Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۶۸۹
ویرایش
(←افضلیت) |
|||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===افضلیت=== | ===افضلیت=== | ||
{{اصلی|افضلیت امام}} | {{اصلی|افضلیت امام}} | ||
از نظر امامیه و گروهی از [[مرجئه]]، معتزله و [[زیدیه]]، امام باید در علم، دین، کرامت، شجاعت و در همه فضایل نفسانی و بدنی، برتر از همه مردمان عصر خود باشد؛<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ص۳۳۶.</ref> چرا که اولاً: اگر امام در فضیلت، مساوی دیگران باشد، انتخاب او به عنوان امام، ترجیح بلا مُرَجِّح است (برگزیدن یکی از دو امر مساوی، بدون وجود دلیل رجحانآور) که عقل آن را قبیح میداند و اگر پایینتر از دیگران باشد، ترجیح شخص پایینتر بر شخص برتر (تقدیم مفضول بر فاضل) پیش میآید که عقلاً درست نیست.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۰.</ref> ثانیاً: آیاتی مانند [[آیه ۳۵ سوره یونس]] و [[آیه ۹ سوره زمر]]، نیز بر لزوم تبعیت از فاضل و ترجیح او بر مفضول دلالت دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ مظفر، دلائل الصدق، ج۴، ص۲۳۴.</ref> | از نظر امامیه و گروهی از [[مرجئه]]، معتزله و [[زیدیه]]، امام باید در علم، دین، کرامت، شجاعت و در همه فضایل نفسانی و بدنی، برتر از همه مردمان عصر خود باشد؛<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ص۳۳۶.</ref> چرا که اولاً: اگر امام در فضیلت، مساوی دیگران باشد، انتخاب او به عنوان امام، ترجیح بلا مُرَجِّح است (برگزیدن یکی از دو امر مساوی، بدون وجود دلیل رجحانآور) که عقل آن را قبیح میداند و اگر پایینتر از دیگران باشد، ترجیح شخص پایینتر بر شخص برتر (تقدیم مفضول بر فاضل) پیش میآید که عقلاً درست نیست.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ بحرانی، قواعد المرام فی علم الکلام، ص۱۸۰.</ref> ثانیاً: آیاتی مانند [[آیه ۳۵ سوره یونس]] و [[آیه ۹ سوره زمر]]، نیز بر لزوم تبعیت از فاضل و ترجیح او بر مفضول دلالت دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ فاضل مقداد، ارشاد الطالبین، ص۳۳۶؛ مظفر، دلائل الصدق، ج۴، ص۲۳۴.</ref> | ||
===تعیین براساس نص=== | ===تعیین براساس نص=== | ||
امامیه بر این باورند که امام باید بهواسطه نصی از سوی خدا یا پیامبرش یا امامی که امامتش بهوسیله نص ثابت شده، تعیین شود.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ مظفر، دلائل الصدق، ج۴، ص۲۳۴.</ref> چرا که اولاً: از ویژگیهای امام این است که معصوم باشد و عصمت یک امر درونی است که برای غیر خدا و کسی که خدا او را آگاه کرده، قابل درک نیست، بنابراین باید بهوسیله نص، وی را به مردم بشناسانند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۶؛ شعرانی، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ۱۳۷۶ش، ص۵۱۳.</ref> ثانیاً: پیامبر(ص) که امت خود را در کوچکترین احکام رهبری میکرد و هرگاه یک یا دو روز از مدینه خارج میشد، کسی را بهجای خود برای رسیدگی به امور مسلمانان جایگزین مینمود، چگونه ممکن است که مهمترین امر مانند خلافت و جانشینی پس خودش را مهمل گذارد و کسی را بهجای خود تعیین نکرده باشد؟ بنابراین از سیره و روش وی چنین بدست میآید که امام پس از خود را تعیین کرده و بهوسیله نص به مردم شناسانده است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۶؛ شعرانی، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ۱۳۷۶ش، ص۵۱۳.</ref> | امامیه بر این باورند که امام باید بهواسطه نصی از سوی خدا یا پیامبرش یا امامی که امامتش بهوسیله نص ثابت شده، تعیین شود.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۵؛ مظفر، دلائل الصدق، ج۴، ص۲۳۴.</ref> چرا که اولاً: از ویژگیهای امام این است که معصوم باشد و عصمت یک امر درونی است که برای غیر خدا و کسی که خدا او را آگاه کرده، قابل درک نیست، بنابراین باید بهوسیله نص، وی را به مردم بشناسانند.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۶؛ شعرانی، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ۱۳۷۶ش، ص۵۱۳.</ref> ثانیاً: پیامبر(ص) که امت خود را در کوچکترین احکام رهبری میکرد و هرگاه یک یا دو روز از مدینه خارج میشد، کسی را بهجای خود برای رسیدگی به امور مسلمانان جایگزین مینمود، چگونه ممکن است که مهمترین امر مانند خلافت و جانشینی پس خودش را مهمل گذارد و کسی را بهجای خود تعیین نکرده باشد؟ بنابراین از سیره و روش وی چنین بدست میآید که امام پس از خود را تعیین کرده و بهوسیله نص به مردم شناسانده است.<ref>علامه حلی، کشف المراد، ص۴۹۶؛ شعرانی، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ۱۳۷۶ش، ص۵۱۳.</ref> |