ref> پیش از آغاز جنگ، سپاه [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] بر آب مسلط شده بود و اجازه دسترسی سپاه امام علی(ع) به آب را نمی‌داد. امام علی(ع) صعصعه را برای مذاکره نزد [[معاویة بن ابی‌سفیان]]
در [[جنگ صفین]] صعصعه فرمانده قبیله عبدالقیس کوفه بود.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۲۰۶.</ref> پیش از آغاز جنگ، سپاه [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] بر آب مسلط شده بود و اجازه دسترسی سپاه امام علی(ع) به آب را نمی‌داد. امام علی(ع) صعصعه را برای مذاکره نزد [[معاویة بن ابی‌سفیان]]
خط ۶۸: خط ۶۰:


==مخالفت با معاویه==
==مخالفت با معاویه==
به گفته [[محمد بن عمر کشی|کَشّی]] در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|معرفةالرجال]]، در [[ صلح امام حسن علیه السلام|
به گفته [[محمد بن عمر کشی|کَشّی]] در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|معرفةالرجال]]، در [[صلح امام حسن(ع)]] با [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]]، صعصعه از کسانی بود که [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] برای او اَمان گرفت.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۸۵.</ref> پس از صلح امام حسن(ع)، معاویه در [[کوفه]] صعصعه را دید و به او گفت: به خدا سوگند دوست نداشتم تو در امان من باشی. صعصعه در پاسخ او گفت به خدا سوگند من نیز دوست نداشتم تو را با این نام صدا کنم؛ سپس به معاویه با عنوان خلیفه سلام کرد. معاویه گفت اگر (در خلیفه دانستن من) صادق هستی بر [[منبر]] برو و علی(ع) را [[لعن]] کن. صعصعه بر منبر رفت و پس از حمدوثنای الهی در سخنانی دوپهلو گفت:‌ ای مردم من از نزد فردی (معاویه) می‌آیم که به من دستور داده علی(ع) را لعن کنم. پس او (خودش) را لعن کنید.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ص۶۹.</ref>{{یاد| این  ماجرا برای [[حجر بن عدی]] نیز نقل شده است بنگرید: طوسی، رجال کشی، ج۱، ۱۴۰۹ق،ص ۱۰۱-۱۰۲}}
صلح امام حسن(ع)]] با [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]]، صعصعه از کسانی بود که [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] برای او اَمان گرفت.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۸۵.</ref> پس از صلح امام حسن(ع)، معاویه در [[کوفه]] صعصعه را دید و به او گفت: به خدا سوگند دوست نداشتم تو در امان من باشی. صعصعه در پاسخ او گفت به خدا سوگند من نیز دوست نداشتم تو را با این نام صدا کنم؛ سپس به معاویه با عنوان خلیفه سلام کرد. معاویه گفت اگر (در خلیفه دانستن من) صادق هستی بر [[منبر]] برو و علی(ع) را [[لعن]] کن. صعصعه بر منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی در سخنانی دوپهلو گفت:‌ ای مردم من از نزد فردی (معاویه) می‌آیم که به من دستور داده علی(ع) را لعن کنم. پس او (خودش) را لعن کنید و منظورش لعن بر معاویه بود.(وأنَّه أمرني أن ألعن علياً، فالعنوه)<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ص۶۹.</ref>{{یاد| این  ماجرا برای [[حجر بن عدی]] نیز نقل شده است بنگرید: طوسی، رجال کشی، ج۱، ۱۴۰۹ق،ص ۱۰۱-۱۰۲}}


[[ ابن‌اعثم کوفی |ابن اعثم کوفی]] گزارش کرده است که زمانی، معاویه به بزرگان کوفه گفت: نظرتان چیست که شما را با وجود نادانی‌های‌تان بخشیدم، در حالی که مستحق مجازات بودید؟ خداوند رحمت کند [[ابوسفیان]] را که انسان صبوری بود و اگر همه مردم از اولاد او بودند، همه صبور می‌گشتند. صعصعه گفت: به خدا سوگند‌ ای معاویه که این افراد،‌ فرزندان مردمانی بهتر از ابوسفیان هستند و افراد سفیه و جاهل از نسل ابوسفیان بیشتر از صبوران آن‌ها هستند.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref>
[[ ابن‌اعثم کوفی |ابن‌اعثم کوفی]] گزارش کرده است که زمانی، معاویه به بزرگان کوفه گفت: نظرتان چیست که شما را با وجود نادانی‌های‌تان بخشیدم، در حالی که مستحق مجازات بودید؟ خداوند رحمت کند [[ابوسفیان]] را که انسان صبوری بود و اگر همه مردم از اولاد او بودند، همه صبور می‌گشتند. صعصعه گفت: به خدا سوگند‌ ای معاویه که این افراد،‌ فرزندان مردمانی بهتر از ابوسفیان هستند و افراد سفیه و جاهل از نسل ابوسفیان بیشتر از صبوران آن‌ها هستند.<ref>ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref>


==مهارت در سخنوری==
==مهارت در سخنوری==
صعصعه در سخنوری مهارت داشت. منابع تاریخی و [[حدیث|حدیثی]]، او را فردی فصیح و بلیغ معرفی کرده‌اند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۳؛ زمخشری، الفایق فی غریب الحدیث، ۱۴۱۷، ج۱،‌ ص۷۱؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۴، ص۳۰۸.</ref> [[امام علی(ع)]] صعصعه را «الخَطیبُ الشَّحْشَح» (سخنران زبردست) توصیف کرده است.<ref>نهج‌البلاغة، ترتیب صبحی صالح. حکمت ۲۵۹</ref> [[معاویه]] <ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> و [[مغیرة بن شعبة|مغیره بن شعبه]]<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۴۳۰.</ref> هم از فصاحت و بلاغت او سخن گفته‌اند. معاویه او را دارای زبان تند و تیز دانست.<ref> ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref>
صعصعه در سخنوری مهارت داشت. منابع تاریخی و [[حدیث|حدیثی]]، او را فردی فصیح و بلیغ معرفی کرده‌اند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۳؛ زمخشری، الفایق فی غریب الحدیث، ۱۴۱۷، ج۱،‌ ص۷۱؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۴، ص۳۰۸.</ref> [[امام علی(ع)]] صعصعه را «الخَطیبُ الشَّحْشَح» (سخنران زبردست) توصیف کرده است.<ref>نهج‌البلاغة، ترتیب صبحی صالح. حکمت ۲۵۹</ref> [[معاویه]] <ref>ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref> و [[مغیرة بن شعبة|مغیره بن شعبه]]<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۴۳۰.</ref> هم از فصاحت و بلاغت او سخن گفته‌اند. معاویه او را دارای زبان تند و تیز دانست.<ref> ابن‌اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۸.</ref>


به گفته [[کشی|کَشّی]]، او از مهارت سخنوری‌اش برای معرفی و دفاع از حضرت علی(ع) استفاده می‌کرد.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ص۶۹.</ref>
به گفته [[کشی|کَشّی]]، او از مهارت سخنوری‌اش برای معرفی و دفاع از حضرت علی(ع) استفاده می‌کرد.<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۳۶۳ش، ص۶۹.</ref> [[مرتضی مطهری]] از جاحظ در البیان و التبیین نقل کرده که او را به قدرت بیان و قوّت منطق وصف می‌کند و می‌گوید: از هر دلیلی بالاتر بر اینکه صعصعه مردی سخنور و خطیب بوده این است که علی بن ابی‌طالب گاهی تکلیف می‌کرد به او که خطابه ایراد کند و او حرکت می‌کرد و در حضور علی به ایراد خطابه می‌پرداخت.<ref> مطهری، بیست گفتار، ایران، ص۸۳.</ref>
[[مرتضی مطهری|مطهری]] از جاحظ در البیان و التبیین نقل کرده که او را به قدرت بیان و قوّت منطق وصف می‌کند و می‌گوید : «وَ اَدَلُّ مِنْ کلِّ شَیءٍ اسْتِنْطاقُ عَلِیٍّ لَهُ» از هر دلیلی بالاتر بر اینکه صعصعه مردی سخنور و خطیب بوده این است که علی بن ابیطالب گاهی تکلیف می‌کرد به او که خطابه ایراد کند و او حرکت می‌کرد و در حضور علی به ایراد خطابه می‌پرداخت.<ref>https://lms.motahari.ir/book-page/41/%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1?page=83 مطهری، بیست گفتار، ص۸۳.</ref>


==درگذشت==
==درگذشت==
خط ۸۳: خط ۷۳:
درگذشت صعصعه را در زمان خلافت [[معاویه]] و در [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۲۴۴.</ref> البته در برخی منابع آمده است که مغیره به دستور معاویه، صعصعه را به جزیره‌ای در [[بحرین]] تبعید کرد و او در حدود [[سال ۷۰ قمری]] در آنجا درگذشت.<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹ق، ج۳، ص۲۰۵.</ref>
درگذشت صعصعه را در زمان خلافت [[معاویه]] و در [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۶، ص۲۴۴.</ref> البته در برخی منابع آمده است که مغیره به دستور معاویه، صعصعه را به جزیره‌ای در [[بحرین]] تبعید کرد و او در حدود [[سال ۷۰ قمری]] در آنجا درگذشت.<ref>زرکلی، الاعلام، ۱۹۸۹ق، ج۳، ص۲۰۵.</ref>


در شهر عسکر در بحرین، قبری به صعصعه منسوب است که آنجا را مسجد صعصعة بن صوحان می‌نامند.<ref>[http://www.jwd.gov.bh/mosques/3212 «مسجد صعصعة بن صوحان فی عسکر»، الاوقاف الجعفریه.]</ref> همچنین در نزدیکی [[مسجد سهله|مسجد سَهله]] در کوفه، مسجدی به نام [[مسجد صعصعه]] به او منسوب است.<ref>ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۱۴۳؛ شهید اول، المزار، ۱۴۱۰ق، ص۲۶۴.</ref>
در شهر عسکر در بحرین، قبری به صعصعه منسوب است که آنجا را مسجد صعصعة بن صوحان می‌نامند.<ref>[http://www.jwd.gov.bh/mosques/3212 «مسجد صعصعة بن صوحان فی عسکر»، الاوقاف الجعفریه.]</ref> همچنین در نزدیکی [[مسجد سهله|مسجد سَهله]] در کوفه، مسجدی به نام [[مسجد صعصعه]] به او منسوب است.<ref>ابن‌مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۱۴۳؛ شهید اول، المزار، ۱۴۱۰ق، ص۲۶۴.</ref>


==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
خط ۹۸: خط ۸۸:
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}
==منابع==
==منابع==
{{ستون}}
{{منابع}}
*‌ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة،‌ دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق.
*‌ ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، اسدالغابة فی معرفة الصحابة،‌ دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۹ق.
* ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ،‌ دار صادر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
* ابن‌اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ،‌ دار صادر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
* ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق علی شیری،‌ دارالاضواء، بیروت، ۱۴۱۱ق.
* ابن‌اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق علی شیری،‌ دارالاضواء، بیروت، ۱۴۱۱ق.
* ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن‌خلدون، عبدالرحمن بن محمد، دیوان المبتدأ و الخبر فی تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوی الشأن الأکبر(تاریخ ابن‌خلدون)، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،‌ دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* ابن داوود حلی، حسن بن علی بن داود، الرجال، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ق.
* ابن‌داوود حلی، حسن بن علی بن داود، الرجال، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ق.
* ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت،‌ دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
* ابن‌سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت،‌ دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۸ق.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی،‌ بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
* ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمد البجاوی،‌ بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق.
* ابن قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق: ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۲م.
* ابن‌قتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق: ثروت عکاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۲م.
* ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق.
* ابن‌مشهدی، محمد بن جعفر، المزار الکبیر، تصحیح جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق.
* احمدی میانجی، علی، مکاتیب الأئمة(ع)، قم،‌ دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
* احمدی میانجی، علی، مکاتیب الأئمة(ع)، قم،‌ دارالحدیث، ۱۴۲۶ق.
* «[http://hzrc.ac.ir/post/20288 انتشار كتاب زيد و صعصعه پسران صوحان]»، پژوهشکده حج و زیارت، انتشار ۲۲ آذر ۱۳۹۵ش، مشاهده ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ش.
* «[http://hzrc.ac.ir/post/20288 انتشار كتاب زيد و صعصعه پسران صوحان]»، پژوهشکده حج و زیارت، انتشار ۲۲ آذر ۱۳۹۵ش، مشاهده ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ش.
خط ۱۲۲: خط ۱۱۲:
* مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق داغر، اسعد،‌ قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
* مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق داغر، اسعد،‌ قم، دارالهجرة، ۱۴۰۹ق.
* مطهری، مرتضی، بیست گفتار، ایران، بی‌نا.
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
* نصر بن مزاحم، وقعة صفین، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتبة آیة‌الله المرعشی النجفی، ۱۴۰۴ق.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی،‌ بیروت، دار صادر، بی‌تا.
* یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ الیعقوبی،‌ بیروت، دار صادر، بی‌تا.
*https://lms.motahari.ir/book-page/41/%D8%A8%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%DA%AF%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1?page=84
{{پایان}}
{{پایان}}
{{یاران امام علی علیه السلام}}
{{یاران امام علی علیه السلام}}