پرش به محتوا

امام هادی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
زیارت جامعه کبیره<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۰۹.</ref> و [[زیارت غدیریه]] از امام هادی(ع) نقل شده است.<ref>ابن مشهدی، المزار، ۱۴۱۹ق، ص۲۶۳.</ref> زیارت جامعه کبیره را یک دوره امام‌شناسی می‌دانند.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772  زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امام‌شناسی است]، ایکنا.</ref> محور زیارت غدیریه، [[تولی]] و [[تبری]] و محتوای آن بیان [[فضایل امام علی(ع)]] است.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772  زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امام‌شناسی است]، ایکنا.</ref>
زیارت جامعه کبیره<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۶۰۹.</ref> و [[زیارت غدیریه]] از امام هادی(ع) نقل شده است.<ref>ابن مشهدی، المزار، ۱۴۱۹ق، ص۲۶۳.</ref> زیارت جامعه کبیره را یک دوره امام‌شناسی می‌دانند.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772  زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امام‌شناسی است]، ایکنا.</ref> محور زیارت غدیریه، [[تولی]] و [[تبری]] و محتوای آن بیان [[فضایل امام علی(ع)]] است.<ref>[https://qazvin.iqna.ir/fa/news/4033772  زیارت جامعه کبیره یک دوره کامل امام‌شناسی است]، ایکنا.</ref>


=== اشعار===
=== شعر امام هادی در مجلس متوکل ===
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود:
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود:
{{شعر۲
{{شعر۲
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش